۲۴ آوریل و حکایت سه میمون – سجاد زینالی
آذوح: ادعای نسلکشی ارامنه همواره چالش بسیار بزرگی برای حکومت ترکیه محسوب میشود. چرا که مجالس چند کشور قدرتمند غربی و پارلمان اتحادیهی اروپا، قانون نسلکشی ارامنه را تصویب کردهاند و از حکومت ترکیه خواستهاند تا از ارامنه رسماً عذرخواهی کند
و به بازماندگان کشتهشدگان غرامت پرداخت کند. به عنوان مثال کمیتهی روابط بینالملل مجلس نمایندگان آمریکا، مجلس ملی فرانسه، پارلمان فدرال آلمان و پارلمان ملی سوئد جزو مجالسی هستند که تاکنون این قانون را تصویب کردهاند.
…………………………..
از طرف دیگر حکومت ترکیه همواره این ادعاها را پوچ و غیرواقعی خوانده و اعلام کرده که آماده است آرشیوهای مربوط به دوران جنگ جهانی اول خود را برای تحقیق و مطالعه در مورد کشتار ارامنه باز کند. حتی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه بارها در سخنرانیهای خود خواستار تشکیل کمیسیون مشترک تاریخی شده و خواسته است تا این مسئله توسط مورخان مورد تحقیق و بررسی قرار بگیرد. خواستهای که تاکنون از طرف حکومت ارمنستان بی پاسخ مانده است.
تاکنون تحقیقات بسیاری از طرف مورخان ترک در مورد این واقعهی تاریخی انجام گرفته و نتایج این تحقیقات به صورت کتاب، کنفرانس و یا مقاله ارائه شده است. اگر کمی واقعبین باشیم و بیطرفانه به قضایا نگاه بکنیم، باید اذعان بکنیم که در ادعای کشته شدن ۱٫۵ میلیون ارمنی شک و تردید بسیار زیادی وجود دارد. اگر کلاه خود را قاضی بکنیم و بدون غرضورزی به روند رخ دادن جریانها نگاه کنیم، نکات زیر را میتوانیم بگوییم:
……………………….
۱٫) در اوایل قرن بیستم دولت عثمانی به رابطهی نزدیک ارامنهی ساکن در آناتولی با دولتهای روسیه، انگلیس و فرانسه پی برده بود. رابطهی نزدیک ارامنهی ساکن در آناتولی با دولتهای فوقالذکر باعث شد تا گروههای تروریست ارمنی مانند صلیب سیاه (قره خاج)، انجمن مدافعان میهنی در ارزروم، حزب مبارزان ارمنی در وان، تشکل هنچاک و حزب داشناکسیون در تفلیس تشکیل شوند. این گروههای تروریست با دریافت سلاح از دولتهای متخاصم روسیه، انگلیس و فرانسه، در داخل خاک عثمانی به هرجومرج دست میزدند و مردمان بیگناه را قلعوقمع میکردند. حال باید از مدعیان دروغین پرسید این گروههای مسلح و تروریست با چه هدفی و برای چه منظوری تشکیل میشدند؟ آیا نگرانی حکومت عثمانی از تشکیل این گروههای تروریستی بیجا بوده است؟ آیا حکومت عثمانی باید اجازه میداد این تروریستها آزادانه در خاک خود فعالیت کنند؟
……………………
۲) تا سال ۱۹۱۵ درگیری حکومت عثمانی تنها با گروههای تروریستی ارامنه بود و ارتش عثمانی تا آن تاریخ هیچ مشکلی با مردم عادی ارمنی نداشت. حتی در گزارشی که یکی از افسران حزب داشناک در ۱۴ اکتبر ۱۹۲۰ به فرمانده خود میفرستد، این جملات را مینویسد: ” مأمور من به یک هنگ سوار نظام ترکیه که با یک سوارکار از ارامنهی سئلچان همراهی میشده، برخورد کرده است. ترکها با نان و نمک مورد استقبال قرار گرفتند. زنان به طبخ غذا مشغولند. وقتی افسر من از آنها پرسید که غذا را برای چه کسی طبخ میکنند، جواب دادند که قطعاً نه برای شما، این غذاها فقط برای ترکهاست “. آیا استقبال گرمِ خودِ مردم ارمنی از ارتش ترکیه که امروزه به نسلکشی متهم میشود، نشان نمیدهد که این اتهام تا چه حد نامعتبر است؟
………………………..
۳٫) هوانس کاچازنونی، اولین نخستوزیر ارمنستان در گزارش ارزشمند خود نوشته است که ایجاد واحدهای مسلح ارمنی کاری اشتباه بود. در چنین شرایطی که گروههای تروریست ارمنی آشکارا با دولتهای متخاصم همکاری میکردند و با حمله به مواضع ارتش عثمانی در خاک این کشور، راه را برای حملهی ارتشهای خارجی هموار میکردند، آیا عاقلانه نبود که حکومت عثمانی چارهای برای این امر بیندیشد؟ آیا عاقلانه نبود که حکومت عثمانی منطقهی آناتولی را به طور موقت از وجود گروههای تروریست ارمنی خالی کند؟ هوانس کاچازنونی همچنین در گزارش خود اذعان میدارد که تصمیم به تبعید ارامنه، اقدام صحیحی بود که توسط ترکها انجام گرفت. آیا نباید امروز از مدعیان نسلکشی پرسید که چرا نخستوزیر ارمنستان از تهجیر ارامنه به عنوان یک اقدام صحیح و درست یاد میکند؟
………………………
۴)در قرارنامهی قانون تهجیر که به امضای طلعت پاشا رسیده است، موارد بسیار مهمی وجود دارد. در این قرارنامه ذکر شده که مسئولیت حفظ مال و جان مهاجران ارمنی و تأمین خوراک آنها بر عهده دولت است (ماده ۳). تأمین غذای مهاجرانی که به طور کامل مستقر نشدهاند و تأمین مسکن نیازمندان بر عهدهی دولت خواهد بود (ماده ۹). تأمین معیشت مهاجران، اسکان، بهداشت افراد و ناراحتیهای روحی آنها به عهده کمیسیون مهاجرت دولت عثمانی است (ماده ۱۰). حال باید از وجدانهای آگاه و بیدار پرسید دولتی که تا این حد در فکر مهاجران ارمنی است و برای آسایش آنها تمام تلاش خود را میکند، میتواند به یک نسلکشی گسترده دست بزند؟
……………………………….
۵٫) در اسناد آن دوران اینگونه ذکر شده است که حدود ۳۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار نفر از ارامنه شامل کودکان، زنان، سالمندان و افرادی که به اقدامات مسلحانه دست نزدهاند و با گروههای تروریست همکاری نکردهاند، در سرزمینهای خود باقی ماندند. آیا این امر نشان نمیدهد که دولت عثمانی با همهی ارامنه مشکلی نداشت و تنها افرادی که به اقدامات تروریستی دست زدهاند یا با گروههای تروریست همکاری کردهاند را به مهاجرت فرستاده است؟ همچنین ارامنهی مهاجر پس از حضور یک ساله در منطقهی دیرالزور سوریه، در سال ۱۹۱۶ به خاک عثمانی باز میگردند و در خانه و آشیانهی خود جای میگیرند. اگر حکومت عثمانی با ارامنهی خود مشکل قومیتی داشت آیا اجازه میداد تا آنها دوباره و به شهر و روستای خود بازگردند؟ اگر حکومت عثمانی ارامنه را نمیخواست عاقلانه نبود که آنها را در مهاجرت اجباری نگه دارد و اجازه ندهد که دوباره به شهر خود بازگردند؟
………………………………
در افسانههای ژاپنی داستانی وجود دارد با نام (سه میمون). در این افسانه سه میمون وجود دارد که یکی از این سه میمون، گوشهای خودش را گرفته تا حقیقت را نشنود. میمون دوم چشمهای خود را پوشانده تا حقیقت را نبیند و میمون سوم هم دهان خود را با دستانش بسته که مبادا حقیقت از زبانش جاری شود. به نظر میرسد این روزها رسانههای بینالملل، سیاستمداران، روزنامهنگاران و اعضای پارلمانهای غربی مشغول انجام بازی (سه میمون) هستند. چون نه حقایق را میبینند، نه حقایق را میشنوند و نه به خود اجازه میدهند حقایق از زبانشان جاری شود.