English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

تورکستان شیراز را بهتر بشناسیم- ارسلان قشقایی

شهر شیراز امروزه یک شهر عمدتاً دو زبانه است. فارسها (تاجیک زبانان) و تورکان قشقایی اکثریت جمعیت شهر شیراز را تشکیل میدهند و اقلیتی هم از اقوام لر، عرب، بلوچ، کرد، لارستانی و غیره وجود دارند. با توجه به اینکه زبان دری (فارسی) بعدها در این شهر رایج شده است، این سؤال پیش می آید که پس زبان قدیمی مرم شیراز چه بوده است؟ برای پی بردن به اینکه زبان باستانی مردم شیراز چه بوده است، باید به دو نکته توجه کرد:

1 . اسامی رودخانه ها، کوهها، باغات شیراز و حومه به چه زبانی هستند؟

2 . نظر تاریخ نویسان قدیمی در مورد شیراز چیست؟

 شهر شیراز دارای  پنج رودخانه است که اسامی هیچکدام فارسی نیست. اسامی رودخانه های شیراز بدینگونه است:

1 . «رود کر»:  در زبان لری «کر» بمعنای پسر است

2 . رودخانه های «قره آغاج» و «قره باغ»: که هر دو اسامی ترکی هستند

3 . «رود سیوند»: که اشاره دارد به قوم سیوندی که در شمال شیراز زندگی میکنند و رودخانه هم از آن ناحیه جاری میشود

4 . رود شش پیر: در بعضی از زبانهای محلی غرب استان اصفهان مانند خوانساری و شرق شیراز واژه «پیر» بمعنی «پسر» است. و شش پیر یعنی شش پسر که واژه فارسی نیست

امروزه در شهر شیراز حدوداً 70% مردم بزبان تاجیکی (فارسی)، 20% بزبان تورکی و 10% بزبانهای دیگر صحبت میکنند ولی در حومه شیراز حتی یک روستای فارس زبان وجود ندارد!! در حومه شیراز مردم بزبانهای فوق صحبت میکنند: زبانهای تورکی قشقایی، زرقانی، سیوندی، لری، عربی، بوانات، کلیلی، سورمقی. در فاصله شیراز تا فسا هیچ روستای فارس زبان وجود ندارد. در شهر فسا حدود 50 الی 60% مردم فارسی و بقیه تورکی صحبت میکنند. ملاحظه می فرمائید که در استان خمسه که امروزه استان فارس نامیده میشود، جمعیت فارس زبانان حتی به 10% هم نمی رسد.  تورکان قشقایی اکثریت قاطع استان را تشکیل میدهند. در زمان رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی تمام نمایندگان مجلس استان فارس همه از تورکان قشقایی بودند. حتی نماینده شیراز هم از تورکان قشقایی بود. اما بتدریج با فراری دادن تورکان قشقایی به تهران و مجبور کردن اقوام کم جمعیت به صحبت کردن بزبان فارسی، بر سیاهی لشکر جمعیت قوم فارس اندکی افزودند و تمام پستهای کلیدی استان به دست فارسها افتاد!!

 اسامی محله ها، بازارها و باغهای شیراز یا بزبان عربی هستند یا بزبان تورکی. به چند مثال توجه نمائید:

محله های بزبان عربی : قصاب خانه - شیخ ابوذرعه - حافظیه - درب شیخ - شاهزاده قاسم - شیادان - گود عریان - طاق منصوریه - دروازه دولت - دروازه قران - بازار وکیل - قیصریه - بازار حاجی - حاج زینل - بازارچه فیل - باغهای: ارم - جنت - قوام - ملی - صفا- شیخ - نصریه - خندق - نظر - نشاط - خلد - زعفرانی - بعثت - نصریه و غیره

 

محله های بزبان تورکی: دروازه خاتون - بیات لر (بیات ها) - اسحاق بیگ - بازار آقا - باغها: میرزا آقا خان - منشی باشی - خاتون - اتابک - بیگلر بیگی - قلعه بیگم - قتلغ (قتلق) - ایلخانی - سنقری و غیره

اخیراً در راستای تورک ستیزی اسامی تورکی باغهای شیراز را عوض کرده اند!! به چند مثال توجه کنید:

باغ میرزا آقا خان به باغ صفا - باغ اتابک به باغ فیروزی - باغ بیگلر بیگی به باغ کلانتری تغییر نام داده اند!!

نام شیراز از کجا می آید:

تدسکو زبان شناس متخصص و معروف در مورد شیراز میگوید که شیراز بمعنی شهد انگور خوب است. ابن حوقل جغرافی دان معروف مسلمان در مورد وجه تسمیه شیراز، این شهر را به شیره شبیه میکند و چنین مینویسد: «خواربار نواحی دیگر بدان جا حمل میشد و از آنجا چیزی به جای دیگر نمی بردند». با آن حساب شیراز یک لغت تورکی است که بصورت «شیره آز» در معنی «شیره اندک» بکار می رفت زیرا بعلت کمبود شیره و مواد غذایی، از دیگر جاها بدان جا مواد غذایی و شیره می آورند و از آنجا بعلت کمبود مواد غذایی چیزی به بیرون نمی بردند. در بعضی از کتب قدیمی نام شیراز بصورت «شیرازیس» نوشته شده که ادعای ما را بیشتر تأئید میکند، زیرا لغت «شیره سیز» در زبان تورکی تقریباً معادل «شیره آز» است.  

وجود جمعیت قابل توجهی از تورکان قشقایی در شیراز و اسامی تورکی رودخانه ها، محلات و باغات شیراز و حومه نشانگر آنست که تاریخ این شهر به نوعی با دنیای تورکان گره خورده است. در دیوان اشعار حافظ شیرازی و خواجوی کرمانی شهر شیراز ترکستان نامیده شده. (خواجوی کرمانی در شهر کرمان بدنیا آمده ولی ساکن شهر شیراز بود و در شیراز میزیست و بدانجهت شیراز را خوب میشناخت). اگر جمعیت قابل توجهی از تورکان قشقایی در شیراز وجود نمی داشت، لزومی نداشت که حافظ شیرازی و خواجری کرمانی، شهر شیراز را ترکستان بنامند. به چند نمونه از اشعار حافظ و خواجوی کرمانی در رابطه با معرفی شیراز بعنوان ترکستان توجه کنید:

خواجوی کرمانی میگوید"

چشم آفت مستان شده رخ طیره بستان شده  -  شیراز ترکستان شده کان بت ز فرخار آمده

ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی  -  شرطست که دست از من دیوانه بشوئی

این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان میرسد - وین مرغ فردوس آشیان از باغ رضوان میرسد

حافظ شیرازی میگوید:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را  -  به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت  -  آیا چه خطا دید که از راه خُطا رفت

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل  -  شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی

 

قوم فارس از بهر نژاد پرستی و تورک ستیزی میخواهد واژه «ترک» که فراوان در اشعار حافظ و خواجوی کرمانی بکار رفته است را تحریف کند. آنها چنین مدعی میشوند که واژه «ترک» بمعنی «زیبا روی» است نه بمعنی ملت تورک!! اما واژه هایی مانند «چگل»، «خُطا»، «سمرقند و بخارا» که اشاره به ملت تورک دارد بیانگر صنعت ادبی «مراعات النظیر» می باشد که تورک بودن منظور حافظ و خواجوی کرمانی را اثبات میکند. بنظر می آید که اساتید قوم فارس، صنعت ادبی «مراعات النظیر» را نمی دانند!! مثلاً در شعر زیر کاملاً مشخص است که منظور حافظ تورکان سمرقند ازبکستان است.

به شعر حافظ شیراز می رقصند و می نازند  -  سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی 

در جائی خواجوی کرمانی میگوید: «ترک زنگاری»، زنگار به شخصی گفته میشود که پوستش سبزه است و اندکی تیره رنگ. در حالیکه تورکان چینی پوست زرد بسیار روشن دارند که به سفیدی میزند. پس مشخص است که «تورک زنگاری» نمی تواند اهل ترکستان چین یا آسیای میانه باشد. در جائیکه حافظ می گوید: «سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل»، آیا میتوان ادعا کرد که معشوق حافظ از تورکان چگل ترکستان چین است؟! حافظ که هیچوقت به ترکستان چین نرفته بود که تورک چگل چینی بیند و عاشق شود. پس خیلی راحت میتوان فهمید که منظور حافظ از تورک چگل، همان تورکان چگلی هستند که در نیمه جنوبی ایران، زندگی میکنند. برای مطالعه بیشتر میتوانید به مقاله بنده بنام (تورکان چگل را بهتر بشناسیم) مراجعه کنید.

 با توجه به اینکه حافظ شیرازی و خواجوی کرمانی در شیراز زندگی میکردند و هر دو شیراز را ترکستان نامیده اند و از قضا معشوق هر دو هم از ترکان شیراز بود، میتوان چنین نتیجه گرفت که شیراز شهر تورک نشین بود یا لااقل اکثریت جمعیت شیراز تورک بود.

شیراز هر چه دارد از تورکان دارد. بعنوان مثال:

1 .  اولین روزنامه نگار شیرازی میراز جهانگیر خان از تورکان شیراز بود که با کمک میرزا قاسم خان تبریزی و میرزا علی اکبر دهخدا (از تورکان قزوین) روزنامه صور اسرافیل را منتشر میکردند

2 . انجمن مشروطه خواهان شیراز توسط صولت الدوله قشقایی افتتاح شد

3 . اولین نمایندگان مجلس شیراز و حتی استان خمسه (فارس) از تورکان قشقایی بودند

4 . اولین مدرسه ناشنوایان در شیراز توسط جبار باغچه بان (تورک آذربایجانی) افتتاح شد

5 . اکثر پزشکان و اساتید دانشگاه شیراز در موقع آغاز بکار، از تورکان قشقایی بودند

6 . موسیقیدانان و خوانندگان شیرازی عمدتاً از تورکان قشقایی هستند. (حتی خوانندگان موسیقی پاپ شیرازی که به لس آنجلسی معروف شده اند از تورکان قشقایی هستند)

7 . اغلب تجار معروف شیراز از تورکان قشقایی بودند و هستند

با توجه با اینکه شهر شیراز با سرمایه مادی و معنوی تورکان، مخصوصاً قشقایی ها آباد شده، این حق ایل قشقایی است که از شهر شیراز سهمی داشته باشد. بنابراین در موقع تجزیه ایران و استقلال «قشقایی یورد» باید قسمتی از شهر بزرگ شیراز به ایل قشقایی برسد. همانطور که در موقع تجزیه بعضی کشورها، شهرهای مرزی آنجاها نیز تجزیه شده اند. در موقع تجزیه کشورهای کره شمالی و جنوبی، آلمان سابق، قبرس شمالی و جنوبی، شهرهای مرزی نیز از وسط بریده شده و تجزیه شدند و معروف ترین نمونه هایش، بیت المقدس شرقی و غربی امروزی و برلین شرقی و غربی سابق بود. البته ملت آلمان عرضه داشت و اتحاد در بین دو آلمان ایجاد کرد ولی ملت فارس چنین عرضه ای ندارد و بزودی کشور ایران تجزیه خواهد شد و این حق مسلم ایل قشقایی است که از شهر شیراز سهمی ببرد. بنابراین شهر شیراز باید بدو قسمت شرقی و غربی تقسیم شده و بخش غربی به ملت قشقایی برسد. ما ملت قشقایی حتی حاضریم سهم کمتری از بخش غربی شیراز ببریم ولی بی بهره و دست خالی کنار نمی رویم. بنابراین بخش غربی شیراز را رسماً خاک قشقایی یورد اعلام میکنیم. برای کشیدن خط مرزی بین بخش شرقی و غربی شیراز باید طوری عمل کرد که خانه های مردم تخریب  نشوند. بعد از مطالعات فراوان ما چنین خط کشی کرده ایم تا خانه ای ویران نشود و حقی ضایع نگردد. خط مرزی بین شیراز شرقی و شیراز غربی توسط بزرگراههای عریض مرکزی ترسیم شده و چنین خواهد بود: «بلوار امیر کبیر- بزرگراه فراشبندی - بزرگراه رحمت - بلوار مدرس». بنابراین قسمت غربی شیراز که از قضا کوچکتر هم هست و در غرب بزرگراههای: امیر کبیر، فراشبندی، رحمت و مدرس واقع است به ایل قشقایی میرسد و قسمت شرقی هم به فارسها برسد.

تهیه و تنظیم از ارسلان قشقایی

فیس بوک قشقایی سسی

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter