سردرگمی رسانه های سراسری در پوشش خبری حماسه 13 فرورین 1390، ملت آذربایجان

با گذشت چند روز از خلق شدن صحنه هایی غرورآفرین از تجلی بیداری ملی، مردم آذربایجان در صیانت از میراث طبیعی سرزمین خود و نیز اثبات تعلق به هویت ملی خویش، در حماسه 13 فروردین در تجمع "حفاظت از دریاچه ارومیه"، که با وحشیت تمام نیروهای امنیتی و نظامی ایران مواجه گشته و موجب مصدم شدن و نیز به اسارت درآمدن فرزندانی از ملت آذربایجان جنوبی گشت، رسانه های فارسی زبان سراسری، همچنان در پرداخت به این حقیقت تاریخی دچار سردرگمی گشته و سیاست "یک بام و چند هوایی" را در پیش گرفته اند.

بنا به گزارش ارک قالاسی، رسانه های تلویزیونی و اینترنتی گروههای سراسری ایران و مدعیان دمکراسی خواهی و مبارزه برای آزادی بیان و آزادی اعتراض، که همواره در پوشش خبری تحولات مرتبط با سایر گروه های سیاسی به خصوص جنبش سبز، سیاست کاملا حمایتی را در پیش گرفته و حتی هفته ها قبل از رخدادن یک گردهمایی احتمالی، به انعکاس خبری آن تجمع، و نیز درج کردن بیانیه ها و نیز خبرهای مختلف مرتبط با آن اقدام کرده و در این مسیر، انواع مصاحبه ها و گزارشهای مرتبط و حتی نامرتبط را تهیه و پخش می کردند، به رغم اطلاع یافتن از اخبار و بیانیه های تجمع های اعتراضی در شهرهای مختلف آذربایجان، در خصوص واکنش به "سیاست رسمی خشک ساختن دریاچه ارومیه" و نیز مطمئن بودن کارشناسان این رسانه ها، از برگزاری این تجمع با توجه به عزم قاطع ملت آذربایجان و فعالین حرکت ملی و نیز برگزارشدن موفقیت آمیز تجمع مشابه در سال قبل، این رسانه ها از هرگونه اطلاع رسانی در این خصوص تا چند روز پس از آن، تفره رفته و به وظیفه رسانه ای خود، در این مورد عمل نکرده و سیاست محکم ولی اشتباه، بایکوت خبری و حتی دورغ پردازی را در این مورد و همراستا با رسانه های سرویس های خبری سازمان های امنیتی ایران، در پیش گرفته و مرام نامه اخلاقی های خود را به زیر پا گذاشتند.

در این خصوص در روز 13 فروردین و همزمان با رخداد حماسه هایی بی نظیر از شعور و غیرت ملت آذربایجان، این رسانه ها باز هم سیاست سکوت را ادامه دادند، و با پایان یافتن موفقیت آمیز تجمع های "تبریز، ارومیه، قوشاچایی، سایین قالا و ..." و ضرب و شتم نهایت وحشی گری مزدوران آپارتاید در سرکوب سخت افزارانه این حرکت های مسالمت آمیز، که با به خاک و خون کشیدن شده شماری از قهرمان ملی آذربایجان و دستگیری شماری از مبارزان ملی مان توام گشت، این رسانه از هرگونه اطلاع رسانی درباره تجمع 13 فروردین و باز گو ساختن شدت عمل نیروهای سرکوبگر در حمله به تجمع کنندگان و از جمله تعرضات به زنان و کودکان و نیز بی حرمتی و گستاخی بی شرمانه و غیر اسلامی به خانواده ها و نیز افراد سالخورده، پرهیز کردند. این در حالی بود که این تحولات به صورت تصویری و ویدیوئی به سرعت در اکثر رسانه های اینترنتی آذربایجان منتشر شده و تصاویر این واقعه نیز به صورت گسترده در فیس بوک، تویتیر و نیز یوتیوب پخش شده و همچنین تنها تلویزیون ملی اذربایجان نیز به پخش کامل آنها اقدام کرد.

حال اگر این سیاست بایکوت خبری اخبار تحولات مردمی آذربایجان (غیر همراستا با منافع گردانندگان و حامیان مالی رسانه های سراسری) را در مقابل سیاست حمایت و نیز  انعکاس کامل خبری این رسانه ها در خصوص تجمعات صورت یافته در مناطق فارس زبان ایران، و همچنین پرداخت با شدت و حدت این رسانه ها، درباره این قبیل تحولات، که با بسیج کردن تمامی امکانات سخت افرازی و نرم افرای آنها توام بوده و حتی در مواردی موجب متوسل آنها به دورغ بافی و موج آفرینی های رسانه ای نیز می شود، را مقاسه کنیم، می توان به عمق تبعیض و عدم صداقت و شرافت مطبوعاتی در کار آنها پی ببریم.

اما علارقم بایکوت خبری رسانه های سراسری فارسی، تجمع حماسی 13 فروردین ملت آذربایجان، به علت انعکاس صحیح و قابل تقدیر رسانه های ملی آذربایجان از موضوع و به خصوص منتشر شدن تصاویر و ویدیوهای مختلف از این تجمع ها، این رسانه ها بالاجبار مجبور به تغییر سیاست  رسمی خود گشته و به مانند سال قبل، بعد از گذشت یک روز از ماجرا سعی کردند تا خود را به قافله خبری اعتراضات 13 فروردین برسانند.

در اولین نمونه از این چرخش ها، رسانه "دویچه وله" آلمان در روز 14 فرورین با پرداختن به موضوع تجمع 13 فرویدن با اکبر اعلمی مصاحبه ای ترتیب داده و با درج گزارشی به منعکس ساختن اخبار این اعتراضات اقدام کرد، در اقدام دیگری "سایت هرانا"، خبری کم سو از موضوع را با یادی از دستگیر شده گان تجمع 13 فردین شهرهای آذربایجان ترتیب داد، اما "تلویزیون فارسی بی بی سی" در این میان یکی از جالب ترین واکنش ها را نشان داده و با شکستن سکوت خبری 24 ساعته خود، در بخش خبری 60 دقیقه خود که در ساعت 22:00 پخش می شود، در آخرین ردیف اخبار ایران و آن به صورت بسیار با عجله و دست و پا بریده، خبر این واقعه بی نظیر را و آن هم، به نقل از رسانه های دیگر پخش کرده و بدون ذکر هیچ نامی از دستگیر شدن، تنها به ذکر احتمال دستگیر شدن تعدادی بسنده کرد، این در حالی که تلویزون فارسی "صدای آمریکا" تا زمان تهیه این نوشته، همچنان از هرگونه واکنشی به این موضوع اجتناب کرده و با این عمل سیاست مستقل بودن خویش را به سخره جهانی گرفته است، "سایت بالاترین" نیز که در ماههای اخیر دشمنی خود را ملیت و هویت آذربایجان به صورت کاملا علنی نشان داده است، روز 14 فروردین و آن هم زیر فشار مخاطبین خود به درج چندین خبر در این خصوص اقدام کرده است، اما تلویزیون مجاهدین خلق نیز که همواره در کاخ ساختن از هر کوخی شهره عام و خاص بوده و حتی جمع شدن سه چهار نفر را در یک کوه و یا بیابانی را چنان انعکاس می داهد که انکار یک انقلاب چند میلیونی مسلحانه در پایتخت کشوری صوت گرفته است، تا کنون و مطابق سیاست همیشگی خود، از درج و متشر هرگونه خبری در این خصوص اجتناب کرده است.

اما علارقم کارشکنی ها و نیز بایکوت کاری های رسانه های مجازی و ماهواری ای فارسی زبان و سراسری ایران، درست به مانند سال گذشته اخبار متنوع این تجمع افتخار آمیز، توسط رسانه هاو نیز سایت های تشکل های حرکت ملی آذربایجان تهیه و منتشر گذشته، و به خاطر اهمیت ویژ آن مورد توجه رسانه های مستقل جهانی قرار گرفته است، و در این خصوص رسانه های سراسری فارسی نیز، برای دور نماندن از قافله مجبور به واکنش نشان دادن به موضوع تجمعات "تبریز و ارومیه" گشته اند. لذا انتظار می رود با برملا شدن هر چه بیشتر عمق فاجعه عمال مزدور آپارتاید در به خاک و خون کشیدن این تجمع مسالمت آمیز ملی و نیز فاش شدن کامل حجم دستگیری های روز 13 فروردین، و نیز تاثیر جهانی تجمع اعتراضی در حمایت از دریاچه ارومیه، رسانه های فارسی زبان سراسری نیز به اجبار به این حماسه واکنش نشان داده و سعی خواهند کرد تا خود را حامی مردم آذربایجان و دریاچه ارومیه نشان دهنده تا با این سیاست تلاش کنند از سرعت مرگ هرچه بیشتر خود، در افکار عمومی آذربایجان بکاهند.

اما همانگونه که ملت آذربایجان در تاریخ مبارزات ملی نزدیک به صد ساله خود نشان داده است، قدرت عملیانی حرکت ملی آذربایجان به قدری منسجم و پیشرونده است که توانایی برگزاری هر گونه تجمعی را در هر سطحی داشته و رسانه های حرکت ملی آذربایجان نیز با توجه به عمق نفوذ جهانی خود، سدهای بایکوت آپارتایدی رسانه های وابسته به قدرتهای جهانی و نیز سرویس های امنیتی جمهوری اسلامی را شکسته و فریاد هویت خواهی و حق طلبی خویش را، به گوش جهانیان خواهند رساند، حال این رسانه های سراسری باید خود جوابگوی مخاطبان خویش در اثبات ادعای مستقل بودن خود بوده، و لذا آنها در این مسیر، باید گامهایی را برای تبرئه کردن برنامه های خویش، از این تخلفات رسانه ای و نیز جلب کردن توجه مردم جهان، ایران و نیز آذربایجان برداشته و سیاست های سالم خود را به صورت عملی و نه در حرف و سخن نشان داده و بعد درخواست حمایت ملت آذبایجان را از جنبش های مرکز گرای خویش داشته باشند.

منبع: ارك قالاسي

Share/Save/Bookmark