English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

بیانیه تحلیلی سیاسی، اجتماعی بر حرکت ملی آذربایجان جنوبی- جمعیت اتحاد و ترقی آذربایجان جنوبی

" آنکه نتواند هستی ،بود ،وجود خود را تببین کند ودر کل باشنده اش را به ظهور برساند از کام ولذت ملی و هویت داشته خود بی نصیب خواهد شد .

بی نصیب بودن از تفسیرحیات هر انسانی درماندگی ،واماندگی ،بیگانه بودن را در پی خواهد داشت که همیشه در سایه خواهد ماند و آن نیز الینه سیون ،آسیمیلاسیون را  پدیدارخواهد کرد که پویش و زایش های فکری را در خود خواهد کشت و شدیدآ به سوی تحجرو ارتجاع نزدیک خواهد شد در آن صورت شخصیت وجودی او آن خواهد شد که آن نبود ."

و ما در چنین بیماری غوطه وریم و این خستگی ضربات مهلکی به جامعه ما تورکان آذربایجان وارد می کند که هیچوقت آنکه هستیم نباشیم ویا از درک اصل واصالت تاریخی و فرهنگی و...خود بدورگردیم تا نظاره سرنوشت رها شده از کف دستمان باشیم که تاریخ ما پر از چنین مصیبت هائی می باشد.

ملتی که ادعایش بر افعال وی بچربد ملتی صوری و فاقد شعور و فهم ملی خواهد شد که به عمل بیگانه شدن نزدیک می شود و هر تقربی به آن میراندگی ، از بین رفتن خود را رقم می زند تا دیار غیر خود را در سفره هستی خود به گستراند بلکه نا خاصی را در خود به نابی قلمداد نماید که وی به آن از ازل نا مفهوم بود" در"هستی اش را در میان آن گندید گان بیابد .

ملتی که به خود بها ندهد و به تاریخ ،فرهنگ ، زبان ، فکر و اندیشه ملی خویش بی تفاوت باشد و هیچ معنائی را در خود نگنجاند و همه چیز خود را به دیگران محول نماید تا او حاضر و آماده اش را تصاحب کند چگونه می تواند میراث گذشتگان ملی و تاریخی خود را پاس به دارد و یا نسبت به هر ارزش ملی خود متعهد و پایبند باشد؟

ملتی که در سخن بالا تر از سی میلیون نفر در قلمرو سیاسی یک مملکت وجود داشته باشد آیا سزاوار چنین سرنوشتی را دارا ست یا نه ؟

امروز را ملاک نکنیم تا دل برخی ها رنجیده نگردد .دویست ،سیصد حتی چهارصد سال قبل را بنگریم و تاریخ را انچه هست بگوئیم آنوقت چرا ؟

آنموقع که به ادعائی ، ما امپراطوری صفوی را بر پا کردیم و یکه تاز عالم واقع بودیم حتی به فرشتگان و ملائک حاکم بودیم  پس چرا سرزمین آن مهاجرین و تازه واردان را مرکز و ام القرای حکومت خود کردیم وهر چه در توشه داشتیم به زور نخبه گان و شاعران و صنعگران را به آنجا ارزانی تقدیم کردیم واز سرزمین اجدادی خود بی خبر؟

چنان افراط گرایی کردیم که تاریخ و شعور ملی را تحت الشعاع مذهب جعلی و من درآوردی را به همه هستی خود ترجیح دادیم و ملاک عمل را به جعلیات تبدیل کردیم و آن آغاز بی تفاوتی ما به تاریخ شد .آغازی که عالمان جبل آملی و فارس بر ملت تورک آذربایجان امرونهی فرمودند و برملت ما مرجعیت فرمودند و رهبریت .

مذهبی را پایه ریزی کردند که مشعل دارش پان فارسیسم بود و سربازانش تورک آذربایجان ،میدان کشت وکشتار آن خاک آذربایجان ،طرف مقابل آن تورکان آنادولی ،هرچه کشته شود به نفع پان فارسیسم ،زیرا هر دو طرف از تورکان هست .

...و این است شعور ملی ما ،  مقطعی از تاریخ مصیبت بار ما .

شعور ملی ما در برابر مجعولین مکتب حیدری به یغما رفت وآن ،آغاز افول تعصب و غیرت وشجاعت و آگاهی ملی و شروع پسرفت و عقبگرد و مذهب زدگی به نام "دین".

دین هفتصد ساله این ملت تبدیل "آنی"به مذهب صفوی(تشییع دوازده امامی)شد. که هسته اصلی آن را افکار غیرملی و ضد تورکی جای میگرفت .گرچه از ظواهر آن صفات وتعصب تورکی می بارید.

شعورملی یا فهم ملی (ملی دوشونجه)چیزی نیست که در مکتب ها ،مدارس ،ویا دانشگاه های امروزی  تدریس ویا آموزش داد و در قلمروئی به ملت خود یاد داد.اما برعکس و خلاف جهت آن در تاریخ ما اتفاق افتاد.از آن زمان خوزه های دینی(اصفهان ،شیراز،ری و اندکی قم ) که سر پوشی بود برای ازمیان بردن تورکان توسط اربابان نامرئی و پنهان کار خود را با قدرت تمام انجام دادند زمانی که در تبریز خطبه بدبختی و رذالت خوانده شد .

ما ، دینی بودیم و مسلمان ،نه مذهبی بودیم و ضد تورکان .

ما ، قبل از صفویه یک دین داشتیم ویک هویت ( هویت تورکی) .

بعد از صفویه جندین مذهبی شدیم و فارغ از هویت .

...و این آرزوی چندین ساله سران فتنه گران روس،فارس ،ائرمنی بود (در موازی این مثلث شوم ضد تورکان بعضی از کشورهای اروپائی امروزی مانند انگلیس و...مستثنی نمی باشد ).

حال نه  این صد ساله را(در این سنوات قدرت ضد تورک در طول تاریخ خود توسط قدرتهای بیگانه دولتی شده واز لاک پنهان و نامرئی خود بیرون جهیده است) بلکه قریب به پانصد سال را، باید تمامی جوانب حیات خود را  بررسی و مورد کنکاش قرار داد تا تمامی ضعف ها و قوت ها شناخته و آن را به جامعه خود ارائه نمود تا هویت اصلی خود را بازنمائیم.وآن را امروز "اویانیش"می گویند که در صورت مستمر وقوت الدائم "حرکت "اطلاق میگردد وچون در راستای مطالبات" ملی" است "حرکت ملی" از متن و درون همان افعال پدیدار می شود که" مشروع "و" مقبول" همه تورکان آذربایجان جنوبی قرار می گیرد و به خاطر آن "بازدداشت "،"حبس"،"شکنجه"،"معلولیت،"و درنهایت "شهادت "یک" افتخار ملی" محسوب می شود که این ملت امروزبرای رسیدن به آن افتخار ملی گوی سبقت از هم می ربایند .

...و حال امروز :

روزهای حساس و سرنوشت سازی را ، در شرایطی به سر می بریم که توجه بعضی از اشخاص معتبر سیاسی، داخلی و خارجی و  رسانه های شناخته شده جهانی وهم چنین انجمن ها وکانون های مدافعین حقوق بشر و مدافعین از حقوق زندانیان سیاسی در جهان و برخی از مراکزو موسسه های تحقیقی و پژوهشی در امور بین المللی و ارائه مقاله ها و تحلیل های مستقل از طرف نویسندگان و ژورنالیست های بدون مرز  به طرف آذربایجان جنوبی قرارگرفته است که می توان گفت موضوع مسائل ملی آذربایجان جنوبی در امر جهانی شدن و مورد دقت قرار گرفتن از طرف مباشرین در امر سیاست بین المللی می باشد .

و این امر یکی از مهمترین امور ملی ما محسوب می شود.

گرچه قدرت های پنهانی ضد تورکی در این فعل ، سالیان سال است که سنگ اندازی وکارشکنی را دنبال کرده است اما اراده جهانی و بازیافتن دوباره عزم ملی در سایر ممالک که تحت قیمومیت دیکتاتورها مظلوم واقع شده بودند تاثیرخواسته های ملی و انسانی آنها باعث از هم گسیختگی چپاول گران و اشغالگران گردیده است تا آن مللی که مورد ظلم وستم حکومت های راسیستی قرارگرفته بوده ویا هستند بتوانند در هم آوازی و اعتراضی به شیوه مدنی و مسالمت آمیزی بیان نمایند .

امروز دنیا پتانسیل آنرا دارد که صدای هر ملتی را که مورد ظلم قرار گرفته اند بشنوند و حتی حمایت مدنی و انسانی خودشان را از هر مساعدتی دریغ نکنند و به یاری ملل تحت ستم با حمایت مجامع مشروع و تعریف شده حقوق بشر ویا سازمانهای تابعه آن به شتابند. گرچه همه چیز به شرایطی تعلق دارد ویا اینکه تعریف می شود .مثلآ: تفاوت شرایط سیاسی موجود بحرین

با شرایط نظامی نیروهای ائتلاف در نبرد ملت لیبی با معمر قذافی.

امروز شرایط سیاسی واجتماعی وحتی اقتصادی ملت ها مورد بحث مجامع ذیربط گردیده است ودنیا چنان به سرنوشت ملل لطیف و مرعوب گشته است که کوچکترین صدای انسانها درهمه فضاهای چهان طنین انداز می شود وهیچ حصاری و دیواری مانع حق طلبی آنها نمی باشد گرچه دیکتاتورها وراسیست ها در عکس آن می کوشند که عمر چنین ظلمی به تجربه کوتاه و نابود شدنی کنند اما فی الواقع چنین نمی شود و نخواهد شد.

امروز حرکت حق طلبانه ملت ها جهانی می شود تا به واسطه قدرت های دموکراسی خواه ملل به مطالبات  مشروع خود  برسند تا در سایه فضای دموکراتیک ایجادشده آنچه می خواهند و آنطور که می طلبند زندگی کنند وزمان سپری نمایند .

درچنین فضائی مسئولیت حرکت ملی  آذربایجان جنوبی روزبروز حساس تر و مهمتر می گردد تا هستی و موجودی خود را در این راستا با تکیه بر اصالت و ریشه دیرینه خود در سطح جهانی عرض اندام نماید .

و این فضای به وجود آمده جهانی عالیترین و مناسبترین موقعیت برای شناساندن ملت تورک آذربایجان جنوبی می باشد .

...واین است که رژیم سرآسیمه برای سرکوب تظاهرات روز سیزده فروردین امسال در میدان آذربایجان تبریز و اورمیه و

قوشاچای وارد می شود تا این حرکت نمود خود را در سطح دنیا عرضه ننماید.

اجتماع سیزده فروردین در شهرهای تبریز ،اورمیه ،قوشا چای کاملا یک حرکت ملی ، مدنی ومدرن بود که فعالین حرکت آن را برگزار کرده بودند تا بجا آورده شود که این حرکت در ماهیت خود چقدر کامل و رشد یابنده می باشد .

افق دید حرکت به دو نگاه بنیادی و اساسی اعتبار می دهد :

1-"شناخت" ظرفیتی هر فرد بر اساس" انسان بودن" و اعتبار بخشیدن به عوامل سازنده هویتی وی که در طول تاریخ به او وابسته ویا در تکامل "انسان"ی او نقش اساسی را ایفا کرده است .بعبارتی آن "هویت"نوع ظهور و ثبوت وی را اطلاق گردیده باشد .می توان گفت که "متعین"انسان"ی او همانست که "هویت" او آشکار می کند و وی را ملزم به شناختن عناصر ماهیتی می کند که او آن را "خود" ویا "خویشتن "می داند در چنین شرایطی نوع نگاه یک تورک آذربایجانی با غیر خود متفاوت می گردد .

زیرا که نوع نگاه به عوامل سازنده هویت وی  تفاوت اساسی با دیگران دارد .نگاه به تاریخ ،آفرینش جهان ،طبیعت ،انسان و....

دراین راستا حرکت ملی آذربایجان جنوبی در تلاش است تا "ظرفیت"شناخت "هر تورک آذربایجانی را در تمام زمینه ها به سطح والائی ارتقا دهد که ما آن را در وسعت ملی "اویانیش"می گوئیم .

قدر مسلم این است هر فعالی یا مدعائی باید این سطوح را به حد اعلا و قابل قبول گذرانده باشد وگرنه در سیر حرکت ملی خود دچار عوارض ضد اخلاقی وحتی ملی خواهد شد که در این صورت آسیب جدی و مهلکی را به حرکت وارد خواهد کرد که حتی خود او نیزاز آن بی خبر خواهد بود.دیده می شود که رژیم سعی بر این دارد که برخی را به این سوی سوق و ویا وادار می کند تا کسانی را به دالان اختلاف و خودرائی بیاندازد تا همدلی و هم رای را کم رنگ وراه آن را باریک وغیر قابل عبور قلمداد کند تا بلکه به باوری ، سدی را در برابراین موج عظیم بیداری ایجاد کرده باشد.

ظرفیت شناخت را چگونه واز چه راه هائی و ازچه ابزارهای در سطح ملی می توان ارتقا داد؟

جمعیت اتحاد وترقی آذربایجان جنوبی این بحث نظری و عملی را به عهده خود فعالین ملی می گذاریم تا شاید بابی در این جهت گشوده شود .

اساس و شالوده حرکت ملی آذربایجان جنوبی "اویانیش"می باشدکه قلمرو ،وسعت وحیطه آن در استمرار و پیوسته بودن "اویانیش"معلوم می کند و خواهد کرد .

در حقیقت همه امور حرکت ملی از درون و متن "اویانیش"بیرون می اید که بدون آن ،حرکت به جمودی و تحجرو یا دیکتاتوری منجر خواهدشد که آن جز نابودی داشته های یک ملت و در اصل تبدیل یک ملت به ملتی دیگر چیزی را عاید نخواهد کرد.

آنانکه بدون گذراندن "اویانیش"از حرکت ملی سخن می رانند بمانند طوطی سخن در دهان می جوند .

2-شناخت و حفاظت از طبیعت ،محیط زیست و خاک خود که این عوامل در پایداری انسانی وملی هر فرد تاثیر مستقیم ونفوذ بلا منازعی را داراست .

بدین جهت بود و هست که در روز سیزده فروردین دفاع از دریاچه اورمیه یک تکلیف و وظیفه ملی قلمداد می شد و شرکت کنندگان در آن عواقب آن را به جان خریدند ودر مقابل رژیم توتالیته قدمی به عقب نگذاشتند واز اساس ،بنیاد خود جانانه دفاع نمودند .

حال با این دو شالوده و اساس فکری چگونه می توان در چهار چوب تفکرات "پان فارسیستی "حرکت ملی را تعریف ویا تفسیر نمود؟

مگر با گذشتن از اصل وهویت و یا تراشیدن "هستی"خود .

تنگ کردن و لاغر نمودن "داشته "های این ملت برای موازی شدن با دیگر تفکرات غیر ملی خیانتی بسیار وبس بزرگ است .

مبارزه حرکت ملی در قدم اول حفظ هویت و هستی ملتی می باشد که در طول قامتی بلند ،استوار ،پایدار بوده است .

حرکت ملی در سطح سیاسی دچار انفعالات فردی و یا احیانآ فرعی وبعبارتی سطحی گردیده که این از تبعات سیستم حا کم می باشد و گرنه باید دانسته شود که ما از ریشه دنبال "خود"هستیم .

آنانیکه ترفند های متشابهی من جمله "فدرالیسم"را مطرح می نمایند آن در حوزه سیاست می تواند باشد و در سطح کلان این مملکت باید طرح وارائه گردد آن چیز دیگری است :

"گفتمان حرکت ملی آذربایجان جنوبی اندیشه ای دیگر ست"

طرح فدرالیسم ترفندی از درون حاکمیت می باشد که بلند گویان آن از سوی "پان ایرانیست"ها هستند در حالیکه علی الظاهرخود "پان ایرانیست "ها ان را نه تنها قبول نمی کنند بلکه بشدت تمام در برابر چنین تفکری می ایستند .

اگر دقت شود نظر چنین فدرالیسمی را از طرف کمونیست های به اصطلاح "ملی "شده ها ارائه می دهند .که مبنایش همان تاریخ "پیرنیا"ست .که حرکت سخت از آن گریزان بوده وهست .

گنجانیدن تفکرات حرکت ملی آذربایجان جنوبی در چارچوب تفکرات "شوونیستی"و"پان فارسیستی"عین اصل نقیضین می باشد که اگر اصراری بر آن باشد آن جریان ضد تورک ودر خدمت اربابان راسیست می باشد.

این شبه شبح "آریائیستی"که هر دمی با لباسی دگرانه ،فاضلانه متظاهر می شود جهت دور زدن نیروهای اصیل و شناخته شده و جریان های حامی ملت می باشد تا بلکه خواسته های ملی آنان را استحاله ویا تعدیل شده به رنگ سراسری نمایان بگردانند .

تعدیل شده فدرالیسم درخواست تاسیس "حزب" از رژیم جهت استمرار حرکت ملی می باشد.آنانکه عاقلانه و بنیادی در امورند سنخیت چنین عملی در چه چیز می باشد ؟آیا عقلا و اندیشمندان می پذیرند که رژیم حاکم برای مصوبه خود که اصل 15و19،هیچ احترامی قائل نیست چگونه می تواند به نام هویت تورک وحرکت ملی مجوز صادر کند ؟

در این راستا این جمعیت تحلیل خود را در آتی نزدیک ابراز خواهد داشت .

بار دیگر ما از رسانه و سایتها و فعالین و اشخاصی که به هر نوع ممکن از "ماهیت"و"هستی"ملت تورک آذربایجان جنوبی دفاع پاک می نمایند حمایت می کنیم ودر تکثیر افکار ناب "تورکی"آنان در آذربایجان جنوبی از هیچ ممکنی دریغ نکرده ونخواهیم کرد و از هر غیر ممکنی "ممکن"خواهیم ساخت.

جمعیت اتحاد وترقی آذربایجان جنوبی

تبریز

2/2/90

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter