دانشجویان از نهاد رهبری میپرسند: چرا به ترك زبان ها اهانت می كنند و موجب رنجش آنان می شوند؟- اسدالله خلخالی

پرسشهای دانشجویان در باره مسائل تركهای ایران و قومیتها و پاسخهای داده شده از سوی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها. پرسشها و پاسخهای زیر به مسائلی درباره قومیت، نژاد، تنوع و تكثر قومی و چند فرهنگی و غیره در ایران مربوط میشوند. به جهت آشنایی با ذهنیت، نحوه تفكر و طرز نگرش برخی از دانشجویان و نهاد رهبری در دانشگاهها با موضوعات فوق و مسائل كلان جامعه آورده میشوند. در پس هر پاسخ توضیحی از سوی نگارنده این سطور افزوده شده است:

جزئیات سؤال

سؤال اول دانشجویان: چرا ما آذربایجانیها از ابتدایی ترین حقوق (زبان و فرهنگ، مطبوعات و... ) محرومیم؟

________________________________________

جواب نهاد نمایندگی: در اندیشه واقع بینانه اسلام هیچ فرقی بین انسان ها وجود ندارد و برتری و بزرگی فقط با تقوا پیشگان است . پس سزاوار است كه در تمام جوامع - بخصوص در جامعه اسلامی خودمان - صحبت از اختلاف و فرق بین اقوام به میان آورده نشود و برعكس باید مشتركات فرهنگی و دینی مورد توجه قرار گیرد.

به هر صورت نامه شما حاوی نكاتی چند است كه ما با برخی از موارد آن موافقیم و با برخی نه . ما با دوران پیش از انقلاب كاری نداریم ولی بعد از انقلاب اسلامی ایران شاهد برادری و برابری بین آذری زبان ها و فارس زبان ها هستیم .

همان طور كه می دانیم بسیاری از مسوولین و مقامات رده بالای كشور؛ از نخست وزیر گرفته تا وزرا استانداران فرمانداران مسوولین قضایی و ... از برادران آذری زبان بوده و هستند و الان نیز شاهد این رویه هستیم ؛ بخصوص این كه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای منتسب به دیار شهید پرور آذربایجان هستند .هم اینك اساتید زیادی در دانشگاه ها و حوزه های علمیه وجود دارند كه آذری تبار بوده و به نحو شایسته و اكمل دانش خود را در جامعه ما گسسترانده اند؛ مانند علامه محمد تقی جعفری، جعفر سبحانی و ... همچنین كتاب ها و تحقیقات فراوانی توسط نویسندگان و ادیبان آذری نگاشته و منتشر گردیده است . بازیگران و كارگردان های خوبی در صحنه سینما و تلویزیون وجود دارند و ... حتی زمانی كه در حوزه علمیه قم برای مرجعیت تصمیم گیری می شود می بینیم از هفت نفر مرجع انتخاب و معرفی شده چهار نفر آنان ( حضرات آیات : خامنه ای تبریزی، فاضل لنكرانی و شبیری زنجانی ) مربوط به این خطه از كشور عزیزمان هستند .

در رابطه با مساله فرهنگ و ادب الان كتاب ها و نشریات گوناگونی به زبان آذری چاپ و منتشر می شود؛ مانند : یول وارلیق، میثاق آذربایجان، نامه فروغ آزادی، دیوان فضولی، حدیقه السعدا، آذربایجان ادبیاتینه بیر باخیش ( هییت )، دیوان شهریار، سحاب الدموع، ادبیات اوجاقی و ... و صدها كتاب نوحه و مصیبت نامه آذری .

همچنین بعد از انقلاب شاهد بر پایی كنگره های بزرگداشت و نكوداشت برای بزرگان این دیار همانند : علامه محمد تقی جعفری، علامه طباطبایی، فضولی، شهریار، سرداران شهید آذربایجان و ... بوده و هستیم .

پس می توان نتیجه گرفت كه در این زمینه ها شاهد پیشرفت های چشمگیری می باشیم و در واقع هیچ تفاوتی بین ترك و فارس گذاشته نمی شود. اما با برخی از گفته های جناب عالی موافقیم ؛ مانند اینكه در مقطعی از دوران تحصیلی باید ادبیات و فرهنگ آذربایجان و زبان تركی گنجانده شود و برادران و خواهران آذری حداقل بتوانند نوشته های تركی را بخوانند یا بنویسند .

همچنین در صدا و سیما باید دقت و تلاش بكنند كه در فیلم ها و برنامه های رادیویی و تلویزیونی رایحه قوم گرایی و ... به مشام نرسد و احترام تمام اقوام بخصوص وفادارترین آنها به ایران اسلامی  (آذری ها ) نگه داشته شود .در این زمینه شما و دیگر عزیزان آذری می توانید اعتراض خود را در نشریات مطرح كنید و یا كتبا و مستقیما به مسوولین صدا و سیما ارسال دارید كه آنها نیز در برنامه های خود تجدید نظر كرده و از پخش برنامه های اختلاف برانگیز و توهین كننده جلوگیری و پرهیز كنند .

در آخر ذكر این نكته خالی از لطف نیست كه دشمنان این مرز و بوم برای از بین بردن اقتدار و وحدت مردم و دولت دست به تفرقه افكنی و انواع توطیه ها زده اند كه از جمله آنها طرح مسایلی چون پان تركیسم، پان عربیسم، پان كردیسم و ... می باشد .البته با وجود افراد فرهیخته و آگاه در كل این سرزمین مقدس توطئه شوم این افراد نقش بر آب شده و ایرانیان همه با اتحاد و سربلندی به زندگی خود ادامه خواهند داد .

توضیحات: همانگونه كه در پاسخ آمده، در مقایسه با دوره رژیم نژادپرست پهلوی در مورد اعاده حقوق معوقه تركهای ایران و تغییر ذهنیتها، هم در سطح جامعه و هم در سطح حاكمیت، پیشرفتهایی حاصل شده است (انجام پرسش و پاسخ فعلی نیز نشانه ای ازین دگرگونی مثبت است). با اینهمه حضور تركهای ایران در عرصه های گوناگون حاكمیت، سیاست، فرهنگ، اقتصاد وغیره بخشی به این سبب است كه تركهای ایران از عناصر اصلی سازنده هویت، فرهنگ، تاریخ، قوام و ثبات ایران هستند و اكثریت نسبی جمعیت كشور را تشكیل میدهند. این حضور، واقعیت اجتماعی-جمعیتی كشور ایران است.

علاوه بر آن، حضور مادی-فیزیكی هرگز نشانه برابری حقوقی و معنوی تركهای ایران با فارسها نیست. زیرا كه مضمون و مصداق برابری، متساوی بودن در مقابل قانون، دولت و سیستم حقوقی، برخوردار شدن عملی از حقوق و امتیازات ویژه ای است كه ملت فارس در عرصه های آموزشی، قانونی، فرهنگی، سیاسی، اداری و اقتصادی از آن برخوردار میباشد و همچنین نبود تبعیضات در این عرصه ها است.

چاپ چند كتاب و جزوه به زبان تركی آن هم از سوی افراد علاقه مند و مراكز غیر دولتی، منحصر به شعر و ادبیات مذهبی و مصیبت نامه-در مقایسه با چاپ صدها هزار كتاب و نشریه و پخش برنامه های درون مرزی و برون مرزی رایدو تلویزیونی فارسی از سوی مراكز و نهادهای دولتی، آنهم در تمام زمینه های علمی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ادبی- دلیل برخورداری این زبان، فرهنگ و قوم از امكانات برابر با زبان فارسی و برخورد یكسان و بیطرفانه دولت به این دو قوم و زبان نمیباشد. همچنین حضور تركهای ایران در این عرصه ها به هیچ وجه مجوز ویا سبب محروم گردانیدن اكثریت مردم ایران از حقوق قومی و بشرییشان نیز نمی تواند باشد.

بارزترین نمونه نابرابری و تبعیض موجود در این عرصه، رسمی و دولتی شمرده شدن منحصر زبان فارسی، حمایت همه جانبه دولت از گسترش این زبان در داخل و خارج كشور، تاسیس فرهنگستان زبان فارسی و بنیادهای گسترش زبان فارسی (بدون تاسیس فرهنگستان زبان تركی و بنیادهای گسترش زبان تركی)، جایگزین كردن اجباری آن در داخل ایران، به راه انداختن برنامه های "پارسی را پاس بداریم" (در حالیكه از برنامه های "تركی را پاس بداریم" خبری نیست) و به موازات آن محرومیت تركهای ایران (مانند دیگر اقوام غیرفارس) از آموختن زبان، ادبیات، فرهنگ و تاریخ خویش و به جای آن وادار شدن نونهالان و كودكان و جوانان و بزرگسالان و زنان و عشایر ترك به آموختن زبان، فرهنگ، ادبیات و تاریخ عموما خیالی ملت فارس و آریانژاد محور، محرومیت از كاربرد زبان ملی-مادری خود در سیستم آموزشی، اداری، قانونگذاری و حقوقی، و در نهایت اعلام زبان خلق فارس به عنوان رمز هویت ملی ایرانیان و ایجاد تناظر بین فارس بودن و ایرانیت و حتی تشیع است. با این اقدامات و تدابیر، دولت ایران از یك دولت فراملی یعنی دولت تمام اقوام و ملل باشنده در ایران، خارج و تبدیل به دولت ملی قوم فارس شده است.

ادبیات تركی در این سرزمین به وضعیتی دچار شده كه امروز در زادگاه شاعرانی مانند ختایی و صائب بجز افراد انگشت شماری شاید كسانی یافت نشوند كه بتوانند توانایی روخوانی اشعار تركی آنها را داشته باشند. این در حالی است كه دولت ایران به جای نگرانی و اهتمام به امر تعلم و تعلم در زبانهای اقوام ایرانی به ایشان، سالانه دهها هزار جلد كتاب فارسی از بیت المال مردم چاپ و به كشورهای افغانستان و تاجیكستان ارسال میدارد. با منطق فوق لابد میبایست دولت و حكومت ایران امر آموزش و پرورش تركهای ایران را نیز به دولت آذربایجان و یا تركیه محول نماید.

خود زبان تركی نیز در نتیجه اقدامات و تعلل دولت و نگرش امنیتی به زبان و فرهنگ و حقوق بشری تركهای ایران، به سرعت در آستانه نابودی قرار گرفته است. امروزه تنها شمار نسل اول و دوم و سوم تركهای ایران كه قادر به تكلم به زبان تركی نیستند، از مرز 6-7 میلیون تن نیز گذشته است. تمام مشاهدات و گزارشات حاكی از به تحلیل رفتن سریع زبان و فرهنگ تركی در ایران است. این، یك ائتنوسید واقعی است كه در ایران جریان دارد و نتیجه مستقیم به حاشیه راندن و انكار زبان و فرهنگ تركی از طرفی و در معرض بمباران زبان و فرهنگ فارسی قراردادن مردم ایران از طرف دیگر و وضعیتی صد درصد تصنعی،غیر طبیعی، دولت ساخته و جبری است.

كار دولت در این رابطه بررسی وضعیت اسفناك موجود زبان و ادبیات گروههای غیرفارس كشور، آنچه كه عملا و به طور عینی و واقعی اتفاق میافتد، ترك سیاست زبانی رسمی فارس مركزی فعلی كه میراث دخالت بیگانه، عمال اجنبی و استعمار انگلیس در ایران است،اتخاذ موضع بیطرفانه در مقابل زبانهای رایج در ایران و اندیشیدن تدابیری عاجل (مانند تهیه كتب درسی و تربیت كادر آموزشی برای آغاز آموزش به زبان تركی، از مهد كودكها تا عالیترین سطوح دانشگاهی، ایجاد مراكز و فرهنگستانهای زبان، ادب، تاریخ و فرهنگ تركی، گشایش كانالهای رادیو تلویزیونی سراسری به زبان تركی آذری) است و نه اظهار نظرهای ذهنی و گفتارهای مجرد و وقت كشی در این مورد.

و در نهایت دولت جمهوری اسلامی می بایست صریحا اعلام نماید كه برای جلوگیری از فاجعه نابودی زبانها و گروههای قومی ایران و بویژه تركی، چه تدابیری اندیشیده است و برای اعطای حقوق برابر به زبان تركی و اجرای اصول اسلامی تساوی زبانها و اقوام مسلمان و پایان دادن به شعوبیت فارسی حاكم منتظر چه چیزی است.

جزئیات سؤال

سؤال دوم دانشجویان: چرا مردم به ترك زبان ها اهانت می كنند و موجب رنجش آنان می شوند؟

________________________________________

جواب نهاد نمایندگی: از این كه به خاطر عادات غلط در رفتار اجتماعی برخی مردم ناراحت شده اید متاثر شدیم . برادرعزیز! بدگویی های اقوام مختلف از یكدیگر علاوه بر آن كه كاری نامشروع و خلاف اخلاق است ، از نقشه های استعمارگران برای ایجاد اختلاف بین مردم است . امید است با روشنگری افرادی چون شما این عادات از بین مردم رخت بربندد .

شما نیز از این بابت چندان نگران نباشید، چرا كه ترك یا لر یا فارس هیچ تفاوتی با هم ندارد .همه بندگان خداوند در برابر اویكسانند .

امید است صدا و سیما و دیگر رسانه ها با اتخاذ شیوه های خردمندانه در رفع این عادات و رسوبات غلط رژیم ستم شاهی كوشا باشند. همه مردم بندگان خداوند هستند و به فرموده پیامبر اكرم ( ص ) همانند دانه های شانه با هم برابرند .علاوه بر آن كه بسیاری از مشاهیر و بزرگان علم و سیاست و ادب كه از افتخارات ایران و جهان هستند، ترك زبانند. رهبر انقلاب خود اصالتاً ترك زبانند. دانشمندانی بزرگ چون شهریار و علامه محمدتقی جعفری و صدها نمونه از این قبیل افتخاری برای همه ما و شما هستند .

بنابراین شما از ترك زبان بودن برخود ببالید وهرگز تحت تاثیر سخنان نسنجیده افراد بی فرهنگ قرار نگیرید.

توضیحات: هرچند رفتارها و سیاستهای مذموم فوق ریشه در تربیت اجتماعی دارد ولی در ایران هیچگاه بین اقوام و زبانها و فرهنگهایشان اصطكاك و تنشی و در نتیجه رنجشی كه باعث تجزیه قومی مردم كشور شود، وجود نداشته است. مطلب نه برابری ترك و فارس و لر در برابر خداوند، حتی نه مناسبات این گروهها با یكدیگر بلكه عدم برابری، تبعیض اعمال شونده مابین این گروهها و برتر شمردن زبان و فرهنگ یكی از اقوام ایرانی یعنی فارسها بر دیگران از سوی دولت است.

مشكل عمده و عاجل فعلی نقش دولت و حكومت ایران در پیدایش و آموزش این سیستم ایدئولوژیكی فارس مركز و آریا دوست، گسترش و آموزش این ضدارزشها و اجرای مصرانه این سیاستها توسط دستگاههای دولتی و در راس آن وزارت كشور، صدا و سیما و آموزش و پرورش است كه باعث ایجاد رنجش فراوان و كاشتن تخم تجزیه قومی مردمی كه هزارارن سال است با آرامش و دوستی به همزیستی مشغول بوده اند است.

به نظر نمیرسد كه كه دستگاهی مانند صدا و سیما با امید و پند و اندرز، اعتراضات كتبی ویا مستقیم شهروندان در رویه ناشایست، تفرقه انگیز و توهین كننده خویش تجدید نظر نماید. علاوه بر آن شهروندان ترك و نخبگانشان تاكنون و به كرات به تمام این روشها متوسل شده، اما كوچكترین نتیجه مثبتی حاصل نشده است. (هم چنانچه علیرغم اینگونه اقدامات مردم، دولت با تمام نهادهایش از صدر تا ذُیل در امر اجرای مواد معوقه قانون اساسی در باره آموزش زبانهای ملی نیز تاكنون هیچگونه اقدامی نكرده است).

بنابراین در این میان لزوم بازنگری و تصحیح سیاستهای كلان قومی دولت، و نیز قصور جدی دولت در اجرای وظایف خود در این رابطه مطرح است. از سیاستهای كلان قومی دولت كه محتاج به دگرگونی اساسی اند، نگریستن به مطالبه حقوق قومی و شهروندی و حقوق برابر با قوم فارس به شكل توطئه خارجی و یا تجزیه قومی و مسئله ای امنیتی است. نیز این نگرش كه ادامه حاكمیت انحصاری، قومیت گرایی فارسی و یكسان سازی اقوام ایرانی غیرفارس را مترادف با وحدت ملی و میهن دوستی و دولتمردی میشمارد میبایست از بنیان ترك و طرد شود.

وظیفه دولت بسنده كردن به پند و اندرز و امید، محول نمودن وظایف خویش به شهروندان، نظاره اعمال تبعیض بین گروههای قومی و نابودی زبانها و فرهنگهای رنگارنگ كشور، سكوت در مقابل پایمال شدن حقوق اقوام غیرفارس ایرانی ویا غرق شدن بیش از حد لزوم به تفكرات جناحی و حزبی نبوده، اقدام موثر در حفظ حقوق اقوام ایرانی غیر فارس، تدوین قوانین و مقررات صریح و جلوگیری كننده، ایجاد ضمانتهای اجرایی، تحقیق و تفحص و كنترل و حساب پرسی مداوم از نهادهای دولتی است كه آگاهانه ویا ناآگاهانه عامل اجرای اینگونه بیفرهنگیهای نسنجیده و نقشه های استعمارگران نباشند. به نظر نمیرسد كه دولت (هر آنگاه كه بخواهد) كوچكترین مشكلی در اعمال كنترل بر شهروندان و نهادهایی تماما تحت كنترل مانند صدا و سیما و وزارت آموزش و پرورش داشته باشد.

جزئیات سؤال

سؤال سوم دانشجویان: امامت فردی كه نسبت به زبان تركی بسیار متعصب است به نحوی كه منافی با اتحاد و وحدت است چگونه است ؟

________________________________________

جواب نهاد نمایندگی: تعصب همان گونه كه از اسم آن پیداست حمایت ناحق و بی جا از خود و یا متعلقین به خود می باشد ولی علاقه به فرهنگ و ملت و زبان خود در صورتی كه اصطكاكی با آرمان های دینی نداشته و یا موجب اختلاف و چند دستگی نشود بلا مانع است .

آنچه كه مذموم و ناپسند است احساس برتری كردن و یا نژاد پرستی و ملی گرایی است كه استعمار با هیاهوی پان تركیسم، پان ایرانیسم. پان عربیسم و ... در صدد تفرقه بین ملت اسلام است . بنابراین علاقه داشتن به زبان خاصی بدون قصد ایجاد تفرقه و فتنه مضر به عدالت شخصی نیست هر چند بهتر است از این گونه امور اجتناب شود .

توضیحات: آموزش اجباری زبان قوم فارس به تمام ایرانیان به قیمت محروم نمودن دیگر اقوام از تعلیم و تعلم به زبانهای ملی خویش و نابودی آنها، همچنین حمایت های همه جانبه دولت و حكومت ایران از گسترش و جایگزین ساختن زبان و فرهنگ فارسی در ایران و در خارج آنهم با ثروت ملتهای غیرفارس ایران مصداق بارز حمایت بیجا، برتر شمردن قوم فارس، ملیگرایی، تجزیه قومی و ایجاد چند دستگی در میان مردم ایران است. یعنی این احساسات برتری قومی و نژادی بیش از آنكه در سطح فردی و جامعه ویا توطئه دول خارجی حضور داشته و مجسم شده باشند در سیاستهای كلان خود دولت و حكومت ایران حضور دارند.

اگر میبایست كه از علاقه به زبان خاصی بویژه به شكل حمایت ناحق و بیجا واحساس برتری كردن و اختلاف انگیزانه اجتناب شود، در آن صورت مشكل اساسی نه حادثه ای انفرادی بلكه در تعصب، حمایت بیجا و اعطاء برتریت به زبان فارسیای خواهد بود كه از سوی دولت اعمال میشود. به نظر میرسد این سیاستها و اجرا آنها از سوی دولت منافی با اتحاد و وحدت و عدالت باشد.

افزون بر آن برتری خواهی قومی-ملی در میان ایرانیان غیرفارس پدیده ای مشاهده نشده است. فی المثل تركها با آنكه اكثریت نسبی جمعیت ایران را تشكیل میدهند، نه تنها فارسها را از آموزش زبان و ادبیات و فرهنگ فارسی محروم ننموده و زبان تركی را به عنوان رمز هویت ایرانی بودن عرضه نكرده اند، بلكه حتی خواستار آموزش اجباری زبان تركی به فارسها و دیگران نیز نشده اند. اعلام زبان فارسی به عنوان رمز هویت ملی تمام ایرانیان، آموزش اجباری آن به گروههای غیر فارس و علاوه بر آن محروم نمودن این گروهها از تحصیل و تعلم به زبانهای ملی خویش كه مصداق بارز برتری خواهی قومی اند البته كه از اقدامات تركهای ایران نیستند. مخاطب برتری طلبی قومی در ایران بیشك عنصر قومی حاكم میباید باشد.

البته هشیار بودن در مورد خطرات بالقوه و محتمل پان تركیسم، پان عربیسم و پان كردیسم لازم است اما مسئله اصلی، موجود و بالفعل ایران نه اینها بلكه پان ایرانیسم آغاز شده در زمان رژیم پهلوی (كه امروزه نیز باكمال تاسف در حال اجراست) و جریان نابودسازی زبان و فرهنگهای مردم غیرفارس ایران میباشد. علاوه بر آن در تاریخ ایران معاصر بسیار بیشتر و پیشتر از آنكه پان تركیسم و پان عربیسم و غیره ابزار توطئه ها و مقاصد استعمارگران باشد پان ایرانیسم و قومیت گرایی فارس این نقش را بازی نموده است. اساسا نمیبایست این واقعیت بسیار مهم تاریخی از یاد برود كه رژیم پهلوی و سیاست زبانی-قومی نژادپرستانه فعلی كه بازمانده آن است، خود زائیده استعمار و هیاهوی پان ایرانیسم است.

تعصب دولت ایران نسبت به زبان و قوم فارس، و ایجاد تناظر نادرست بین تشیع و قومیت گرایی فارسی، علاوه بر داخل كشور، در خارج و در مقیاس اسلامی نیز منافی وحدت و اتحاد است. جانبداری و یكی شدن روز افزون دولت اسلامیایران با قوم فارس و سیاست ترك ستیزانه آن آنچنان آشكار است كه امروزه نه تنها باعث دلسردی بسیاری از تركهای شیعه آذربایجان، عراق و تركیه از دولت ایران شده، بلكه سبب رویگردانی گروه گروه از آنها از مذهب شیعه نیز گردیده است. علاوه بر این، آنچه كه بر زبان و فرهنگ تركها در ایران میرود(كه عامل عمده گسترش تشیع و پیدایش قوم شیعه مذهب فعلی فارس نیز میباشند) و تصور وجود نیت و تلاشی برای یكسان نمودن مذهب تشیع و قومیت گرایی شعوبی فارسی را در تمام منطقه و ایران بوجود آورده است ، پوئنی بسیار منفی در كارنامه هر دولت شیعی شمرده خواهد شد.

جزئیات سؤال

سؤال چهارم دانشجویان: چه ارتباطی بین تورانی ها و ترك ها وجود دارد؟

________________________________________

جواب نهاد نمایندگی: توران كلیه مردم اورال آلتایی كه در آسیای مركزی و در شمال كشور ایران سكونت دارند . مجار و ترك از این قومند ( لغتنامه دهخدا ).

توضیحات: امروزه نه در تقسیم بندی زبانی-فرهنگی-دینی و نه تصنیف بافت تباری-نژادی-قومی انسانها گروه افسانه ای و به لحاظ علمی مبهم تورانی، نیز ایرانی جایی ندارد. بدون ورود بیشتر به مضمون جواب به ذكر این نكته اكتفا میشود كه متاسفانه با نبود مراكز تركی شناسی در ایران طبیعی است برای یافت پاسخ سوالاتی از این دست ناچارا به منابعی مانند لغتنامه شادروان دهخدا كه در مورد زبان و فرهنگ، تاریخ و موضوعات دیگر مربوط به تركها دارای كمبودهای اساسی و اشتباهات فاحش است رجوع شود.(علی رغم آنكه دهخدا خود اصلا از تركهای قزوین آذربایجان است) برای تدقیق علمی، همه جانبه و بیطرفانه مسائلی از قبیل آنچه در سوال فوق مطرح شده است، وجود مراكز آكادمیك و تخصصی زبان، ادبیات، تاریخ و فرهنگ تركی و تركی شناسی ضروری است.

در زیر من باب تقریب ذهن نموداری كه رابطه برخی از زبانهای اورال (شامل مجاری)-آلتایی(شامل تركی)-دراویدی (شامل براهویی) و غیره را نشان میدهد آورده شده است.

رابطه زبانهای اورال (مجاری و غیره) ، آلتای (تركی و غیره) ، كارتولی، دراویدی

و برخی زبانهای دیگر (باسك، سومری، ایلامی، كره ای، ژاپنی و چینی)

جزئیات سؤال

سؤال: آیا ازدواج با قومیت های دیگر در زندگی زناشویی مشكل ساز است ؟

________________________________________

جواب: همان طور كه شما به آن اشاره كردیده اید آداب ورسوم و تناسب و نزدیكی فرهنگی دو خانواده عروس و داماد به یكدیگرنقش مهمی در شكل گیری و استحكام خانواده دارد ولی این عامل تنها عامل موفقیت در امر ازدواج نمی باشد چه بسیارند افرادی كه از دو ملیت و دوكشور متفاوت اند و با یكدیگر ازدواج كرده و زندگی شاد و آرامی دارند وآنچه در انتخاب و گزینش اولیه برای ازدواج دختر و پسر مهم است مجموعه ای از تناسب هاست تناسب دو خانواده و عروس و داماد از نظراجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی ، مذهبی و میزان تقید به شرع و تناسب سنی وویژگیهای ظاهری است كه در آن صورت از تفاهم بیشتری برخوردار خواهندبود و در نتیجه آرامش بیشتری در چنین خانواده ای مشاهده خواهد شد و درصورت عدم وجود تناسب در بعضی از موارد فوق ممكن است بتوان بخاطروجود نقاط قوت دیگر، از آن چشم پوشی كرد و با گفت وگو كردن و تفاهم سلیقه ها را به یكدیگر نزدیك كرد و یا از بعضی انتظارات چشم پوشی كرد وقبل از ازدواج دختر و پسر از چنین اختلافات فرهنگی و اجتماعی و سلایق و علایق كه بین هر دو خانواده ای ممكن است یافت شود آگاهی یافته به افكار و آداب و رسوم یكدیگر احترام گذاشته و آنها را رعایت كنند بنابراین گفتگوهای قبل از ازدواج جهات آشنایی با ویژگیهای اخلاقی ، خانوادگی ،فرهنگی و ...یكدیگر نقش مهمی در ایجاد تفاهم و در نتیجه آرامش خانوادگی دارد و اگر از تناسب و نزدیكی بیشتری در زمینه های یاد شده برخوردار باشند در ثبات و استحكام و تفاهم بیشتری درطی زندگی مشترك بهره مند خواهند شد .اما پس از ازداج صرف چنین خصوصیاتی نباید باعث پاشیده شدن پیوند خانوادگی یك زوج شود زیرا می توان با گفت وگو و تفاهم پیدا كردن و احترام به نظرات و آداب و رسوم فرهنگی متقابل و كوتاه آمدن یك طرف پیوند ایجاد شده را تقویت كرد و از فروپاشی آن جلوگیری كرد.بنابراین با حفظ شیون دینی و ارزشهای اخلاقی و پای بندی به آنها درچگونگی روابط مرد و زن و نظایر آن كه گاهی مورد اختلاف دو قوم و ملیت می شود به راحتی از این گونه موارد گذر كرد و به تفاهم رسید و جلوی نقش مخرب آن را گرفت .

جزئیات سؤال

سؤال: از چه راهی می شود تعصبات قومی را از افراد خانواده ام بیرون كنم

________________________________________

جواب: این كار، تنها با روشنگری وتفهیم ارزش انسان و انسانیت میسر است . بهترین راه ، استفاده از آیات قرآن واحادیث و اشعار در این زمینه است.

جزئیات سؤال

سؤال: برای ازبین بردن اختلافات قومی و طایفه ای در بعضی از مناطق كه عواقب شومی درپی دارد چه راههایی را پیشنهاد می نمایید ؟

________________________________________

جواب: وجود تعصبات واختلافات ذكر شده در نامه جنابعالی علل و زمینه های متعدد فرهنگی تاریخی و ... داشته و در جامعه مورد نظر نهادینه شده و به صورت فرهنگ عام درآمده است طبیعی است مبارزه با چنین پدیده شومی تا حدودی دشوار و نیازمند زمانی طولانی و در عین حال بسیار ضروری و حیاتی است بهترین شیوه تغییر این كیفیت خط دهی از مجاری فرهنگی و نفوذ در عناصر فرهنگ پذیر است

به نظر می رسد توجه به اینكه جنابعالی در آینده به وظیفه مقدس دبیری اشتغال خواهید یافت باموقعیت بسیار ارزنده ای در جهت تصحیح و تنویر افكار نوجوانان آن خطه خواهید یافت و می توانید نقش موثری در دگرگون سازی تدریجی وضعیت فوق در نسل جوان داشته باشید همچنین مشاركت و همكاری در دیگر كانونهای فعالیت فرهنگی و دینی مانند مساجد و ... زمینه خوبی برای افكار صحیح اسلامی در این زمینه است .

جزئیات سؤال

سؤال: معیارهای نژادی ، زبانی و منطقه ای ، چه نقشی در ازدواج دارند؟

________________________________________

جواب: آنچه در انتخاب همسر از نظر دین مقدس اسلام بیشتر مورد توجه است ، مساله دین و اخلاق و اصالت خانوادگی است و زبان و نژاد نقش اساسی را ندارد .از این رو اگر زنی دارای دین ، ایمان ، اخلاق و اصالت خانوادگی بود - اما زبان او با زبان مرد تفاوت داشت و یا نژادش متفاوت بود - ازدواج با او اشكال ندارد .چنان كه در صدر اسلام «جویبر» - كه مردی سیاه چهره و از نژاد غیرعرب بود - چون از ایمان و اخلاق عالی اسلامی برخوردار بود، به دستور پیامبر اسلام با دلفا - كه دختری از نژاد عرب و از زیبایی فوق العاده ای برخوردار بود - ازدواج كرد .البته اگر هر فردی علاوه بر ویژگی های یاد شده سعی كند با هم زبان و هم وطن خود ازدواج كند .چه بسا از جهاتی مناسب تر باشد، زیرا تفاوت های نژادی و قومی با خود یكسری تفاوت های فرهنگی نیز به همراه دارد ولی در صورتی كه این تفاوت هاتحت الشعاع فرهنگ اصیل دینی باشد و زمینه تفاهم را از بین نبرد اشكالی درازدواج نیست . نكته دیگری كه در ازدواج با غیر هم نژاد وجود دارد، مسایل ژنتیكی و ساختارهای بیولوژیكی و زیستی افراد است كه در این باره نمی توان نظر كلی داد و به طور موردی باید با متخصصان مشورت كرد .

جزئیات سؤال

سؤال: دبیر دبیرستان یكی از شهرهای كردستان هستم ، بنده شیعه و فارسم و با آنهابرخورد خوبی دارم ولی آنها نه. ماندن در آن منطقه برایم مشكل است. چه كنم ؟

________________________________________

جواب: با استعانت از خداوند متعال باید در برخورد با خواهران و برادران آن مناطق كمال دقت و هوشیاری رابه خرج دهید .از هرگونه رفتار حساسیت برانگیز یا اموری كه موجب سو ظن به شما شود و یا احساس كنند قصد شیعه كردن آنها را دارید یا در پی تحمیل ارزش های مذهبی فردی هستید بپرهیزید .البته دفاع منطقی و استدلالی دربرابر شبهات كه احیانا توسط برخی مطرح می شود با شیوه های مسالمت آمیز مانعی ندارد.در صورتی كه توان ادامه فعالیت در آن منطقه را نداشتید در صورت امكان تقاضای انتقال نمایید .البته یادآور می شود كه این مساله در صورت نتوانستن تحمل مشكلات است وگرنه بهتر است به خدمات خود ادامه دهید .

جزئیات سؤال

سؤال: چرا عرب ها، خلیج فارس را متعلق به خود می دانند و آن را خلیج عربی می نامند آیا این موضوع صحت دارد؟

________________________________________

جواب: «خلیج فارس» طبق اسناد معتبر از آبراه های استراتژیك بین المللی است كه از قرن ها پیش چنین نامی داشته و هیچ گاه «خلیج» یا «خلیج عربی» نامیده نمی شده ولی ادعاهای برخی از كشورهای عربی كه با تحریكات آمریكا صورت می گیرد برای ایجاد تشنج در منطقه و مقابله با انقلاب ایران است .

جزئیات سؤال

سؤال پنجم دانشجویان: آیا منشا دین زرتشت آذربایجان بوده است ؟

________________________________________

جواب: برخی زردشت را از «آذربایجان» و برخی از«ری» و غالباً از شمال شرق ایران باستان می دانند. خلاصه در این زمینه نظر قطعی وجود ندارد .

برگرفته شده از سایت اینترنتی

http://www.nahad.net/Introduction/introd.HTM

Share/Save/Bookmark