چرا نوشته های عبدالله شهبازی از نظر تئوریک برای حرکت ملی آزربایجان جنوبی مهم هستند؟- اوجالان ساوالان

عبدالله شهبازی، نویسنده، مورخ و محقق که اصالتاً از طایفه کوهمرۀ سرخی است و ما زندگینامه و آثار این نویسندۀ محقق و تاریخ نویس را در ویکی پدیای فارسی داریم (هر چند ویکی پدیا با موضع منفی و در ضدیت با وی مطلب نوشته است اما نتوانسته است مقام علمی و تحقیقی او را زیر سؤال ببرد) اما سایت شخصی این محقق هم اکنون در اینترنت قابل دسترسی است:

http://www.shahbazi.org/index2.htm

عبدالله شهبازی از نویسندگانی است که به مانند  مرحوم ناصر پورپیرار در آثار خود حقیقت ماسونی بودن و از طرف استعمار انگلیس بودن حاکمیت فارس (چه پهلوی و چه جمهوری اسلامی ایران) را در نوشته های متعدد خود با ذکر دلیل و معتبرترین اسناد و شواهد متقن به اثبات رسانده است. در بررسی سیر تاریخی این برخورد انتقادی ارزشمند به مقوله گفتمان ایران پارس آریایی و ریشه های ماسونی- صلیبی نژادپرستانه ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان آن، ما با شخصیتهای بزرگ و گمنام نگه داشته شده ای چون حسین ملکی زنجانی (زاوش) رو به رو می شویم. که شرح حال مختصری از این بزرگمرد آزربایجانی را نیز در انتهای این مقاله می آروم. کار عبدلله شهبازی و ناصر پورپیرار در حقیقت ادامه کار مرحوم حسین ملکی زنجانی (زاوش)، محقق بزرگ آزربایجانی است که متأسفانه کتابهای متعدد زاوش اکنون نایاب است و متاسفانه نسخه پی دی اف آن آثار گرانبها نیز در دست نیست.

اهمیت نوشته های عبدالله شهبازی

نوشته های عبدالله شهبازی، همانند نوشته های حسین ملکی زنجانی و ناصر پورپیرار به دلایل مختلف برای ما فعالان حرکت ملی آزربایجان جنوبی چه تئوریسینها و استاتید و چه دانشجویان و محققان مهم و ارزشمند است.

عبدالله شهبازی تاریخ نویسی معاصر (دویست سال اخیر) ایران را به دقت و با ذکر اسناد و مدارک بررسی، تحلیل و نقد اساسی می کند و اهمیت نوشته های شهبازی در نظریه روش شناختی او به عنوان یک تاریخ نویس دانشمند و حقیقت پرست است. او در مصاحبۀ ارزشمند خودش تحت عنوان «تاريخ و تاريخنگاري جديد در ايران» و « ایران شناسی آریایی گرایی و تاریخنگاری»، معتقد است که تاریخ نویسی در ایران در دوران معاصر کلیشه ای و مبتنی بر تقلید و نقل (اخباریگری تاریخی!)، یعنی تقلید کورکورانه از تاریخ نویسان مغرض صلیبی و فراماسونر نژادپرست ضد تورک و ضد عرب، غرب مثل سر جان ملکم انگلیسی، استاد اعظم فراماسونر و مأمور کمپانی هند شرقی انگلستان و نویسنده کتاب «تاریخ ایران» در سال 1815 م. (200 سال پیش) است نه مبتنی بر شواهد تاریخی حقیقی، یافته های باستان شناسی و غیره. برای همین است که تاریخ نویسی مغرضانۀ پارس پرست و متوهم ایرانی از دیدن آثار تاریخی و مجسمه های عظیم و بهت آور 9000 سالۀ «شهر یئری» خیاو (مشکین) آزربایجان جنوبی کور است اما به بزرگ کردن بیهوده تمدن دروغین و کاملا جعلی هخامنشی و ساسانی در جنوب ایران همت گماشته و می گمارد.

اهمیت حیاتی دیگر شهبازی در تحقیقات دامنه دار و گسترده اش دربارۀ لژهای فراماسونری، نقش یهودیت و بهائیت (فراماسون) و جرثومه های نژادپرست خطرناکی چون محمدعلی فروغی و غیره و نیز نقش فرقه ماسونی- صلیبی ضد تورک و ضد عرب و ضد اسلام پارسیان هند (مانکجی، اردشیر ریپورتر و شاپور ریپورتر و غیره) در به قدرت رسیدن رضا پالانی نژادپرست ضد تورک و آغاز تورک ستیزی سیستماتیک دولتی و حاکمیتی در ایران است. هرچند شهبازی مانند پورپیرار از اول بنا را بر این نگذاشته که به نفع ملت تورک آزربایجان کتاب و مقاله بنویسد اما کتابها و مقالاتش به صورت غیرمستقیم ما را از حقایقی بسیار دربارۀ منشأ حاکمیت ضد تورک و نژادپرست پهلوی و جهموری اسلامی ایران آگاه می کند.

اهمیت دیگر کارهای شهبازی در ریشه یابی این امر مهم است که نمادهای فراماسونری و شیطان پرستی تا چه حدی در تاروپود و مغز استخوان رژیم جمهوری اسلامی (در اصل شیطانی) ایران نفوذ کرده است. از شخصیتهای مهم جمهوری شیطانی مثل حائری شیرازی و غیره تا نمادهای ساختمانهای دولتی مثل ساختمان مجلس (چه داخل مجلس به اصطلاح شورای اسلامی و چه خارج آن) و میادین مهم تهران و شهرهای دیگر و بانکهای جمهوری اسلامی ایران چون بانک قوامین نماد شیطان پرستی ابلیسک (آلت نرینه مورد عبادت شیطان پرستان ماسون) را در خود دارد. تحقیق ارزنده شهبازی درباره جعلی بودن سفرنامه ناصر خسرو خیلی جالب است چون ناصر خسرو از قضا شاعری به شدت شعوبی و ضد تورک است که استعمار انگلیس او را در بی بی سی فارسی تا حد تقدس بزرگ کرده است. برای مثال نگاهی کنید به این کار از بی بی سی شیطان فراماسونر(فارسی): «ناصر خسرو، سنت های مقدس در سرزمین مقدس»:

http://www.bbc.com/persian/arts/2012/07/120711_aparat_week_28.shtml

 برای ترک ستیزی ناصر خسرو کافی است لغت نامه علی اکبر دهخدا (مانقورت استاد اعظم مشهور قزوینی) و مدخل ترک را بخوانیم تا اشعار ضد تورک ناصر خسرو شعوبی رو بنمایانند. دیگر تحقیق شهبازی دربارۀ دماوند دماوند و فرقه‌های رازآمیز شیطان پرست، فراماسونری و نماد ابلیسک است و نشان می دهد که چگونه فراماسونهای شیطان پرست ضد تورک و ضد عرب،  طبق اباطیل شاهنامه فردوسی (افسانه ضحاک) آن جا را کوه مقدس خود کرده اند. و چگونه در کشور ایران که ادعای دین اسلام و مذهب شیعه اش گوش عالم و آدم را کر کرده است، شیطان پرستی تا عمق جان تمامی نخبگان حاکمیت جمهوری شیطانی ایران نفوذ و رسوخ کرده است. جالب این که می توان کوه دماوند را با ساوالان آزربایجان (کوه خدا و کوه مقدس پیامبران الهی و کوه پاک و طور سینای ملت تورک آزربایجان در دو سوی ارس) سنجید.

اهمیت تحقیقات شهبازی در افشای فراماسونها است. کاری که اسمائیل رائین نویسنده کتاب سه جلدی فراموشخانه و فراماسونری در ایران سالها پیش کرد و جان بر سر آن گذاشت، اما شهبازی این محقق ارزشمند کار رائین را بهتر ادامه داده است. از آن جا که ریشۀ ریشه و اصل اصل گفتمان ایران پارس آریایی و ایران پارس – شیعه (الگوی حاکمیتی پهلوی و جمهوری اسلامی ایران) که ماهیت اصلی آن ضدیت با ملتهای تورک و عرب و نژادپرستی ایرانی – فارسی فارس پرست و فارسی پرست است، همین فراماسونری شیطان پرست انگلستان (مخصوصا) و فراماسونری صلیبی غرب (روسیه، فرانسه، آلمان، هلند و غیره) علی العموم است، نوشته های عبدالله شهبازی برای ما تئوریسینهای حرکت ملی آزربایجان جنوبی اهمیت صد چندان پیدا می کند. این محقق خواسته یا ناخواسته کمک بزرگی به ما فعالان حرکت ملی در ریشه یابی دردهای استعمارشدن آزربایجان می کند و نوشته های ارزشمند این نویسنده مکمل آثار محققان ارزشمند حرکت ملی مثل رحیم جوادبیلی است. آثار رازشمندی که نشان می دهد چگونه ایران قرنها (از بیش از 9000 سال قبل) سرزمین تورکها بوده است و در سده اخیر با توطئه های به مراتب کثیف تر از ژنوساید یهودیان توسط هیتلر و نسل کشی انسانهای غیر روس توسط استالین ملعون به اشغال پانفارسها و پان ایرانیستهای ضد تورک و ضد عرب درآمده است:

http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=31286:1395-03-20-23-31-20&catid=2:10&Itemid=18

http://azoh.info/index.php?option=com_content&view=article&id=27618:1394-06-01-16-54-29&catid=2:10&Itemid=18

برای همین اهتمام مهمترین سایت حرکت ملی آزربایجان (سایت آذوح) به انتشار آثار ارزشمند امثال عبدالله شهبازی مثل این سه اثر:

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=104

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=106

http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=106

و آثار دیگری که از این پس منتشر خواهدکرد، پر بیراه نیست. خوشبختانه ما نویسندگان حرکت ملی با استفاده از این آثار می توانیم هم ماهیت دشمنان خونخوار ملت استعمار شده تورک آزربایجان را بهتر بنمایانیم و هم خط و خطوط تئوریک حرکت ملی و ماهیت انسان دوستانه و پلورال و لائیک وسکولار و به دور از دگم و نژادپرستی و برخوردار از حقوق بشر آن را به ملت خودمان، ملتهای دیگر ایران و تمامی ملتهای دنیا رسم کنیم.

معرفی اجمالی عبدالله شهبازی در ویکی پدیای نژادپرست فارس پرست و ضد تورک و ضد عرب پارسی:

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B4%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C

توضیح دربارۀ حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)

من در کتاب «ایران یا ارن» خودم، حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، این شخصیت بزرگ را چنین معرفی کرده ام:

حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، نویسندۀ آزربایجانی که سالها قبل از ناصر پورپیرار و عبدالله شهبازی به افشای ریشه¬های عمیق و گستردۀ فراماسونری، یهودی¬گری افراطی و صهیونیسم در تفکّر نژادپرستانۀ پان¬ایرانیسم و پان¬فارسیسم حاکم بر ایران در سدۀ اخیر و افشای دروغهای تاریخ ایران پرداخت. عمق دقّت و گستردگی معلومات این نویسندۀ آزربایجانی را دربارۀ افشای دروغ بودن و استعماری¬بودن اقدامات و نوشته¬های شرق¬شناسان فراماسونر اروپایی اعم از انگلیسی و غیرانگلیسی برای مشروعیّت بخشیدن به حاکمیّت نژادپرست و دیکتاتور پارس پهلوی و پروژۀ مخوف ملت¬سازی فارسی با روش «فارسیزه کردن اجباری کلّ ملّتهای غیر فارس ایران» با روی کار آوردن رضاخان و ایجاد سازمانهای به ظاهر فرهنگی- اجتماعی و در اصیل سیاسی- استعماری در ایجاد و تبلیغ سازمانهایی مثل «فرهنگستان ایران»، «کمیسیون معارف»، «کانون فرهنگی ایران جوان»، «کانون هدایت افکار» و غیره که حتّی نویسندگان غیر ماسونیک و مردم¬گرای غیر فارس نیز به دام تبلیغات آنها افتادند، می توان دید. این نویسندۀ آگاه پس از اسماعیل رائین تنها کسی در ایران بود که به طور جدّی و سیستماتیک در افشای کارگزاران  استعمار امثال سر گور اوزلی، سر ویلیام اوزلی (برادر سر گور، سفیر انگلستان در زمان فتحعلی¬شاه قاجار)، جمیز موریه انگلیسی، روبرت گوردون، کلنل دارسی، ماژور استون، دیولافوا، محمّدعلی فروغی فراماسونر یهودی بازیگر عصر رضاشاهی، علی اکبر دهخدا فراماسونر ضدّ تورک و دکتر ذبیح الله صفا نژادپرست ترین و متعصّب¬ترین فراماسونر در زمینۀ تورک¬ستیزی در ایران و مهره¬های حقیر دیگر مثل منوچهر هنرمند، احمد ایرانی، دکتر فروغ حکمت و دیگران در زمینۀ جعل تاریخ مثل تبلیغ «مقبرۀ جعلی کوروش» (پاسارگاد) که نام اصلی آن «قبر مادر سلیمان» و یک بنای یونانی بوده¬است، کوشید (برای نمونه ر. ک. نخستین کارگزاران استعمار، صص 432-453، فصل «ابداع منحنی تکامل دیالکتیکی از کوروش تا محمّدرضا پهلوی (در محور نظام شاهنشاهی)».

  حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، در سال 1301 هـ.ش. در زنجان چشم به جهان گشود. پس از پایان دورۀ دبیرستان به تهران رفت و به ادامۀ تحصیل پرداخت. از سال 1329 هـ.ش. در ادارۀ جنگلبانی وزارت کشاورزی به کار مشغول شد. در فروردین 1356 هـ.ش.  از کار دولتی کناره گرفت و از آن پس تمام وقت خود را به تحقیق و نگارش کتاب پرداخت. او آن¬چنان در این مهم پیش رفت که در آغاز دهۀ هفتاد هجری شمسی به ناراحتی چشم گرفتار شد و پیشروی این بیماری تا حدّی بود که نور چشمانش همچون رفیق نیمه¬راهی در نیمۀ پایانی راه نورانی¬اش تنهایش گذاشت و از خواندن و نگارش بازماند. استاد حسین ملکی زنجانی در 18 خرداد 1377 هـ.ش. در تهران چشم از جهان فروبست.

اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی:  حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، در خانوادۀ یک پیشه¬ور چشم به جهان گشود. پدرش زین¬ساز بود. در کودکی مادر را از دست داد و پدرش تا نوجوانی او زنده بود و با علاقۀ فراوان او را به تحصیل علم واداشت. دشواریهای زندگی را بدون پشتوانۀ خانوادگی از سر گذراند.

تحصیلات رسمی و حرفه¬ای: حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، پس از پایان دبیرستان در سال 1320 هـ.ش. به تهران رفت و به ادامۀ تحصیل پرداخت.

استادان و مربّیان: حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، آموخته¬های خود را در سایۀ تعلیمات علی کاظمینه زرّینه و پروفسور کامبوزیا به دست آورد.

وقایع میانسالی: حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، در آثار چاپ شده و چاپ نشدۀ خود به افشای حرکات و دسیسه¬های فراماسونرها و فراماسونها کارگزاران آنها برای استعمار ملّتهای ایران می¬پرادزد و بذر امید و استواری و پایداری برای بهبود زندگی بشر ایرانی می¬افشاند.

 مشاغل سمتهای مورد تصدّی: حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش)، از سال 1329 هـ.ش. در ادارۀ جنگلبانی وزارت کشاورزی به کار مشغول شد.

آثار ارزشمند، بیدارکننده و افشاگر حسین ملکی زنجانی (ح. م. زاوش):

           تهران در گذرگاه تاریخ، تهران: انتشارات اشاره، 1370

          دولتهای ایران در عصر مشروطیّت، تهران: انتشارات اشاره، 1370

          دولتمردان ایران و ساختار نهادها در عصر مشروطیّت، (جلد 2 از منبع قبلی)، تهران: انتشارات اشاره، 1370

          رابطۀ فراماسیونری با صهیونیسم و امپریالیسم و نخستین کارگزاران استعمار در ایران، تهران: انتشارت بهار، 1361

          نقش فراماسونها در تاریخ معاصر ایران، تهران: انتشارات آینده، 1361

          درباره این بزرگمرد آزربایجانی مطالب دیگری هم نوشته ام که علاقه مندان را به دانلود و جستجوی حسین ملکی زنجانی و خواندن مطالب دعوت می کنم:

          http://azoh.info/index.php?option=com_jdownloads&Itemid=27&view=viewdownload&catid=2&cid=697

         

 امید است که این حرکت ارزشمند سایت آذوح در انتشار آثار مهم و برگزیدۀ عبدالله شهبازی گامی هر چند کوچک در معرفی چهره و ماهیت و ریشه گفتمان نژادپرستانۀ فارس پرست ضد تورک و ضد عرب ایران در سدۀ اخیر باشد. در پایان باید خاطر نشان کنیم که عبدالله شهبازی نیز یک نویسنده است آن هم نویسنده مورد قبول حاکمیت جمهوری شیطانی و هرگز و هرگز مطلق نیست و ما باید مانند ناصر پورپیرار و دیگران با دقت تمام از نوشته ها و عقاید و افشاگریهای خوبش استفاده کنیم و بقیه را دور بیندازیم!

اوجالان ساوالان – یکشنبه 30/ 03/ 1395         19/06/2016

Share/Save/Bookmark