English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

جنبش ملي آذربايجان، جنبش سبز، تفاوت ها و فاصله ها- اویرنجی

در یک ماه اخیر شاهد شکل گیری تظاهرات مردمی در تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران بودیم. سران جنبش سبز امروزی و اصلاح طلبان دیروز برای دست یابی به اهداف پیدا و پنهان خود دست به تبلیغات و سازماندهی گسترده ای زدند تا توانستند مردم برخی از مناطق ایران را که عمدتا فارس زبان بودند به خیابان ها بکشند، در این میان تهران به عنوان شهری که از طرفی، پایتخت حاکمیت است و ازطرف دیگر کانون درگیری و تظاهرات است، برای هر دو طرف حائز اهمیت خاصی است، لازم به ذکر است که تهران به دلیل داشتن جمعیت آذربایجانی قابل توجه در خود و شهرهای اطرافش برای حرکت ملی آذربایجان جنوبی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است و جایگاه ویژه ای در حرکت ملی آذربایجان جنوبی دارد. جنبش سبز و حامیان آن هر چند که توانستند با استفاده از تبلیغات رسانه ای ، سازماندهی از داخل و خارج و.... قدرت خود را به نمایش بگذارند اما بار دیگر از عدم حضور مردم آذربایجان و سایر اقوام و ملل غیر فارس شگفت زده شده و چاره ای جز تمسخر دوباره آذربایجانیان و نوشتن مقالات احساسی و دور از عقل و منطق در جهت تحریک ملت آذربایجان برای قیام ندیدند که آن هم به نتیجه ای نرسید. اقدام موذیانه سبزها در جهت برگزاری تظاهرات در یکم اسفند ماه با احتمال اینکه آذربایجانیان به مناسبت بزرگداشت روز جهانی زبان مادری به خیابان ها خواهند آمد و در نهایت مصادره و قبضه کردن حرکت آذربایجان به نفع جنبش سبز نشان از حیله کاری و عدم صداقت سبزها با مردم آذربایجان داشته ودارد. لازم به ذکر است که سایت اؤیرنجی در یکی از یادداشت های خود که قبل از 25 بهمن نوشته شده بود اشاره ای به احتمال تظاهرات مردم آذربایجان در یک اسفند به مناسبت روز جهانی زبان مادری کرده بود (دوم اسفند روز جهانی زبان مادری در ایران به دلیل مقارن شدن با میلاد پیامبر تعطیل بود)که پس از آن یادداشت و بعد از وقایع 25 بهمن ماه، بلافاصله سبزها در تدارک تظاهراتی برای یک اسفند برآمدند . همین امر سبب شد تا برخی از خوانندگان سایت اؤیرنجی حساسیت به خرج داده و سایت اؤیرنجی و برخی مقالات آن را به باد انتقاد بگیرند. سایت اؤیرنجی با تشکر از توجه خوانندگان محترم و با امید به فردایی روشن لازم می بیند که در جهت روشن سازی افکار عمومی یادداشت حاضر را به سمع و نظر خوانندگان محترم برساند.

گروههای اوپوزسیون در ایران و خارج از ایران من جمله سبزها در وقایع اخیر از دو رویداد مهم دچار حیرت ونگرانی عمیق شدند : اولی ، عدم حمایت مردم آذربایجان از جنبش سبز و دومی ، استقبال تاریخی مردم تبریز از عبدالله گول رئیس جمهورترکیه.

در یکصد سال اخیر این برای اولین بار است که مردم آذربایجان با اتحاد و همدلی و بنا به دلایل خاص و منطقی که برخی از آنها در ادامه این یادداشت ذکر خواهد شد، از شرکت در یک حرکت مردمی مرکز گرا خودداری کردند و تنها کوشیدند تا وقایع روی داده را پوشش خبری دهند. نیز برای اولین بار بود که مردم تبریز با سردادن شعارهایی چون ((تورک دیلنده مدرسه اولمالیدیر هرکسه)) از رئیس جمهور یک کشور خارجی یعنی رئیس جمهور ترکیه چنین استقبال بی نظیری به عمل آوردند.

تحلیل گران داخل و خارج که همیشه انتظار دارند آذربایجان طلایه دار مبارزه با استبداد باشد، این بار از عدم شرکت آذربایجان در جنبش موسوم به سبز دچار سردرگمی شده و به این نتیجه رسیدند که فضای حاکم برآذربایجان امروز بسیار متفاوت از آذربایجان انقلاب مشروطه و انقلاب بهمن 1357 می باشد و آذربایجان متفاوت از گذشته عمل کرده و می کند. هر چند که برخی از این تحلیل گران با نوشتن مقالات خنده دار و... کوشیدند تا سکوت مردم آذربایجان را به زد و بند با حاکمیت ، پان ترک بودن ، تجزیه طلب بودن و... نسبت دهند اما مسلما در درون خود به این امر واقف بودند که بدون شک دلایل مهم وخاصی در این رفتار آذربایجانیان و ترکان ایران نهفته است.

ماهیت حرکت ملی آذربایجان جنوبی بسیار متفاوت از ماهیت جنبش سبز و دیگر گروههای اوپوزسیون داخل وخارج است. حرکت ملی آذربایجان جنوبی حرکتی مرکز گریز یا مرکز زداست و دقیقا در جهت مخالف مرکز عمل می کند یعنی اینکه حرکت ملی آذربایجان جنوبی خواستار قدرت یافتن دیگر مناطق ایران من جمله آذربایجان است تا جایی که ملت آذربایجان و دیگر ملل بتوانند سرنوشت خود را تعیین کنند و حاکمیت نتواند هر آنچه را که میخواهد بر مردم دیگر مناطق ایران دیکته کند، بدون داشتن قدرت سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و... هیچ ملتی نخواهد توانست سرنوشت خود را بدست خود بنویسد. حال آنکه جنبش سبز ، حرکتی مرکز گراست و به فکر ایجاد ساختاری جدید اما مشابه با حاکمیت های مرکزگراست تا به همان شیوه ی تمرکز گرایی رژیم های پیشین ادامه دهد. منشور جنبش سبز و حملات بی امان آنها به مردم آذربایجان و حرکت ملی آذربایجان جنوبی کاملا بیان کننده این ویژگی خاص جنبش سبز است. از طرفی توازن و تعادلی مابین گفته های سران جنبش سبز در داخل و خارج و حامیان آنها در داخل و خارج وجود ندارد. در حالیکه برخی از سران و حامیان این جنبش در داخل و خارج دم از اصلاحات و عمل به قانون میزنند برخی دیگر دم از انقلابی دیگر و تغییر بینادین حاکمیت میزنند. در منشور جنبش سبز ، سران این جنبش با سیاستمداری تمام تنها به بیان برخی اصول کلی پرداخته اند و با به کارگیری کلمات رنگارنگ و دلفریبی چون آزادی ، دموکراسی ، عدالت و... که امروزه در بقالی ها بشتر از محافل سیاسی و اجتماعی یافت می شود ، محافظه کاری خود و بلاتکلیفی آینده ی مردم ایران را در دیدگاه این جنبش رقم زده اند.

در منشور جنبش سبز حقوق مربوط به زنان در رده های آخر قرار گرفته و اصلا توضیحی در مورد اینکه حقوق زن چیست و جنبش سبز چه حقوقی برای زن میشناسد و چه برنامه ای برای بهبود شرایط آنان درجامعه دارد سخنی به میان نیامده است!

سران این جنبش با وقاحت و بی شرمی تمام چون رژیم های گذشته ملل متنوع ایرانی را در حد اقلیت و قوم برشمرده و در دفاع از حقوق آنان آن هم در پایان منشور خود تنها به ذکر یک ماده بسنده کرده اند که آن هم بسیار کلی و بی مفهوم است. آیا سران این جنبش هنوز به این نتیجه نرسیده اند که آذربایجانیان و دیگر ملل و اقوام ایرانی از جهات مختلف ملت های مستقلی هستند که در جغرافیای سیاسی ایران در کنار هم زندگی می کنند ؟ آیا جنبش سبز هنوز قدرت درک آن را ندارد که بفهمد مردم غیرفارس در ایران حق تعیین سرنوشت ملی و زندگی کردن در شرایط دلخواه خود را دارند؟

سبزها، اصلاح طلبان و دیگر گروههای اوپوزسیون باید فهمیده باشند که مطالبات آذربایجان بسیار متفاوت از مطالبات دیگر گروههاست ، سبزها حتی به خود این اجازه را نمیدهند که در رسانه ها و مدیاهای خود حرکت ملی آذربایجان جنوبی را به رسمیت بشناسند و از آن بدتر، پیوسته کوشیده اند تا با نوشتن مقالاتی توهین آمیز و پوچ مردم آذربایجان را در جهت دست یابی به منافع خود به خیابان ها بکشند. جهت روشن سازی افکار عمومی و از بین بردن شک ها و تردیدها، در ذیل به برخی از تفاوت های حرکت ملی آذربایجان جنوبی و جنبش سبز پرداخته میشود تا مشخص شود که انتظارها زمانی میتوانند معقول باشند که شناخت ها کافی باشند و احترام متقابل بین طرفین برقرار باشد. اما با کمال تاسف، برخی نه اینکه نمی توانند بلکه در واقع نمی خواهند تا این تفاوت ها و شناخت ها را دریابند و ادب و احترام متقابل را چیزی جز گستاخی و بی شرمی نمیدانند!!!

هرچند که وجه اشتراک حرکت ملی آذربایجان جنوبی با جنبش سبز در مبارزه با استبداد و دیکتاتوری حاکمیت مرکزی است اما تفاوت جالب توجه اینکه سران جنبش سبز در گذشته ای نه چندان دور خود جزیی از این سیستم دیکتاتوری و استبداد مطلق بودند و بسیاری از کادرهای جنبش سبز تا به امروز به عنوان عضوی از پیکر حاکمیت عمل کرده اند.

حرکت ملی آذربایجان جنوبی پیش از حرکت سبزها شکل گرفته و برای ملت آذربایجان جای بسی شگفتی است که سبزها خواستار پیوستن آذربایجان به صفوف جنبش سبز هستند حال آنکه اصولا سبزها باید به صفوف به هم پیوسته و فشرده آذربایجان بپیوندند و حسن نیت خود را به مردم آذربایجان نشان دهند و از تکرار اشتباهات گذشته بپرهیزند.

حرکت ملی آذربایجان جنوبی بر اساس حقوق بشر ، حق تعیین سرنوشت ملی و ناسیونالیسم آذربایجانی و دفاع از حقوق لگدمال شده ی آذربایجان، ترکان سایر مناطق ایران و حمایت و پشتیبانی ازحقوق ملل و اقوام غیرفارس شکل گرفته است. حال آنکه جنبش سبز بر اساس ناسیونالیسم فارس و اسلامگرایی از نوع جدید و فعلا ناشناخته شکل گرفته و اهداف و آماج و خواسته های آن و در نتیجه برنامه های آن بسیار مبهم است.جای بسی تاسف است که بسیاری از گروههای اپوزسیون حق تحصیل به زبان مادری را سقف مطالبات آذربایجان میدانند! حال آنکه حق تحصیل و آموزش به زبان مادری کف مطالبات آذربایجان است.

حرکت ملی آذربایجان جنوبی با احترام به تمامی حرکت های مخالف حاکمیت و با به رسمیت شناختن آنها احترام خود را به آنها نشان داده است حال آنکه بسیاری از این حرکت ها از قبول زبان مادری مردم آذربایجان امتنا دارند چه برسد به اینکه حرکت ملی آذربایجان جنوبی را به رسمیت بشناسند و برای آن ارزش و احترام قائل شوند.

حرکت ملی آذربایجان جنوبی تا به امروز دموکراتیک تر و منصفانه تر از سبزها و اصلاح طلبان عمل کرده است. مدیاها و رسانه های جنبش سبز در وقایع سالهای گذشته که مردم آذربایجان حرکات اعتراضی خود را به نمایش گذاشتند نه تنها سکوت کردند بلکه گاها کوشیدند تا با رژیم آپارتاید در یک صف قرار گرفته و با تحریف اخبار و وقایع رویداده در آذربایجان مسایل را وارونه نشان دهند. حال آنکه مدیاهای آذربایجان جنوبی اخبار مربوط به جنبش سبز را پوشش خبری داده و در حمایت رسانه ای از آنها کوشیدند.

با توجه به وجود جنبه های متنوع اختلاف فکری، استراتژی مبارزه و فلسفه ی مبارزه و... ما بین حرکت ملی آذربایجان جنوبی و دیگر حرکت های موجود، موارد بالا تنها به عنوانی مثالهایی آورده شد تا مشخص گردد که تا زمانی که قدمی به طرف آذربایجان برداشته نشود، آذربایجان قدمی برنخواهد داشت. سایت اؤیرنجی امید آن دارد تا گروههای اوپوزسیون با فکری باز و نگاهی عمیق مسایل سراسر ایران من جمله آذربایجان را تجزیه و تحلیل کنند و عینک آپارتاید را قبل از آنکه دیر شود از چشمان خود بردارند.

گله جک بیزیمدیر.

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter