سنگ نگاره های آذربایجان جنوبی
آذوح: جهت دیدار از سنگ نگاره های محوطه های متعدد مشگین شهر . در تاریخ 26/3/1388 وارد آن شهر شدیم ، ضمن هماهنگی با رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مشگین شهر، قرار شد فردا صبح از محوطه های مکشوفه آن دیار باز دید داشته باشیم. ساعت 10 صبح 27/3/ 88.به اتفاق دوتن از کارشناسان میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی راهی محوطههای مورد نظر شدیم که شرح آنها در زیر آورده شده است.
گروه پژوهشی سنگ نگاره های مشگین شهر. از راست به چپ کارشناسان میراث فرهنگی مشگین شهر، آقایان سیاوش عبدالهی، مسعود ناقلی، نگارنده و آقای اکبری راننده میراث فرهنگی
1-محوطه شیخ مدی: ساعت 37/12وارد محوطه شیخ مدی شدیم . این محوطه در 75 کیلومتری شمال مشگین شهر و در بخش مراد لو واقع شده است. فاصله این محوطه تا رودخانه قره سو 200متر است که سنگ نگاره ها در شرق آن واقع شده اند.
از فاصله ی دور یک تپه در جنوب شرق رودخانه مذکور به چشم می خورد که پوشیده از سنگ های گرد است ، وقتی کمی جلوتر برویم بر روی همین سنگ های گرد، نقش های متعددی را مشاهده خواهیم کرد که از زیبایی خاصی برخوردارند. طبق معمول اولین نقش هایی که هر بیننده ای می بیند، نقش های متعددی از بزکوهی است که بر روی سنگ های گرد بزرگ وکوچک حک شده اند، نقش هایی با طرح ها و مضامین یکنواخت در کل ایران و حتی بعضی کشورهای همسایه ایران!
تخته سنگی گرد که اطراف آن پر از نقوش بزکوهی است.محل: محوطه شیخ مدی مشگین شهر عکاس:محمد ناصری فرد تاریخ : بهار88
بیشترین نقش های تکراری همان طور که ذکر شد و انتظار می رفت بزهای کوهی با شاخ های پیچ خورده و سمبلیک بود (نماد آب خواهی، زایندگی و بار وری ). بر روی کلیه سنگ های گردی که ما موفق به دیدار از آنها شدیم بزهای کوهی با ابعاد و طرح های مختلف وجود داشت که با ضربه زدن های دقیق کوبشی(Pecking) حک شده (petroglyph) بودند که با توجه به قدمت و جهت بوم ها، دارای رنگ های مختلف بودند، نقش هایی که بر روی بوم های روبه جهت غرب و شمال غرب و حتی با شیب های تند بودند، رنگ های اغلب آنها تیره و هم رنگ بستر شده بود و نقش هایی که جهت آنها رو به سمت شرق و جنوب شرق بود، به رنگهای نخودی پر رنگ و کم رنگ در آمده بودند. هربیننده ای که ذهنیتی مسبوق به سابقه از موضوع نداشته باشد، نقشهای سیاه شده را کهن تر می انگارند، در صورتی که همیشه این طور نیست. قبلاً در خصوص آنها توضیح مبسوط دادهایم. نقش های روی بسترهای صاف و مسطح آنقدرکم رنگ و فرسوده شده بودند که به سختی قابل تشخیص بودند.
یک بوم با نقوش بزکوهی با طرح ها و اندازه های مختلف که طی دوران مختلف حک شده اند و نقش یک انسان. محل: محوطه شیخ مدی مشگین شهر عکاس:محمد ناصری فرد تاریخ : بهار88
بیش از 90 در صد نقش ها در این محوطه بزکوهی است و به طور موردی نقش هایی از انسان درحالت های شکار باکمان، سواره ، در حال اجرای رفتارهای موزون و جادوگرانه ، نمادهای استیلیزه شده بزکوهی و نشان های خط ایلامی و... به چشم می خورد.
تعداد تقریبی نقوش قابل مشاهده بیش ده ها مورد است. این محوطه در مقایسه با دیگر محوطه های منطقه از بیشترین آثار حکاکی برخوردار است. قدمت آنها با توجه به نمونه های مکشوفه در جمهوری آذربایجان (قوبستان) و دیگر نقاط ایران به هزارههای دوم تا پنجم قبل از میلاد متغیر است که جهت قطعیت باید از تکنولوژی طیف سنجی شتاب دهنده کمک بگیریم.
2- محوطه شهریری:
این محوطه در 35 کیلومتری جاده مشگین شهر به اردبیل و در شمال شرق مشگین شهر و یک کیلومتری روستای پیرازمیان واقع شده است.
این محوطه نیز درکنار رودخانه قره سو واقع است که بر روی سنگ های اطراف آن سنگ نگاره های متعددی با طرح و ابعاد مختلف حک شده است. کلیه نقوش به وجود آمده بر اثر ضربه زدن های منظم و دقیقی است که با سنگ های سخت، استخوان حیوانات و فلزات سخت به وجود آمده اند.
سنگ قبرهای کهن که برآنها نقش انسان هایی بدون دهان و موهای بلند و ظاهراً شمشیر. محل: محوطه شهریری مشگین شهر . عکاس:محمد ناصری فرد . تاریخ : بهار88
نقش هایی از بزکوهی، انسان درحالت های مختلف و چندین نقش نامشخص دیگر قابل مشاهده اند، تعداد آنها محدود است . لازم به ذکر است که درنزدیکی های همین محوطه، سنگ قبرهایی با نقش هایی یک نواخت از چهره انسان هایی که دهان ندارند دیده می شود که از زیباترین آثار بجا مانده از اعصار کهن این سرزمین پر رمز و راز می باشند. ابعاد آنها از 2مترتا 40 سانتیمتر متغیر است و تعداد تقریبی آنها به بیش از یکصد مورد می رسد.
3- محوطه قره قلعه گللر محمدحسن:
این محوطه در بخش مرکزی و در14 کیلومتری ضلع غربی مشگین شهر واقع شده است. در این محوطه بر روی تخته سنگی بزرگ نقشهایی از بزکوهی، انسان و دیگر جانداران به چشم می خورد ، تعداد آنها کم تر از ده مورد است که دوره حکاکی آنها همگون دیگرمحوطه های مکشوفه در آن دیار است.
4- محوطه روستای ملالو:
این محوطه در بخش مراد لو و در46 کیلومتری شمال مشگین شهر واقع است. بیش از ده ها مورد نقوش در آنجا کشف شده است که بیشترین نقوش بزکوهی است. دوره تاریخی آنها همگون با محوطه شیخ مدی است. لازم به ذکر است که بوم های سنگ نگاره های این محوطه هم، مانند محوطه ی شیخ مدی گرد هستند .
یک بوم بانقوش بزکوهی و استیلیزه شده آنها ( یک نوع خط سطری). محل: محوطه شیخ مدی مشگین شهر. عکاس:محمد ناصری فرد . تاریخ : بهار88
5- محوطه روستای مشیران:
این محوطه جزو بخش مراد پور است و تقریباً در 70 کیلومتری شمال مشگین شهر واقع شده است. در کوه های نزدیک به رودخانه قره سو، بوم های صافی وجود دارد که طی دوره های طولانی بر آنها نقش آفرینی شده است، نقش هایی که هر کدام از آنها نمایانگر پیامی ژرف از زندگی انسان هایی از کهن ترین ادوار است.
بوم ها در اینجا بسیار صاف و صیقلی می باشند که بیشترین نقش های موجود بر آنها بزکوهی است. تنوع نقوش در آن کم است. از دامنه تا ارتفاع کوه های کم ارتفاع نقش های بزکوهی وجود دارد.
نقش یک بزکوهی باتکنیک هنری قوی و انتزاعی محل: محوطه شیخ مدی مشگین شهر عکاس:محمد ناصری فرد تاریخ : بهار88
این نقوش طی دوره های طولانی از هم حک شده اند، بعضی از آنها به سختی قابل مشاهده اند. تعداد تقریبی آنها بیش از دهها مورد است که قدمت آنها از هزاره اول تا پنجم ق.م متفاوت است. بزرگترین آنها 18 سانتیمتر و کوچک ترین آنها به 4 سانتیمتر می رسد. عمق حکاکی های مورد مشاهده از کمتر از1تا 3 میلیمتر متفاوت است.
یک بوم با نقش های فراوان وکهن. محل: محوطه روستای مشیران مشگین شهر عکاس:محمد ناصری فرد تاریخ : بهار88
درپایان جای دارد از همکاری خوب اداره میراث فرهنگی مشگین شهر، بویژه جناب آقای محرم جعفری رئیس اداره و کارشناسان محترم آن اداره آقایان سیاوش عبدالهی و مسعود ناقلی و راننده ی آن عزیزان جناب آقای میرصفر اکبری تشکر و قدر دانی خودمان را داشته باشیم.
با احترام- محمد ناصری فرد 28/3/88
سنگ نگاره های مشکین شهر 2
-
مشکین شهریکی ازشهرهای استان اردبیل و جزء اقلیم کلی آذربایجان ایران است .
سنگ نگاره های کشف شده ی آن دیار شباهت های بی تردیدی با نمونه سنگ نگاره های مکشوفه ی منطقه ی ارسباران درآذربایجان شرقی و همین طور مناطق سونگون، گغاما، بویژه قوبستان در جمهوری آذربایجان دارد. سنگ نگاره های مناطق عمومی آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان شباهت های ظاهری بسیارقریب به هم دارند به طوری که گویی همه ی نقوش موجود در مناطق کلی آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان طی یک دوره و توسط یک هنرمند با یک سبک و طرح حکاکی شده اند، در صورتی که قدمت آنها براساس سال یابی نمونه های مشابه درجمهوری آذربایجان بین 4 تا 8 هزار سال است . نمونه های موجود درایران و قوبستان دقیقاً براساس یک فلسفه ی اعتقادی حک شده اند. بیشترین نقوش حکاکی شده بزکوهی است ، چرا بزکوهی ؟ چون و چرایی آن به ایران باستان برمی گردد که بزکوهی نمادی ازیک فرشته و برگرفته از اسطوره ی کهن است.
نقشه و موقعیت مشکین شهر در آذربایجان از سایت شهرستان مشکین شهر
در مطالعاتی که آقای دکتر جلاالدین رفیع فر بر روی سنگ نگاره های ارسباران در آذربایجان شرقی انجام دادند،[1]نمونه های کشف شده درارسباران با نمونه های کشف شده در مشکین شهر بویژه در منطقه ی ارجق(ارشق) که دومحوطه ی مجزا و نزدیک به محوطه ی باستانی شهریری در سمت راست و چپ رودخانه ی قره سو می باشند شباهت بسیار دارند.
این نمونه با نمونه های مکشوفه در نقاط دیگر آنقدر شبیه به یکدیگرند که به سختی از هم قابل تفکیک می باشند. ما اصطلاحاً آنها را نمونه های مناطق عمومی آذربایجان ایران می گوییم، تا مقایسه ی آنها با کشورهای همسایه سهل تر باشد. طرح حکاکی ها با سنگ نگاره های کشور های : پاکستان (گرام شال) ترکیه (یازیلی کایلی)، قزاقستان (تام گلی تاس و کول ژاباسی) ، ازبکستان (سارمیش)، قرقیزستان (چولپونانا ) ، افغانستان (هزارسم) ، جمهوری آذربایجان (قوبستان ) ، تاجیکستان ، ارمنستان (گغاما) مصر ، عراق و یمن، همگونی ظاهری و حتی پیامی مشترک با تعدادی از کشوری مذکور دارند. این، نشان از گستره ی فرهنگی و تمدن مشابه و کهن در سر زمین های بسیار دور از هم دارد.
با توجه به نمونه های مشابه سالیابی شده درارسباران و کشورهای همسایه که ذکر آنها رفت، قدمت بعضی ازآنها حداقل بین 5- 8 هزارسال ق.م. است که این قدمت با توجه به نمونه های سالیابی شده دراکثر کشورهای مذکور، بستر مناسبی جهت رواج صنعت توریسم و اکوتوریسم در آن دیارمی تواند باشد. این دیار با توجه به ظرفیت های متنوع دیگر ، جایگاهی مناسب و رفیع جهت اشتغال زایی است . سنگ نگاره های مشکین شهر نیاز مند پژوهش های بیشتری است . جهت کشف نمونه های ارزنده ی دیگر، حفاظت ازآنها دربرابر سرمای شدید و افراد ناآگاه امری جدی محسوب می شود .
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - قسمتی ازمقاله هنر صخره ای در شمال غرب ایران، (سنگ نگاره های هوندرا ، لقلان)- ازمجموعه مقالات همایش بین الملی باستان شناسی ایران ،
سنگ نگاره های کوه کفتر لو شهریار
سنگ نگاره های کوه کفتر لو شهریار در بررسی های باستان شناسی شهرستان شهریار در سال 1380 مجموعأ 75 اثر باستانی و تاریخی شناسایی شد. از این تعداد 15 اثر به دوران پیش از تاریخ ، 4 اثر به دوران تاریخی و 56 اثر به دوره اسلامی تعلق دارد. بدیهی است که این رقم شمار دقیق و کامل آثار مذکور نیست . چه بسا بقایا و نشانه های سطحی و زیر سطحی دیگری وجود داشته باشد که با کشفیات اتفاقی یا طی بررسی ها و مطالعات آینده بتوان به وجود آنها پی برد. همچنین آرا و دیدگاه های پژوهشی را باید در طبقه بندی ، نگرش و از لحاظ آثار در گزارش تدوین شده دخیل دانست . در هر حال از مجموع آثار شناسایی شده بر اساس تقسیمات داخلی شهرستان شهریار 148 اثر در بخش ملارد، 25 اثر در بخش مرکزی و 2 اثر در بخش قدس قرار دارد.1 وقتی به 75 نمونه آثارتاریخی سال یابی شده محوطه های شهریار نگاه می کردم و در ستون آثار جایی برای سنگ نگاره های کوه کفتر لو دیدم ، بسیار شادمان و متعجب شدم که نام و اثری از سنگ نگاره هایی که چون ماه بر تارک و فراز دشت حاصل خیز شهریار می درخشند ، از دید و نظر صاحب نظران تیز بین دیرینه شناس مکتوم نمانده است. سنگ نگاره های کوه کفتر لو همچون دیگر نمونه های موجود درایران ، نمادی از همبستگی ملی ایران در اعصار پیش از تاریخ ایران بوده است.
نمونه هایی که دانشمندان دیرینه شناس مشهور جهان همچون پرفسور مارسل اوت و لوروا گوران قدمت بعضی از آنها را بین 9 تا چهل هزار سال تخمین زده اند . در این شرایط است که انسان به مهجوریت سنگ نگاره های ایران پی می برد. منطقه شهریار قدمتی ورای آثار ذکر شده دارد کما اینکه در سال یابی کارشناسان آثار باستانی در رده بندی وتعیین قدمت سنگ نگاره ها، به پیش از تاریخ آنها اشاره شده است. در آینده ارزش هنری و تاریخی سنگ نگاره های کوه کفترلو در نزدیکی روستای دولت آباد بیشتر هویدا خواهد شد واین یک کار بی نظیردر ایران است که فرمانداری شهرستان شهریار انجام داده است.
! - ردیف ۹ فهرست بناها و آثارتاریخی ُ فرهنگی ـ فرمانداری شهریار - فرشید مصدقی ُ عضو هیات علمی
از کتاب : موزه های سنگی. هنرهای صخره ای (سنگ نگاره های ایران ) پژوهش نگارنده
خوشبختانه متوجه شدیم که در تاریخ 21-مرداد-1386 توسط دوتن از باستان شناسان معروف ایران بنامهای آقایان: دکتر پرویز رجبی و دکتر رضا مرادی غیاث آبادی پژوهشی برآن سنگ نگاره ها انجام شده است ، موفق شدیم گزارش آنها بیابیم و عیناً در زیر بیاوریم ، خوشبختانه آرزوی دیرینه ای که در پژوهش سال 80 طالب آن بودیم محقق شده .
صخرهکندهای کفترلی دومین سنگنبشته نویافته به خط هندسی در ایران
رضا مرادی غیاث آبادی(مصاحبه خانم طاهره رحیمی از خبرگزاری میراث فرهنگی )
دومین کتیبه صخرهای به خط هندسی به همراه شمار فراوانی از نگارههای شکارچیان، جانوران اهلی و شکاری در دشت اخترآباد شهریار شناسایی شده است. (در باره آشنایی با خط هندسی و نخستین کتیبه صخرهای بدست آمده از این خط بنگرید به گزارش مقدماتی «سنگنبشته کنچرمی»). مدتی پیش، آقای رحیمی (مدیر پایگاه میراث فرهنگی شهریار) از پیدایی نگارکندهایی در شهریار باخبرم کرد و سپس از روی لطف مرا به دیدار آنها برد. پس از دیدار و بررسی این صخرهکندهای آکنده از نگارههایی که نمونههای مشابه فراوانی از آنها در نواحی گوناگون دیده میشود، به وجود چندین نشان ویژه خط هندسی که در سنگنبشته کنچرمی نیز دیده شده بود، پی بردم و به این ترتیب دومین کتیبه صخرهای به این خط در ایران شناسایی شد. کوه کفترلی (کفترلو) در شهریار به خاطر در برداشتن کتیبهای باستانی که تنها یک نمونه مشابه با خود را در سراسر کشور دارد، دارای اهمیتی ویژه است که لازم است تا با مطالعاتی فراگیر به بررسی و معرفی آن پرداخت. صخرهکندهای کفترلی در 35 درجه و 37 دقیقه شمالی، 50 درجه و 40 دقیقه شرقی، با ارتفاع 1303 متر از سطح دریا و حدود 30 متر از سطح عمومی دشت، در دامنه جنوبِ جنوب شرقی کوهی به همین نام در شمال قلعه و روستای متروکه احمدآباد و در فاصله حدود ده کیلومتری شرق اخترآباد شهریار قرار دارند. چشمانداز عمومی منطقه، دشت حاصلخیزی با حدود سی رشته قنات و بازماندههای روستاها و قلعههای فراوانی است که تقریباً تمامی ساکنان آن از منطقه کوچ کردهاند. این دشت در گذشته ناحیهای آبادان و سرسبز بوده که خشکرودهای فراوان در پیرامون کوه کفترلو بازماندهای از چشمانداز خرم روزگاران باستان است. سرسبزی منطقه بخصوص وامدار آبهای زیرزمینی فراوان که گاه تنها در عمق دو متری زمین هستند، میباشد. در فصل بهار، دشت اخترآباد بخاطر رویش گونههای فراوانی از گلها و گیاهان خودرو و از جمله گل شقایق، به دشت شقایقها معروف شده است. کوه کفترلی از نوعی «تله سنگ» و سنگهای آذرین درونی که شباهت زیادی به سنگ سماق دارد، بوجود آمده و هوازدگیهای هزاران ساله موجب تشکیل لایه صیقلی قهوهای رنگی بر سطح سنگها شده است. بجز بخش باریک و بلندی از کوه که حدود پنج متر پهنا و یکصد متر درازا دارد و سنگنگارهها و سنگنبشتهها بر آن نگاشته شده است، بقیه بخشهای سنگی این کوه آتشفشانی در دل خاک فرو رفتهاند. پارههای کوچکی از سنگ کوه به فراوانی تمامی دشت پیرامون را تا شعاع صدها متر پوشاندهاند. در پیرامون نگارکندها اثری از دورههای استقراری یا پارههای سفال دیده نمیشود.
گچی قلعه سی (تکاب –شاهین دژ)
گچی قلعه سی ، نام چهار کوه با قله هایی تقربیاً مرتفع و بسیار دشوار به صعود است. این کوه ها دربین مناطق شاهین دژ به تکاب درآذربایجان غربی واقع شده اند. برای صعود به قلل آنها تجهیزات کوهنوردی، تجربه و مهارت خاص لازم است . سنگ این کوه ها متشکل از دانه های سفید و خاکستری است. در طول حرکت به طرف کوه های مذکور ما با سنگ های گردی مواجه می شدیم که حجم بعضی آنها ازیک ساختمان هم بزرگتر بود. نام فارسی این کوه ها بنا به اظهار اهالی گچی قلعه سی یعنی قلعه بز کوهی است .
قله یکی از این کوه ها که بشکل کله قندی است و صعود به آن بسیار دشوار است، بنا به اظهار اهالی پراز نقوش بزکوهی وآثار بجا مانده ازیک قلعه تاریخی است که آثار بجا مانده از آنها هنوزقابل مشاهده است. هرچه تلاش کردیم راهی سهل برای صعود و دستیابی به قله پیدا کنیم.برای ما مقدور نشد . لازم به یاد آوری است که آتشکده معروف آذرگشسب نیزدر نزدیکی این کوه ها قرار دارد.
سنگ نگاره های کمیجان
در تاریخ بیست و دوم تیر ماه 84 برای دومین بار در ساعت شش صبح از مبدا برای پی یابی سنگ نگاره های منطقه کمیجان راهی نقاط مورد نظر شدیم . ناگزیر بودیم مسافتی حدود 250 کیلومتر را طی کنیم . حدود ساعت ده و نیم صبح به کوه های اطراف روستای جیریای (حدود 28 کیلومتری کمیجان) رسیدیم و درکوه ها و دره ها مشغول تفحص برای کشف سنگ نگاره ها شدیم. در کوه های کم ارتفاع منطقه در پایین دست دامنه ها به نمونه هایی پراکنده برخورد کردیم تا به حوالی روستای یساول رسیدیم. داخل یک دره که مسیر گذر آب بود و نوع سنگ های آن از نوع شل بود در لابلای علف زارها، نوجوانی آهسته آهسته به ما نزدیک می شد و کنجکاوی او باعث شد تا با ما سر صحبت را باز کند. ما با او احوالپرسی کردیم وغرض از کارمان را برایش توضیح دادیم . او گفت : در همین نزدیکی یک تخته سنگی است پراز نقوش و ما را به آنجا برد . وقتی به آنجا رسیدیم تخته سنگی کتیبه مانند دیدیم که تمامی آن پر ازانواع نقوش بود. ازآنها عکس گرفتیم. (تصاویر200-356 ) و طی ادامه تجسس خود به نقوش انسان ، گوزن ، شتر ، حیوانات درنده و بعضی نمادها برخورد کردیم . اندازه نقوش اینجا بین 3 تا 12 سانتی متر بود. همه آنها به طریق ضربه زدن های دقیق و پی در پی به وجود آمده بودند. برروی یک تخته سنگ چندین مرحله حکاکی انجام شده بود.
تعداد زیادی از نقوش قدیمی از تخته سنگ ها جدا شده بودند و قسمت کمی از آنها که بسختی قابل مشاهده بودند دیده می شد. نقوش بسیار قدیمی رنگ سنگ بستر شده بودند وآثار حکاکی آنها تقربیاً صاف شده بود. (حکاکی منفی ) درکل مسیر دره تا حوالی روستای جیریای حدود 200 مورد از نقوش قابل مشاهده بود. قدمت بعضی از نقوش بنظر نگارنده با توجه به هوا زدگی آنها و نمونه های کشف شده درایران، بین 3 تا 5 هزار سال است . این دره نزدیک راه اصلی فرمهین به کمیجان است . در پایان جای دارد از راهنمای نوجوان و مهربان اهل روستای یساول آقای عیسی یساولی نیز قدردانی کنم.
سنگ نبشته های کن چرمی بیجار
گزارش مقدماتی از کتیبه صخرهای کهن و نویافته در ایران
رضا مرادی غیاث آبادی
این گزارش در خبرگزاری میراث فرهنگی نیز منتشر شده است
در بهار سال گذشته، با گزارشهای شفاهی مردمان بومی نواحی شرقی کردستان از وجود نگارکندهایی در نزدیکی روستای «کَـنچَـرمی» در شمال شهر بیجار باخبر شدم. آن گفتارها به اندازهای روشنگر نبود تا بتوان تشخیص داد که آیا در آن ناحیه، با سنگنگارهای روبرو خواهیم شد یا با سنگنبشتهای. تصمیم گرفتم که پیش از سفر به منطقه، آگاهیهایی از آن بدست آورم. موضوع را با برخی از دوستان و سپس با آقای دکتر سعید عریان، دانشمند برجسته زبان پهلوی و رئیس وقت پژوهشکده خط و زبان در میان نهادم. اما هیچکدام از آنان، نام و گزارشی از چنین نگارکندی را نشنیده و نخوانده بودند. در تیرماه سال 1384 با راهبلد جوانی از اهالی همان روستا بنام رحیم کنچرمی، موفق شدم تا به دیدار آن صخرهکند بروم و عکس و گزارشهایی مقدماتی از آن تهیه کنم.
عکسهای سنگ نبشته نویافته «کن چرمی»
ویژگیهای منطقه و راه دستیابی به آن
پس از طی حدود یکصد کیلومتر در راهی که از زنجان به سوی بیجار میرود و پنج کیلومتر پس از روستای قجور و سهراهی حسنآباد یاسوکند، راهی فرعی از سوی راست جاده جدا میشود که پس از حدود سی کیلومتر و همراه با پیچوخمهای رود مجاور خود، با گذر از روستاهای جیران، چول ارخ، باباخان و الپهوت به روستای کنچرمی میرسد. این روستا در پایان این راه قرار دارد و پس از آن بگونه راهی مالرو و صعبالعبور در میآید. نقشههای جغرافیایی، این روستا و رود را بنام «قمچقا/ قمچقای» ثبت کردهاند.
در این منطقه کوهستانی و در کنار همین روستا، میباید ماشین را رها کرد و پاها را در آب رود کنچرمی فرو برد تا با گذر از آن به ابتدای دره معروف به «دره آسیاب» در جنوب غربی روستا رسید. در این دره بسیار زیبا و سرسبز، رودی بس زلال و خروشان روان است که انبوهی از درختان زرشک و آلوی جنگلی و گلهای صحرایی رنگارنگ آنرا احاطه کردهاند. ریزشگاه این رود به رود کنچرمی، در مدخل همین دره واقع است.
پس از چند صد متر پیشروی در این دره (که گاه باید از درون آب راه رفت) به بازماندههای ویران بنایی لاشهسنگی میرسیم که رحیم آنرا آسیاب کهنه مینامید و نام دره را نیز برگرفته از همان آسیاب میدانست.
در روبروی آسیاب و در ارتفاع حدود 7 تا 8 متری از کف دره، تختهسنگی هموار وجود دارد که بطور طبیعی صیقل یافته و بر اثر اکسیده شدن در مجاورت هوا، دارای رنگی سیاه و براق است. دسترسی به نزدیکی این صخره بدون ابزار کافی بسیار دشوار و گاه ناممکن است. صخرهکندهای کنچرمی بر روی همین تختهسنگ دیده میشوند و رو بسوی شرق دارند.
در دنیای باستان، همواره از چنین صخرههایی برای ثبت نگارهها و نبشتهها بهرهبرداری میشده است که با نمونههای دیگر آن در «لاخمزار» بیرجند و پیرامون گلپایگان و خمین آشنا هستیم. (برای آگاهی بیشتر در این باره به ترتیب بنگرید به گزارشهای آقایان رجبعلی لباف خانیکی و رسول بشاش در کتاب «سنگنگاره لاخمزار»، 1373؛ و پژوهش ارزنده و ماندنی آقای دکتر مرتضی فرهادی در کتاب «موزههایی در باد»، 1378).
سنگنبشته و نام آن
پس از نخستین دیدار از این صخرهکند، پی بردم که نه با یک نگاره یا تصویر، بلکه با یک متن یا کتیبه روبرو هستیم. سنگنبشتهای که علامتهای آنرا پیش از این در چندین نمونه از کتیبههای ایلامی کهن دیده بودیم.
اکنون ناچار هستیم تا در آغاز نامی برای این اثر باستانی و خط آن بیابیم. چنانچه مردم محلی، این اثر را با نامی خاص میشناختند و نامبردار میکردند، نیازی به نامگذاری تازهای نمیبود. اما از گفتارهای رحیم و دیگر اهالی روستا چنین بر میآمد که نه تنها این اثر، نام خاصی ندارد؛ بلکه حتی متوجه اهمیت یا غیر عادی بودن آن نیز نبودهاند و چنین تصور میکردهاند که شکلها و خطوطی ناشی از سرگرمیهای جوانان و یادگارنویسیهای آنان پس از مسابقههای صعود از صخره باشد.
به این ترتیب و با توجه به نبود نام دیرین برای این اثر، نگارنده نام «کنچرمی» را که نام رود و روستای مجاور آن است را پیشنهاد میکند و بطور موقت بکار میبندد. هر چند که گمان میدهد ای بسا همین نام در اصل متعلق به این کتیبه بوده باشد؛ چرا که نامهایی با پیشوند یا پسوند «کَـن» (کندن/ کنده) و «چَـرمی» (چَـرما/ چَـرم = پوست/ پوستنوشته) در بسیاری از نامجاها و کتیبههای ایرانی بکار رفته است.
اما از سوی دیگر، خط بکار رفته در این سنگنبشته نیز هنوز نامی فراگیر ندارد. والتر هینتس Walther Hinz کاشف رمز این خط در کتاب Altiranische Funde und Forschungen از اصطلاح strichschrift برای نامیدن این سبک نویسش بهره برده و دکتر پرویز رجبی معادل «مخطط» را در ترجمه فارسی آن (یافتههای تازه از ایران باستان، 1385) بکار گرفته است. من با توجه به ظاهر این خط که شبیه شکلهای هندسی است، عبارت «خط هندسی» را پیشنهاد کردهام که آقای دکتر رجبی در گفتگویی با این نگارنده آنرا پذیرفته و نیز آقای دکتر یوسف مجیدزاده نیز همین عبارت را برای کتیبههای نویافته به این خط از تپه «کُـنار صندل» جیرفت بکار برده است.
کتیبهای به خط هندسی ایلامی از زمان کوتیک اینشوشینک، موزه لوور
عکس از کتاب یافتههای تازه از ایران باستان، ص 47
خط هندسی
تا سال گذشته، در مجموع شانزده کتیبه به خط هندسی در ایران بدست آمده و شناخته شده است که سیزده تای آن از شهر اصلی فرمانروایی ایلامیان/ عیلامیان یعنی شوش در خوزستان بدست آمده و همگی در موزه لوور پاریس نگهداری میشوند. چهاردهمین کتیبه، نبشتهای است بر روی جام سیمین معروف به جام مرودشت که در نزدیکی تختجمشید پیدا شده و در تالار گنجینه موزه ایران باستان در تهران نگهداری میشود.
اما در یکسال گذشته به مجموعه آثار خط هندسی افزوده شده است. دکتر یوسف مجیدزاده در کاوشهای تپههای باستانی «کنار صندل» جیرفت، موفق به کشف چند نمونه دیگر از کتیبههایی به این خط شد و با توجه به محل پیدایی آنان، افزودن پسوند «ایلامی» به نام خط را غیرضروری دانست و حتی در مصاحبهای، اصطلاح «خط ایرانی مقدم» را پیشنهاد کرد. از آنجا که نخستین نمونههای خط هندسی و نیز خط معروف به «ایلامی مقدم» در تپههای باستانی شهر شوش بدست آمدهاند، پسوند «ایلامی» در باره آنان بکار رفته است. اما با توجه به پیدایی نمونههای دیگری از خط معروف به «ایلامی مقدم» در تپه یحیی کرمان، تپه سیلک کاشان، تپه حصار دامغان، شهر سوخته سیستان و کنار صندل جیرفت، به نظر میآید که پیشنهاد آقای مجیدزاده شایسته پیگیری و توجه جدی باشد.
کتیبه نویافته جیرفت، از دکتر یوسف مجید زاده
پژوهش و کشف رمز خط هندسی، بیش از همه مرهون کوششهای فردیناند بُـورک Ferdinand Bork کارل فرانک Carl Frank و والتر هینتس است. هینتس در کتاب پیشگفته و در نخستین بخش آن با نام «جام سیمین نویافته از دوره ایلام کهن» به پژوهشی ناب و گسترده در زمینه خط جام مرودشت و دیگر کتیبههای بدست آمده به خط هندسی میپردازد و برای نخستین بار آوانوشت و ترجمه برخی از آنها را بدست میدهد. هینتس در این نوشتار موفق شده 56 حرف در قالب 61 علامت از خط هندسی را کشف رمز نماید و از آن میان، معنای 21 حرف را تقریبی و نیازمند پژوهشهای بیشتر بداند.
ویژگیهای ظاهری سنگنبشته
همانگونه که گفته شد، این سنگنبشته بر روی صخرهای دور از دسترس واقع است و به این سبب تنها کتیبه صخرهای شناختهشده به خط هندسی است. دیگر نمونههای بدست آمده از این خط به تمامی بر روی ابزار و اشیای منقول نوشته شدهاند.
صخره حامل سنگنبشته، به مرور زمان و شاید تا اندازهای بر اثر تخریبهای انسانی، آسیب دیده و دچار فرسایش شده است. از مجموع نشانهای این کتیبه، 10 نشان توسط این نگارنده شناسایی و شمرده شدهاند که چون یکی از آنها مکرر است، تنها با 9 حرف مستقل آشنا میشویم. بیشتر این نشانها با رنگ زمینه خود، تضادی مناسب دارند و از دور قابل تشخیص هستند. اما ممکن است که بتوان با دقت بیشتر و در شرایط متفاوتی از زاویه تابش خورشید، بتوان حروف دیگری را نیز پیدا کرد.
نشانهای نهگانه کنچرمی، تا اندازه زیادی شبیه نمونههای پیشین خط هندسی هستند. برخی از آنها شباهتی فراوان و برخی شباهتی اندک دارند. به نظر میآید که بخاطر دشواری نگاشتن بر بدنه صخره، تا اندازهای شکل ظاهری نشانها سادهتر و انتزاعیتر شده باشد.
دیرینگی سنگنبشته
در پیرامون سنگنبشته کنچرمی، چند نشان دیگر و برخی یادگارنوشتهها نیز وجود دارد که از روی سبک و رنگ آنها، مشخص است که در زمانهای دیگر و حتی در دوران معاصر نوشته شدهاند. شاخصترین این افزودهها، شکلی از یک چهارگوش با ضربدری در میان آن است. هر چند که نگارنده این گمان را نیز میدهد که ممکن است این نقش دقیقاً بر روی نقشی کهن تراشیده شده و در واقع آنرا بازنگاری کرده باشند. چرا که چنین علامتی در مجموعه نشانهای خط هندسی دیده شده است.
نشانهای الحاقی به کتیبه کنچرمی، اهمیتی فراوان در تعیین دیرینگی و قدمت آن دارند. از آنجا که سطح تراشیده شده سنگ، رنگ روشنتری نسبت به زمینه خود دارد و به مرور رو به اکسیدهشدن و تیرگی میگراید؛ با مقایسه مقدار و میزان تغییر رنگ بخشهای تراشیدهشده در دورههای گوناگون، میتوان یک ارزیابی تقریبی از قدمت هر بخش را بدست آورد.
از سوی دیگر، نوع خط، شکل و سبک نشانها نیز میتوانند راهنمایی مناسب برای تعیین قدمت باشند. از آنجا که تمامی لوحههای شانزدهگانه یادشده بالا، به سالهای سده 23 پیش از میلاد (4300 تا 4200 سال پیش) منسوب هستند و از سوی دیگر، برای لوحههای جیرفت نیز قدمت موقت سده 25 تا سده 21 پیش از میلاد (4500 تا 4000 سال پیش) سنجیده شده است؛ میتوان قدمت سنگنبشته کنچرمی را نیز در همین حدود دانست. اما احتمالهایی در باره قدمت بیشتر و حتی کمتر، به قوت خود باقی است. گمانهایی که ناشی از گونه خاص نشانهای کتیبه است که گاه پیچیدگیهایی بیشتر و گاه حالت انتزاعی افزونتری را نسبت به همتاهای خود عرضه میدارد.
با توجه به سبک خط و دیرینگی بیشتر آن از سنگنبشته «آنوبانینی» در سرپلذهاب، میتوان گفت که گویا سنگنبشته کنچرمی کهنترین کتیبه صخرهای شناخته شده در ایران است.
طرح بازنگاری سنگنبشته کن چرمی
محتوای سنگنبشته
نگارنده در اینجا قصد ندارد تا ترجمهای مقدماتی از این کتیبه را عرضه کند. چرا که هنوز پیشنیازهای اینکار (همچون کوشش برای یافتن علامتهای دیگر و مقایسهای فراگیر و جامع با دیگر کتیبههای بازمانده به این خط) فراهم نشده است. تمامی کتیبههای دیگری که به این خط نوشته شدهاند، دارای سطرهایی از سوی راست به چپ بودهاند. اما به نظر میآید که سنگنبشته کنچرمی از سوی چپ به راست نوشته شده باشد. این نکته از احساسی سرچشمه میگیرد که گویا نگاه سطرها و نشانها و تراش خطوط بسوی راست است.
در اینجا مقایسهای کوتاه میان برخی از نشانهای سنگنبشته کنچرمی با فهرست نشانهای خط هندسی والتر هینتس آورده میشود.
نشان شماره یک در طرح بازنگاری من از کتیبه کنچرمی، شباهت بسیاری با نشانی دارد که هینتس آنرا هجای «شـو» نامیده است. نشان شماره 4 شبیه هجای «هـی»، نشان شماره 5 شبیه هجای «تَـش»، نشان شماره 6 شبیه هجای «ایــم»، نشان شماره 7 شبیه هجای «گـی»، نشان شماره 8 شبیه هجای «پـی» و نشان شماره 9 و 10 شبیه هجای «کَـه/ کـا» (بنگرید به عکسها).
وضعیت سنگنبشته در کنار چشمهای زلال و در برابر آسیابی آبی که بعید نیست لایههای باستانشناختی زیرین آن گزارشی از بنایی یادمانی و یا نیایشگاهی باستانی را عرضه دارند، چنین گمانی را تقویت میکند که متن کتیبه به مانند نمونههای مشابه آن، نیایشی به درگاه خدایان و آرزویی برای پاسداشت کشور و دوام فرمانروایی باشد.
پیشنهادهایی برای پژوهش و حفاظت سنگنبشته
از آنجا که سنگنبشته کنچرمی، تنها کتیبه صخرهکند به خط هندسی و ظاهراً کهنترین کتیبه صخرهای ایران است؛ شایسته است تا هر چه بیشتر و گستردهتر، پژوهشهایی با دیدگاهها و با اهداف گوناگون بر روی آن انجام شود. پژوهشهای همچون: بررسی قدمت دقیق کتیبه، جمعآوری نشانهای الفبایی- هجایی دیگر آن، بررسی وجود کتیبه یا نگارکندهایی کهنتر در لایههای زیرین آن (همانند لاخمزار)، مقایسه تطبیقی با دیگر نمونههای خط هندسی، ارتباط آن با فرهنگ کاسی/ کاشو، گمانهزنیهایی در بازماندهای آسیاب آبی، گردآوری دادههای مردمشناختی، بررسی وضعیت فرسایش طبیعی و تخریب عمدی (عوامل و راههای مقابله با آن) و همچنین راههایی برای حفاظت و معرفی آن.
بیگمان چنین بررسیهایی همراه با درنظرداشت کتیبههای نویافته جیرفت، میتواند آگاهیهایی تازه و مفید از تاریخچه و دیرینگی پیدایش خط در ایران عرضه دارد.
سنگ نگاره های مریانج همدان
مریانج یکی از شهرهای تابعه استان همدان ودر 6 کیلومتری جاده همدان ،کرمانشاه و در دامنه های الوند واقع شده است .
در جنوب غربی شهر مریانج ودر دامنه های کوه الوند دره های سرسبز، چشمه ها و جویبار های متعددی جاری است که دره ی دوستعلی ودو خواهران به سبب وجود تعداد زیاد سنگ نگاره ها ازاهمیت ویژه ای برخوردارند.
در دره ی دو خواهران تعدادزیادی سنگ نگاره در محوطه ای به ابعاد حدود یک کیلو متر مربع وجود دارد که بر بوم های سنگی آن ، نقش هایی با مضامین انسانی، حیوانی و نمادها حک شده است.
درامتداد دره ی مذکور در فاصله ای کمتر ازدو کیلومتر و درجهت جنوب همین دره، محلی به نام دره دوستعلی واقع است. در اینجا نیز بر دیواره ی سنگی دره نقش های مشابه ای حکاکی شده است. به نظر می رسد قدمت این سنگ نگاره ها به دوره های پیش از تاریخ یعنی حدود 20هزار سال قبل ودوره ی پارینه سنگی برسد. نقوش سنگ نگارهها در اینجا تجریدی Abstract و بسیار ساده وابتدایی اند و شباهت نزدیک به نقاشی های کودکانه دارند. موضوعات آنها اغلب به نقوش انسان و حیواناتی مثل: بزکوهی، گوزن، اسب و سگ مرتبط است. باتوجه به تصاویر قابل مشاهده ، همانطور که ذکر شد طرح های سنگ نگاره ها بسیار ساده وابتدایی و به دور از تکنیک های هنری می باشند. به همین علت در نگاه نخست به نظر می رسد چوپان ها ازسرتفنن وسرگرمی و یا جادوگران به منظوری خاص این نگاره ها را برسینه ی سنگ های این دره حک نموده اند اما پراکندگی وگوناگونی نقوش درمناطق مذکورچنین می نمایاند که نگاره ها توسط شکارگران صورت گرفته است. شکارچیانی که ساعت ها درجایگاهای مناسب درکمین شکار به انتظار می نشسته اند. این گونه جایگاه ها از نظر شکارگران می باید ویژگی های خاصی به شرح زیر داشته باشند:
الف. وجود شکارگاه : اولین شرط وجود زیستگاه های حیوانی در منطقه است که جمعیت زیادی ازشکار در آنجا تردد می کنند.
ب. وجود آبشخور و نهر ها وچشمه هایی که شکاربتواند در طول روز برای آشامیدن آب به آنجا رفت وآمد کند .
ج. وجود قرارگاه به این معنی که مسیرهایی را که حیوانات برای رفت وآمد به سوی آبشخور انتخاب می کنند به لحاظ طبیعی برایشان امنیت داشته باشد.
د. وجود گرمگاه و برآفتاب: شکارگران محل هایی رابرای کمین انتخاب می کنند که معمولا رو به آفتاب بوده تا بتوانند درایام سرد ازگرمای خورشید بهره مند گردند.
ه. بوم گاه: درمحل می باید صخره سنگ های صاف وصیقلی وجود داشته باشد تاشکارگران از آن سنگها به عنوان بوم برای نگارگری استفاده کنند.
همه ی موارد مذکور درخصوص شکارگاه ، به وضوح در دوخوهران و دوستعلی مشاهده می شود.چنانکه شکارگران درساعات انتظار به خلق نگاره هایی پرداخته اند که بیان گر اندیشه ها و نمودهایی از دیدگاه های آنان به جهان هستی ، فرهنگ و نوع معیشتشان است .
درپاسخ به این سوال که این گونه سنگ نگاره ها باچه هدفی نقش شده است باید گفت :
اولاً حک تصاویر حیوانات نوعی علامت گذاری واطلاع رسانی مکان های شکار محسوب می شده.
ثانیا نوعی ارتباط روانی ناشی از باور های شکارگر در باره ی حیوان مورد نظرتلقی می شده وجنبه ی آیینی هم داشته است .
ثالثا کوچک بودن نگاره ها، استفاده از خطوط ساده ی عمودی وافقی، کنده شدن آنها درکنار هم ودر فواصل زمانی ، بهره گیری از ابزارهای ساده ی سنگی برای کندن نقوش جملگی براین دلالت دارند که نگار گران از سر تفنن وسرگرمی به چنین کاری مبادرت نکرده اند.
بنابراین اطلاق عنوان نگارگری چوپانی به آنها صحیح نیست وبهتر است نگارگری شکارگران نامیده شود.
اصولا خلق چنین صحنه ها وتصاویر نه تنها بیانگر احساسات وعواطف و اندیشه های ایجاد کنندگان آنهاست ، بلکه نگرش ودیدگاه انسان های قبل از تاریخ را به صورت نمادین با محیط طبیعی خود اعم از حیوان وگیاه وآب نشان می دهد وخلاقیت هنری مردمانی را که هزاران سال قبل صورت گرفته و به تدریج تا به امروز متحول شده است ، می نمایاند[1] ، بطوری که بررسی آنها می تواند تاریک خانه ی مبهم و اسرار آمیز دوره های قبل از تاریخ را برای پژوهش گران روشن نماید .
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - منابع : وبلاگ فرهنگ وتاریخ مریانج - نویسندگان : عبدالله مظاهری ـ غلامرضا دهقانی ـ محمد یار محمدی ـ مرتضی محمدی و اسماعیل قادریو...
سنگ نگاره های کهن شهرستان سنقر (کرمانشاه)
Prehistoric Rock Art in Songor
درعرصه ی پژوهش بر روی سنگ نگاره های ایران،برای نخستین بار موفق به کشف سنگ نگاره هایی با شباهت ها و مضامین ملی و جهانی در استان کرمانشاه شدیم. کشف این آثار زیبا و کهن برای دومین بار در سطح ایران توسط کوهنوردان صورت می گیرد. لازم به ذکر است که علاقه و شوق آنها به کشف این آثارکهن ستودنی است.
نقشه استان کرمانشاه و معرفی جایگاه شهرستان سنقر
کوهنوردان محلی درهنگام صعود به کوه هایی در اطراف شهرستان سنقربا آنها مواجه می شوند، تاجایی که آنها در صدد برمی آیند تا به طریقی یافته های خود را به محافلی مرتبط با موضوع انتقال دهند ونگارنده بدین طریق سعادت همکاری با آن جمع دوست داشتنی را به دست می آورد.
یک بوم با نقش بزکوهی با مضمونی ملی وجهانی که گلسنگ ها آن در برگرفته اند برای نابودی!
محل: کوه های سنقر
شرح موضوع:
نکته ی بسیار جالب در این دیار وجود تخته سنگ های زیادی است که در حوالی یک تپه جمع آوری شده اند و برآنها نگارگری صورت گرفته است، این رخداد برای نخستین بار است که درایران کشف می شود. اندازه و ابعاد تخته سنگ ها متفاوت اند و جنس آنها از نوعی سنگ دگرگونی است که رنگ آنها متمایل به رنگ آبی تیره است. بنظر نگارنده فراز تپه می تواند، محلی برای نیایش بوده باشد که آثار اندیشه ی آنها از نگاره های ثبت شده بربوم های سنگی تا حدی قابل گمانه است.
یک بوم با نقش های کهن بزکوهی که رنگ حکاکی ها بسختی قابل مشاهده است
محل: کوه های سنقر
اصلی که برای ما جالب و شگفت انگیز است وجود نقش های متعددی است که بیشترین آنها بزکوهی است با همان مضامین ملی و حتی جهانی! (نماد آب خواهی، زایندگی، فراوانی نعمت و محافظت)
Ancient rock art - Ibex and holy symbols: the footprint of God
BIG HORN SHEEP— rain, counting
براستی که هنرهای صخره ای، تنها هنرتجسمی است که، مرز جغرافیایی مشخصی نداشته و همه ی ملل فارغ از فرهنگ، نژاد و حتی اقلیم های جغرافیایی بعید از هم از آن گذر کرده اند.
سنگ نگاره های این دیارهم چون همه ی سنگ نگاره های مکشوفه در دیگر نقاط ایران از این روند کلی پیروی کرده اند، اصلی که برای جامعه شناسان،انسان شناسان،باستان شناسان، متخصصین هنر و... بسیار جذاب و مسحور کننده است. درک و پاسخ به چرایی آنها یکی از مهمترین یافته های فرهنگی ایران باستان است.
نقش سه بزکوهی که بعلت قدمت زیاد رنگ آنها همگون بستر شده اند.
محل: کوه های سنقر
هنرهای صخره ای (Rock Art) اسناد دست اولی هستند که پژوهشگران را با "ترجمان" فرهنگ ها در اقلیم ها و زمان های مختلف آشنا میکنند و سخن گفتن آنها با تصاویر و نشانههایی است که اغلب در همه ی زمان ها و مکان ها برای همه جوامع بشری یکسان بوده است.
شاخصه های مهم محوطه سنگ نگاره های سنقر:
1- اندازه و ارتفاع بوم ها: همه ی بوم ها درقالب تخته سنگ هایی پراکنده توسط انسان ها در ادوار کهن در اطراف یک تپه چینش شده اند. اندازه و ارتفاع آنها ازسطح زمین از دومتر تجاوز نمی کند.
2- زاویه ی شیب و جهت بوم ها: این بوم ها چون قابل حمل و نقل می باشند شیب و جهتی ثابت و یک نواختی نداشته اند.
3- جهت قرار گرفتن نقش ها: متفاوت و به هم ریخته است.
علایم و نشانه های خطی که شباهت نزدیک به خطوط عبری دارند و بسختی قابل مشاهده اند
محل: کوه های سنقر
4- درصد نقوش و نوع آنها: بیشترین نقش ها بزکوهی است، تعدادی علایم خطی شبیه به خط عبری یا سامی، بعضی نقش ها وعلایم موردی و... .
5- میزان هوازدگی نقوش: میزان هوا زدگی بسیار زیاد است بطوری که رنگ نقوش هم رنگ بستر شده است.
6- اندازه ی نقوش حکاکی شد ه: از 10 تا 20 سانتیمتر متغیر است.
7- ابزارهای بکار رفته جهت حکاکی ها: ابزار های بکار برده شده از کوبش فلز سخت و نوک تیز به وجود آمده اند.
نقش سه بزکوهی که بعلت قدمت زیاد رنگ آنها همگون بستر شده اند.
محل: کوه های سنقر
8- نوع حکاکی ها: تمام نقوش از نوع (Petroglyphs) هستند که براثر ضربه های کوبشی (Pecking) منظم و دقیق در کنارهم ایجاد شدهاند و هیچ یک از نقوش در اینجا به روش کششی ایجاد نشده اند. به نظر نگارنده تمامی حکاکان از آموزش خاصی برخوردار بوده اند که توانسته اند در مرحله ی اول بدون خراب کردن بوم ها، چنین نقوشی را با القای حالت روحی مورد نظر بیافرینند.
9- قدمت نقوش و دیگرآثار: به نظر نگارنده همه ی آثار بعد از کشف آهن خلق شده اند که نوع حکاکی آنها گویای آن است. احتمالاً قدمت آنها به هزاره ی اول ق.م. و بعضاّ بعد از آن تاریخ می رسد که جهت قطعیت بهره گیری ازتکنولوژی طیف سنجی عمومی و شتاب دهنده و تحلیل ریز فرسایش اجتناب ناپذیر است.
یک بوم با نقش های متعدد بزکوهی که بعلت قدمت زیاد بسختی قابل مشاهده اند.
محل: کوه های سنقر
10- خدشه های وارد شده: خوشبختانه هیچگونه خدشه ی انسانی برآنها وارد نشده بجز عوامل طبیعی بویژه رویش گلسنگ ها، که درحال نابودی اند.
11- جنس سنگ ها و رنگ بوم ها : از نوع سنگ های دگرگونی و به هم فشرده اند که رنگ آنها آبی تیره است.
12- چون و چرایی بوجود آمدن نقوش: محوطه های سنگ نگاره ها در ایران باستان کتاب های سنگی هستند که نویسندگان و هنرمندان آنها، در دوره های مختلف، زمانی که انسان هنوز زبانی برای گویش و خطی برای نوشتن نداشته، بواسطه ی آنها سخن گفته و شرح زندگی خود و دیگران و حتی محیط اقلیمی خود را تصویر کرده اند، در واقع سنگ نگاره ها، علایم و نشانه های حاوی پیام هستند.
13- ویژگی های مشترک و پیوستگی سنگ نگاره ها:
· وجود نقوش بزکوهی با سبک و طرح های مشابه در کل ایران.
· کهن بودن کلیه ی نقوش حکاکی شده با سبک و طرح های مشابه در کل ایران.
· وجود هنر در آنها (هنرهای صخره ای) همگون با کل سنگ نگاره های ایران.
ویژگی منحصر به فرد محوطه: وجود نقوش برتخته سنگ های متعدد است که با زحمت زیاد از نقاط مختلف و دور دست ها برگرد یک تپه جمع چینش شده اند.
درپایان جای دارد از گروه کوهنوردی شهرستان سنقر کمال سپاسگزاری خودمان را داشته باشیم، بویژه سرکارخانم سمیه ملکی و همسر ایشان.
با کمال احترام- ناصری فرد تابستان 89
ارک قالاسی