تلاش برای انکار متون نظم و نثر زبان و ادبیات تورکی آذری- مجتبی نجفی
: در ۲۴ مردادماه سال جاری در شماره ۶۲۸۵ روزنامه ایران حجتالاسلام علی یونسی، دستیار رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی، رسماً خبر تدریس زبان تورکی آذری در دانشگاه تبریز را اعلام کردند. ایشان ضمن توضیحاتی درباره تأثیرات مثبت این امر در پیوستگی هرچه بیشتر اقوام ایرانی، تأخیر در اجرای اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی را مطلوب ندانسته و ابراز کردند که هنوز جزئیات و سرفصلهای این رشته منتشرنشده است.
مجتبی نجفی- عضو هئیت تحریریه یولپرس
مجتبی نجفی- عضو هئیت تحریریه یولپرس
پیش و پس از اعلام رسمی این خبر، ابراز نظرهای بسیاری از سوی افراد با دیدگاههای متفاوت در رسانههای مختلف منتشرشده است. افراد بسیاری از این امر استقبال کردند و عدهای ابراز نگرانی و ناخشنودی. در شماره ۲۶۶۴ روزنامه شرق به تاریخ سوم شهریورماه یادداشتی تأملبرانگیز با تیتر «سیاست هویت و کمپین انتخاباتی» به قلم آقای سالار سیفالدینی بهعنوان کارشناس مسائل قومی در پنج بند با اهداف جداگانه تنظیم و به چاپ رسیده است که عصبیت، غرضورزی و بیمنطقی در آن موج میزند.
اینکه از روزنامه شرق بعید باشد یا قریب، انتظار چاپ چنین مطالبی را داشته باشیم یا نه به کنار، بههرحال سابقه فعالیت رسانهای این روزنامه و جهتگیریهای آن پیش چشم و در دسترس همگان میباشد. مسلماً چاپ و نشر چنین مطالب سخیف و مغرضی تأثیر سوء خود را در ذهنیت خوانندگان آن خواهد گذاشت. در این نوشته سعی بر این است که با رعایت اختصار، تکتک بندهای آن را واکاوی کرده و نیت سوء پشت آن فاش گردد.
دربند اول با این عنوان که همه جوانب سیاسی در نظر گرفته نشده است، یک اجماع کشوری در این زمینه وجود ندارد و روحانی به دنبال بهرهبرداری انتخاباتی میباشد، سعی شده است اساساً تدریس زبان تورکی در دانشگاه زیر سؤال برود. ایشان خودشان را به فراموشی زدهاند که تدریس زبان تورکی آذری متکی بر چند اصل قانون اساسی میباشد و رئیسجمهور که با همین تبلیغات و وعده توانسته رأی استانهای تورک نشین را کسب نماید، مسئول اجرای قانون اساسی میباشد. لازم به ذکر است که کارشناسان واقعی چندین سال است که در این زمینه گمانهزنی و نظرسنجی انجام دادهاند و امروزه همه دلسوزان و وطن دوستان به این نتیجه رسیدهاند که تدریس زبان مادری را باید پیشازاینها شروع میکردند.
دربند دوم نوشته تلاش بر این است که تدریس زبان مادری تورکان آذری اصولاً مطالبهای غیر مردمی و خواستهای تنها در بین نخبگان معرفی گردد. ایشان برای سوءاستفاده از وضعیت معیشتی و اقتصاد عقبمانده مردمان مناطق تورک نشین (لازم به ذکر است که وی آذربایجان و استانهای تورک نشین را تنها تبریز و اردبیل میدانند) سیاست فریب افکار عمومی را به کار میگیرند بهاینترتیب که در یکطرف مطالبه هیجانانگیز «سیاست هویت» در حوزه نخبگی و در طرف دیگر «سیاست رفاه و تأمین اجتماعی» را ذکر و رودرروی هم قرارداده و در ادامه بودجه استانی را مطرح ساختهاند. این امر بهخوبی نشان میدهد که دست این کارشناس محترم از تمام استدلالهای منطقی کوتاه است. چراکه هزینه تحصیل ۴۰ نفر دانشجوی کارشناسی در رشته ادبیات تورکی آذری آنهم در دانشکدهای که رشتههای زبان و ادبیات عربی، فارسی و انگلیسی تا مقاطع دکتری تدریس میشود هیچ دردی از معیشت مردم تورک دوا نمیکند همچنین بودجه این رشته تحصیلی از ردیف بودجه استانی نبوده و از طرف وزارت علوم باید تأمین گردد. از طرفی هم چنانچه منطق کارشناسی ایشان را بپذیریم آنوقت دولت باید بهعنوانمثال هزینههایی را که صرف آموزش زبان و ادبیات فارسی در کشورهای خارج میکند قطع کرده و به رفاه و معیشت مردم ایران بپردازد.
دربند سوم کارشناس مسائل قومی سرفصلهای رشته زبان و ادبیات تورکی را موردبررسی قرار دادهاند که بایستی از ایشان سؤال کرد آیا صلاحیت علمی این کار رادارند؟ آیا سرفصلهای یکرشته در سطح کارشناسی را هرکسی میتواند موردنقد و بررسی قرار دهد؟ بههرحال در این بند بهصورت ناشیانهای فرار به جلو صورت گرفته بهنحویکه چشم بر تمام اصول و استانداردهای علمی و تاریخی بستهشده است. باوجوداینکه آقای یونسی اعلام کردهاند که سرفصلهای زبان و ادبیات تورکی آذری فعلاً منتشرنشده است، کارشناس محترم با رجوع به اطلاعات من عندی به تاریخ ۱۳۸۲ شروع به معرفی و انحراف بیشینه و مبدأ سرفصلهای خود نوشته کرده است. این بند ضمن اینکه طولانیترین بند نوشته میباشد عصبیت کارشناس محترم را بهوضوح نشان میدهد. بررسی سرفصلهای زبان و ادبیات تورکی آذری آنقدر غیرعلمی، سخیف و مغرضانه میباشد که تنها میتوان به نویسنده توصیه کردن سرفصلهای زبان و ادبیات سایر رشتهها را مطالعه نمایند تا قدری دیدگاهشان به مرزهای فرهنگی ادبیات فراختر گردد. البته پرواضح است که قصد ایشان تنویر افکار نیست و چهبسا خودشان اطلاع کامل دارند و از روی سوءنیت چنین نوشتهاند. خلاصه مطلب ایشان در این بند این است که هیچ کتابی خارج از مرز کشورمان نباید در این سرفصلها قرار گیرد و از نویسندگان داخلی نیز تنها آنهایی که عقاید سیاسی مطلوب نظر داشتهاند بایستی تدریس گردد!! کارشناس مسائل قومی در این بند بهعنوانمثال عمادالدین نسیمی را سوری معرفی کرده و ایراد گرفته است که چرا باید دیوان این شاعر را دانشجویان زبان تورکی آذری در دانشگاه بخوانند! اینجاست که شعر آقای هوشنگ جعفری شاعر معاصر آذربایجانی اهل زنجان در ذهن خودنمایی میکند؛
او کی بیلمیر نبی کیمدیر، قویون آذر ائلینی مسخره سانین
بیر عومور دور کی “فضولی ” نی “نسیمی ” نی دانیب ایندی ده دانسین
او کی تورکون دیلین اسکیلتمگه تصویره سالیبدیر…
او تفاله بیلیرم فیکرینی طاغوتدان آلیبدیر
او رژیمدن دی قالیبدی!
چنانچه با استدلال ایشان نگاهی به زبان و ادبیات فارسی بی اندازیم (این زبان به علت آشنایی خوانندگان با آن مثال زده میشود) بایستی بهعنوانمثال کتاب کلیلهودمنه، کشفالمحجوب، اشعار اقبال لاهوتی، رودکی، مسعود سعد سلمان، نظامی گنجهای و… به دلیل قرار نگرفتن در داخل مرز سیاسی کنونی کشور ایران از سرفصلها حذف گردد همچنین آثار نویسندگانی چون محمدعلی فروغی، علامه دهخدا، صادق هدایت به دلیل عقاید سیاسی یا عقیدتی خاص خود از بین سرفصلها حذف گردد.
نکته جالبتوجه توصل کارشناس محترم به مذهب تشیع و ساحت روحانیت میباشد. دراینباره ما شاهد هستیم که حضرت امام (ره) خودشان از منتقدان روحانیون درباری بودند و آنها را تقبیح میکردند. اینکه نویسندهای در برههای از زمانبر برخی از روحانیون خرده گرفته باشد دلیلی نمیشود تمام آثار وی را ممنوع التدریس نماییم.
در اینجا لازم میدانم توضیح مختصری ارائه دهم، کارشناس ذکرشده و همفکران ایشان که بعضاً صاحب قدرت سیاسی، رسانهای و منصبی هستند توان و قابلیت پذیرش غیر را نداشته و در گردآب مطالب تجویزی و تزریقی پان ایرانیست ها مستغرق هستند. در اولین بندی که این کارشناس نوشته است ترکیب اسمیای قرار دارد با عنوان «زبانهای محلی ایران». با این مختصات اگر به زبان تورکی آذری نگاه شود که امید است از سر جهل باشد نه غرض، آقای سیفالدینی نخواهد توانست نسیمی، ده ده قورقود، دیوان اللغات الترک، کتیبههای اورخون و …را بپذیرد. باید به امثال ایشان گفت زبان تورکی آذری یکزبان محلی نبوده و علاوه بر کشور ایران در کشورهای دیگر بهعنوان زباناصلی مردم میباشد. از طرفی هم ویژگی التصاقی زبان تورکی باعث شده است تمام زیرشاخهها و به عبارتی لهجههای مختلف زبان تورکی تفاوت چندانی با یکدیگر خصوصاً در حوزه نوشتههای ادبی نداشته باشند. وقتیکه نوشتههای کتیبههای اورخورن (اورخون یازیلاری) بهرسم الخط امروزی نوشته شود بهرغم اینکه مربوط به صدها سال پیش میباشد تفاوت فاحشی با تورکی امروزی آذری نخواهد داشت.
امروز بهجای آنکه کتاب واکاوی کتیبههای اورخون، تصحیح دیوان اللغات تورک، شرح ده ده قورقود و… به قلم و چاپ متخصص آکادمیک جمهوری اسلامی ایران در دانشگاههای مطرح جهان تدریس گردد تازه در دانشگاه تبریز رشته زبان و ادبیات تورکی آذری بنیانگذاری میشود. این ضعف مدیران و تنگنظری پان ایرانیست ها را نشان میدهد.
دربندهای پایانی نویسنده بهقصد بعید دانستن این اقدامات از سوی حجتالاسلام یونسی شروع به تعریف و تمجید از ایشان کرده است وی با افزودن چاشنیهای عقیدتی مسئولین را از عاقبت این کارها برحذر کرده و در کمال بیادبی از اکنون فارغالتحصیلان زبان و ادبیات تورکی آذری را اژدها نامیده است!
دربند پنجم پیشنهاد خلق زبانی تازه به نام «زبان آذربایجانی» را ارائه کرده است همچنین از دولت خواسته است به افراد کارشناسی همچون خودشان اعتماد نماید تا تمام متون و سرفصلهای این زبان مندرآوردی را از داخل مرزهای سیاسی خود آذربایجان ایران و مردم تورک که ۱۰۰ سال است (از ابتدای شروع به کار مدارس مدرن) زبان و ادبیات خودشان را نخواندهاند انتخاب نمایند!
منطق نوشته و استدلالهای آن، ارتباط دادن مسائل غیر مرتبط به همدیگر، چشمپوشی بر مسائل علمی و تاریخی، توهین و همه و همه نشان از عصبیت این قبیل افراد از تدریس زبان تورکی آذری در دانشگاه تبریز را دارد. بر تمام دلسوزان و ترقی خواهان واجب است در برابر این قبیل توهینها و عوامفریبیها ایستادگی نمایند و با قلم خود آنها را رسوا سازند تا بهزودی علاوه بر دانشگاه در مدارس نیز زبان تورکی تدریس گردد. به امید روزی که افراد توانایی کنار آمدن با حقیقت را داشته باشند.
اختصاصی یولپرس – بازنشر با ذکر منبع بلامانع است.