جایگاه مذهب تشیع و عزاداری حسینی در هویّت ترکان آذربایجان- دکتر اختیار بخشی

دکتر زبان ادبیات فارسی و مدرّسِ دانشگاه

هویّت دینی و مذهبی بخش مهمّی از هویّت ترکان آذربایجان را تشکیل می¬دهد. هویّت شیعی به نحو چشمگیری با هویّت زبانی، فرهنگی و اجتماعی آنان درآمیخته¬است.این مشخّصه¬ها و عناصر هویّتی به ¬صورت نظامی منسجم، به گونه¬ای با هم ارتباط متقابل و تنگاتنگ دارند که نمی¬توان عناصر هویّت مذهبی را از هویّت زبانی و فرهنگی ترکان آذربایجان جدا کرد.

در زمان حکومت رضا پالانی قلدرِ بی¬سوادِ نوکرِ بیگانه که عزاداری مذهبی به هر صورت در تمام شهرهای ایران، قدغن اعلام¬شده¬بود و مأموران دولتی رضا حتّی اجازه نمی¬دادند که پیرزنان و پیرمردان فرزندمرده و داغ¬دیده ترک آذربایجان که حتّی یک جمله فارسی بلد نبودند، در ذکر دردها و مصائب خود و در عزای عزیزانشان از زبان ترکی؛یعنی زبان مادری خودشان،  بهره¬گیرند ، ملّت ترک آذربایجان هویّت مذهبی خودرا در خفا به زببان ترکی و به نیکویی حفظ کردند و در زمان محمّدرضاشاه شووینیست ضد ترک هم که نوشتن هرگونه کتاب ادبی، علمی، آموزشی، تاریخی و فرهنگی به¬زبان ترکی¬آذربایجانی به¬شدّت ممنوع و از طرف ساواک سخت تحت پیگرد بود، ترکان آذربایجان به¬طرز  زیرکانه¬ای هویّت زبانی،ادبی و فرهنگی خودرا در قالبِ ژانر ادبیِ   نوحه¬سرایی و مرثیه¬هایِ شورانگیزِ مذهبی پاس داشتند.

کسانی¬که با هستی و هویّت ترکانِ  آذربایجان به نحو ناجوانمردانه و با ساختن و پراکندن جکهای و متلکهای خفّت¬بار مبارزه می¬کنند؛ یعنی فراماسونهای انگلیسی و نوکران شووینیست و پان¬فارسیست آنها، با ضربه زدن به هویّت زبانی و فرهنگی ترکان در اصل قصد مبارزه با هویّت دینی و مذهبی شیعی قدرتمند و استعمارستیز آنها را دارند. انگلیسیهای روباه¬صفت فراماسونر که از دورۀ قاجار تحت عنوان سیاسی«سفارت انگلیس»  برای خود لانۀ جاسوسی باز¬کرده¬بودند، با مطالعات عمیق و گستردۀ مردم¬شناختی، قوم¬شناختی،روان¬شناختی و جامعه¬شناختی بر روی اقوام و ملّتهای ایرانی از جمله ترکان آذربایجان به این نکته رسیده¬اند که برای مبارزه با «پتانسیل مذهب ضد استعماری تشیع» در بین بزرگترین ملّت ایران؛ یعنی ترکهای آذربایجان، باید با هویّت زبانی و فرهنگی آنها جنگید، بنابر این کسانی مثل کریستوفرلی استاد گراندلژ فراماسونری ایران که ششصد تن از رجال غیرترک زبانِ ایرانی خم شده و بوسه بر دست او می¬زدند  ،ونیز ادوارد براون (سفیر وقت انگلیس در زمان قاجاریّه و دورۀ مشروطه) به هویّت نژادی و زبانی و فرهنگی آذربایجانیها حمله¬های سخت و ناجوانمردانه می¬کنند و ترک ستیزی را در ایران باب می¬نهند و ادامۀ کار را به نوچه¬های پان¬فارسیست خود وامی¬گذارند و به دنبال آن سیّداحمد کسروی مأمور دیوانۀ خودشیفته استعمار انگلیس و روس، به تحریک افکار بیگانگان، هم به هویّت نژادی و زبانی و فرهنگی ترکان آذربایجان و هم به هویّت شیعی آنان حمله¬های سخت می¬کند و بعد از کسروی با کمال تعجّب می¬بینیم که در ایرانِ استعمار¬زده، هرکس کوچکترین ادّعای سواد و فرهنگ و فرهیختگی و روشنفکری می-کند، یکی از مهم¬ترین لازمه¬هایش که تبدیل به «یاوه¬های مدِ روز» هم شده¬است، این است که به هویّت نژادی و زبانی و فرهنگی ترکان آذربایجان حمله کند! تعداد این قبیل فرهیختگانِ(!) ترک¬ستیز و عرب¬ستیز(در اصل شیعه ستیز و اسلام ¬ستیز) در ایران آن¬قدر زیاد است که به¬استثنای زنده¬یاد جلال آل¬احمد،  ناصرپورپیرار، عبدالله شهبازی و تنی چند باید کفت:

گرحکم شود که مست گیرند   در شهر هرآن¬که هست گیرند!

 این رشته سر دراز دارد و مجال این نوشته تنگ است.

ارادت عمیق ترکان آذربایجان به قمربنی هاشم ابوالفضل العبّاس در ویژگیهای نژادی،ژنتیکی و ذاتی آنها ریشه دارد.ترکان آذربایجان «ذاتاً»مردمی نترس، ازجان گذشته، سلحشور، دلاور، غیور و جوانمرد هستند و این صفت عالی بر آنها «عارض» نشده¬است، برای همین نمی¬توان این صفت را از آنها گرفت.عشق به ابوالفضل درخون و گوشت و مغزاستخوان آنها رسوخ و نفوذ کرده¬است وبا ذات آنها درآمیخته است. جوانمردی و ایثار از ویژگیهای ذاتی آنها نیز هست، ازاین¬رو ابوالفضل اسوه والگوی آنها  شده¬است.بی¬اغراق می¬توان گفت که ملّتی که کشوری به اسم ایران را در طول تاریخ در مقابل هجوم بیگانگان حفظ کرده¬است، ملّت ترک است. جلال¬الدّین خوارزمشاه که مهدی حمیدی شیرازی شووینیست، شعر« در امواج سند» را در مدح او سروده ودر آن شعر که از سال 1376(سال روی کارآمدن محمد خاتمی)،در کتاب درسیِ«ادبیّات فارسی1» دبیرستان چاپ شده-است،  ملّت  ترک را با مغول یکی گرفته وبه جای مغول ،ترک آورده و ترک را غول و اهریمن دانسته و در مقابل تاجیک قرارداه(!) نیزجد اندر جد ترک است!  این ترکان شیعۀ قزلباش بودند که چهارصد سال پیش در مقابل توپهای پرتقالیها قطعه قطعه شدند و خلیج فارس و بندر عبّاس را برای ایران حفظ کردند؛ و این ترکان شیعۀ غیور آذربایجان بودند که دویست سال پیش در مقابل توپهای روسها تکه تکه شدند و از سرزمین مادری خودشان و ایران حراست کردند  و این فرزندان  و غیور و ابوالفضل صفتِ آذربایجان بودند که در لشکر 31عاشورا در مقابل هجوم ارتش بعثی عراق دلیرانه ایستادند و در عملیّاتهایی مانند والفجر8 وکربلای5 و...   با تقدیم هزاران شهید،حماسه¬های جاودان و باورنکردنی از غیرت و ایثار آفریدند. حماسه¬هایی که تاریخ را تا ابد سربلند خواهدکرد.

 ویژگی ارزشمند دیگر ترکان آذربایجان این است که آنان به شدّت احساسی و عاطفی هستند. شور و احساس و گریه¬ای که در مراسم عزاداری حسینی در شهرها و مخصوصاً روستاهای آذربایجان      دیده¬می¬شود، در هیچ جای ایران و حتّی جهان دیده نمی شود.همۀ مردم از بچّه¬های ده-ساله گرفته تا پیران هشتادساله کودک و نوجوان و زن و مرد و جوان و میان¬سال وکهن¬سال همه وهمه در سوگ مولایشان عاشقانه گریه می¬کنند.

احساسی و عاطفی بودن که موهبتی خدایی برای این ملّت است، با موهبت خدادادی بسیار ارزشمند دیگری تقویت شده¬است و آن« صدای قدرتمند، گرم، ملکوتی و شورانگیز» و «نفس سحّار»نوحه¬خوانان، قاریان قرآن و مؤذّنان ترک زبان آذربایجانی است.این موهبت الهی که همواره مایۀ رشکِ غیرترک¬زبانان است، در موسیقی و آواز آذربایجانی نیز دیده و شنیده می¬شود و موسیقی آذربایجانی را به ذروه و قلّۀ موسیقی جهان  رسانده¬است.برای نشان¬دادن غنا و عظمت موسیقی آذربایجان همین بس که از هفت اثر بزرگ موسیقی جهانی که توسّط سازمان فضایی ناسای آمریکا برای ارتباط با موجودات احتمالیِ زندۀ ذی¬شعور در کهکشانها به فضا ارسال شده است، در میان آثار باخ و بتهوون، یک اثر از آثارموسیقی موقامی (مقامی/ موغامات) ترکی آذربایجانی نیز دیده¬می-شود. .باید توجّه کرد که موسیقی آذربایجان از تعزیه و نوحه¬خوانی جدا نیست و نوحه¬خوانان خیلی از مرثیه¬های سوزناک خودرا از موسیقی آذربایجان الهام   می¬گیرند وکسانی که این موضوع را انکار می¬کنند از موسیقی آذربایجان و غنا و قدرت تأثیر آن هیچ نمی¬دانند. صدای گرم و شورانگیز استاد حاج¬سلیم مؤذّن¬زادۀ اردبیلی سالیان دراز است که بر محافل عزاداری حسینی در اردبیل و تهران وسایر نقاط ایران،شور و آتش می¬زند و صدای مرحوم حاج رحیم مؤذّن¬زادۀ اردبیلی که با دهان روزه و در غروب ماه مبارک رمضان ادا شده¬است،گوی سبقت را از تمام مؤذّنان جهان حتّی از عربها و مصریها ربوده¬است و صدای ملکوتی نوحه¬خوانان و قرآن¬خوانانِ استاد و قدرتمند ترک آذربایجان نیز که قرنهاست شور و غوغا در مجالس عزای حسینی می زنند، گواه بر این مدّعاست.

به جرأت می¬توان گفت که یکی از عواملی  که هویّت و هستی ترکان آذربایجان را در طول سالیان سیاه و خفقان پهلوی اوّل و دوّم به نیکویی حفظ کرده¬است،مراسم دهۀ محرّم و شب تاسوعا و روز عاشورا است و این ریشه در تاریخ پانصدساله دارد.می¬دانیم که بعداز اسلام به¬جز دوران حکومت شیعی آل بویه که بغداد را نیز فتح کردند(324هـ.ق.)و در دورۀ آنها تعزیه¬خوانی به صورت آیینی و رسمی همراه با تشریفات خاص درآمد،در ایران اثری از مراسم باشکوه عزاداری حسینی دیده¬نمی¬شود تا این¬که در دورۀصفویّه وبا ظهور و به قدرت رسیدن شاه اسماعیل صفوی(907هـ.ق.)در تبریز، مراسم عزاداری حسینی با شکوه و رونق بیشتر اجرا ¬شده¬است که تا کنون ادامه دارد. مذهب تشیّع در ایران بی شک مرهون ترکان آذربایجان و مجاهدتهای آنان در طول تاریخ است.

سخن آخر این¬که هویّت مذهبی ترکان آذربایجان در عرض هویّت زبانی ، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی ،قومی و ملّی آنها نیست بلکه در طول هویّت آنها و جزو هویّت آنهاست، ازاین¬رو کسانی که قصد برجسته¬کردن یکی از این عناصر هویّتی به منظورِ نادیده¬گرفتن دیگر عناصر  یا  مبارزه با هویّت مذهبی ترکان آذربایجان به بهانۀ روشنفکر بودن، امروزی بودن، و دگراندیش بودن را دارند، اشتباه بزرگی مرتکب  می¬شوند. این امر بی شک سبب دوری جدایی روشنفکران و روشنگران  ترک آذربایجان از تودۀ مردم ولایه¬های پایین و اصیل اجتماع وانزوای کامل آنها خواهدشد. نگاهی به وضعیّت و جایگاه روشنفکران ضدّدین فارس در ایران در میان تودۀ مردم این موضوع را به روشنی نشان می¬دهد و ما نباید اشتباه کودکانه و فاحش روشنفکران پانفارس را مرتکب شویم، بلکه باید با درک ارزشهای پتانسیل مذهبی مردم آذربایجان، ضمن خرافات¬زدایی و روشنگری، با هدایت مردم به بازگشتن به هویّت زبانی و فرهنگی و اجتماعی اصیل خودشان، به شکوفایی ملّت ترک خودمان کمک کنیم . عناصر و شاخصه¬های هویّتی به صورت یکپارچه و کلّی  (Holistic)هستند و نباید آنها را از هم تفکیک کرد و یکی را به نفع دیگری حذف کرد.

نکتۀ قابل ذکر دیگر مزیّت اخلاقی ارزشمند عزاداری دهۀمحرّم است که در این ده روز، ترکان آذربایجان به حرمت سیّدالشّهدا، می¬کوشند که از انجام هرگونه محرّمات و کارهای غیراخلاقی پرهیز کنند وبا نیّتی پاک رو به درگاه خدا آورند.تمام ویژگیهای درخشانی که در این مقاله برشمردیم کافی است که فرزندان ترک آذربایجان هرجای ایران و جهان که هستند، به ترک بودن و آذربایجانی بودن خود بارها وبارها ببالند و خاک بر چشم و صورت و دهان هر نژادپرست شووینیست ترک ستیز و باستان¬پرست پان¬فارسیست بپاشند.

Share/Save/Bookmark