English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

اتتقاد به "نامه سرگشاده 600 دانشجوي آذربايجاني خطاب به اصلاح طلبان"؛ از کجا، به کجا!

آذوح: "نامه سرگشاده 600 دانشجوي آذربايجاني به رسانه‌‌ها: زبان مادري ما را به ميان روزنامه‌هاي خود بياوريد" منتشر گردید و به تعدادی از رسانه های اصلاح طلب ایران، فرستاده شد.

در توصیف این اتفاق آورده شده که: "به بهانه روز جهاني زبان مادري، 600 دانشجو و دانش‌آموخته روزنامه‌نگاري در نامه‌های سرگشاده به رسانه‌هاي بخش خصوصي داخلي، با گلايه از نبود اراده‌اي مسوولانه از سوي حاكميت براي توجه به اين امر، خواستار انتشار بخشي از مطالب اين رسانه‌ها به زبان تركي آذربايجاني شدند. در اين نامه، دانشجويان آذربايجاني،‌ ضمن تبيين اهميت زبان مادري و محروميت آذربايجاني‌ها از آموزش زبان خود، براي تامين مطالب صفحات تركي روزنامه ها و مجلات، اعلام آمادگي كرده اند."

و این نامه به نشریات و مجلات زیر حواله گردید: مدیران مسوول و سردبیران روزنامه‌های شرق، اعتماد، بهار و آرمان و مجله‌هاي نسيم‌بيداري،‌ آسمان،‌ مهرنامه و انديشه پويا

پیش از انتشار علنی این طومار و در مباحثات غیرعلنی، اعتراضات و ایرادات گرفته شده به متن، به نویسندگان آن مراجعت داده شد و خواهش گردید به دلیل تناقضات جدی ماهیت عمل، چگونگی اجرا و نتایج حاصله، یا متن آن اصلاح گردد و یا اینکه از این کار جلوگیری شود.

با این حال، امروز با انتشار رسمی امضاها و نام افراد امضاکننده ی نامه، حجت تمام گردید و به عنوان گروه آذوح و بخشی از بدنه ی جنبش دانشجویی آذربایجان مجبور به اعلام موضع خویش و دلایل عدم امضای طومار از سوی هوادران و اعضایمانیم. و در عین حال، اشتباهات ناخواسته و یا شاید هم خواسته در متن، آنچنان است که سکوت در قبال آن را به مثابه خیانت به حساب آورد.

در ابتدا، متن نامه عینا آورده شده و سپس، به بررسی آن می پردازیم. گفتنی است برخی قسمتها توسط آذوح عامدانه به رنگ قرمز درآمده و شماره گذاری شده است:

"فرهیختگان ارجمند، مدیران مسوول و سردبیران روزنامه‌های شرق، اعتماد، بهار و آرمان و مجلات نسيم‌بيداري،‌ آسمان،‌ مهرنامه و انديشه‌پويا 1

با سلام و احترام؛

14سال پيش، سازمان یونسکو 21 فوریه برابر با 2 اسفند را روز جهانی زبان مادری اعلام كرد و روز خاصی را برای پاسداشت یکی از مهم‌ترین نعمت‌های خداوندی که همانا زبان مادری انسان‌ها و ملت‌ها است،اختصاص داد. همانطور که شما روزنامه‌نگاران می‌دانید کشور ما 2 نیز، سهم قابل توجهی از کهکشان زبان‌ها دارد و هزاران انسان به زبان‌های متنوعی در این پهنه از خاک می‌اندیشند و سخن می‌گویند. شما نیک می‌دانید که هر یک از این زبان‌ها دریایی انباشته از سرمایه‌های تاریخی و فرهنگی در نهاد خود دارند.

نيازي نیست که شما را در جریان محرومیتِ سخنورانِ این زبان‌ها و صاحبان این گنجینه بشری قرار دهیم. در حالیکه آموختن و تدریس و به‌کارگیری هریک از این زبان‌ها می‌توانست پنجره‌ای فراخ به غنای فرهنگی‌مان بگشايد؛ ما همچنان خود را به آموختن و نوشتن به تنها یک زبان قانع کرده‌ایم و آموختن و پاسداشت بقیه این میراث ارزشمند زبانی و فرهنگی را نادیده انگاشته و چه بسا بدان بی‌مهری کرده‌ایم.

شما اصحاب رسانه بهتر می‌دانید رسانه‌ها و مطبوعات، صدای مردم و خوانندگانشان هستند و سخن گفتن با زبان خودِ مردم، از ملزومات مردم‌مداری و دموکراسی است. شایسته است، کسانی که عمر خود را برای آگاهی مردم و نگاشتن رنج و درد آنان وقف کرده‌اند؛ به این مهم، بیاندیشند که محرومیت از زبان مادری، رنجی فزاینده و سیال در تمام برگه‌های حیات انسانی است و چه بسا بسیاری از مصائب دیگر روانی و آموزشی و اجتماعی و اقتصادی، ریشه در این محرومیت داشته باشد.

یکی از این زبان‌های محروم داخل کشور، زبان ترکی آذربایجانی است که میلیون‌ها انسان(مخاطبان شما) بدان می‌اندیشند و سخن می‌گویند و هزاران نفر به‌رغم همه محدودیت‌ها و محرومیت‌ها، بدان می‌نویسند و شعر می‌سرایند. بر آن هستیم، عطف به بی‌اعتنایی مسوولان امر و در نبود اراده‌ای فرهنگی و سیاسی برای رفع این محرومیت 3، از شما که از فعال‌ترین و کاراترین بخش‌های جامعه مدنی 4 هستید، تقاضا کنیم؛ زبان مادری ما هموطنان ترک‌زبان خود 5 را که دومین زبان جهان اسلام نیزاست، به میان صفحات روزنامه‌های خود بیاورید و حداقل یک صفحه از روزنامه 6 و بخشی از رسانه خود را به زبان میلیون‌ها هموطن خود 7 اختصاص دهید.

برای شما که اسوه‌های فرهنگ و اندیشه هستید 8؛ سخن از اهمیت زبان و فرهنگ انسان‌ها و رعایت حقوق فرهنگی و زبانی همه گروه‌های هویتی بدون هرگونه تبعیض،تکرار مکررات است. شما از پیشینه درخشان تاریخی و جایگاه ویژه فرهنگ و ادبیات آذربایجانی در این کشور آگاهید و واقفيد که این سرمایه بزرگ، بیرون از مرزهای این کشور، در دانشگاه‌ها و مراکز معتبر علمی دنیا چه‌سان ارزشمندتر و گرانمایه‌تر پاس داشته می‌شود.

این طومار می‌تواند نمادی برای آغاز یک بازگشت باشد 9؛ بازگشت به عدالت و ارزش‌های اصیل انسانی. شما قطعا می‌توانید با انتشار این طومار ازبي‌مهري‌ها و جفاهاي دهه‌های گذشته، اعلام برائت کنید 10. همچنین این نامه رابه منزله آمادگی صدها نویسنده ترک‌زبان آذربایجان 11 برای تامین مطالبِ صفحات ترکی روزنامه‌های شما مطابق با استانداردهای ژورنالیستی تلقی بفرمایید. به گواه بسیاری از کارشناسان زبده علوم سیاسی و جامعه‌شناسی، پرداختن به این مهم(آموزش و نگارش زبان مادری) موجب قوام و دوام امنیت ملی و منافع همه ملت خواهد شد. 12

در پایان، سخن حکیمانه دکتر کاظم معتمدنژاد استاد برجسته روزنامه‌نگاری، متفکر فرهیخته حقوق مطبوعات و پدر روزنامه‌نگاری نوین كشور را درباره ضرورت انتشار نشریات به‌ زبان‌های غیرفارسی را حسن ختام نامه خود قرار می‌دهیم؛ باشد که توصیه‌های ارزشمند بزرگاني از اين دست، راهگشا باشد. دكتر معتمدن‍ژاد12 آبان 90 در گفتگو با روزنامه شرق گفت: من با انتشار نشریات غیرفارسی زبان موافقم 13 و به نظرم ضرورت دارد. باید در اين باره به تاریخ پاسخ داد.انتشار نشریات به زبان‌‌های غيرفارسي، یک حق شناخته شده در حقوق مطبوعات و اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری است."

آنه باید دانست و گفته شود:

1- مسلما نیازی به گفتنش نیست و لاجرم نیازی هم به شنیدنش نیست که از هر فرصتی و در هر زمانی باید نهایت بهره را برد. هزینه-فایده یکی از اساسی ترین اصول مبارزاتی است و لابد لازم هم نیست کسی در دفاع از این بیانیه آن را به ما یا فردی دیگر گوشزد نماید!. نکته ی بغرنج و غیرقابل هضم آنجاست که به بهانه ی "استفاده از فرصتها"، صرفا به رسانه های اصلاح طلب نامه داده می شود و از آنان خواهش می گردد. از دو حال خارج نیست: یا ما باور داریم که با این نامه ممکن است فرجی حاصل شود، و یا اینکه ما باور نداریم که با این نامه اتفاق خاصی بیفتد.

- اگر باور نداریم که اتفاقی خواهد افتاد و هدف ما از این مراجعت صرفا استفاده از فضای تبلیغاتی و رسانه ای کردن ظلمهای وارده بر ماست، پس چرا این نامه "فقط" به اصلاح طلبان فرستاده شده است!؟. اگر هدفمان تبلیغاتی است و هیچ انس و الفتی با اصلاح طلبان در نزد ما نیست، پس چرا این نامه ی "سرگشاده" را به تمامی رسانه ها نفرستاده ایم؟ اصلا چرا آن را خطاب به وزیر ننوشته ایم؟ و اصلا، چرا آن را خطاب به رئیس جمهور ننوشته ایم؟!. اگر هدفمان "فقط" بیان ظلم وارده بر ماست، چرا از آن موضع قدرت حاصله از 600 امضا، به خواهش ملتمسانه از "4" روزنامه ی اصلاح طلب بسنده کرده ایم؟ آیا اگر این نامه خطاب به رئیس جمهور ایران نوشته می شد، بعد رسانه ای بسیار بیشتری نداشت؟

- و یا اینکه، باور داریم ارسال این نامه به این جمع روزنامه های اصلاح طلب، می تواند گره از کار ما گشاید!؛ گویا تاکنون سران این روزنامه ها از وجود ملت آذربایجان و ترکها بی خبر بوده اند و با این نامه برایشان مکشوف خواهد گردید و فی الفور زمینه ی دریافت حقوقمان را فراهم خواهند ساخت. گویا این رسانه ها در فضای مطبوعاتی ایران مستقلانه قادر به چاپ و نشر همه چیزند و هیچ جبر و زوری بر اعمالشان از سوی رژیم وارد نمی شود!. رسانه هایی که بنا به دستور دولتی حتی نام دو رهبر جنبش سبز را نمی توانند در روزنامه به چاپ رسانند، قادر خواهند بود برخلاف دستور دولتی عمل کنند و یک صفحه را به زبان ترکی اختصاص دهند!. از نویسندگان این نامه باید پرسید آیا تاکنون این به گوششان نرسیده است که حتی نام ترکی را نیز برای کودکان ممنوع کرده اند و یا اینکه هنوز مطلع نشده اند دهها مغازه به جرم داشتن نام ترکی، جوازشان باطل گردیده است. در چنین فشار امنیتی، نوشتن نامه خطاب به 4 روزنامه ی اصلاح طلب که بدون اذن دولت آب هم نمی توانند نوش کنند، چه معنایی دارد؟

2- کشور ما؟؟!!

در اصل، این گزاره به هیچ توضیحی احتیاج ندارد. لابد، کشور نویسندگان متن و امضاکندگان، ایران است و به آن معتقدند. با این حال منطق حکم می کند، در حالی که 8اسفند و در جریان دیدار آسیایی تراختورسازی قرار است پارچه های "آذربایجان جنوبی، ایران نیست" به اهتزاز درآید، این دوستان کمی عاقلانه تر برخورد نمایند. یا لااقل به آنچه در استادیومها می گذرد و شعارهای داده شده دقت کنیم و یا هم اگر نمی توانیم از کشورمان! بگذریم، از قراردادن صریح آن بپرهیزیم و به جایش بنویسیم: "کشور ایران". چه اصراری بر استفاده از کلمه ی "ما" در اینجاست؟

3- جالب آنکه دوستان در این قسمت به اصل ماجرا و دلیل عدم اقبال رسانه های ایران به زبان ترکی اشاره می کنند، ولی باز هم از 4 روزنامه ی "سلب الاختیار" اصلاح طلب خواهشمندند صفحه ای به آنان اختصاص داده شود...

4- مطمئنا دوستان نویسنده ی متن از خاطر نبرده اند این "عالی‌ترین و کاراترین بخش‌های جامعه مدنی" کدامین واکنشها را تاکنون نسبت به تحقیر ترکان نشان داده اند. یا حاضرکنندگان متن باید نگاهی دقیقتر به گذشته داشته باشند و یا هم اینکه ملت آذربایجان "به اشتباه" در جریان جنبش سبز، مرکزنشینان را بایکوت نمود!

5- هموطنان ترک زبان؟؟!!

هموطن؟!

ترک زبان؟!

متاسفیم برای آنانکه، پس از دهها مورد از خیانت این به اصطلاح هموطنان به ملت آذربایجان، پس از جریانات زلزله آذربایجان و پس از  صدها نمونه ی دیگر هنوز هم معتقدند، هموطنیم!.

هم، وطن!؟. وطن امضاکنندگان نامه کجاست؟؟ آذربایجان، یا، ایران؟؟. باز گلی به جمال "هم کشور" بودن. همکشوری را می شود با دهها توجیه عجیب و غریب قبول کرد، اما هموطن را هرگز. دوستان، وطن کلمه ی مقدسی است. یا اگر سواد آن را ندارید که کلمات را درست به کار برید، ننویسید و یا هم اگر باور دارید که ایران وطنتان است، آشکارا سخن بگویید.

"ترک زبان" چه صیغه ای است؟. ملت ترک آذربایجان، زبانش قطعا ترکی است اما به هیچ وجه "ترکزبان" نیست. مطمئنا دوستان نویسنده ی متن آگاهند که اصطلاحات "ترکزبان"، "کردزبان"، "عربزبان" و... از کجا نشات گرفته اند و از سوی چه کسانی و با چه نیاتی استفاده می شوند. اصطلاح "ترک زبان"، برادرخوانده ی "آذری زبان" است؛ دوستان.

6- این همه داد و هوار و جار و جنجال، برای گرفتن "یک صفحه" از یک روزنامه ی اصلاح طلب!؟. این التماس و خواهش برای "یک صفحه"، شان آذربایجان و حرکت ملی آن است؟؟؟. از یک سو بسیاری از تشکیلاتهای آذربایجانی به درستی خواهان رفراندوم می شوند، از سویی 25000 امضا برای بررسی خواست رفراندوم به کاخ سفید داده می شود، و از این سو این دوستان از 4 روزنامه ی فکسنی اصلاح طلب خواهشمند "یک صفحه اند"!. به جای خواست از ایران برای رسمی کردن زبان ترکی، به جای خواست از ایران برای راه اندازی شبکه ی تلویزیونی سراسری ترکی، به جای خواست از ایران برای انتشار یک روزنامه ی سراسری کاملا ترکی، التماس داریم "یک صفحه" به ما بدهید!. این یعنی استفاده از فرصتها و ظرفیتها؟!

7- باز هم، "هموطن"!. چه اصراری دارند نویسندگان این متن بر این وطن!.....

8- "برای شما که اسوه‌های فرهنگ و اندیشه هستید"!. چه جالب؛ نمی دانستیم اهانت کنندگان به ملت آذربایجان و کسانی که بیش از 34 سال است ترکها را بایکوت نموده اند، اسوه های اندیشه اند!. نمی دانستیم آنان که زمینه را برای توهینها فراهم می آورند و تا به حال از اینهمه اهانت به آذربایجانیان، ککشان هم نگزیده است اسوه های فرهنگی اند!

9 و 10- "این طومار می‌تواند نمادی برای آغاز یک بازگشت باشد" و "شما قطعا می‌توانید با انتشار این طومار از بي‌مهري‌ها و جفاهاي دهه‌های گذشته، اعلام برائت کنید". اولا، اعلام برائت برای کسی است که تا به حال گناهی انجام نداده و خود را مبرای از هر اشتباه می داند. آیا، همین جریان اصلاحات، تا به حال "هیچ" گناهی و خطائی نسبت به ملت آذربایجان نداشته اند؟!. آیا جریانات قلعه ی بابک و دستگیریهای هزاران نفره، در زمان جناب خاتمی نبود؟ آیا فیلم توهین شنیع خاتمی به آذربایجانیها، یادمان رفته است؟ آیا همین روزنامه ی شرق، چندین بار ملت آذربایجان را مورد توهین قرار نداد؟ یا دوستان نویسنده فراموشکار شده اند، یا قرار است در آینده و انتخابات آتی اتفاقاتی بیفتد؛ و یا هم اینکه کلمات معانی خود را از دست داده اند!. لااقل به جای برائت، می نوشتید "شما قطعا می‌توانید با انتشار این طومار از بي‌مهري‌ها و جفاهاي دهه‌های گذشته خود، عذرخواهی نمایید". یعنی واقعا به دست آوردن دل تعدادی اصلاح طلب و جلب رضایت آنان، ارزش این همه تنزل را دارد؟

11- و باز هم اشاره به نویسندگان "ترک زبان". چه اصراری است بر این فرار از ترک بودن و تقلیل ملت و ملیت به "ترک زبان" بودن. آیا واقعا نمی شد به جای آن، از اصطلاح "نویسندگان ترک" استفاده نمود؟؟!!. یعنی واقعا نمی شد؟!. باید حتما و حتما تاکید مکرر گردد که ما "ترک زبان" هستیم. آسمان به زمین می آمد اگر در جایی از متن به ملت آذربایجان و یا ملت ترک اشاره می گردید؟!

12- "موجب قوام و دوام امنیت ملی و منافع همه ملت خواهد شد".

متاسفیم برای امضاکنندگان متن که بسیاری از آنان فعالین صادق و راستین حرکت ملی اند و صرفا بدون مطالعه ی دقیق متن و تنها با اعتماد به تهیه کنندگان نامه، این طومار را امضا نموده اند. بدون شک بسیاری از امضاکنندگان عزیز این نامه نیز همراه با ما معتقدند که هدف ما و حرکت ملی، "دفاع از قوام و دوام امنیت ملی ایران" نیست. نویسندگان این متن باید آشکارا پاسخ دهند منظورشان از دفاع از قوام امنیت ملی، چیست. آیا هدف آنان هم حفظ تمامیت ارضی است؟؟؟

در عین حال، "منافع همه ی ملت" چیست؟. کدام ملت؟. نویسندگان متن باید آشکارا پاسخ دهند به کدامین ملت باور دارند و برای کدامین ملت می جنگند؟. "ایران"؟، یا "آذربایجان"؟

13- آخرین نکته و ازقضا نمکینترین بخش هم، اینجاست. در پایان نامه به نقل قول طولانی از یک روزنامه نگار برمی خوریم که می گوید: "من با انتشار نشریات غیرفارسی زبان موافقم"!!. آیا استفاده از این نقل قول و استناد به آن، اوج تحقیر یک ملت نیست؟. از یک فردی یک نقل قولی ذکر شده که می گوید با انتشار زبان ما موافق است!. آیا ما و حرکت ملی آذربایجان و ملت آذربایجان اینقدر حقیر شده ایم که باید حتما یک فردی از جامعه ی رسانه ای ایران بیاید و بگوید که با انتشار زبان ما موافق است!؟. مگر باید وی یا هر کس دیگری اجازه می داد تا ما اذن بیان بیابیم؟

خاتمه: تمامی موارد فوق، آشکارا و غیرآشکارا، از راههای مختلف و از روز اول انتشار غیررسمی نامه به نظر نویسندگان متن رسانده شد. با این حال، "هیچ" تغییری داده نشد. یقین که این دوستان به گزاره های "هموطن" و "کشور ایران" پایبندی بیشتری داشته اند!

و نکته ی "فعلا" ناگفته و باقی مانده، به انتخابات ریاست جمهوری آتی وصل است. مطمئنا، همان طور که در مورد این نامه صلاح را بر عدم سکوت دانستیم، در جریان ماههای آتی نیز در صورت روی دادن وقایعی دیگر، باز هم آشکارا سخن خواهیم گفت.

در خاتمه، توجه شما را به یک خبر که در سایت اصولگرای ایرانی چاپ شده است جلب می نماییم. آیا هدف دوستان امضاکننده ی متن، رسیدن به این نقطه بود؟؟

همچنین، عکس العمل دو روزنامه ی اعتماد و شرق بسیار جالب توجه است!. میزان اهمیت و ارزش نویسندگان و امضاکنندگان این نامه برای این دو روزنامه را ببینید. یکی در صفحه ی 6، دیگری در صفحه ی 2 روزنامه روز 5شنبه، سوم اسفند. میزان اشاره به این نامه در صفحات روزنامه هم، واقعا، بدون شرح است!

جنبش دانشجویی آذربایجان

آذوح

2 اسفند 1391

http://www.rahesabz.net/story/66699/

http://shafaqna.com/persian/other-services/other-news/item/36273-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%B3%D8%A7-%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%D8%9B-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%D8%A7-%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%85.html

1

2

2

1

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter