English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

اهمیت «جبهه عرسال» برای ایران؛ شمخانی در لبنان چه می‌کرد؟

آذوح: حسن هاشمیان

منطقه عرسال در بخش بعلبک از استان بقاع در سلسله کوه‌های شرق لبنان واقع است. این شهر سنی‌نشین با جمعیت ۴۰ هزار نفری خود حدود ۵۰ کیلومتر با کشور سوریه مرز دارد و پذیرای بیش از ۱۲۰ هزار پناهنده سوری شده است. یعنی سه برابر جمعیت خود پناهنده سوری دارد و از این رو به یکی از مهم‌ترین پناهگاه‌های جنگجویان مخالف بشار اسد در داخل خاک لبنان درآمده است.

عرسال نخستین شهر لبنان به حساب می‌آید که در ابتدای شکل‌گیری قیام مردم سوریه در سال ۲۰۱۱، با آنها اعلام همبستگی کرد، اما تا قبل از ورود حزب‌الله لبنان به جنگ سوریه اقدام قابل توجهی از خود نشان نداده بود. در آن زمان، نجیب میقاتی نخست وزیر وقت لبنان تلاش می‌کرد کشور خود را از معرکه سوریه دور کند و از همه گروه‌های سیاسی فعال در لبنان درخواست کرده بود سیاست «بی‌طرفی» را دنبال کنند. اما با ورود حزب‌الله به جنگ سوریه همه چیز تغییر کرد و شهر شبه صحرایی عرسال اهمیت فوق‌العاده‌ای یافت. اقتصاد این شهر در گذشته بر اساس قاچاق کالا و سوخت میان سوریه و لبنان بنا شده بود، اما با ورود حزب‌الله به سوریه و بستن گذرگاه‌های دیگر در مرز سوریه، این شهر عرسال است که به عنوان تنها معبر قاچاق اسلحه از لبنان به داخل سوریه اهمیت پیدا کرد.

نیروهای حزب‌الله لبنان با ورود خود به جنگ سوریه در اولین اقدام خود توانستند شهر قصیر را از چنگ مخالفان بیرون بیاورند و سپس با ادامه فتوحات خود در حومه حمص و به دنبال آن کوهستان‌های قلمون، راه قاچاق اسلحه از لبنان به سوی مخالفان بشار اسد را بستند.

این گذرگاه‌های اسلحه نقش حیاتی در جبهه‌های دمشق و حومه آن به‌ویژه در مناطق غوطه شرقی و عوطه غربی ایفا می‌کرد و با تصرف آن توسط حزب‌الله لبنان، مخالفان مسلح را با مشکل مهمی مواجه کرد. بعد از این تحولات، قاچاق اسلحه از منطقه عرسال جایگزین گذرگاه‌های قبلی شد و رفته‌رفته این منطقه اهمیت فوق‌العاده یافت. در حال حاضر تنها منفذ عبور اسلحه برای مخالفان در جبهه دمشق و حومه آن همانا منطقه عرسال شده است که برآورد می‌شود در ۱۷ نقطه مرزی آن کار قاچاق اسلحه به مخالفان بشار اسد صورت می‌گیرد.

موضوع بسیار مهم دیگر این است که اگرچه حزب‌الله لبنان توانست شهرهای مهم منطقه قلمون را تصرف کند، اما موفق نشد این منطقه را به طور کامل از چریک‌های مخالف بشار اسد پاکسازی کند. این چریک‌ها هر از گاهی به نیروهای حزب‌الله شبیخون می‌زنند و موجب بالا رفتن تلفات این گروه مسلح هوادار جمهوری اسلامی شده‌اند، به طوری که برآورد می‌شود ده درصد نیروهای حزب‌الله در این جبهه کشته یا زخمی شدند.

سفر شمخانی به لبنان

با بالا رفتن تعداد تلفات حزب‌الله در جبهه قلمون زمزمه‌های عقب‌نشینی نیروهای این حزب از سوریه قبل از ورود جنگنده بمب‌افکن‌های آمریکا و متحدان آن به سوریه شنیده شد. در صورتی که حملات گروه‌های مسلح به حزب‌الله لبنان در منطقه قلمون متوقف نشود، عقب‌نشینی نیروهای این حزب از سوریه به عنوان یک گزینه بسیار قوی مطرح بود. چنین عقب‌نشینی می‌تواند ضربه مهلکی به استراتژی جمهوری اسلامی برای محافظت از بشار اسد وارد کند. هم برای بشار اسد و هم برای جمهوری اسلامی، عقب‌نشینی حزب‌الله از سوریه غیرقابل هضم است و گزینه‌ای است که باید هر چه زودتر مستلزمات نادیده گرفتن آن فراهم گردد. هم حزب‌الله لبنان و هم حامی آن جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدند که برای بقای نیروهای حزب‌الله در سوریه، حتما باید تحرک مخالفان بشار اسد در منطقه عرسال متوقف شود. عرسال در این بخش از نبرد نقش حیاتی برای مخالفان سوریه به عهده گرفته است. هم سلاح چریک‌ها از این منطقه به داخل سوریه قاچاق می‌شود و هم جبهه پشت سر حزب‌الله را فعال کرده است. رهبران حزب‌الله معتقدند حملات انتحاری که در داخل منطقه ضاحیه بیروت، سفارت ایران و چند نقطه دیگر را هدف قرار داد، از منطقه عرسال سازماندهی شده است.

حکومت ایران با فرستادن علی شمخانی به بیروت و سخن راندن از تقویت ارتش لبنان و فراهم ساختن تجهیزات مورد نیاز آن، در واقع تلاش می‌کند با ابزار ارتش لبنان، مخالفان بشار اسد در منطقه عرسال را زیر ضربات خود بگیرد و حاشیه امنی برای نیروهای حزب‌الله لبنان در داخل سوریه ایجاد کند. اگر جمهوری اسلامی موفق شود به این هدف خود برسد، آن گاه موضوع عقب‌نشینی حزب‌الله از سوریه منتفی خواهد شد. در این راستا تاکنون هم جنگنده‌های بشار اسد به منطقه عرسال حمله کردند و هم آن بخش از ارتش لبنان که با سیاست‌های ایران هماهنگ است، به پناهجویان سوری در منطقه عرسال حمله کرد و تعداد زیادی از آنها را کشت. اما روایت ایران و حزب‌الله از قضیه عرسال در قالب حمله داعش به لبنان عرضه شده و هدف آنها جلوگیری از حمله «دولت اسلامی» به لبنان ترسیم گشته است. روایتی که به‌شدت از سوی مخالفان بشار اسد رد می‌شود و علت اصلی آن را به فرو رفتن نیروهای حزب‌الله در باتلاق جبهه قلمون مربوط می‌کنند.

استراتژی مخالفان بشار اسد در مرز لبنان

اگرچه ایران، رژیم بشار اسد و حزب‌الله لبنان تلاش می‌کنند تنها گذرگاه اسلحه مخالفان در مرز لبنان را بر روی آنها ببندند، اما گروه‌های مسلح بیکار ننشسته و هر از گاهی به نیروهای حزب‌الله در مرز لبنان حمله کرده و فشار سختی را بر آنها وارد کردند.

در این راستا استراتژی مخالفان بر سه محور بنا شده است. نخست باز کردن یک معبر دیگر در مرز لبنان برای قاچاق اسلحه به داخل سوریه و ایجاد یک حاشیه امن برای گذرگاه عرسال. حملات شب گذشته نیروهای جبهه النصره به پایگاه‌های حزب‌الله در مرز لبنان برای تصرف «مسیل» قلمون به شهر زبدانی در مرز با لبنان بود. اگر مخالفان بتوانند این معبر را در اختیار بگیرند هم نقل اسلحه به داخل سوریه را از یک گذرگاه دیگر تأمین کرده‌اند و هم محور مسیل‌های دمشق – قلمون را در اختیار خود می‌گیرند. حزب‌الله در این منطقه استحکامات نیرومندی برای جلوگیری از حملات مخالفان به کار بسته است، اما در حمله شب گذشته بیش از ده نفر از نیروهای آن کشته شدند و تعداد زیادی زخمی به جای ماند. این حجم از تلفات نشان می‌دهد که آسیب‌پذیری حزب‌الله در این منطقه بالاست و به احتمال زیاد به عنوان یک نقطه بااهمیت جنگی برای مخالفان در نظر گرفته و حمله به آن تکرار خواهد شد.

محور دوم بر موضوع گروگان‌های ارتش لبنان بنا شده که در اختیار جبهه النصره قرار دارند. جبهه النصره برای تحت فشار قرار دادن ارتش لبنان و جلوگیری از همراهی نیروهای آن با چریک‌های حزب‌الله، با این برگه بازی خواهد کرد. به خصوص که در روزهای اخیر خانواده‌های ربوده‌شدگان تهدید کردند در صورت کشته شدن فرزندان خود، راه فرودگاه بین‌المللی بیروت را خواهند بست.

ایران که از طریق شمخانی تلاش کرده بود ارتش لبنان را در حمایت از حزب‌الله لبنان تجهیز کند در برابر این تهدید قرار دارد. از نظر خانواده‌های اسیرشدگان ورود ایران به معادله ارتش لبنان، جان فرزندان آنها را بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر قرار داده است.

اما محور سوم بر این بنا شده است که برافروختن جبهه عرسال به معنای سرایت جنگ سوریه به لبنان است. کشور لبنان در نگاه به انقلاب مردم سوریه به دو دسته مخالف و موافق تقسیم شده است. این دودستگی نیز به داخل ارتش سرایت کرده و در زمان بروز رویارویی واقعی، ارتش لبنان به شکل یک واحد همبسته عمل نخواهد کرد. عقلای لبنان بسیار تلاش کردند که این کشور را از بحران سوریه دور کنند، اما ورود حزب‌الله به مناطق حمص و دمشق این سیاست را عقیم کرد و اکنون با ورود جمهوری اسلامی به معادله تقویت ارتش این کشور، فتنه جنگ مذهبی بیش از هر زمان دیگر مردم لبنان را تهدید می‌کند و جبهه عرسال می‌تواند آتش شعله‌ور کردن آن باشد.

برای مخالفان رژیم بشار اسد و به‌ویژه جبهه النصره، عرسال به مثابه ریه‌ای است که نیروهای آنها از آن تنفس می‌کنند و بستن آن، یعنی مرگ حتمی آنها خواهد بود. از این رو برای جلوگیری از چنین امری تمام قدرت خود را در این جبهه متمرکز خواهند کرد و به هر کاری دست خواهند زد. این کار می‌تواند بازگشت لبنان به یک جنگ خانمان‌سوز داخلی دیگر باشد. ورود جمهوری اسلامی به بهانه تقویت ارتش لبنان، شکل‌گیری این جنگ داخلی را تسریع خواهد کرد.

در شرایط فعلی لبنان رئیس جمهور ندارد و دولت آن فاقد هر نوع کارایی است. «جان قهوه‌چی» فرمانده فعلی ارتش به دنبال فرصتی می‌گردد تا «استعدادهای نظامی» خود را نشان دهد و از این طریق بتواند پست خالی ریاست جمهوری را اشغال کند. در محاسبه فرمانده ارتش لبنان، عرسال بهترین فرصت برای این موضوع است و می‌تواند «شایستگی» خود را نشان دهد و رئیس جمهور لبنان شود. موضوع ریاست جمهوری لبنان چند ماهی است محل نزاع گروه‌های مختلف سیاسی این کشور شده است و بعد از تصرف صنعا توسط حوثی‌ها در یمن، جمهوری اسلامی بدش نمی‌آید که این سناریو را در لبنان تکرار کند و بدون توجه به نظر دیگر گروه‌های لبنانی، جان قهوه‌چی را با کمک اسلحه حزب‌الله به عنوان رئیس جمهور لبنان برساند.

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter