English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

مصاحبه ی اختصاصی سایت تبریزپست با آقای امیر مردانی، مسئول آذوح در خارج از ایران، به مناسبت روز دانشجوی آذربایجان

http://up.iranblog.com/images/6q9wy9clix1278ygerq.jpgبیوگرافی کوتاه از امیر مردانی

امیر مردانی، از فعالین شناخته شده ی جنبش دانشجویی آذربایجان و از دیار سولدوز، تحصیلات خود را در رشته ی کارشناسی برق دانشگاه تبریز به پایان رساند. وی در طول چندین سال گذشته و به دلیل مبارزات سیاسی و مداوم خود بارها بازداشت و شکنجه گردید. خرداد و مهر 1385، مرداد 1387 و خرداد 1388 نمونه هایی از بازداشتهای طویل المدت او به شمار می روند.

او در سال 1387 به همراه 8 دوست دیگر خود به جرم همکاری در تشکیل گروه آذوح محاکمه و به تحمل سه سال حبس محکوم گردید. در طی این دستگیریها امیر مردانی روزهای بسیاری را در سلولهای انفرادی به سر برده و در پی شکنجه های وارده ضمن سوزانده شدن نقاط مختلف بدن او به وسیله ی اتصال جریان برق، انگشت وی حس خود را از دست داد. در خرداد 1388 نیز وی پس از بازداشت و انتقال به کلانتری شماره 11 تبریز توسط 7 مامور امنیتی به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جسم نیمه جان او به زندان تبریز تحویل گردید.

این فعال شناخته شده ی جنبش دانشجویی آذربایجان که در خرداد 88 با تشکیل دو پرونده ی امنیتی جدید بر علیه خود روبرو گردیده بود پس از آزادی موقت از زندان و در حالی که منزل پدرش بارها از طرف اداره ی اطلاعات مورد تفتیش قرار گرفت، پس از یک ماه زندگی مخفی، سرانجام از ایران خارج و هم اکنون در سوئد به سر می برد.

با تشکر از ایشان برای قرار دادن وقتشان در اختیار ما، شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می نماییم:

1- به عنوان اولین سوال، شما جنبش دانشجویی آذربایجان را چگونه تعریف می کنید؟

توصیف و تبیین چیستی جنبش دانشجویی آذربایجان نیاز به فرصت گفتار بسیار دارد و بررسی آن را باید ذیل چندین بحث و موضوع پیگیری کرد، که از مجال این مصاحبه خارج است. جنبش دانشجویی آذربایجان به عنوان یکی از ارکان اصلی حرکت ملی آذربایجان جنوبی و شاید مهمترین آن، از قریب به 21 سال پیش نمود عینی یافت و 19 اردیبهشت 1374 قدرت خود را به رخ کشید. منسجمترین تظاهرات ملی-سیاسی آذربایجان پس از انقلاب 57 به همت دانشجویان رقم خورد و نقطه ی عطف تاریخ مبارزاتی حرکت ملی گردید. پس از آن نیز جنبش دانشجویی فراز و فرودهای بسیاری را در پرونده ی خود ثبت نموده است و همراه با تغییر و تحولات سیاسی ایران، رویکردهای متفاوت و تاکتیکهای مختلف مبارزاتی را شاهد بوده ایم.

در یک نگاه کلی، جنبش دانشجویی آذربایجان، جنبشی است جسور در کالبدشکافی مسایل و وقایع و یافتن راه حل های مناسب و متناسب. تلفیقی است زیبا از تفکر آرمانخواهانه و ایده آلیستی دوران دانشجویی با پراگماتیسم و عملگرایی. جنبشی که با سیالیت، تجدد نسلی، پویایی و دینامیسم فکری خود توانسته بسیاری از کمبودهای روشنفکری حرکت ملی را پوشش دهد و اصلی ترین وظیفه اش یعنی تزریق نیرو به احزاب حرکت ملی را به ثمر رساند. حزبگونه ای است با بازه ی عضویتی مشخص، که جوانان مستعد آذربایجانی را به رهبران و فعالین سیاسی حرکت ملی آذربایجان مبدل می سازد. دانشگاه، دانشجو و دانشور می‌سازد و جنبش دانشجویی، ایدئولوگ. در یک جمله، جنبش دانشجویی آذربایجان، ضامن بقای حرکت ملی است.

2- چه وجه اشتراک و تمایزی بین جنبش دانشجویی ایران و آذربایجان هست؟ نمودهای فکری و فعالیتی این اشتراک و تمایز تا بحال چه بوده است؟

به طور کلی جنبشهای دانشجویی جنبشهایی معترض به وضع جاری و ساختارهای متصلب جامعه اند. دانشجویی که ژنرال‌ها را به نبرد می‌خواند؛ جوانی که پیران را به تاریخ می‌سپارد؛ منتقدی ابدی که حاکمان را نقد بلکه نفی می‌کند؛ را شاید بتوان بهترین تعابیر جنبشهای دانشجویی دانست. جنبش دانشجویی نماد توسعه ی سیاسی نیست، نماد توسعه‌نیافتگی است و هرجا سخن از استبداد است، نام جنبش دانشجویی می درخشد!

اما در عین اذعان به وجود چنین اشتراکاتی در ریشه هایی از ماهیت ذاتی جنبشهای دانشجویی ایران و آذربایجان، باید به تفاوتهای فراوان این دو نیز اشاره نمود. صرف نظر از اختلاف در تاریخ پیدایش، فرازها و روز دانشجویی مختص هر یک، جنبش دانشجویی ایران در چهارچوب یک کشور مستقل با چارت حکومتی معلوم و قانون اساسی و اجرایی مشخص، در حال مبارزه ی عمودی است و اما جنبش دانشجویی آذربایجان در مبارزه ی افقی با استعمارگر-مستبد حاکم بر سرزمینش. آنها با استبداد رودررویند و ما با استعمار و استبداد و پارامترهای استراتژیک از همسایگان گرفته تا ایدئولوژی مبارزه نیز به کل متفاوت است. این دو جنبش را باید جدای از هم دانست. جدا از هم به این معنی که بقای هیچ یک به دیگری وابسته نیست. موضوع را می توان با مثالی روشنتر نمود. در صورتی که رژیم جمهوری اسلامی ایران از استبداد خود دست بردارد و بر استعمار آذربایجان باقی بماند، جنبش دانشجویی ایران عملا دست از مبارزه خواهد کشید. زیرا مبارزه ی آنان تا رفع استبداد از ایران است و برنامه ای برای تحقق –حق تعیین سرنوشت ملل ایران- ندارند. اما در این حالت، جنبش دانشجویی آذربایجان همچنان زنده و پویا به مبارزه ی خود ادامه خواهد داد زیرا استبداد را در استعمار آذربایجان می بیند.

این گفتار اما به معنی نفی همکاری دو جنبش نیست. کما اینکه در بسیاری از برهه های تاریخی نیز همکاریهای متناسب و رویکردهای همسویی نیز بین این دو رخ داده و تاکتیکهای مبارزاتی این دو جنبش در مواردی همگون گشته و اعتصابات، تحصنها، بیانات و... بسیاری با همراهی آنان به ثمر رسیده است. در هر حال، این جنبش دانشجویی ایران و عناصر آنند که باید با قبول لزوم احترام به استراتژی مبارزاتی جنبش دانشجویی آذربایجان، زمینه های جدید همکاری را فراهم آورند.

3- شما با توجه به جایگاهی که برای جنبش دانشجویی آذربایجان قایل هستید، اوضاع کنونی آن را چگونه ارزیابی میکنید؟

به دليل آنكه فضای جنبش دانشجویی سيال است و عمر تحصيل نيز كوتاه، جنبش دانشجويي را بايد در مقاطع مختلف مورد ارزيابي و تحليل قرار داد. در هر دوره‌اي تركيب دانشجوها و فضاي فكري و فرهنگي عوض مي‌شود و نمي‌توانيم لزوماً و هميشه از يك سياق و سبك در جنبش دانشجويي صحبت كنيم. با توجه به تغيير نسلي در هر دوره‌اي، جنبش دانشجويي به گونه و شكلي متفاوت مطالبات خود را مطرح مي‌كند و در هر دوره‌اي جنبش دانشجويي بايد با مقتضيات دوره ی خود آسيب‌شناسي شود و معطوف به نسل خاصي باشد. در حال حاضر جنبش دانشجويي آذربایجان به دلیل جو خفقان حاکم بر جامعه و دانشگاه، عملا فرصت بروز علنی مطالبات خود را ندارد و این امر تا حدي امكان آسيب‌شناسي جنبش دانشجويي را از ما گرفته و آن را محدود ساخته است.

اما با این وجود می توان با دقت در نشانه ها و پدیده هایی به میزان اثرگذاری، رویکرد اتخاذی و تاکتیک مبارزاتی آن پی برد. دستگیری بسیاری از دانشجویان فعال سیاسی در سال گذشته، وقایع 13 فروردین سال قبل و سال جاری، تظاهرات 10 مرداد سال گذشته و حمایت از تیم تراکتورسازی از مهمترین نمونه های تحلیلی ما به شمار می آیند. شواهد و قراین نشان می دهد جنبش دانشجویی آذربایجان توانسته است در شرایط کنونی دو موفقیت بزرگ را برای حرکت ملی به ارمغان آورد. از یک سو دانشجویان توانسته اند با عنایت به وجود الگوی تشکلات دانشجویی، سازمانیابی توده ای را به بدنه ی اجتماعی حرکت ملی تزریق نموده اند و جمعیتهای عظیم را آسانتر و کم هزینه تر از قبل دور هم می آورند. کما اینکه وقایع 13 فروردین و 10 مرداد شاهد این مدعاست. از سوی دیگر، دیدارهای تیم تراکتورسازی توانسته است بخش اعظمی از بدنه ی اجتماعی حرکت ملی را به شور ملی برساند. دانشجویان با درک صحیح شرایط و اتخاذ تاکتیک مناسب، توانسته اند با حضور همه جانبه ی خود در شهرهای مختلف در دیدارهای تیم تراکتورسازی ضمن تداوم بروز این شور در جامعه و تبدیل آن به پتانسیل بالذات، زمینه ی بروز اعتراضات علنی کم هزینه را بوجود آورند. این دو موفقیت را می توان از بزرگترین دستآوردهای کنونی جنبش دانشجویی برای حرکت ملی آذربایجان دانست.

4- جنبش دانشجویی در سالهای اخیر به شدت از طرف ارگانهای امنیتی رژیم مورد هجوم قرار گرفته است، به نظر شما چرا؟

همچنانکه گفته شد جنبش دانشجویی آذربایجان، ضامن بقای حرکت ملی است. بنا به بسیاری از دلایل که ذکر گردید و هزاران دلیل دیگر، رژیم ایران بیشترین نیرو و توان خود را در سرکوب جنبش دانشجویی و دانشجویان فعال آن گذاشته است. نگاهی به لیست دستگیرشدگان سالهای اخیر نشان می دهد بسیاری از بازداشتیها را دانشجویان تشکیل می دهند. تنها در یک مورد سال گذشته سه فعال شناخته شده ی دانشجویی آذربایجان- آقایان آیدین خواجه ای، یونس سلیمانی و نعیم احمدی- بیش از 5 ماه را در سلول انفرادی به سر بردند! این امر خود گویای اهمیت جنبش دانشجویی است.

رژیم جمهوری اسلامی ایران با حمله به دانشجویان در پی تحقق دو امر است: قطع رابطه ی توده و روشنفکر در آذربایجان؛ قطع تزریق نیرو به احزاب آذربایجانی. مادام که این دو بال قدرتمند در پروازند حرکت ملی به راه خود ادامه خواهد داد و طبیعی است که رژیم نیز بیشتر از قبل بر هجوم خود بیافزاید. در چنین شرایطی طبیعی است تاکتیکهای مبارزاتی جنبش دانشجویی نیز دستخوش تغییرات فراوانی گردند. در ایران روز به روز با بسته شدن روزنه های فعالیت سیاسی، راه بر بروز تفکرات رادیکال باز می گردد و هزینه ی مبارزات مدنی بالا میرود. جنبش دانشجویی آذربایجان باید همچون همیشه با دوری از هیجانات منبعث از آرمانگرایی ایده آلیستی، تفکر هزینه-فایده را سرلوحه ی سیستم اتخاذ تاکتیکهای مبارزاتی خود نماید. نه به کشتن دادن خود و نه انفعال. بلکه کسب بیشترین فایده، با کمترین هزینه.

5- با توجه به ویژگیهای خاص جنبش زنان، ظاهرا هیچ محیطی مناسبتر از محیط دانشگاهها و جنبش دانشجویی برای گسترش آن نیست. آیا ارتباطی بین این دو جنبش شکل یافته است؟

در آذربایجان جنبش های مختلفی نظیر زنان، کارگران، دانشجویی و... وجود دارند. البته در کنار اینها وجود جنبش سبکهای مختلف زندگی نیز با خصوصیتی به ظاهر غیرسیاسی اما در واقع در تعارض با وضع موجود و ایدئولوژی رسمی غیرقابل انکار است. به نظر می رسد حرکت این جنبشها در بستر جنبش عام ملی آذربایجان بتواند زمینه و بستر مناسبی برای گذار به خواسته های تمامی دیدگاههای مبارز فراهم کند و حرکت ملی آذربایجان جنوبی در معنای وسیع خود بتواند تامین کننده ی خواستهای تمامی این جنبشهای اجتماعی باشد. جهت نیل به این هدف باید که مسائلی نظیر حقوق زنان و به رسمیت شناخته شدن حقوق سایر طیف های فعال در جامعه نظیر کارگران و… مکررا و عمیقا به بحث روز کنونی حرکت ملی آذربایجان مبدل شوند.

در این میان نقش و جایگاه جنبش زنان و تعامل آن با جنبش دانشجویی از اهمیت به سزایی برخوردار است. زنان نیمی از جمعیت آذربایجانند و تحرک آنها برای کسب حقوق مدنی و سیاسی به تحرک ناگزیر همه ی ساختارها خواهد انجامید. حضور قدرتمند جنبش زنان آذربایجان با توجه به خواستهای برابری خواهانه ای که طیف گسترده ای -از مبارزه با تعدد زوجات گرفته تا مبارزه برای کسب فرصتهای برابر با مردان جهت اشتغال در مناصب مهم سیاسی، قضایی و اداری را در بر می گیرد- هم وضع موجود و هم ایدئولوژی رسمی پشتیبان وضع موجود را به چالش می کشد و در عین حال خواستهای برابری خواهانه را به چشمه هایی جوشان از دل جامعه تبدیل می کند.

در این راستا و بر مبنای توان و ظرفیت این دو جریان فعال دانشجویی و زنان آذربایجان، بایستی پذیرفت که در شرایط فعلی و با فشار شدیدی که هم بر فعالان دانشجویی و هم بر فعالان جنبش زنان وارد می شود و با توجه به خواستهای مشترک آنان باید طرحی نو از ارتباط این دو جنبش ترسیم نمود. جنبش زنان آذربایجان باید تکیه ی بیشتری بر زنان تحصیلکرده ی دانشجو در درون دانشگاهها داشته باشد. کافیست نگاهی به آمار دانشجویان دختر در دانشگاهها بیندازیم تا به آسانی ضرورت ارتباط بیشتر فعالان جنبش زنان با دانشگاه و جنبش دانشجویی را دریابیم. جنبش دانشجویی آذربایجان نیز با طرح مطالبات زنان هم می تواند بسترهای مشارکتی را برای دانشجویان دختر به عنوان بخش قابل توجه -هم از نظر کمی و هم از نقطه نظر کیفی- دانشگاه در کنش های دانشجویی شان فراهم کند و هم درنگاه کلی با جذب فکری نیمی از جامعه ی آذربایجان به تقویت و غنای حرکت ملی-سیاسی آذربایجان بپردازد.

6- ظاهرا گروههای مختلفی در داخل جنبش دانشجویی در حال فعالیت هستند، این گروهها از چه نظر با هم متفاوت هستند؟

پلورالیسم سیاسی در حرکت ملی و مخصوصا در جنبش دانشجویی آذربایجان از قویترین بارزه های شعور سیاسی این حرکت به شمار می رود. تضارب آرا و دیدگاهها و آسیب شناسی روزانه ی حرکت ملی توسط طیفهای فکری مختلف جنبش دانشجویی آذربایجان موجب بروز ایده ها و پیشنهادات ارزنده و راهگشا در تاریخ مبارزاتی این دیار گشته است. این تفاوت در بینش و عمل در میان دانشجویان، نه تنها طبیعی است که اتفاقا نبود آن به معنای مرگ اندیشه در جنبش دانشجویی می باشد.

جنبش دانشجویی آذربایجان را باید فدراسیونی دانست که گروه های متشکل در آن در عین اذعان به استراتژی واحد و معین و اتخاذ بسیاری تاکتیکهای مبارزه ی یکسان، در برخی موارد آزادانه آنچه را درست می دانند به اجرا می آورند. و از همین آزمون و خطاهاست که تجربه حاصل می شود و چراغ راه آینده می گردد. این گروههای دانشجویی چه وابسته به احزاب آذربایجانی و چه مستقل از آنان در نهایت موجب دینامیسم فکری جنبش دانشجویی می گردند. گرچه گاها به دلیل شور، هیجان، عصبیت، کم تجربگی و رمانتیسم دوران دانشجویی فضای دوستانه ی میان این گروهها موقتا به هم می خورد اما باید وجود آنان را نعمتی برای حرکت ملی آذربایجان دانست و تلاش نمود با جلوگیری از حاشیه سازیها و نابخردیها اصطکاکات میان آنان را کمتر کرد.

7- آذوح اولین گروهی است که در حرکت ملی معاصر به صورت گروهی و به جرم فعالیت تشکیلاتی  محاکمه شد. آیا شما خودتان آذوح را به عنوان یک تشکیلات می دانید؟

ترس شدید رژیم ایران و نیروهای امنیتی از آذوح و درنتیجه برخوردهای گسترده و خشن امنیتی با اعضای آن موجب شده بسیاری از ویژگیهای منحصر بفرد آن مجال بیان عمومی نیابد و جنبه های گوناگون اثرگذاری آذوح بر حرکت ملی آذربایجان ناگفته باقی بماند. تا پیش از دستگیری گسترده ی اعضای آذوح، نیروهای امنیتی ایران فعالین سیاسی آذربایجان را در بیشتر اوقات منفردا و عموما به جرم تبلیغ علیه نظام دستگیر و محاکمه می نمود. اما به دلیل فعالیت تشکیلاتی آذوح و نگرانی مفرط رژیم از گسترش تفکر کار تشکیلاتی در میان فعالین آذربایجانی، طی چندین ماه برخورد شدید امنیتی با اعضای آذوح در تابستان 1387 شاهد اولین رویارویی علنی وزارت اطلاعات ایران با یک تشکیلات سیاسی آذربایجانی گردیدیم. 9 تن از منتسبین به جنبش دانشجویی آذربایجان بازداشت شدند، بیش از 3 ماه را در انفرادی به سر بردند و نهایتا برای 6 نفر از آنان به جرم تاسیس تشکل آذوح و فعالیت در آن از ابتدای سال 1385 در مجموع حکم 18 سال زندان صادر گردید.

این امر به خوبی نشان می دهد مبارزات منسجم و متشکل اعضای آذوح تا چه میزان خشم و نگرانی وزارت اطلاعات ایران را برانگیخته است. آذوح، هدایتگر و سمت ده به دانشجویان آذربایجانی در دوران گذار آنان تا رسیدن به احزاب آذربایجانی است. در عین کار تشکیلاتی و دارا بودن چارت اجرایی-عملیاتی مشخص و دیگر ملزومات یک حزب، در تلاش برای دخالت در حوزه ی عملیاتی احزاب آذربایجانی نبوده است. سیستم عضوگیری آذوح برخلاف احزاب سیاسی آذربایجان، معطوف و مختص به دانشجویان است و هدف اصلی آن تربیت کادر تشکیلاتی متفکر، تحلیلگر، شجاع و آشنا و عجین با فرهنگ مبارزه برای جذب در حرکت ملی است. موفقیتهای آذوح تا بدانجا پیش رفت که دادستان وقت آذربایجان شرقی در کیفرخواست خود ضمن اشاره به تمامی فعالیتهای آذوح نوشت: آذوح در بسیاری از دانشگاههای ایران همچون تهران، اصفهان، گیلان، اردبیل، ارومیه، همدان، تبریز، خوی، ماکو، نقده و جلفا عضوگیری کرده و عملا در حال تبدیل شدن به بزرگترین حزب شمال غرب ایران است.

تلاشها و موفقیتهای آذوح در متشکل نمودن شاخه ی زنان جنبش دانشجویی- قادینچی، افشای دهها سند محرمانه ی رژیم ایران، پخش گسترده ی سی دی و شبنامه در شهرهای مختلف آذربایجان، برگزاری تجمعات و تحصنهای دانشجویی و بسیاری موارد دیگر توانست این تشکل منحصربفرد را به یکی از اثرگذارترین جریانهای فکری حرکت ملی مبدل سازد. متاسفانه همچنانکه گفته شد به دلایل امنیتی ذکر جزئیات و ورود به هر کدام از بخشها با احتمال ایجاد خطرات فراوان برای اعضای آذوح روبروست و در حال حاضر نمی توان بیشتر از این در مورد آن صحبت نمود.

8- بیش از یک سال بود که سایت جنبش دانشجویی آذربایجان، آذوح، فعالیت خود را تعطیل کرده بود. علت آن چه بود؟

پس از دستگیری هسته ی مرکزی آذوح، مشخص گردید نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات در پی دستگیری بیش از 30 تن از منتسبین به آذوح بوده اند که به دلیل اعتراضات گسترده ی سازمانهای حقوق بشری و صدور سه بیانیه ی سازمان عفو بین الملل در محکومیت بازداشت اعضای آذوح و حبس طویل المدت آنان، رژیم از بازداشت دیگر اعضا دست کشید. به این دلیل کمیته ی مرکزی آذوح تصمیم گرفت برای تامین امنیت دیگر اعضا، کاهش حساسیت نیروهای امنیتی، و تا زمان حصول شرایط فعالیت علنی مجدد، ارگان خبری آذوح را به حالت نیمه تعطیل درآورد و بیانات و اخبار را از طریق وبلاگی نیمه فعال و دیگر سایتهای خبری حرکت ملی انتشار دهد.

در نهایت، با توجه به شرایط حساس منطقه ای و نیاز مبرم به خبررسانی سریع و دقیق و در عین حال تلاش بیشتر بر تئوریزه کردن مبارزات ملی، با وجود خطرات فراوان فعالیتهای مدنی در رژیم ایران، ارگان خبری آذربایجان اویرنجی حرکاتی بار دیگر فعالیت خود را از روز 12 اسفند سال 1389 آغاز نمود. خوشبختانه با وجود دوری نسبتا طولانی آذوح از عرصه ی فعالیت در دنیای مجازی، حفظ ارتباط مناسب با مخاطب باعث شد سایت آذوح بتواند در زمانی بسیار اندک به یکی از پربیننده ترین سایتهای حرکت ملی آذربایجان مبدل گردد.

با سپاس فراوان از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

خبررسانی صحیح، منصفانه، بی غرض و بدون جانبداری رسالتی است مقدس که شما خالصانه در صدد برآورده شاختن آنید. من هم ضمن تشکر از شما جهت ترتیب انجام این مصاحبه، به شما و دیگر فعالین محترم سایت خبری تبریزپست خسته نباشید عرض می کنم و برایتان در این عرصه ی خطیر و سخت آرزوی موفقیت روزافزون دارم.

باشد که روزی همه بگوییم: گوج، بیرلیکده دیر...

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter