دو کلمه حرف حساب؛ دیالوگ سیاسی به سبک ایرانی؟!- دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)

یکی از اصلی ترین مسائل ملاهای حکومتی ایران این است که میان مردم نیستند (با آن که "عامی" هستند، اما "مردمی" نیستند) تا واقعیات را به چشم خودشان ببینند و از زبان مردم بشنوند، بلکه سرویس های امنیتی اند که هر چه را بخواهند تحت عنوان واقعیت تحویل شان می دهند و هر گونه که بپسندند مهندسی شان می کنند و حکومتی ها از روزهای پیش از انقلاب تاکنون بدون اجازه نهادهای امنیتی آب نمی توانند بخورند، چه رسد که رأی و تصمیمی از طرف خودشان داشته باشند. مردم ایران نیز مدت هاست که پنبه حکومت ریاکار ملاها را زده اند (و به دور از شعارها و دعواهای حکومتی زندگی خودشان را می کنند و فقط در هر انتخاباتی سعی می کنند گروهی از حکومتی ها را به جان گروهی دیگر بیاندازند) و از هر گوشه و کناری که بشنوی حقایقی را پیرامونش بیرون می ریزند و این مورد چند تا از آخرین دیالوگ های آنان است که می خوانید:

اولی: عجیبه که داعش هر گوشه دنیا نفوذ کرده و بمب گذاری می کنه، اما کشورمون (ایران) که تو همسایگیه داعشه هیچ خبری از ازش نیست.

دومی: بنده خدا پس تو این سی و خورده ای سال فکر کردی کی بما حکومت می کرده، به جز داعش! حجابشون که مثل داعش مجبوری و حتی سبک زندگی رو هم مثل اونا می خوان دستوری تو سرمون کنن. از همون اولای انقلاب نماز و روزه رو تو ادارات و مراکز دولتی زورکی کردن. درس و علم رو هم که مثل داعش اسلامی کردن. قیافشونم ایکپیری مثل داعشی ها. مثل داعش بمب می زارن، ترور می کنن، اسید می پاشن...؛ فقط تنها تفاوت شون با  داعش اینه که داعش مسئولیت کارایی رو که کرده قبول می کنه، ولی اینا با فتوای اون خدا نیامرز –خمینی ملعون- (در حالی که ایرانیان مدام از شاه با عنوان "اون خدا بیامرز" یاد می کنند) همه این کارها رو می کنن، اما کتمانش می کنن. خلاصه هر چی باشه مملکت اسلامیه دیگه!!

اولی: آی حرف دلمو گفتی. چاقو که دسته خودشو نمی بره.

         

Share/Save/Bookmark