بحران در کارخانه بنیان دیزل تبریز
آذوح: مشکلات واحدهای تولیدی و اعتراضهای پراکنده کارگران ایران همچنان ادامه دارد. از این میان حدود دوماه است که چهارصد کارگر کارخانه «بنیان دیزل تبریز» دست از کار کشیدهاند و در اعتصاب بهسر میبرند.
مالک این کارخانه قدیمی - صنعت آذربایجان- میخواهد با هدف تغییر کاربری زمین ۲۳ هکتاری، کل کارخانه را که چهارصد کارگر با سابقه ۱۰ تا ۲۰ سال دارد، به شرکت «درپا» دیگر کارخانه خود واقع در جزیره اسلامی منتقل کند. به گزارش سایت «آذوح»، کارفرما که یکی از بدهکاران عظیم سیستم بانکی ایران است، برای شکستن مقاومت کارگران دست به لغو هر گونه اضافهکاری، قطع ناهار، سرویس و تهدید به اخراج و شکستن تحصن آنان دارد. با وجود تماسهای مکرر کارگران با مسئولان دولتی ازجمله سازمان صنعت و معدن و همچنین سازمان کار و رفاه اجتماعی، آنها تا به امروز هیچگونه واکنشی نسبت به این مشکل که منجر به تعطیلی قدیمیترین کارخانه موتور و ژنراتورساز کشور و باعث بیکاری چهارصد کارگر فنی میشود از خود نشان ندادهاند. حتی تشکلهای قانونی و وابسته به حکومت مثل خانه کارگر و جامعه اسلامی کارگران نیز به این خواست واکنشی نشان ندادهاند.
علیرضا نوایی از اتحاد بینالمللی برای حمایت از کارگران در ایران، در مورد علت اعتراض کارگران بنیان دیزل چنین میگوید: «کارگران برای دفاع از کارشان و جلوگیری از تعطیلی یک واحد تولیدی دست به اعتصاب زدهاند. صاحب کارخانه به دلیل مشکل کمبود نقدینگی یا تسهیلات بانکی مطرح کرده است که در نظر دارد کارخانه را به تعطیلی بکشاند و ظرف یکماه کارگران آن به واحدهای تولیدی دیگری که در آذربایجان است ازجمله عجب شیر و آذرشهر منتقل میشوند یا در غیر این صورت وقتی که مدت قراردادشان تمام شد اخراج میشوند.
این ادعایی است که مالک کارخانه مطرح کرده است، ولی از طرف دیگر کارگرها نظرشان بر این است که نه روند تولید در کارخانه مشکل دارد و نه فروش وسایلی که در این کارخانه تولید میشود. به عقیده آنها از آنجایی که زمین این کارخانه از نظر موقعیت جغرافیایی و وضعیت آن نسبت به شهر تبریز از قیمت خوبی برخوردار است، ظاهراً صاحب کارخانه میخواهد ابزار تولید کارخانه را بفروشد و آن را از واحد تولیدی خارج کند تا بتواند این واحد را به فروش برساند. موضوع بازی با زندگی چهارصد کارگر و خانوادههای آنهاست. مالک کارخانه تصمیم گرفته است یک واحد تولیدی را بدون هیچگونه بررسی ببندد.
این کارخانه ازجمله کارخانههایی است که در سالهای ۸۷ـ۸۶ در پیوند با روند خصوصیسازی مراکز به این مالک جدید واگذار شده است. در این روند، برخیها کارخانههایی را خریدهاند که مسئلهشان نه خود کارخانه بوده است و نه کارگران. آنها میخواستند از طریق گرفتن این کارخانهها تسهیلات بانکی با بهره کم بگیرند و این پولها را در جاهای دیگر بهکار بیندازند یا اینکه کارخانه را ورشکست کنند و زمین آن را چون ارزش دارد، بفروشند. اکنون این کارگران سه هفته است که در اعتصاب و تحصن هستند. آنها خواهان این هستند که این مسئله بررسی شود.
در هرجای دنیا وقتی یک کارخانه یا یک واحد تولیدی با مشکل مواجه میشود، کمیته کارشناسی اول باید آن را بررسی کند که آیا این مشکل نقدینگی که مالک کارخانه مطرح میکند، مشکل نقدینگی این واحد تولیدی است یا مشکل نقدینگی خودش است که از واحدهای دیگر آمده است؟ آیا این واحد به درستی کار میکند یا نمیکند؟ اظهاراتی که کارگرها مطرح میکنند درست است یا نه؟ حتی اگر این واحد درست کار نکند، مگر میشود به این سادگی آن را بست؟ کارگران خواهان این هستند که اگر صاحب کارخانه نمیتواند آن را اداره کند، کارخانه به کسی دیگر واگذار شود. بنابراین خواست کارگران در واقع این است که به این مسئله رسیدگی شود تا این واحد تولیدی بسته نشود. متأسفانه این خبر پوشش خوب و گستردهای تا حالا پیدا نکرده و از طرف دیگر هم نه مسئولان تراز اول استان و نه وزارت صنعت درگیر این مسئله نشدند و زمان دارد میگذرد و ما باید منتظر بمانیم که نتیجه نهایی ادامه اعتصاب و تحصن این چهارصد کارگر به کجا خواهد کشید
آذوح