آذوح: فعال ملی آذربایجان وارد 6مین روز اعتصاب غذای خود شد.

به گزارش آذوح ابراهیم نوری که روز 27 تیر سال جاری بازداشت گردید از 7 مرداد در اعتراض به روند غیرقانونی پرونده اش اعتصاب غذای خود را آغاز نموده است.

وی که از سوی شعبه دوم بازپرسی دادگاه اهر احضار شده بود، پس از حضور در شعبه مذکور با دستور بازپرس «فاضلی» بازداشت شد. اتهام این فعال سیاسی ترک “اجتماع و تبانی بر علیه امنیت ملی” تفهیم شده است.

این جوان شجاع آذربایجانی که پیش از این نیز به دفعات مورد بازداشت قرار گرفته و به تحمل حبس در زندان نیز محکوم گردیده است در نامه ی سرگشاده ی خود می نویسد:

” ما را محکوم کنید تاریخ خودش تبرئه خواهد نمود

از ادوار گذشته تا به حال تک-تک جنبش های اجتماعی نامی را به خود اختصاص داده اند اکنون نیز با بهم پیوستن هر یک از فرزندان آگاه و بیدار این سرزمین، فرزندانی که به منافع خویش نمی اندیشند و روح ملی غالب وجود شخصیشان گشته و با اهداف مشترک جامعه شان کلی به عنوان “حرکت ملی آزربایجان” را نام نهاده اند، شاهدیم. با دیدی ژرف به سه کلمه متشکل شده یعنی حرکت، ملی و آزربایجان ماهیت فلسفی این حرکت ملی هویدا می شود.

چنانچه در جغرافیایی به نام آزربایجان با تفکر ملی مدرن به سوی هستی ملی گام برداشته می شود. هستی که امروزه با نیستی رو به جایگزینی است، هستی که مورد تاراج و بی رحمی و حتی هجوم های غیر انسانی و اخلاقی هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روانی و معنوی می گردد، هستی ملتی که از صبح علی الطلوع تا خاموشی شب مورد هزاران هتک حرمت از طریق ارگان های مختلف می گردد؛ که گنجاندنش در چندین جلد کتاب نیز بسی دشوار است.

فرزندانی که برای احقاق حقوق هستی شان اعم از زبان مادری، موسیقی، هنر، تاریخ، ادبیات، تمدن، ثروتهای اقتصادی و در مجموع نشانه های یک ملت، گام بر می دارد. اقداماتشان عین قانون، دین، شریعت و رسالت انسانی است؛ فرزندانی که خود را نه پیشرو و نه نخبه بلکه فدایی مطلق ملتشان دانسته و همیشه گامهایشان را نه در شعار بلکه با اتکاء به خرد جمعی در عمل نمایان نمودند. در جواب این اقدامات قانونی هر تک-تک فعالین ملی و مدنی ایجاد فضای امنیتی با استفاده از ابزارهایی همچون باتوم، گاز اشک آور، شوکر، شلاق، زندان بوده و … ولی باز هم فرزندان غیور خم به ابرو نیاورده و فریاد یا آزادی یا مرگ را زمزمه لبهایشان می کنند.

در این نوشته کوتاه اولاً به عنوان یک آزربایجانی در روز اخیر اقدام شنیع هفته نامه “طرح نو” را که یک عده بی وجدان برای خوش رقصی به اربابان خویش به طمع های متفاوت حاضر شده اند. به یک ملت توهین بنمایند به نوبه خود محکوم می نمایم و نیز لازم به یادآوری هستم که از لحظه نشر هفته نامه فوق الذکر شاهد ریختن طرحی نو جهت خدشه دار نمودن و ایجاد تهمت و اتهام های کاذب به حرکت ملی و فعالین ملی و در آخر با آشکاری دستهای پلید با بی شرمی هرچه تمام تر توهین به ملت تورک را بودیم. چنانکه تنها استعدادشان غیر از توهین و تهمت از لحظه تاسیس چیز دیگری نبوده و نیست.

فقط می توان گفت: عجب طرح نویی!

النهایت در مورد اتهام اخیر خویش نکاتی را برای اذهان عمومی ایضاح می نمایم. در جلسه تفهیم اتهام به اتهام “اجتماع و تبانی برای ارتکاب برضد امنیت داخلی و خارجی” مواجه گشته؛ اتهامی که از دو لحاظ هم اصل و هم صورت مساله نمی تواند به بنده منتصب گردد به این قرار که تشکیل پرونده اتهامی به علت روز جهانی قدس می باشد که اولاً حمایت از هر انسان مظلوم وظیفه وجدانی هر بنی بشر می باشد که بنده نیز در سال گذشته (۱۳۹۴) به نوبه خود رسالت وجدانی خویش دانسته و در روز قدس هم صدا با تمام مظلومان از جمله قره باغ، غزه و علی الخصوص اویغور در صحنه حاضر شده ام و امسال نیز طبق سابق در حمایت از تمامی مظلومین علی الخصوص باییربوجاق و فریاد دادخواهی “من هم رسول رضوی هستم”؛ رسول رضوی که اکنون در زندان تبریز بعلت مشارکت در روز جهانی قدس برای حمایت از مظلومان اویغور در حال سپری حکم غیر قانونی خویش است حاضر به حمایت بوده که یک روز مانده به مراسم دستگیر شده ام و با صراحت می گویم که در آتی هم خواهم بود زیرا که اقدام بنده عین عملی نمودن اصول ۱۱ و ۲۷ قانون اساسی می باشد. در مورد دیگر اگر قوه قضاییه رفتار بنده را برخلاف قوانین مدون تلقی می نماید سوالاتی را یادآور می شوم:

اولا؛ همانطور که از ماده اتهام وارده مشروح است اجتماع و تبانی لازمه زمینه هایی همچون تعداد نفر و مکان است، نه بصورت انفرادی و فاقد مکان؟ یعنی بنده یک روز مانده بدون اینکه در مکانی خاص و با افرادی خاص اجتماع و تبانی بنماییم دستگیر شده ام.

ثانیاً؛ برای انتصاب یک اتهام و تبدیل آن به جرم باید تمام عناصر من جمله معنوی، مادی و قانونی در آن جرم  جمع شده باشد ولو اینکه در اتهام انتصابی به بنده هیچگونه عنصر مادی چه به صورت شفاهی و یا کتبی قید و ذکر نشده است یعنی در حقیقت اگر راحت تر بگویم قصاص قبل از جنایت در سیر پرونده تازه جمع بندی شده در حق بنده از طرف قوه قضاییه در حال سپری و رخ دادن است که جای بسی هم تعجب و هم ناراحتی را داراست. تعجب از این قرار که در اتهام وارده آنقدر عجولانه واکنش نشان داده اند که دقت لازمه را نداشته اند و ناراحتی از بی عدالتی!

و در آخر سخن از لحظه دستگیری تا کنون رفتار حقوقی را مسیر مبارزاتی خویش قرار داده کما اینکه متاسفانه به علت عدم نتیجه قانونی، در مرحله دوم توأم با رفتار حقوقی از این لحظه دست به رفتار سیاسی نموده و برای احقاق حقوق قانونی مان تا برای رسیدن به نتیجه حاصله تا دم مرگ دست به اعتصاب غذا میزنم

 زیرا که اگر دفاع از حقوق ملی و انسانی یک ملت و هم صدا شدن با مظلومان جهان جرم باشد این را بدانید که در صف مجرمین، حاضر به متهم ردیف اول بودن هستم."

آذوح