English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

روانکاوی تابو شکنی در 8 اسفند

انشتین در جمله ای گفته مثال زدن و ساده کردن علم نهایت بیان علم است، لذا در این مقاله ی کوتاه سعی شده بسیار ساده و قابل فهم به مسئله روان تحلیلی جمعی تابو شکنی حرکت ملی در 8 اسفند پرداخته شود. شاید مثال عقاب برای شروع مناسب باشد که احتمالا آن را شنیده اید.

روزی کودکی تخم عقابی را برداشته و قاتی تخم های مرغ خانگی اش می کند، مدتی بعد که جوجه ها بیرون می آیند، و بزرگ می شوند عقابی باشکوه و عظمت بربالای سر آنها پرواز می کند، جوجه ها وحشتناک فرار می کنند چرا در که ناخوداگاه جمعی مرغ ترس از عقاب یک مفهوم غریزی و وابسته به بقا می باشد، مثل آنکه نوزاد انسان بدون آموزش از مار و پرتگاه می ترسد. اما جوجه عقاب محو تماشای پدر خودش است. اما ماده مرغ فریاد می زند فرار کن آن عقاب است، سلطان آسمان و جوجه عقاب هم مثل آنها فرار می کند. این داستان همان خودباختگی ناشی از تحقیر صدساله ملت تورک آذربایجان جنوبی است.

جامعه شناسان، روان شناسان و تئورسین های استعمار تحقیر و شکست اعتماد به نفس یک ملت را با هدف قرار دادن زبان و تاریخ و در حالت کلی هویت و فرهنگ آن ملت، لازمه ایجاد و تداوم استعمار می دانند. در مثال ما همه جوجه ها از بچگی به جوجه عقاب گفته اند تو مرغی، مصداق غلام تورک، تورک خر، آذری، بی شعور و دهاتی و... و اگر روزی عقابی بیاید و به همان جوجه عقاب داستان، بگوید بابا تو عقابی، خود عقاب بر خودش و حرف هم خونانش می خندد، مصداق مانقورد ها یا به بیان بهتر بعضی از خودباختگان خودی که وقتی به آنها از تاریخ و تمدن باشکوه توران و تورک ها می گویی، و از توان استقلال می گویی، می خندند. این فرایند شکست اعتماد به نفس، فرایندی زمان بر و به صورت ناخودآگاه است، که فرد یا جمع از نفوذ آن آگاه نمیشود، و واژگان استعمار چون ویروس در نهاد سلول های عصبی کاشته می شوند تا به صورت یک پیش فرض بدیهی پدیدار می شود. از کتاب ها گرفته تا تلویزیون و سینما این ویروس پراکنی وجود دارد، نمونه بارز آن را شاید در درون حرکت ملی هم یافت، مثل نامه اخیر دوستان به روزنامه های استعمار، خصوصا بخش "حداقل صفحه ای" که نشان از کوچک شمردن خودمان دارد(البته این حرکت دوستان به هر حال قابل تقدیر است و حداقل آثار منفی نداشت، امیدواریم فقط تجربه ای برای همه امان باشد و این نقد ها حرکت های بعدی ما را جهت بخشد)، وقتی در بلند مدت واژه های استعماری در ناخودآگاه ملت مستعمره حک می شود به مرور تبدیل به تابو شده که شکست آن به نوعی حرام بوده و حرف زدن از آن تابو وحشتناک و گناهی کبیره محسوب می شود.

این تابویی که می خواهم سخن را به آن ختم کنم. تابوی تمامیت ارضی ایران، تابوی استقلال سرزمین آذربایجان جنوبی می باشد. حتی خود فعالین حرکت ملی هم در ناخودآگاه خود مطرح کردن استقلال را تابو و گناهی بزرگ می دانستند در حالی که حق به جا و طبیعی یک ملت بی شک استقلال است. فعالین در سخن رانی های خصوصی خودشان هم با احتیاط به مسئله استقلال که حق ماست وارد می شدند. تابو یک خاصیت دارد، شکست آن وحشتناک است، اما اگر یک نفر آن را در آن جامعه بشکند دیگر به تمامی شکستنی خواهد بود. روز 8 اسفند با شعار آذربایجان جنوبی ایران نیست... و با حمایت مستقیم و غیر مستقیم 90000 نفر این تابو به طرز فجیعی شکست. و تمامی فعالان حرکت ملی به مرور آثار این تابو شکنی را در ناخودآگاه جمعی ملت آزربایجان جنوبی خواهند دید. این تابو به کلی فرو ریخت و واژه ای دیگر در بر ناخودآگاه حرکت ملی حک کرد:

استقلال...استقلال...استقلال...

آراز پولاد اورگ (PH.D student of psychology)

آذوح

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter