با يونان چه بايد کرد؟

آذوح: فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)

يکشنبه پنجم ژوييه مردم يونان در يک همه پرسی برخوردار از شرايط کاملا دموکراتيک، با اکثريتی چشمگير، به پرسشی که درباره آينده بدهی های خارجی اين کشور به آنها پيشنهاد شده بود، پاسخ منفی دادند.

پرسش چنين بود : آيا طرح تفاهم نامه ای را که کميسيون اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بين المللی پول برای ارائه کمک های تازه مالی به يونان در ازای اجرای يک سلسله سياست های اقتصادی پيشنهاد کرده اند، می پذيريد يا نه؟

خطر سهمگين برای يورو

يونان ۳۲۲ ميليارد يورو، معادل ۱۷۷ در صد توليد ناخالص داخلی اش، به اين سه نهاد بدهکار است. طی پنج سال گذشته و در چهار چوب دو برنامه کمک که از سوی اين نهاد ها به اجرا گذاشته شد، يونان مجبور شد برای بازپرداخت اصل و فرع بدهی هايش يک رياضت کشی بسيار سخت را همزمان با انجام يک سلسله اصلاحات اقتصادی بپذيرد، تا منابع لازم را برای بازپرداخت اصل و فرع بدهی هايش فراهم آورد.

به رغم صرفنظر کردن طلبکاران از بخشی از مطالباتشان، و انعطافی که آنها در مورد شرايط بازپرداخت بدهی های باقيمانده يونان از خود نشان دادند، بار اين بدهی ها تا سال های سال بر دوش اقتصاد بسيار نحيف يونان سنگينی خواهد کرد.

ائتلاف چپ راديکال موسوم به «سيريزا» به رهبری آلکسی سيپراس، که ژانويه گذشته بر کرسی نخست وزيری نشست، در پی چند ماه  گفتگوی بی ثمر با طلبکاران، سرانجام تصميم گرفت درخواست هميشگی اينان را در باره تداوم کمک به يونان به شرط انجام اصلاحات سخت اقتصادی، به همه پرسی بگذارد. همزمان، آلکسی سيپراس از مردم کشورش خواست به پرسش مطرح شده در همه پرسی جواب منفی بدهند تا او بتواند از موضع محکم تری با طلبکاران يونان گفتگو کند.

شامگاه يکشنبه پنجم ژوئن درخواست نخست وزير يونان، حتی بيش از آنچه او انتظار داشت، بر آورده شد. با اين حال بسيار بعيد به نظر ميرسد که در واقعيت معضل يونان تغييری چشمگير به وجود آمده باشد. پيروزمندان همه پرسی، آنان که رای منفی به صندوق های رای گيری انداخته بودند، تا نزديکی های بامداد در ميدان «سينتاگما» (مقابل پارلمان يونان) رقصيدند و آواز خواندند.

ولی روز دوشنبه کشورشان بار ديگر با ۳۲۲ ميليارد يورو بدهی از خواب برخواست، و نيز با چشم انداز گفتگو های بسيار دشوار تر با طلبکارانی که بيش از هميشه تداوم حضور يونان را در «منطقه پولی اروپا» زير پرسش می برند.

همه پرسی يونان بار سنگين بدهی های يونان را سبک تر نکرد، ولی در عوض بحران را در منطقه يورو، که نوزده کشور اروپايی را در بر ميگيرد، به گونه ای خطرناک شدت بخشيد. با اطمينان می توان گفت که پول واحد اروپا، در طول زندگی پانزده ساله اش، هيچگاه با خطری چنين سهمگين روبرو نبوده است. حتی طرح بسيار عظيم پيشروی به سوی وحدت اروپا، که در پی سلاخی های دو جنگ جهانی شکل گرفت و در شصت و پنج سال گذشته با گام هايی بزرگ پيش رفت، دچار ضربه شده است.

شکاف بزرگ در اروپا

واقعيت دردناک، که امروز آشکار تر از هميشه در برابر چشم جهانيان قرار گرفته، آن است که قدرت های عضو منطقه يورو نميدانند با يونان چه کنند. نکته مهم آنکه بحران بدهی های يونان، و مديريت فاجعه آميز آن از سوی اين قدرت ها، در بلوک کشور های عضو اتحاديه پولی اروپا شکاف انداخته است. با ساده کردن مطلب می توان هيجده شريک يونان را در اين بلوک به دو گروه تقسيم کرد :

اول - گروه نخست، که پيرامون آلمان جمع آمده اند، «سختگيرانی» هستند که از دست يونان به ستوه آمده اند و آشکارا خروج اين کشور را از اتحاديه پولی اروپا پيشنهاد ميکنند. علاوه بر آلمان، کشور های ديگری چون هلند و فنلاند و تقريبا همه کشور های اروپای مرکزی و خاوری که به يورو پيوسته اند (لتونی، ليتوآنی، استونی، اسلونی، اسلواکی)، يونان را متهم ميکنند که با استفاده از عضويتش در منطقه يورو تا آنجا که توانسته از اين و آن وام گرفته و اين وام ها را در راه استخدام کارمند، پرداخت حقوق های بازنشستگی سخاوتمندانه و ثروتمند کردن سياستمداران فاسد به کار انداخته است.

در کشور های عضو گروه «سختگيران»، افکار عمومی به شدت منتقد يونان است. از ديدگاه آنها يونان راه و رسم کانگستر ها را در پيش گرفته، از اروپا سوء استفاده کرده و رک و راست از پرداخت بدهی های خود طفره ميرود. وزير اقتصاد اسلواکی چند روز پيش در گفتگويی ميگفت دليلی ندارد ميانگين حقوق بازنشستگان در کشور او نصف بازنشستگان يونانی باشد و اضافه ميکرد که کشورش بيش از اين حاضر نيست بار يونانی ها را به دوش بکشد. در خود آلمان سخنگويان هر دو حزب اصلی (دموکرات مسيحی و سوسيال دموکرات) پنهان نمی کنند که از ديدگاه آنها تنها راه ممکن خروج يونان از منطقه پولی اروپا است.

دوم - بر خلاف «سختگيران»، کشور های دارای خط مشی «نرم» يا «مماشات گرانه»، که شماری از کشور های مديترانه ای اروپا را در بر ميگيرد، بر حفظ يونان در منطقه يونان اصرار می ورزند. فرانسه و رييس جمهوری آن فرآنسوآ اولاند، بيش از بيش  در نقش الهام بخش گروه دوم ظاهر ميشود.

رهبران فرانسه نيز از رفتار يونان به شدت ناراضی اند، ولی در همان حال بر اين باورند که خروج يونان از منطقه پولی اروپا ضربه ای جبران ناپذير بر يورو وارد ميآورد، راه را برای خروج ديگر کشور ها از اين منطقه باز ميکند و حتی زمينه فرو پاشی پول واحد اروپا را فراهم ميآورد.

به علاوه چگونه می توان مخاطرات عظيم ژئوپوليتيک ناشی از خروج احتمالی يونان از منطقه يورو را ناديده گرفت. از آغاز بحران بدهی ها تا امروز توليد ناخالص داخلی يونان دستکم بيست و پنج در صد سقوط کرده و نرخ بيکاری بيست و پنج تا سی در صدی، همراه با فرو کش کردن درد ناک سطح زندگی مردم، اين کشور را به ورطه تباهی کشانده است. اگر اروپا يونان را از منطقه يورو براند و کمک های خود را به آن قطع کند، اين کشور به چنان آشوبی کشانده خواهد شد که هيچ کشور اروپايی از پيآمد های آن در امان نخواهد ماند.

راه واقعبينانه، از ديدگاه هواداران خط مشی «نرم»، اعتماد بخشيدن به يونانی ها همزمان با تشويق آنها به انجام اصلاحات (کوچک کردن ديوانسالاری، بهبود نظام مالياتی، کاهش هزينه های نظامی، خصوصی سازی...) است. هدف اصلی حفظ يونان در منطقه يورو است، حتی اگر به بهای صرفنظر کردن از بخشی از بدهی های اين کشور باشد.

يونان تنها سه در صد مساحت، کمی بيش از دو در صد جمعيت و يک و نيم در صد توليد ناخالص داخلی اتحاديه اروپا را دارد. ولی همين کشور کوچک، کل منطقه يورو و حتی تمامی اتحاديه اروپا را رو در روی يک چالش بسيار بزرگ قرار داده است. دستگاه رهبری اين کشور برای نخستين بار در تاريخ اتحاديه اروپا از گفتمانی بسيار پرخاشجويانه در قبال ديگر کشور های عضو استفاده ميکند.  حتی به نظر ميرسد که رفتار و گفتار رهبران دست چپی حزب حاکم «سيريزا» بيشتر از چهره هايی چون هوگو چاوز الهام گرفته تا از شخصيت های پايه گزار اروپای متحد.

با يونان چه بايد کرد؟ طنين آزار دهنده اين پرسش بيش از هميشه در کانون های قدرت اتحاديه اروپا شنيده ميشود.    

Share/Save/Bookmark