شورای امنیت رهبر لیبی را تحریم کرد
آذوح: شورای امنيت سازمان ملل، شامگاه شنبه ۲۶ فوريه ۲۰۱۱ (هفتم اسفند ۸۹) معمر قذافی، رهبر ليبی،فرزندان وی و برخی از مقامهای اين کشور را تحريم کرد.
اين تحريمها شامل مسدودشدن دارايیها، تحریمهای تسلیحاتی و ممنوعيت سفر به خارج از ليبی میشود.
اعضای شورای امنيت همچنين در قطعنامه ۱۹۷۰ همچنين دادگاه بينالمللی جنايی را مسئول رسيدگی به سرکوب معترضان ضددولتی در ليبی و محاکمه عاملان کشتار غيرنظاميان در آن کشور کردند.
اين قطعنامه هرگونه مبادله تسليحانی را با ليبی نیز ممنوع شمرده است.
در اين قطعنامه همچنين از ليبی خواسته شده تا اجازه دهد کمکهای بشر دوستانه وارد این کشور شود.
شورای امنيت سازمان ملل در رابطه با رويدادهای ليبی پیشتر نیز تشکيل جلسه داده و برخوردهای خشونتبار حکومت قذافی را محکوم کرده بود.
به گفته بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد گفت بيش از يک هزار نفر طی روزهای اخير در ليبی کشته شدهاند.
باراک اوباما، رئيس جمهوری آمريکا نیز در واکنش به رویدادهای لیبی گفته است معمر قذافی باید فوراً از قدرت کنارهگیری کند.
شورشهای عمومی در ليبی از حدود يک ماه پيش آغاز شده است. در این مدت ارتش لیبی به سرکوب شدید معترضان و کشتار انها دست زده است.
مهمر قذافی، رهبر لیبی نیز میگوید که قصد ندارد از قدرت کنار برود و به عنوان یک رهبر انقلابی ایستادگی میکند.
علیرضا نوریزاده روزنامهنگار و کارشناس خاورميانه و دنيای عرب به راديو زمانه گفت: «بهطور کلی ليبی در يک شرايط عقب نگاه داشته شده، درست مانند قرون وسطی است. منتها در طول سه چهار سال اخير، بعد از اينکه قذافی تسليم مطلق غرب شد و خارجیها برگشتند و بالاخره تلويزيونهای ماهوارهای در ليبی ديده شدند و همينطور اينترنت آمد، نسل جوان کشور، بدون اينکه تمرينی برای زندگی اجتماعی کرده باشند، چيزهايی را ديدند که خواستار آن شدند.»
به گفته وی «ارتش ليبی مانند ارتش مصر نيست که مثلاً بيايد قذافی را کنار بگذارد يا به او بگويد بايد بروی. ارتش منسجمی وجود ندارد. فرماندهای دارای آن اعتبار، ارزش و قدرت نيست که بتواند چنين تصميمی بگيرد. در ليبی همانطور که قذافی ارتش را برانداخت، چيزی به نام دولت هم وجود ندارد، اما استبداد در بدترين و وحشیترين شکلش وجود دارد. آنچه به اسم وزرا يا امنا يا دبيران کميتههای مردمی وجود دارند، در واقع نوکران قذافی هستند.»
نوریزاده درباره تحولات پس از کنارهگیری احتمالی قذافی نیز گفت: «در ليبی آلترناتيوی وجود ندارد. مقداری گروههای اسلامی و جهادی هستند که قذافی اخيراً تعداد زيادی از آنها را آزاد کرد؛ شبيه همان کاری که صدام قبل از سقوطش کرد. هم آنها را آزاد کرد، هم يک مشت اوباش و چاقوکشان را. در عين حال، جبههی آزاديبخش ليبی در خارج که زمانی با امريکا همکاری نزديک داشت و حتی امريکايیها افرادش را آموزش نظامی دادند هم دچار چنددستگی هستند. اخوانالمسلمين در بعضی از جاها دارای نفوذ هستند.»
وی افزود: «به نظر من، در خلأيی که ايجاد خواهد شد، اگر همين تتمهی آنچه به اسم نظامی در اين کشور هستند يا افراد خوشنامی از گروه افسران آزادی مانند عبدالسلام جلود که خود را کنار کشيد يا ابوبکر يونس، ابراهيم و امثال آنها نتوانند فضا را پر کنند، آن وقت ليبی واقعاً دچار هرج و مرج خواهد شد و اين احتمال که شرق و غرب ليبی از هم جدا شوند نيز وجود دارد.»
بی بی سی