جکسازی به قصد تمسخر، توهین و تحقیر استراتژی پایۀ پان ایرانیسم برای آسیمیلاسیون ملت تورک آزربایجان- اوجالان ساوالان

برنامۀ فیتیله، یکی از هزاران پروژۀ شیطانی نژادپرستانه در جهت محو ملت تورک آزربایجان

در روزهای اخیر شاهد اقدام نژاپرستانۀ موهن و ضد بشری و ضد حقوق بشری نهاد رسمی و دولتی حاکمیت ضد تورک ایران، یعنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در توهین به ساحت انسانی کل تورکان آزربایجان، ایران و جهان بودیم:

https://www.youtube.com/watch?v=EFj-3SzUSVU&feature=youtu.be

این اقدام از آن جهت اهمیت دارد که مخاطبان آن، یعنی گروه هدف و قربانیان آن کودکان معصوم و از همه جا بی خبر ما تورکان آزربایجان و کلیّه تورکان ایران بودند. برنامۀ ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای حاکمیت نژادپرست ضد تورک جمهوری اسلامی این است که این کودکان باید و باید جلوی جعبۀ جادوی حاکمیت، رفته رفته آسیمیله شده و تبدیل به موجودی متناقض و مهیب و خطرناک به نام مانقورت (تورک ضد تورک!)  شوند. مراحل اجرای این گونه سناریوهای شیطانی بدین صورت است که ابتدا دلقکهایی از خود تورکان آزربایجان را انتخاب می کنند و آنها را با تبلیغات بزرگ می کنند و به اسم "عمو" از آنها یک "دلقک- قهرمان- الگو" یعنی شخصیّت دوست داشتنی برای اطفال می سازند و بعد از کسب محبوبیت، که با انجام سفرهای زیاد به شهرها و تبلیغات فراوان همراه است این دلقک- قهرمان- الگوهای آسیملیه شدۀ مانقورت با اجرای سناریوهای دقیق که در اتاقهای فکر ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای حاکمیت نوشته و آماده شده، شروع به توهین به تورکان آزربایجان، تمسخر زبان، لهجه، تکیه کلامهای عامیانه، آداب و رسوم و فرهنگ ملت قربانی تورک آزربایجان می کنند تا هدف که همانا آسیمیله کردن و مانقورت کردن میلیونها کودک معصوم تورک آزربایجانی است، محقق شود.

کودکان معصوم تورک، هدف حملات نژادپرستانۀ حاکمیت ضد تورک جمهوری اسلامی ایران

سالها قبل در مقاله ای با عنوان " نوک تیز حملات نژادپرستان پارس به سوی کودکان معصوم تورک" به موضوع توهین هدفمند، عمدی، برنامه ریزی شده  "دلقک- قهرمان-الگو" دیگر همین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران یعنی "عمو پورنگ" (داریوش فرضیانی) به تورکان آزربایجان برای مغزشویی کورکان معصوم تورک آزربایجان و اجرای پروسۀ منحوس ضد بشری و ضد تورک نژادپرستانۀ مغزشویی کودکان معصوم ملت تورک آزربایجان و "مانقورتسازی"  در کل ایران، به ویژه در کلانشهر تهران (توران) هشدار داه شده بود  که در آن روزگاران بسیار مورد استقبال و توجه قرار گرفت: این مقاله در لینکهای زیر می توانید بخوانید:

http://www.gunaz.tv/?id=4&vmode=1&sID=396&lang=2

http://araznews.blogspot.com/2009_05_01_archive.html

پیداست که در این گونه "عمو پروری" (قهرمان پروری و الگوسازی و الگوپروری) برای کودکان معصوم و مظلوم ملت تورک آزربایجان و کودکان ملت حاکم فارس و ملتهای دیگر ایران، قربانیان اصلی پروسۀ مخوف ضد انسانی و ضد بشری "دستگاه مانقورتساز و مانقورت پرور" حاکمیت ضد تورک پهلوی و جمهوری اسلامی آن هم در رسانۀ رسمی حاکمیت توتالیتریانیست و تمامیت خواه جمهوری اسلامی ایران هستند. این برنامه دقیقاً مصداق و معادل همان "پوست شتر" یوان یوانها در کهن الگو و اسطورۀ درخشان و ابدی "مانقورت" هستند که در این روزها بر آنم که تحلیلی روان شناختی و جامعه شناختی با مبنا قرار دادن وضعیت و موقعیت حاد و اسف باور ملت تورک آزربایجان در ایران و بر پایه حرکت مقدس ملی آزربایجان از آن اسطورۀ سرمدی و بی نظیر ارائه دهم که خوشبختانه شاهد از غیب رسید! و گندکاری عمدی، برنامه ریزی شده، سناریونویسی شده و ایدئولوژیک و رسوای نژادپرستانۀ ضد تورک علنی سه عموی به ظاهر خوشمزه و دوست داشتنی حاکمیت ساخته، یعنی مانقورتهای احقر و بی همه چیز بدبخت: حمید گلی و محمد مسلمی  و یک لر آسیمله شده و ضد تورک شده به اسم علی فروتن از بروجرد بودیم که در اصل نوکران خبیث و خطرناک و زهردار و وقیح نژادپرست ضد تورک حاکمیت نژادپرست جمهوری اسلامی ایران هستند که در وظیفۀ خطیر "مانقورتسازی" حاکمیت نقش فعال دارند، کار را بر من در ارائۀ مثالی زنده بسی آسان تر کرد! این سرمایه گذاری رژیم روی آسمیلاسیون کودکان تورک نشانۀ آن است که قدرتهای برتر صلیبی ضد تورک جهان: آمریکا، انگلیس، روسیه، فرانسه، آلمان و چین تمایل ندارند که این حاکمیت به این زودیها برانداخته شود برای همین رژیم نژادپرست برای فردای خود مانقورت ضد تورک آذری فاذری ایرانی تربیت می کند. از دویست سال پیش تمامی مساعی امپرتوری استعمارگر انگلستان با بازکردن مخفیانۀ دهها و صدها لژ فراماسونری این بود که عنصر ملا-سید فراماسون ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان خود را بر سر حاکمیت بیاورد و حال که با توجه به پتانسیل نحس شیعه- فارس به انجام این کار موفق شده است هرگز راضی نمی شود که این مهره های ارزشمند استعمارگر را از دست بدهد. پس بر این اساس ملت آزربایجان برای آزادی بهای سنگینی خواهدپرداخت که به آن بها می ارزد. چاره اش این است که از شبکه های تورکی ماهواره ای برای کودکانمان استفاده کنیم و آنتهای تلویزیون نژادپرست خطرناک ضد تورک و ضد انسان جمهوی اسلامی را از پشت بامها به یکباره جمع کنیم.

نمونۀ دیگر از صدها نمونه نژادپرستی ضد تورک پان ایرانیسم مذهبی حاکم بر ایران

باید خاطر نشان کنم که مقاله ای دیگر در سالهای پیش به نام "نگاهی به دوبلۀ فارسی شگفت انگیزان (پرفروشترین کارتون جهان) در ایران" به موضوع مهم دوبلۀ شخصیتهای منفی، نفرت انگیز و خطرناک کارتونهای پربیننده و جذّاب جهان توسط نژادپرستان فارس ضد تورک با لهجۀ تورکی پرداخته شده بود. متن مقاله را می توانید در لینک زیر مطالعه فرمایید:

http://www.gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=26847&lang=2

در این کارتون جذاب و در آخرین سکانس، یک "موش صحرایی" که لباس نظامی و کلاه جنگی پوشیده است و آمادۀ جنگ و تخریب کل جهان است، با دستگاه مهیبی شبیه یک متۀ چرخان عظیم، زمین را شکافته و چرخ زنان از زیر زمین بیرون می آید و آشکارا با لهجۀ تورکی غلیظ به فارسی حرف می زند و دنیا را تهدید می کند و می گوید: " متوجه موش "بمب زمینی" باشید! من همیشه زیر زمین در کمینم. این یک اعلام جنگ علیه صلح و خوشی است! به زودی همه تان از اسم من وحشت انگیز(؟) خواهید شد!!!" می بینید که کارتونهای جذاب بی گناه برای بچه های معصوم و بی گناه، چه مجال و میدانی برای عقده گشایی نژادپرستان ضد تورک پانفارس داخل و خارج ایران برای متنفر کردن کودکان معصوم تورک و غیرتورک از تورکان آزربایجان و ایران و جهان شده است که به طور سیستماتیک با استفاده از حربۀ هنر و جذابیت هنر کارتون و نمایش چگونه به پاشیدن بذر کینه و تنفر از تورک در بین تمام بچه های تمام ملل ایران می پردازند؟ این پروژه ها در ایران اهرمنی ضد تورک با حدّت و شدّت فراوان آشکار و پنهان در حال اجراست.

کودکان معصوم غیر تورک، هدف حملات نژادپرستانۀ حاکمیت ضد تورک جمهوری اسلامی ایران

گروههای هدف دیگر این پروژۀ شیطانی کودکان ملت غیر تورک از جمله ملت فارس و ملل دیگر ایران هستند. وقتی که یک تورک را در برنامه های تلویزیونی چنین بی ادب، بی تمییز، کثیف، وقیح، نفهم و به طور کلی "بد" نشان می دهند و از سوی دیگر فارسها را تمیز، مودّب آداب دان، آرام، فهمیده نشان می دهند در اصل کودکان فارس را ترغیب می کنند تا نژادپرست ضد تورک و پانفارس (پارس پرست) باشند و هرگونه توهین و تحقیر نژادپرستانۀ کودکان تورک همکلاسیهای خودشان در تهران، کرج، قزوین، اراک، ساوه، قم، رشت، انزلی و دیگر شهرهای دو اتنیکی یا چند اتنیکی را به صورت مستقیم و با روشهای خشونت آمیز، یا به طور نرم و با بهانۀ "تفریح و جک گویی" "حق مسلم" خود بدانند و خود به عاملی فعال برای آسیمیلاسیون کودکان ملت تحت ستم تورک آزربایجان و به "چرخ دنده ای هرچند کوچک اما مؤثر" در "دستگاه مانقورتساز" پان ایرانسیم ضد تورک و ضد انسان حاکم بر ایران درآیند. می بینیم که ابعاد این پروژه های نژادپرستانۀ شیطانی چنان مطالعه شده ماهرانه، حرفه ای، وسیع، عمیق و حیرت آور و حساب شده است که امکان این که پشت آنها "مغزهای کثیف" باریک اندیش و متخصص ضد تورک صلیبی آنگلوساکسون، که مقرّ اصلی آن در لندن و لژهای سیاه فراماسونری گراند لژ لندن است، نباشد، خیلی کم است. شما چه طور؟ این طور فکر نمی کنید؟  دامنه چنین تبلیغات نژادپرستانۀ ضد تورک آن چنان شدید است که در هنگام خدمت سربازی ام در سربازخانه، یک سرباز بی سواد کورد که خود با بی مبالاتی اش مورد تمسخر فارسها بود، به لهجۀ من که در آن زمان "انسان و سمبولهایش" کارل گوستاو یونگ را می خواندم و درمی یافتم، هر هر خندید و گفت به شما "ترک خر" می گویند! که سبب عکس العمل من شد و ... . 

توهین و تمسخر و تحقیرعمدی و برنامه ریزی شده و هدفدار علیه تورکان آزربایجان

 ما به طور دقیق می دانیم که هیچ برنامه ای، سناریویی و حتی هیچ مصاحبه ای با کارشناسی در آن نمی تواند بدون کنترل و ارزیابی دقیق، وسواس گونه، جدّی و همه جانبۀ مأموران دقیق و حرفه ای و آموزش دیده و ایدئولوگ و تئوریسین و استراتژیست ممیّزی (سانسور) حاکمیت در هیچ برنامه ای از شبکه های متعدد صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شود. از این رو پخش چنین برنامه ای آن هم از شبکه سراسری دو سیمای جمهوری اسلامی ایران، هرگز اتفاقی نبوده، بلکه با هماهنگی  کاملاً عمدی، برنامه ریزی شده، حساب شدۀ ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای دوره دیدۀ حاکمیت انجام می شود. برای مثال مجریان و برنامه نویسانی هستند که در صدا و سیمای تبریز و اردبیل و ارمو و زنگان برنامه هایی بنا به سائقۀ گرایشهای انسانی و فطریِ عشق و علاقه به زبان مادری، با زبان تورکی ناب دیالوگ و متن می نویسند و به محض این که متن را می دهند تا به اصطلاح ممیزی و ویرایش شود، سانسورکنندۀ رژیم حاضر در صدا و سیما می گوید که باید نود درصد این کلمات تورکی حذف و کلمات فارسی جایگزین آنها شود. و طبق اظهارات کارمندان صدا و سیما بخشنامه ای هم در این رابطه به مراکز صدا و سیمای شهرهای تورک نشین آزربایجان، مبنی بر اجباری بودن 90 درصد از کلمات به فارسی و تنها 10 درصد از آنها به تورکی آمده است که تمامی مجریان و کارمندان و برنامه نویسان ملزم هستند که بی چون چرا به آن عمل کنند وگرنه مثل "فرزاد صمدلی" از کارشان در صدا و سیما اخراج می شوند!

شاید یادآوری این نکته جالب باشد که طبق اطلاع دقیق ما هیچ کارشناسی حتی اگر علامۀ دهر هم باشد بدون هماهنگی شخص غلامعلی حدّاد عادل، یکی از مخوف ترین و ضد تورک ترین و فارس پرست ترین و کوردپرست ترین ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نمی تواند در برنامه های به ظاهر علمی تمامی شبکه های سیما به ویژه شبکۀ چهار حضور یابد و اعلام نظر کند. و حتما باید این فاشیست راسیست ضد تورک ذاتی او را تأیید کند. صدا و سیای جمهوری اسلامی ایران، دستگاه عریض و طویلی که هزاران متر مربع از فضای تهران بزرگ و همۀ شهرهای ایران را اشغال کرده و  میلیاردها تومان از بودجۀ مملکت را مثل جهنم می بلعد  "هل من مزید" می زند؛ دستگاه مخوفی است که وظیفۀ حساس و خطیر استراتژیک ترویج و تبلیغ ایدئولوژی نژادپرستانۀ پارس- شیعه حاکمیت نژادپرست ضد تورک  و ضد آزربایجان را بر عهده دارد. 

اهداف حاکمیت نژادپرست جمهوری اسلامی ایران از پخش این جکهای تهوع آور ضد تورک 

به راستی دلیل این شیطنتهای نژادپرستانۀ رسوا و آشکار چیست؟ دلیلش ساده است: حرکت ملی آزربایجان با مبنا قراردادن حقوق ابتدایی بشری بیش از سی میلیون تورک آزربایجانی و میلیونها تورک قشقایی، افشار، خراسانی، تورکمن و غیره بر اساس مواد صریح اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای رسمی بین المللی از جمله کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اعلامیه جهانی حقوق زبانی، به سرعت در حال گسترش و عمیق شدن در بین تورکان آزربایجان و تمامی تورکان ایران است.

 از آن جا که 94 سال است که سیاست رسمی حاکمیتهای پهلوی و جمهوری اسلامی ایران در ایجاد و گسترش کارخانه های مادر و صنایع پایه و کار و امکانات شغلی فراوان و آسان در تهران و شهرهای دیگر غیرتورک نشین ایران از یک سو و گرسنه و بی کار نگه داشتن ملت تورک آزربایجان و کوچاندن میلیونها انسان تورک آزربایجانی به تهران (در وهلۀ اوّل) و شهرهای غیرتورک نشین دیگر ایران برای آسیمیله و مانقورت کردن میلیونها تورک آزربایجانی توسط رسانه های متنوع و متعدد از جمله رادیو، تلویزیون، مجلات، روزنامه ها و بالاخص نهاد رسمی و حاکمیتی مخوف آموزش و پرورش و کتابهای درسی مشحون از تورک ستیزی و معلمان و مدیران مدارس ضد تورک یا مانقورت بوده است، تهران به شهری با جمعیت بیش از هشت میلیون تورک آزربایجانی تبدیل شده است. این زنگ خطر برای نخبگان استعمارگر نژادپرست ایدئولوگ، توریسین و استراتژیست پان ایرانیست (پانفارس) در داخل ایران (حاکمیت ضد تورک جمهوری اسلامی ایران) و اپوزیسیون قلابی آن در خارج از ایران است. هشت میلیون انسان تورک همواره و هر لحظه می تواند تاریخ ساز و برانداز، استقلال طلب، تجزیه کننده  و کشورساز باشد برای همین حاکمیت با چنین روشهای نرم روانشناسانۀ شیطانی نژادپرستانه سعی در مغزشویی و متنفرکردن کودکان تورک آزربایجانی از ملت تورک، زبان، هویت، فرهنگ، پدر و مادر و آبا و اجدادی اصیل و تاریخ ساز خود در تمامی شهرهای ایران بخصوص در تهران دارد. سیاستی که در برنامه های رادیویی از جمله صبح جمعه (رادیو تهران) نیز سالیان سال با ایجاد و پخش جکهایی با صداپیشگی شخصیّتهایی سطح پایین، حمال، نفهم، بی تربیت، بی ادب، کثیف و ... با لهجۀ تورکی، اجرا می شود. نخبگان نژادپرست ملت حاکم فارس به درستی فهمیده اند که دیر یا زود تهران مال تورکان آزربایجان است و این هرگز گناه تورکان نیست بلکه این ملت مظلوم 94 سال است توسط سیاستهای شیطانی "تورک را گرسنه نگه دار؛ به کوچ از شهرهای آزربایجان وادار کن، و در تهران با رادیو، تلویزیون، مجلات، روزنامه ها و تمام رسانه های دولتی آسیمیله و هضم و جذب و ذوب کن و "آذری" مانقورت ضد تورک کن" میلیونها میلیون از کلیه شهرها و روستاهای آزربایجان جنوبی برای پر کردن شکم خودشان و زن و بچه هایشان به تهران کوچیده اند. البته قبل از آن نیز تهران از شهرهای آزربایجان جنوبی بود و آقامحمدخان قاجار تورک به دلیل علاقۀ شدیدی که به چنگیز، تیمور و دیگر قهرمانان جهان تورک داشت نام آن را "توران" گذاشت که بعدها این نام توسط فارسها تحریف شد و به صورت "تهران" درآمد. بعد از گندکاری نژادپرستانه و رسوای "مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه ای همین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در تهران که اقدام به پخش پرسشنامه ای زیر عنوان فاصله اجتماعی در مناطق بیست گانه تهران کرد و در آن نوشته شده بود: "اگر روزی قصد ازدواج داشته باشید، آیا حاضرید با یک فرد ترک ازدواج کنید؟" در اردیبهشت سال 1374 که منجر به آغاز فاز جدیدی از جنبش دانشجویی آزربایجان شد، همۀ اینها اهمیت بنیادین و مرکزی و اساسی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (رادیو و تلویزیون رسمی حاکمیت نژادپرست ضد تورک) را در امر خطیر آسیمیله کردن میلیونها انسان تورک را می رساند:

http://igid.blogfa.com/post-8.aspx

جالب ترین نکته این است که پان ایرانیستها، آذریها و مانقورتها مدام به مغز بچه های تورک ما در تهران و همۀ شهرهای آزربایجان فرو می کنند که "شما ترک نیستید آذری هستید!" تناقض آشکار در گفتار و عمل این نژادپرستان مکار- ابله این است که در هنگام توهین و نژادپرستی مثل پرسشنامۀ فوق از کلمۀ "ترک" استفاده می کنند. همچنین است شعارهای نژادپرستانۀ وقیح طرفداران تیم پرسپولیس در برابر تراختورسازی در 05/05/1389 روز جمعه در ورزشگاه آزادی: "ترکه صداش درنمیاد/ صدای عرعر نمیاد"!  سؤال ما این است: "اگر در ایران به قول شما ترک وجود ندارد و ما آذری هستیم پس چرا در هنگام توهین همگی همصدا با هم به ما به قول شما آذریها (؟) ترک می گویید؟!" سیستم نژادپرستانۀ حاکم بر ایران در 94 سال اخیر، یعنی پس از روی کارآمدن رضا پالانی ضد تورک که رکن 2 ارتش را به دستور انگلستان ملزم به ساختن جکهای ترکی می کرد، تا به این روز سرتاسر پر از تناقضهای ابلهانۀ نژادپرستانه است و هزاران مورد از این تناقضات را می شود با اندکی دقت و صرف وقت از بین سخنان و نوشته های این نژادپرستان استخراج کرد.

نگاهی به اعلامیه ها، موافقت نامه ها، عهدنامه های حقوق بشر سازمان ملل متحد 

این گونه اقدامات برنامه ریزی شده  نژادپرستانۀ حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در جهت تحریک ملت فارس و تمامی ملل ایران از جمله انسانهای خود ملت آزربایجان به تبعیض و یا دشمنی و خشونت یا ترغیب به تنفر و انزجار ملی و نژادی علیه ملت بزرگ تورک آزربایجان که بارها و بارها شاهد آن بودیم ، نقض صریح و آشکار مواد اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر، کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اعلامیه جهانی حقوق زبانی است؛ در مادۀ بیستم کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد- مصوب 16 دسامبر 1966 چنین آمده است: "هرگونه ترغیب به تنفر ملی یا نژادی یا مذهبی که باعث تحریک به تبعیض و یا دشمنی و خشونت گردد، به موجب قانون ممنوع می باشد." ترجیع بند تمامی اعلامیه ها و کنوانسیونهای فوق این جملات هستند که در مقدّمۀ همۀ آنها آمده است: " شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد". در ایران برخلاف مادۀ 23 اعلامیه جهانی حقوق زبانی، نه تنها حق آموزش به زبان مادری تورکی آزربایجانی به بیش از سی میلیون تورک آزربایجانی داده نمی شود، برخلاف مادۀ 25 میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مادۀ چهل و هفتم کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد منابع زیرزمینی و معدنی سرشار ملت تورک از جمله معادن غنی مس و طلا از زیر پای ملت در آزربایجان به نفع سران ملا- سید حاکمیت جمهوری اسلامی و ملت فارس به تاراج می رود، برخلاف تمامی مواد مندرج در اعلامیه ها و موافقت نامه ها و عهدنامه های بین المللی مذکور با لطایف الحیل و با به کارگیری پیشرفته ترین و شیطانی ترین و ضد بشرترین روشهای روان شناختی ازجمله ممنوعیت تحصیل به زبان مادری برای تورکان و اجباری کردن تحصیل رسمی به زبان تحمیلی فارسی برای همه ملل از جمله ملت تورک آزربایجان با آموزش و پرورش دولتی متمرکز و متصلب و ایدئولوژیک (ایدئولوژی نژادپرستانۀ فارس پرست و ضد تورک)، از سوی دیگر با تولید و پخش صدها جک و لطیفۀ نژادپرستانه تمسخر کننده ملت تورک سعی در تحقیر زبان، لهجه، فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات، فرهنگ اصیل در جهت محو فرهنگی و سپس فیزیکی ملت تورک و هویت و هستی ملت تورک  دارند. این کارها جلو چشمان باز مدعیان دموکراسی و حقوق بشر، اروپا و آمریکا انجام می شود، و جالب این که در قاموس این مدعیان دروغین حقوق بشر که در مرض نژادپرستی صلیبی ضد تورک "متفق" و همگی گرفتار مرض مسری و خطرناک "تورک هراسی" (Turkophobia)، یعنی "ترس و تنفّر مرضی و وسواس گونه از نژاد تورک" هستند، هیچ گونه حقی از این حقوق زیبای بشر را که حتی برای سیاهان بومی آفریقا و بومیان استرالیا قائلند، برای میلیونها تورک آزربایجانی و ایرانی و برای کلیّه تورکان جهان که در چنگ منحوس و خونین چین، روسیه و دیگر قدرتهای ضد تورک اسیرند، تعریف نشده است. 

نژادپرستان حاکمیت ضد تورک جمهوری اسلامی ایران در شطرنج سیاسی با ما باخته اند

اشتباه بنیادین و مفتضحانۀ استراتژیک ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در دادن حق آموزش و پرورش به زبان کوردی به بچه های کوردان ایران و ندادن آن به تورکان آزربایجان که بیش از ده برابر کوردها جمعیت دارند و غیره سبب شده است که خیلی از آسیمیله شده های ملت تورک آزربایجان بالاخره بیدار شوند و به هویت طلبی و حق طلبی روی بیاورند. و این بیش از آن که نتیجۀ زحمات فعالان حرکت ملی از جمله من باشد، نتیجۀ حماقت و بلاهت ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای دوره دیدۀ حاکمیت، از جمله شخص علی یونسی مخوف و جنایتکار نژادپرست کوردپرست ضد تورک ذاتی در بازی شطرنج سیاسی است. آری! فقط احمدی نژاد ابله نیست روحانی مکار، شیاد، عوام فریب و دورغگو و تیم نژادپرست ضد تورک مکارتر و ابله تر از او از جمله علی یونسی نیز اشتباه می کند و این اشتباههای حاکمیت نژادپرست تبعض گر ضد تورک است که در مواقع مناسب، جایی که گندکاری، مثل گندکاری اخیر برنامۀ "فیتیله" با هیچ آبی و آبرویی و توجیهی نمی تواند شسته شود، به خودی خود سبب بیداری کستردۀ ملت تورک آزربایجان از جمله افراد عادی، آسیمیله شده ها و حتی برخی از مانقورتها برای حق طلبی و استقلال خواهی مقدّس می شود. کاری که ما فعالان حرکت ملی آزربایجان می کنیم "افشاگری و روشنگری" نسبت به این اقدامات موهن نژادپرستانۀ ابلهانه است و خودمانیم، به اندازۀ یک صدم ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای دوره دیدۀ حاکمیت در این راه زحمت نمی کشیم!

از مهمترین اشتباهات استراتژیک سردمداران حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر خشک کردن عمدی دریاچۀ اورمو که سبب بیداری گستردۀ آسیمیله شده ها و مانقورتها شد، یکی مصاحبۀ عجیب و سرتاسر تناقض و ابلهانه به نام «کوروش و فرزندش، توحید را گسترش دادند!» از «آیت الله سیّدمحمّد خامنه ای رئیس بنیاد ایران شناسی»، برادر رهبر نژادپرست جمهوری اسلامی ایران، علی خامنه ای، و یکی از سران اصلی جمهوری اسلامی ایران بود که در روزنامۀ دولتی نژادپرستان فارس حاکم بر ایران، یعنی "روزنامۀ ایران" در 1 مرداد سال 1392 با مشخّصات: سال نوزدهم، شمارۀ 5421، سه شنبه 1 مرداد 1392، ص 1 با تیتر درشت چاپ و تبلیغ  شد:

http://www.irna.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=80746868

 این مصاحبه نشان داد که هیچ فرقی، تکرار می کنم هیچ فرقی، بین راسیستهای نژادپرست ضد تورک ذاتی سلطنت طلب و پهلوی پرست ضد تورک خارج  از ایران با سردمداران حاکمیت ضد تورک جمهوری اسلامی ایران در کوروش پرستی و ضدیت با تورکان وجود ندارد و تورک ستیزی و استعمارگری صلیبی نقطۀ مشترک هر دو حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی است. از این تاریخ به بعد گندکاریهای حاکمیت ضد تورک به سردمداری حسن روحانی در دادن حق آموزش به زبان کوردی برای فرزندان کوردها در مدارس و دانشگاهها و ندادن آن به ملت تورک آزربایجان و غیره شروع شد. اینها همه به مثابه قربانی کردن وزیر (فرزین) مهمترین و قوی ترین مهرۀ شطرنج در بازی با ما حق طلبان دموکرات طرفدار آزادی ملت تورک و تمامی ملل ایران از سلطۀ پان ایرانیسم شاه- ملا پرست بود. اقدام ابلهانۀ علی یونسی در کورد نسب خواندن ملت تورک آزربایجان و کوردپرستی ابلهانه و رسوای او، اشتباه سردار نقدی در حمایت از ایجاد کوردیستان شمالی در خاک پاک آزربایجان غربی، دادن حق آموزش و پرورش به زبان کوردی به بچه های کوردان ایران (در کلاس هفتم) و ندادن آن به فرزندان تورکان آزربایجان که بیش از ده برابر کوردها جمعیت دارند، ایجاد رشتۀ زبان و ادبیات کوردی در دانشگاه کردستان و چاپ و نشر بیش از 135 کتاب به عنوان 135 واحد درسی کوردی و ندادن این حق مسلم بشری به جوانان تشنۀ زبان مادری تورک، زندانی کردن اعضای مبارز یئنی گاموح، دکتر لطیف حسنی و دوستانش آن هم 45 سال، زندانی کردن عباس لسانی، فعال ممتاز حرکت ملی آزربایجان و قهرمان مبارزه با استمعار پان ایرانیسم و غیره همگی اینها ادامۀ قربانی دادن مهره های دیگر، رخ (توپ)، فیل، اسب، پیاده و غیره توسط حاکمیت ضد تورک جمهوری اسلامی ایران هستند و ما مغزهای متفکر ملت تورک آزربایجان با آرامش در این سوی تختۀ شطرنج نشسته ایم و بازی می کینم و هر حرکت را تا چند حرکت بعدی مرور می کنیم و یک حرکت ناقابل انجام میدهیم که تمامی ایدئولوگها و تئوریسینها و استراتژیستهای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به همراه استادان اعظمشان در لندن "کیش" می شوند و مجبور به اشتباهات تاریخساز دیگری می شوند که برای آزادی و استقلال و سعادت ابدی ملت تورک آزربایجان حیاتی هستند. فرزین ما چیست؟ فرزین ما اتکای حرکت ملی آزربایجان به حقوق مسلم بشری است، از دیگر بازیهای جذاب و دقیق و حساب شدۀ ما آشتی گسترده بین فعالان حرکت ملی است: آشتی مبارک دکتر محمودعلی چهرگانی با احمد اوبالی و آمدنش به گوناز، و آشتی دیگر فعالان به ظاهر مخالف باهم در اصل بازیهای دقیق و حساب شدۀ فعالان حرکت ملی در مقابل دشمن نژادپرست غدار ضد تورک است. و اما حریف مدتها پیش فرزین خودش را که شعارهای پوچ اسلام، برادری، برابری و عدم تبعیض بین ملتهای ایران است، از دست داده است.پس بازیهای آینده را با دقت و حسابگری انجام خواهیم داد. به پیش تا مات کردن نژادپرستی پان ایرانیسم و استقلال آزربایجان جنوبی از ایران پارس زدۀ ضد تورک اهریمنی. 

توصیه

امروز دوشنبه 18/08/1394 ، 09/11/2015 که من این متن را می نویسم خوشبختانه شاهد هستیم که از نخستین ساعات روز، در اکثرشهرهای آزربایجان جنوبی در شهرهای تبریز، اومو، اردبیل، زنگان، تهران، خیاو، مرند، مراغه، سولدوز، علی رغم اقدامات پیشگرانۀ وسیع و وحشگیریهای  مأموران ضد شورش حاکمیت نژادپرست جمهوری اسلامی ایران، تظاهرات مدنی اعتراض آمیز علیه برنامۀ موهن نژادپرستانۀ "فیتیله" از شبکۀ دو سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام گرفته است. بهوش باشیم که نگذاریم شعله های برافروختۀ این قیام مقدّس تا حصول هدف نهایی، رسیدن به تمامی حقوق انسانی مان و رسیدن به حق حاکمیت ملی توسط خودمان بر خودمان خاموش شود. به نظر من دیوارنویسیهای گسترده بر تمامی دیوارهای کل شهرها و روستاهای آزربایجان جنوبی، ماشین نویسیهای همگانی و بی امان و حضور گسترده در صحنۀ خیابانها و کوچه های تمامی شهرهای آزربایجان جنوبی: تهران، تبریز، اردبیل، کرج، اورمو، اسلام شهر، همدان، زنگان، قزوین، اراک و تمامی شهرهای آزربایجان جنوبی تا رسیدن به هدف نهایی الزامی است. به امید آن روز- گله جک بیزیمدیر. تانری بیزیمله دیر. یاشاسین تورک. یاشاسین آزربایجان.

اوجالان ساوالان- دوشنبه،  1394/08/18   

 

a

s

Share/Save/Bookmark