English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

قبول یا نفی حکومت ملی هر دو ممنوع- ابراهیم رشیدی

Pisheveri.ibrahim savalan"آذربایجان قبل از دوره اخیر چشم و چراغ ایران بود ولی اکنون جز خرابه دورافتاده ای بیش نیست."

قسمتی از مقاله خسرو آراسته در روزنامه تجدد ایران، هفتم آبان 1320

"آیا آذربایجان مستملکه ایران بود یا تکلم به زبان ترکی یکی از علل محرومیت از حقوق اجتماعی محسوب می شود؟"

مقاله سلطانزاده تبریزی .روزنامه ستاره، بیستم آبان 1320

"من هیچ وقت اجازه نمی دادم که روضه خوان در مجالس ختم ترکی بخواند."

عبدالله مستوفی، استاندار آذربایجان، روزنامه ستاره، 25 ابان 1320

"آذربایجان دیر یا زود حق و اختیار خود را خواهد گرفت و فرزندان او این وظیفه مقدس را به هر قیمتی بوده باشد انجام خواهند داد."

از مقاله پیشه وری با عنوان "شما راه خود را گم نکنید"، روزنامه آذربایجان، هشتم آبان 1324

زمانیکه پیشه وری مقاله فوق را نوشت آذربایجان خود را برای یک واقعه تاریخی بزرگ مهیا میکرد. وسعت و بزرگی این واقعه چه در سطح آذربایجان، چه ایران، چه خاور میانه و چه جهان بر کسی پوشیده نیست. حکومتی که در آذربایجان تشکیل شد در نیمه دوم عمر خود به یکی از اصلی ترین موضوعات بحث امریکا و شوروی تبدیل گشته و کارش به ملل متحده کشید. حکومتی که در صورت موفقیت می توانست الگوی حکومت های خاورمیانه را تغییر دهد. چیزی که بعد از 60 سال آن هم به زور یک نیروی خارجی در عراق، افغانستان و غیره شکل گرفته و می خواهد خود را به صورت جانشین برای دیگر الگوهای هشتاد ساله حکومتی خاورمیانه نشان دهد. آیا فکر نمی کنیم که دانسته های عموم تحصیل کردگان از این واقعه بزرگ بسیار کم است و از این واقعه کمتر از سایر وقایع خوانده و دیده اند؟

و چرا این واقعه در سطح وسیعی سانسور می شود و عباراتی مانند دست نشانده، کمونیست، تجزیه طلب لغاتی است که به گفتن آنها اکتفا می شود. اگر فرض به تجزیه طلب بودن است میرزا کوچک جنگلی رسما اعلام جمهوری کرد، ولی امروز از سینما تا مدرسه در رشت همه چیز به نام میرزا کوچک نامگذاری شده و از حکومت او به عنوان اولین جمهوری شورایی خاورمیانه تجلیل می شود. برایش فیلم سینمائی و سریال ساخته می شود و در هیچ کدام آنها اعلام جمهوری توسط میرزا را سانسور نمی کنند. اگر فرض به کمونیست بودن است که مجموعه کامل آثار بزرگان کمونیست مانند لنین با نسخه های نفیس چاپ می شود و کمونیست های ایرانی و حزب توده هرگز از جریان تاریخ نویسی ایران حذف نمیگردد. حتی برخی مجلات به نسبت تخصصی و آزاد اندیش گاهگاهی پرونده ای در خصوص آنها گشوده و شروع به آسیب شناسی می کنند. با فرض دست نشانده بودن نیز رویکرد موجود خالی از تناقض و تضاد نیست. کتب درسی به دست نشانده بودن ضیا طباطبایی و رضاخان اذعان کرده، سپس مو به مو وقایع آن دوران را شرح می دهد. اگر فرض دست نشانده بودن دلیل سانسور است با دید حاکم امروزی باید تاریخ معاصر سانسور گردد. زیرا به جز چند انقلاب اولیه جهان که از آنها با عنوان انقلاب های کلاسیک اروپا یاد می شود. سایر وقایع جهان همیشه متاثر از قدرت های بزرگ بوده به عبارت بهتر در زمان وقوع انقلابهای کلاسیک اروپا بازار سرمایه داری و سلطه جهانی آن رشد نیافته بود و جهان به صورت مشخصی به بخش های توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم نگردیده بود. بنابراین در سیر آن انقلابها تضادهای داخلی چیره و تعیین کننده بودند. اما با وقایع بعدی با مفاهیمی چون عقب ماندگی و امپریالیسم آمیزش دارند و برای فهم بهتر آنها باید آن انقلابها را در متن روابط اقتصادی بین المللی قرار داد. ما با مفهوم عقب ماندگی و فرنگ در انقلاب مشروطه بیگانه نیستیم. مشروطه خواهان به خاطر نظامی گری و سلطه روسها به سفارت انگلیس پناه برده و از آنها کمک خواسته اند. آیا می توان با همین استدلال مشروطه را دست نشانده خواند و حذف کرد؟ دکتر مصدق برای کم کردن نفوذ انگلیس از حمایت قدرت تازه به دوران رسیده آمریکا استفاده کرد. یعنی کمک گرفتن از یک نیروی خارجی در مقابل نیروی خارجی دیگر و استبداد داخلی همیشه بوده است. از طرف دیگر برای حکومت فعلی عراق که به اراده آمریکا در آن کشور ایجاد گشته چه لغتی جز دست نشانده میتوان گفت! در حالیکه آن حکومت را به خاطر "دست نشانده بودن" مذمت و ملامت نمی کنیم، ولی به خاطر تاکید بیشتر روی عنصر دست نشاندگی باید گفت یک قانون جهانی می گوید، اگر می خواهید به مردم ضربه بزنید محاکمات به اتهام عامل خارج و خیانت به وطن افراطی ترین حد آن است. این اتهامات ضربات مهلکی هستند که کمتر جنبشی می توانند در برابر آن مقاومت کنند. این اتهامات حتی برای آینده نیز کارکرد دارد و حتی مردم احساس کنند جاسوس ها و عوامل بیگانه در میان آنها زندگی می کنند. واقعا نگران خواهند بود و به این نتیجه خواهند رسید که بهتر است از دولت اطاعت کنند تا عوامل و مزدوران خارجی نتوانند نیات خود را به اجرا گذارند. اینجاست که ارتباط با خارج فعالیت تبلیغی به نفع گروهک های خارج از کشور امروز هم جز اتهاماتی است که کارایی دارد. حتی این اتهامات باعث خواهد شد قوای انتظامی با دستاویز قرار دادن آنها کسانی که هیچ ارتباطی با این مسئله ندارند صرفا با دلیل مظان اتهام بودن تحت تعقیب و ممنوع الفعالیت کنند. برای همین موضوع دست نشانده روسها بودن بیشتر از تجزیه طلب بودن و کمونیست بودن علت سانسور آن حکومت از تاریخ می شود. خصوصا" که نمی توانند با گفتن تجزیه طلب بودن در کتب تاریخی تاریخچه ای برای تفکر تجزیه طلبی ساخته و در ذهن خواننده نیز مشغله ای ایجاد کنند. تناقض دیگر در آن است که شاهد هستیم هر فعالیتی در دوران پهلوی بر علیه آن حکومت صورت گرفته به استثنائ حکومت آذربایجان امروز به عنوان حرکت های ضد شاهی مورد بحث و تقدیس قرار می گیرد. حتی در مورد مجاهدین خلق به ستایش چهره های مبارز قبل از انقلاب آنها در روزنامه ها و مجلات می پردازند. مجلاتی مانند چشم انداز و شهروند گاهگاهی به بررسی وقایع قبل از انقلاب و بعد از انقلاب مجاهدین خلق می پردازد. در یکی دو سال گذشته تلویزیون ایران و همچنین روزنامه ها در ایام دفاع مقدس و بعد از ان در مناسبت های مختلف شرح فعالیت های احزاب دموکرات و کومله می پردازد. در حالی که این احزاب با حکومت جمهوری اسلامی مبارزه کردند ولی حکومت آذربایجان با نظام شاهنشاهی! با وجود این در ایام 21 آذر حتی در رد و نفی حکومت آذربایجان چیزی گفته نمی شود. یعنی بایکوت به حدی جدی صورت می گیرد که اجازه تحلیل به نفع خود نیز نمی دهند.سال گذشته از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستورالعملی بااین مضمون صادر شده بود؛ "در خصوص موضوعات بابک و پیشه وری چه از موضع موافق و چه از موضع مخالف برای نشر کتاب در خواست مجوز ننمایید"

ریشه این بایکوت سنگین در دو نکته است :

اول: خطر همه موارد گفته شده فوق رفع و منتفی شده است ولی این واقعه همچنان شوونیست را می ترساند. با تهیه سریال برای میرزا کوچک خان گیلکی ها هوس جمهوری نخواهند کرد. زیرا آن جمهوری عکس العمل بود و عملی بر اساس یک تفکر بنیادی نبود. به عبارتی آنها واقعه هستند نه ایده یا تفکر. در حالیکه اندیشه هایی که حکومت آذربایجان بر آن انگشت گذاشته بود، هنوز هم می تواند حلال برخی مشکلات ملت های تحت ستم باشد.

دوم :به دلیل انتزاعی و غیر عینی بودن تفکر برخی از این جریانات آنها در مسائل اجتماعی چاره ای جز آرمان گرایی نداشتند و تنها توانسته اند قشر کوچکی از متفکرین و نویسندگان را با خود همراه سازند و از عقبه حمایتی محروم هستند .برای مثال کمونیست ها نوشته های مائو را به خاطر عامه فهم بودن محکوم به غیر علمی بودن می کردند و روزنامه ایران به قحط الرجال در جریان ملی ایران به دلیل عدم استقبال نسل های بعدی اشاره می کند. ولی حکومت اذربایجان همه آنچه که برای یک تغییر اجتماعی لازم بود با خود داشت. روشنفکران آن برهه اذربایجان مسببین واقعی فلاکت مردم را از پس عوامل کاذب و ظاهری شناخته بودند. آنها خوب می دانستند که درخشان فرمانده ارتش آذربایجان نمی تواند مسبب فلاکت مردم باشد. روزنامه آذربایجان تعبیری ساده و عامه فهم از دشواری های موجود عرضه می کرد. توصیفی دقیق از زندگی دهقان و گرسنگی کارگر به مردم منتقل می کرد. پیشتاز حقوق زن در ایران بود. پیشه وری حتی آذربایجانی هایی که به خاطر بیکاری به سایر مناطق ایران مهاجرت کرده بودند فراموش نمی کرد و زندگی سخت اما شرافتمندانه آنها را به رخ مرتجعین می کشید و بالاتر از همه اینها وجه مشترک نابسامانی زندگی اقشار و گروههای مختلف آذربایجان را شناخته و به آن انگشت گذاشته بودند. چیزی که مخالفین از آن به عنوان مسئله قومی آذربایجان بی طرفان مسئله ملی آذربایجان و ما به جنبش ملی یا حرکت ملی آذربایجان یاد می کنیم.

کابینه ملی کافی نبودن اقدامات اصلاحی را به خوبی فهمید و دست به تغییر ساختار زد و راههای عملی برای رفع آن مشکلات پیش نهاد. به دور از اتوپیاگرائی و آرمان گرائی به مدت یک سال نیز آن برنامه ها را به اجرا گذاشت. اجرائی بودن آن برنامه ها و رفع مشکلات در معضلات مردم همچنان آنرا خطرناک جلوه می دهد. همه اینها گوشه ای از دلایلی است که یاد آوری حکومت آذربایجان را همچنان خطرناک جلوه می دهد و اجازه نمی دهد حتی مخالفین نیز دست به قلم شده در مورد آن کتاب بنویسند. زیرا در صورتی که مردم آذربایجان وجه مشترک مشکلات خود را شناخته و در راستای رفع آنها با برنامه ای عملی روبرو گردد مشتاقانه از آن استقبال خواهد کرد. ترس سیستم بایکوت بیجا نیست.

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter