English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

پروژه ویران سازی روستاهای عربی اقلیم احواز ــ مهدی هاشمی

از دوره پهلوی تاکنون شاهد بوده‌ایم که روستاهای عرب‌نشین اقلیم احواز همواره از سوی رژیم‌های حاکم مورد تعرض قرار گرفته و به شیوه های گوناگون به ویرانی کشیده شده‌اند. در این مطلب سعی کرده‌ایم تا این مشکل و ریشه‌های آن را بررسی کنیم.

حذف فیزیکی روستاها بوسیله طرح‌های توسعه مبتنی بر رویکرد امنیتی:

از زمان سیطره ایران بر اقلیم عربی احواز در سال ۱۹۲۵ تاکنون طرح‌های به اصطلاح توسعه در مناطق مختلف اقلیم احواز به اجرا گذاشته شده‌اند. این طرحها تا پایان جنگ جهانی دوم بر توسعه تاسیسات نفتی نظیر پالایشگاه عبادان و دیگر تاسیسات نفتی در جنوب و شمال اقلیم احواز متمرکز بوده است. پس از جنگ جهانی دوم و در آغاز دهه پنجاه میلادی همزمان با آغاز برنامه‌های به اصطلاح توسعه کشور و به اجرا در آمدن طرح‌های کشت و صنعت و کشاورزی در مناطق عرب‌نشین واقع در اطراف سوس تا شوشتر ده‌ها روستا به تصمیم دولت مرکزی بشکل کامل تخریب شدند و زمین‌های مسکونی و کشاورزی این روستاها جهت تاسیس طرح نیشکر السبعه (هفت تپه) و کارخانه قند و کاغذ‌سازی و طرح‌های کشت و صنعت مشترک ایران و خارجی‌ها مصادره شد. روستائیان عرب که روستاهایشان تخریب شده بود در شهرک‌ها یی اسکان داده شدند تا بدین وسیله اولین مرحله عملیات تخریب روستاهای عربی در احواز بدست دولت مرکزی به اجرا گذاشته شود.

روستائیان عرب در شهرک‌ها در همجواری کارگران و کارمندان فارس طرح‌های تازه تاسیس، که از استان‌های اصفهان و یزد به این مناطق مهاجرت کرده بودند اسکان داده شدند. در حقیقت رژیم پهلوی وجود روستاهای عرب را مانعی در برابر توسعه می‌دانست و با اینکار سعی داشت تا سیستم اجتماعی و فرهنگ عربی روستاها را نابود ساخته و ساختار اولیه جدیدی را برای مردم عرب ایجاد کرده و بدین ترتیب بتواند بر ریشه‌های هویتی این مردمان چیره شود. رژیم بدین ترتیب با تخریب روستاها، روستائیان عرب را از روستاها که تا حدی سیستم اقتصادی و فرهنگی آن خارج از سیطره‌اش بود را به شهرک‌ها انتقال داده و آنها در رده‌ها ی پایین این شهرک‌ها از لحاظ اقتصادی و اجتماعی اسکان داد. روستائیان عرب که زمانی با کشت زمین‌های شان ولی نعمت خود بودند، در شهرک‌ها ی جدید در بهترین حالت به کارگرانی با مزد پایین در کنار مهاجران غیرعرب که دارای وضعیت شغلی و اقتصادی برتر بودند، اسکان داده شدند. لذا رژیم تا اندازه‌ای موفق شد از ساختارهای اجتماعی شبه مستقل روستایی رها یافته و همچنین آنها را در وضعیت جدیدی تحت کنترل خود قرار دهد. رواج فرهنگ و زبان فارسی در شهرک‌ها ی جدید یکی از راهکارهای اساسی رژیم پهلوی جهت یکسان‌سازی فرهنگی و محو هویت روستائیان عرب بود و این امر بواسطه اهتمام زیاد طرح‌های تازه تاسیس یافته به برگزاری مراسم فرهنگی و مملو ساختن فضای شهرک‌ها به فرهنگ و هویت و توهمات تاریخی فارسی، محقق شد.

طرح‌های هفتگانه نیشکر که در دهه هفتاد شمسی آغاز بکار کردند، بشیوه‌ای مشابه آنچه در شمال احواز رخ داد ده‌ها روستا را در مناطق مختلف عرب‌نشین تخریب کردند. در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی طرح‌های نیشکر بعنوان طرح‌های ملی در مجلس شورای اسلامی به تصویب درآمده و حکم تخریب ده‌ها روستای عرب‌نشین از شمال دهستان شعیبیه تا نزدیکی شهر محمره صادر شد. طرح نیشکر خمینی در دهستان شعیبیه، طرح‌های دهخدا، میرزا کوچک خان، امیرکبیر، فارابی، دعبل خزاعی و سلمان فارسی روستاهای عدیدی را در اطراف رودخانه‌های دز و شطیط (شاخه ای از کارون) و هر دو ساحل کارون در مسیر احواز- محمره و احواز- عبادان را بشکل کامل تخریب کردند و زمین‌های کشاورزی و مسکونی آنها را مصادره کردند.

محاصره فیزیکی روستاها

این راهکار بوضوح در اجرای طرح‌های نیشکر در شعیبیه و سواحل کارون در مسیر احواز- محمره و احواز- عبادان در عمل محقق شد. در دهستان شعیبیه طرح نیشکر خمینی آنگونه طراحی شد که شماری از روستاهای عرب‌نشین در محاصره مزارع نیشکر قرار گرفتند و راه ارتباطی آنها با شهرهای احواز و شوشتر قطع شد. بدین معنا که ساکنان این روستاها جهت رسیدن به جادهای ارتباطی با شهرهای مذکور نیاز به پیاده روی در کنار مزارع نیشکر در مسافت‌هایی بطول ۵ الی ۱۰کیلومتر هستند. این امر به معضل بزرگی برای شمار زیادی از روستاهای باقیمانده در مسیرهای دوگانه دهشتان شعیبیه (شرقی و غربی) درآمده و زندگی را برای روستائیان عرب سختر از گذشته مبدل کرده است.

مشکل مشابهی برای دیگر روستاهای عرب‌نشین در ساحل کارون در مسیر احواز- عبادان و احواز- محمره قابل مشاهده است بگونه‌ای که مسیرهای ارتباطی این روستاها به شهر احواز سخت‌تر از دوره قبل از طرح‌های نیشکر شده و مشکلات عدیدی را برای روستائیان عرب بهمراه آورده است.

مصادره زمین‌های کشاورزی متعلق به روستاها

روستاهای عدیدی در کنار طرح‌های هفتگانه نیشکر وجود دارند که زمین‌های کشاورزی آنها بشکل کامل و یا شبه کامل توسط طرح‌های مذکور مصادره شد و مناطق مسکونی روستاها بدون تخریب باقیماند. روستائیانی که زمین‌های کشاورزیشان بشکل کامل مصادر شد دیگر امکان بقاء در روستاها از آنها گرفته شده و مجبور به مهاجرت به حاشیه فقیر شهرها شدند. کشاورزانی نیز که بخش اعظم زمین‌های‌شان مصادره شد، بخش کوچک باقیمانده برای آنها، کفاف خانوارهای آنها را نمی‌دهد و این امر سبب بروز مشکلات معیشیتی فراوانی برای کشاورزان روستاهای مذکور شده است.

محرومیت روستاها از خدمات اولیه

به گفته کشاورزان عرب که در ساحل کارون در مسیر احواز- محمره سکونت داشته و تا قبل از مصادره زمین‌های آنها از سوی طرح نیشکر امیرکبیر در آنجا به کشاورزی اشتغال داشتند، رژیم جهت مصادره زمین‌های کشاورزیشان در سال‌های پس از جنگ هر ساله چندین بار دریچه سدها را باز کرده و روستاهای آنها را زیر آب برده است. جدای از حقیقت این گفته‌ها، اما زمانی که کشاورزان مذکور به مسئولان استانی علیه زیر آب رفتن روستاهایشان اعتراض می‌کند، مسئولان به آنها گفته بودند که “شما و اجدادتان اشتباه کرده‌اید که در کنار کارون روستا ساخته‌اید”. گفته‌های این مسئولان یک امر تصادفی نیست بلکه بررسی عملکرد مسئولان استانی سیاستی مشابه را در تمام اقلیم احواز نشان می‌دهد. در مورد روستاهای حاشیه کارون، برخلاف استان‌های دیگر در اقلیم احواز دولت هیچگونه اقدامی در راستای کنترل سیلاب‌ها و آبخیزداری انجام نداده است. روستاهای عرب‌نشین به امان خدا در کنار رودخانه‌ها و گاها در میان دو رودخانه به حال خود رها شده بودند و هرساله چند بار زندگی و هستی روستائیان طعمه رودخانه‌ها می‌شود. در مورد روستاهای دهستان شعیبیه این روستاها در میان دو رودخانه کارون و دز حتی بدون وجود یک رها شده بودند و روستائیان ده‌ها روستا در این منطقه جهت عزیمت به احواز در ابتدا نیاز با برگشت به شوشتر و پس از آن می‌توانستند بواسطه خط ارتباطی شوشتر- احواز خود را به مرکز اقلیم برسانند. در طول دهه‌های گذشته روستائیان زیادی در اثر نبود پل بر روی رودخانه کارون و دز، و طولانی بودن راه و ناهموار بودن آن، بدلیل نیاز به کمک‌های پزشکی (اورژانس) جان خود را از دست داده‌اند.

محرومیت کشاورزان از خدمات کشاورزی مدرن

روستاهای عدیدی در اطراف رودخانه‌های اقلیم احواز وجود دارند که تنها بدلیل داشتن فاصله چند کیلومتری از رودخانه‌ها، زمین‌های‌شان لایزرع باقیمانده بوده و هستند. برخی از کشاورزان در دهستان شعیبیه بدون داشتن اندک دانش مهندسی و به هزینه شخصی خود سعی داشتند که بر این مشکل فائق شوند. بهمین دلیل اقدام به حفر حوضچه‌هایی در طول مسیر دور از ساحل رودخانه کارون کرده تا بوسیله پمپ‌های برقی، آب را به زمین‌های دور از ساحل رودخانه برسانند اما این اقدام بدلیل مشکلات مهندسی ناکام ماند.

وضعیت روستاهای واقع در کنار رودخانه‌ها اما خشک، روستاهایی که هنوز از نهرهای ساخته شده در دوره شیخ خزعل استفاده می‌کنند و ده‌ها مثال دیگر نشان می‌دهد که روستاهای عرب به حال خود رها شده تا در شرایط مشابه چندین قرن گذشته بسر برند. اندک نگاهی به وضعیت روستاهای عرب‌نشین و مشکلات ساده اما لاینحلی که با آنها روبرو هستند، نشان می‌دهد که رژیم ایران آنها را خارج از حوزه مسئولیت خود دانسته و خود را موظف به اعطای هرگونه خدمات کشاورزی و آبرسانی به آنها نمی‌داند. با این وجود همین رژیم بی مسئولیت و تبعیض‌گر است که بهنگام مصادره زمین‌های کشاورزان عرب، بایر بودن زمین‌های واقع در کنار رودخانه، که خود نتیجه مستقیم سیاست‌هایش است، را نشانه‌ای از کسالت و تنبلی عرب‌ها معرفی کرده و بدین ترتیب حق مصادره این زمین‌ها را به خود داده است.

خشک شدن رودخانه‌ها و آلودگی آب‌ها

خطر بزرگی که کل وجود و هستی روستائیان عرب را با خطر مواجه ساخته است خشک شدن رودخانه‌های اقلیم احواز در اثر سدسازی‌های بی رویه و انتقال آب رودخانه‌های این اقلیم به فلات مرکزی ایران است. در سال‌های گذشته در اثر خشک شدن رودخانه‌ها سازمان آب و اداره کشاورزی اقلیم بارها در مناطق وسیعی از اقلیم احواز روستائیان را از برداشت آب از رودخانه‌ها در فصول کشت منع کرده و در مناطق دیگر نیز تعرفه آب به ازای هر هکتار زمین کشاورزی را چند برابر افزایش داده‌اند.

شور شدن آب در اثر ورود کمیت بالایی از پساب‌های بشدت شور طرح‌های نیشکر به بستر رودخانه ها سبب نفوذ میزان زیادی از نمک به زمین‌های کشاورزان عرب در پایین دست شده است. این امر نیز سبب شده است تا میزان حاصل‌خیزی زمین‌ها بشدت کاهش یافته و به تبع آن میزان محصول کشاورزی در این زمین‌ها کاهش یابد. در همین راستا بر اساس گزارش‌های رسمی میزان تولید گندم سال جاری در اقلیم احواز نسبت به سال‌های گذشته کاهش شدیدی (در حدود نصف) نشان می‌دهد.

خشک شدن رودخانه‌ها نیز سبب خشک شدن هور (تالاب) العظیم بطور شبه کامل شده است. این امر سبب شده تا ده‌ها روستای واقع در اطراف این تالاب که زندگی آنها بسته به منابع آبی این تالاب بوده بشکل کامل خالی از سکنه شوند.

در روستاهای محمره و عبادان و معشور که مشرف بر رودخانه‌های کارون و جراحی و خلیج عربی هستند، آلودگی شدید آبها و شوری آبها و کمبود آب رودخانه و پیشروی آب شور خلیج به درون بستر رودخانه‌ها سبب نابودی میلیون‌ها نخل شده است. این امر نیز روستاها در این مناطق را با تهدید نابودی کامل روبرو ساخته است.

عدم آبرسانی جهت شرب به روستاها

به گزارش مراکز دولتی جمهوری اسلامی در حدود هزار و یکصد روستای اقلیم احواز فاقد آب شرب هستند. در بخش اعظم روستای‌های فاقد آب شرب سالم، روستائیان عرب آب شرب خود را از آب گل آلود و آلوده رودخانه‌ها و نهرهای کوچک و برکه‌ها تامین می‌کنند. بخش دیگری از این روستاها نیز آب مورد نیاز روستائیان در مقابل پرداخت هزینه گزاف، بواسطه تانکرها تامین می‌شود.

براساس آمار، ۴ هزار و ۱۵ روستا در اقلیم احواز وجود دارد که از این تعداد ۲ هزار و ۹۱۷ روستا از آب شرب به اصطلاح “سالم” برخوردارند و هزار و ۹۸ روستا هم آب سالم ندارد که به گفته مسئولان آب و فاضلاب روستایی اقلیم، با تانکر به برخی از این روستاها آبرسانی می‌شود. مابقی روستاها آب شرب سالم نداشته و با مشکلات بهداشتی و سلامتی عدیدی روبرو هستند.

عدم پاکسازی مین‌های جنگی

در موازات نوار مرزی احواز با عراق، ده‌ها روستای عرب وجود دارد که از پایان جنگ ایران و عراق تاکنون ساکنان اصلی آنها موفق به بازگشت به روستاهایشان نشده‌اند. این امر بدلیل عدم پاکسازی زمین‌های روستاهای مذکور از میادین مین است. دولت در مدت ۲۵ سال گذشته رغبتی خاصی جهت پاکسازی این میادین مین از خود نشان نمی‌دهد.

اهمیت امنیتی نوار مرزی برای دولت حاکی از آنست که نظام قصد بازگرداندن این روستاها به صاحبان اصلی آن را ندارد و در مقابل در حال ساخت تاسیسات نظامی و اطلاعاتی در روستاهای مذکور است تا بدین وسیله بتواند بطور مستقیم عملیات نظامی و اطلاعاتی خود را با وابستگان سیاسی و عقیدتی خود در کشورهای همیسایه بسادگی پیش ببرد.

طرح‌های تجاری در نوار مرزی

روستاهای واقع در مرزهای محمره و عبادان با کشور عراق مشمول طرح بزرگ منطقه آزاد تجاری هستند. زمین‌های وسیع متعلق به روستائیان عرب توسط دولت مصادره شده و یا در حال مصادره شدن است. این طرح نیز سبب شده است تا شماری از روستاهای این منطقه با خطر تخریب تمام روبرو شوند.

علاوه بر بندهای ذکر شده می‌توان به عدم وجود امکانات آموزشی و مدارس در این روستاها و عدم وجود راه‌های ارتباطی مناسب اشاره کرد. فرزندان روستائیان عرب جهت رسیدن به مدارس ابتدائی نیاز دارند تا هر روز به هزینه شخصی خود مسیرهایی طولانی و طاقت فرسا را رفت وآمد کنند تا به مدرسه برسند. همچنین جهت ادامه تحصیل در مقاطع راهنمایی و دبیرستان نیاز به عزیمت به شهرها دارند.

در مجموع می‌توان سیاست واحدی را از سوی رژیم‌های متوالی حاکم در ایران نسبت به روستاهای عرب‌نشین اقلیم احواز را مشاهده کرد. سیاست‌های محقق شده این رژیم‌ها نشان می‌دهد که آنها همواره وجود روستاهای عرب را تهدیدی امنیتی برای خود دانسته و به شیوه‌های مختلف سعی در از هم پاشاندن شمل روستائیان عرب و آواره ساختن آنها به حاشیه شهرها دارند.

نویسنده: مهدی هاشمی

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter