English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

حرفهایی با مانقورت خودفروش و هویت فروش منصور حقیقت پور - اوجالان ساوالان

آی مانقورت بخوان و بفهم که تو و امثال تو را برای چه به مجلس فرستاده ایم

به زبان استعماری تحمیلی انگلیس پروردۀ فارسی نوشتم تا حالیت شود. چون افتخار نمی دهم برای گفتن حرفهای دلم به مانقورتی خودفروخته و حقیر و خودشیرین کن و ذلیل و پست و بی شرف و بی شرم کوچکی مثل تو به زبان پرافتخار تورکی که اصالتی بیش از 12000 سال پیش دارد، حرف بزنم  آری! پارسی نوشتم تا تو و اربابان استعمارگر فراماسونر نژادپرست پانفارست با هم بخوانید و حالیتان شود. تو به هیچ وجه لیاقت زبان غرورانگیز و مملو از شرف و تاریخ و افتخار و جوانمردی تورکی مرا نداری. روی سخنم با تو مانقورت شیرین کیشی و دوستانت، مانقورتهایی مثل دلی کامال (کمال الدین پیرمؤذن) است. شما را برای انکار رذیلانه و حقیرانه موجودیت و هویت بیش از چهل میلیون انسان زنده تورک آزربایجانی و برای چاپلوسی و خودشیرینی برای حاکمیت پانفارس ضد تورک ایران و فروختن شرف و حیثیت و ناموس ملت مظلوم تورک آزربایجان به مجلس نفرستاده اند. برای این وظایف فرستاده اند:

تلاش برای رفع بیکاری و تبعیض اقتصادی بین شهرهای تورک نشین و فارس نشین:

 شهرستان اردبیل مثل همۀ شهرستانهای تورک نشین آزربایجان (تبریز، اورمو، زنگان، همدان و...) در آتش بیکاری و عوارض حاصل از آن: فقر و اعتیاد و فساد می سوزد. این در حالی است که بیش از هزار معدن مس، طلا و دیگر مواد معدنی شهرها و مناطق آزربایجان جنوبی مثل ورزقان، زنگان، اردبیل، قزوین، تبریز، همدان و...  توسط حاکمیت ضد تورک به نفع نژاد برتر آریایی و به شرر ملت مظلوم تورک آزربایجان بی امان و وحشیانه غارت می شوند. که از بزرگترین آنها معادن مس سونگون است. بهتر است در این باب به مقاله تخصصی « انتقال منابع اقتصادی آزربایجان به تهران و جلوگیری از انباشت سرمایه در آزربایجان» نوشتۀ «امیرحسین پیربداغی، فعال حرکت ملی آزربایجان جنوبی و کارشناس اقتصاد» رجوع کنیم: «در هفته دولت یعنی نیمه اول شهریور ماه 1385 طبق اعلام رسانه های دولتی فاز اول بهره برداری از معادن مس سونگون افتتاح شد كه با برداشت 7 میلیون تن از خاك معدن مذكور 150 هزار تن مس از آن معدن استخراج خواهد شد. با توجه به این كه قیمت هر تن مس در بازار جهانی بین 7000 تا9000 هزار دلار است، ارزش تولیدی مرحله اول مس سونگون حداقل سالانه یك میلیارد و50 میلیون دلار خواهد بود، فاز دوم نیز برای 6 سال آینده جهت تولید 300 هزار تن مس برنامه ریزی شده است كه ارزش تولیدات سالانه آن به بیش از 3 میلیارد دلار خواهد رسید. البته این فقط خالص ارزش مس تولید این معدن خواهد بود و اگر صنایع وابسته به آن در منطقه محروم ورزقان ایجاد شود ارزش افزوده آن به میلیاردها دلار خواهد رسید كه دولت فاشیست فارس به عنوان دولتی اشغالگر واستعمارگر این صنایع را در كرمان، اصفهان، تهران و... ایجاد خواهد كرد و حتی برای ترك آزربایجانی به عنوان كارگر نیز حاضر به ایجاد اشتغال نخواهد بود. همانند نفت برای اعراب عربستان (خوزستان) كه از زیر پایشان استخراج شده و به فروش می رود و درآمدهای ناشی از آن صرف عمران  و آبادی شهرهای اصفهان، تهران، یزد، كرمان، سمنان، و سایر شهرهای كویری فارس زبان می شود، درآمدهای بدست آمده از معدن مس سونگون و سایر معادن آزربایجان نیز برای عمران و آبادی مناطق فارس زبان صرف خواهد شد و ملتی(آزربایجان) كه مستعمره است و حق حاكمیت خود را در صد سال پیش با اشتباهی استراتژیك در انقلاب مشروطه به فارس ها واگذار كرده است امكان بهره مندی از منابع و ثروتهای طبیعی خود را برای توسعه و رفاه خویش نخواهد داشت.  معادن طلای زره شوران تكاب (تیکان تپه) و خاروانا نیز در حال بهره برداری است. معدن سرب و روی انگوران زنجان با تكنولوژی قدیمی درحال بهره برداری است، معدن كائولن یا خاك چینی مرند هر روز توسط قطار به تهران و اصفهان جهت استفاده در كارخانجات تولید سرامیك و كاشی حمل می شود وحتی یك ریال از این معادن نصیب آزربایجان نمی شود.  معادن سنگ های تزیینی گران قیمت آذر شهر، ارومیه، ماکو و سایر مصالح ساختمانی مانند گچ، آهک و سیمان، املاح و مواد شیمیایی دریاچه ارومیه، آلومینیای سراب، اردبیل و کلیبر، سنگ آهن بیجار و صدها معدن كوچك و بزرگ فعال در آزربایجان كه استخراج می شوند همگی توسط دولت استخراج و درآمدهای آنها به مناطق فارس زبان منتقل می شود و اگر معادن كوچك توسط بخش خصوصی در آزربایجان استخراج می شود، دولت از طریق سیستم مالیات گیری، ارزش افزوده آنها را به تهران منتقل می كند. در سالهای اخیر دولت فاشیست فارس كه با افت برداشت نفت در چاههای قدیمی و كاهش تولید نفت مواجه شده است علاوه بر جلب همكاری شركت های نفت خارجی علی رغم فشارهای آمریكا برای استخراج نفت در حوزه های نفتی خوزستان و خلیج عرب كه هزینه كمتری برای تولید هر بشكه نفت نیاز است، جهت افزایش تولید حوزه های نفتی واقع در خشكی در مناطق دیگر كشور موسوم به ایران را به مناقصه گذاشته است. اولین بار در سال 1383 دولت ایران 16 حوزه نفتی را به مناقصه گذاشت كه چند حوزه نفتی از جمله حوزه نفتی موغان 1، موغان 2 و بیجار در مناطق ترك نشین آزربایجان قرار دارد». آری از این همه ثروت و غارت هیچ چیز، تأکید می کنم هیچ چیز جز آلودگی مفرط محیط زیست و رسوخ سم و زهر حاصل از استخراج بی رویه معادن مس و طلا و سرطان و مرگ زودرس و بدبختی و فلاکت نصیب ملت تورک آزربایجان نمی شود و این وضعیت دهشتناک که آن را هیچ ملتی- حتی بومیان استرالیا و سیاه پوستان آفریقا به هیچ وجه تحمل نکرده و نمی کنند، ثمرۀ خیانتهای مانقورتهای آزربایجان از دوره مشروطه و امثال میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف و زین العابدین مراغه ای و حسن تقی زاده و احمد کسروی و حسین کاظم زاده ایرانشهر... گرفته تا مانقورتهای ضد تورک و پارس پرست تازه به جولان درآورده شده مثل سیدجواد طباطبایی از یک سو و جوجه مانقورتهای حقیر و بی ارزشی چون منصور حقیقت پور از سوی دیگر است. آری! ما ملت تورک آزربایجان هر چه می کشیم از خیانتهای خودیهای مانقورتمان می کشیم و باید از خودمان شروع کنیم. و تحت خیانت همین مانقورتهای عمامه دار و بی عمامه بود که نوجوانان بدبخت تورک آزربایجان، در جنگ استعماری و ضدّ تورک و ضدّ عرب و ضدّ اسلامِ ایران و عراق، تحتِ القائاتِ خمینی آیت الشیطان و شیطان الله الاعظم فراماسون و در قالب لشکر 31 عاشورا گردان گردان به جبهه های جنگ دهشتناک مسلمان کش و استعماری ایران و عراق فرستاده می شدند، روی مین فرستاده می شدند تا معبری برای مسلمان کشی باز شود و از سوی دیگر به مقابل تروریستهای کورد پژاک و کوموله و ... فرستاده می شدند و هنوز هم می شوند، تا سلاخی شوند تا تعداد شهیدان (؟) اردبیل، تبریز، ارومو، زنگان، همدان، قزوین، تهران، کرج، انزلی، آستارا و سایر نقاط آزربایجان زیادتر و قبرستانها چراغانی تر و آبادتر شوند و شهرهای تورک نشین ما ویرانتر و جوانان تورک بدبخت تر و بیکار و معتاد و نابودو زنان جوان تورک بیوه و بی سرپرست شوند و در عوض با تحکیم پایه های حاکمیّت فارس جمهوری اسلامی ایران روی خون هزاران جوان بدبخت و استعمارزدۀ تورک، شهرهای نژاد برتر فارس، یعنی اصفهان و یزد و کرمان و مشهد و بندر عباس و بوشهر و شیراز و... آبادتر شوند و قبرستانهایشان ویران تر شود! وقاحت حاکمیت آخوندی فراماسونر  پارس- شیعه جمهوری اسلامی ایران به جایی رسیده است که عکس همین 450 هزار جوانِ بدبخت تورک را که به کشتن داده اند، زینت بلوارهای وسطِ خیابانهای تبریز، اردبیل، اورمو، زنگان، همدان ، تهران و... کرده اند تا احساسات ملّی مذهبی مردم استعمار شده سیاه بخت تورک ما را تحریک کنند و بر عمر حاکمیّت نژادپرستانه شان که پایه های شیطانی اش بر روی خون جوانان بوده، هست و خواهدبود، بیفزایند. شما را برای دفاع از حق و حقوق این جوانان تحصل کرده و شایستۀ تورک فرستاده ایم  که با وجود داشتن مدارک لیسانس و فوق لیسانس به علت نبود هیچ کارخانه و شرکتی در شهر اردبیل و دیگر شهرهای آزربایجان بیکارند و این در حالی است که همۀ صنایع پایه و مادر (مثل ذوب آهن اصفهان و فولاد شهرک عظیم صنعتی سپاهان اصفهان، پارس جنوبی، مجتمع عظیم عسلویه و ...) را که مواد اولیه و خام همه آنها توسط حاکمیت از خاک آزربایجان جنوبی بی محابا و وحشیانه غارت می شوند، در شهرها و مناطق پارس نشین جنوب و مرکز ایران و نیز شرق آن (مشهد) قرار دادند، نتیجه اش این می شود که حتّی دختران و زنان پارسی زبان نیز در هزاران کارخانه و شرکت صاحب شغل و امنیّت روحی و روانی می شوند امّا ما تورکان چه؟ میلیونها بیکار در شهرها و به ویژه روستاهای آزربایجان جنوبی هستند که در جیبشان هزار تومان پول پیدا نمی شود چرا که شغل و درآمدی ندارند. پیامدهای ناشی از بیکاری: فساد، طلاق، اعتیاد، فحشا و بدتر از همه  ناامیدی، افسردگی و خوداتهامی و خودخوری روانی و روحی و فلسفی گریبان ما را گرفته تعداد خودکشیها و خودسوزیها در آزربایجان جنوبی بیداد می کند. برای مثال طبق گزارش محرمانه ای که از بیمارستان امام خمینی شهر مذهبی اردبیل داریم، تعداد خودکشی حاصل از افسردگی و فقر مطلق که آن هم حاصل بیکاری مصنوعی حاصل از سیاستهای متعفّن نژادپرستانه ضد تورک سردمداران پانفارس پهلوی و جمهوری شیطانی ایران در 93 سال اخیر) است، در شهر اردبیل (مثل همه شهرهای آزربایجان جنوبی) از استاندارد جهانی بسیار بیشتر است امّا سربازان گمنام امام زمان پانفارسها (نیروهای مانقورت اطّلاعاتی اردبیل همکاران مانقورت منصور حقیقت پور) در اردبیل از پخش گزارشهای این چنینی به شدّت و خشونت تمام جلوگیری می کنند و فرزندان فداکار روزنامه نگار ملت ما را گرفته، زندانی کرده و دوربینهایشان را بر سرشان می کوبند و می شکنند و آنها را زیر شکنجه می گیرند که شما را چه به این غلطها، اردبیل دارالارشاد است و شما باید بنویسید این جا همه صاحب شغل و درآمد هستند؛ بیکاری وجود ندارد؛ همه خوشبختند و پولدارند! آری! وقتی به اندازۀ یک میلیونم کلانشهرهای پارس نشین اصفهان، کرمان، یزد ، بوشهر و جنوب ایران که محل پروژه های عظیم نفتی ،گازی و صنعتی عسلویه و پارس جنوبی و هزاران هزار کارخانه و شرکت بزرگ و کوچک است به شهرهای مظلوم اردبیل و تبریز و اورمو و زنگان و رشت و ... رسیدگی نمی شود سیل جوانان بیکار و جویای کار آزربایجانی و به ویژه بهترین جوانهای ما بعد از اخذ مدرک دانشگاهی لیسانس فوق لیسانس و حتی دکترا بیکار می شوند و بعد بیکاری! و سرکوفت خانواده و بستگان و بعد پناه بردن به مواد مخدر برای فراموشی واقعیت تلخ و فراموشی درد و اعتیاد و زندان! زنان و دختران بیکار و سرگردان  آزربایجانی که اغلب شوهرانشان یا پدرانشان معتاد یا زندانی یا مرده اند نیز از زور گرسنگی و برای پر کردن شکم خودشان و اطفال بی گناهشان دست به خودفروشی و تن فروشی می زنند. ما می شویم نژاد پست مغولی و پارسهای آریایی تهرانی و اصفهانی و یزدی و کرمانی و مشهدی و شیرازی می شوند نژاد برتر و پاک و مقدس آریایی!! دیگر همۀ ما تورکان آزربایجان به خوبی  می بینیم که به دلیل سیاستهای نژادپرستانه و ضد انسانی حاکمیت فارس – شیعه (رژیم منحوس و اهریمنی جمهوری اسلامی ایران) در 36 سال اخیر که دقیقاً  مثل اسلافش (حاکمیت 57 سالۀ دو پهلوی منحوس) تمام بودجه ها و سرمایه های حاصل از فروش نفت و غارت معادن مس و طلای آزربایجان جنوبی را در مناطق کویری پارس نشین ایران مثل اصفهان، یزد، کرمان، بوشهر ، بندرعباس و ... سرمایه گذاری می کند و هر سال بیشتر از پارسال ملت مظلوم و استعمارشدۀ تورک آزربایجان را در قفس بزرگی به اسم ایران، وادار به مهاجرت از شهرها و روستاهای وطنشان، آزربایجان جنوبی،به حاشیه های کلان شهرهایی مثل تهران و کرج و اسلامشهر و اصفهان و مشهد و یزد و کرمان و بوشهر و بندرعباس و... می کنند(هر چند برخی از همین کلان شهرها هم اکنون جزئی از خاک مقدس آزربایجان جنوبی هستند و حاکمیت منحوس فارس در نظر دارد با تمهید مقدمات و خارج کردن تدریجی و برنامه ریزی شدۀ تمام امکانات صنعتی و کارخانجات و شرکتها ،به طرف «اصفهان» عقب نشینی کند و با پایتخت کردن اصفهان،ملت بزرگ تورک آزربایجان را در این کلان شهر ها بیکار و گرسنه رها کند)،تا در آنجا علاوه بر استفاده کم خرج از نیروی بدنی کارشان،به صورت برنامه ریزی شده و با رفتارهای توهین آمیز هم وطنان نژاده و اصیل فارسشان، در ورزشگاهها و سربازخانه ها و مدارس و دانشگاهها و کوچه و بازار و... از هویت تورکی – آزربایجانی خودشان بیزار شوند و خودشان و بچه هایشان برای زدودن ننگ تورک بودن و آزربایجانی بودن(!)به هر کاری و هر ذلتی تن در دهند. آری! این است درد ما! درحالی که در شهرهای اصفهان و یزد و کرمان و شهرهای جنوب پارس نشین جوانان پارس حتی تیره پوستان فارسی زبان، با مدرک پنج ابتدایی سوم راهنمایی و دیپلم نیز در یکی از هزاران کارخانه و شرکت این شهرهای پارس نشین جذب و با خیال راحت و روان آسوده و دلی آرام ، روحی شاد و ضمیری مطمئن به فضل الهی و خمینی و خامنه ای فراماسون شیطان الله الاعظم (!) مشغول به کار می شود و بعد ما می شویم "ترک کثیف معتاد فاسد و خودفروش" و آنها می شوند پارس آریایی پاک و مطهّر و برگزیدۀ خدا که حتی اهورامزدای پارسهای شیعه هم پارتی بازی کرده و تمام ثروت و امکانات مملکت را به آنها داده است و ما از ازل و با سرنوشت الهی این گونه گرسنه و بیکار و معتاد بوده ایم!!!

آی مانقورت! منصور حقیقت پور تو و امثال تو را برای دفاع از ملت مظلوممان برای جلوگیری از غارت معادن و ثروتهای آزربایجان و برای جذب بودجه و امکانات برای ایجاد کارخانه های مادر در شهرهایمان و لااقل برای گفتن حقایق تلخ آزربایجان و دردهای جوانان بیکار لیسانس و فوق لیسانس تورک خودمان و برای اعتراض به ظلم و تبعیض نژادی آشکار حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به مجلس فرستاده ایم نه برای زبان فروشی، هویت فروشی، وارلیق فروشی، کیملیک فروشی، شرف فروشی، خودفروشی و خودشیرینی برای حاکمیت نژادپرست پانفارس ضد تورک جمهوری اسلامی ایران.

بازخواست حاکمیت رژیم ضد تورک جمهوری اسلامی ایران برای چرایی فاجعه های بی سابقه که نتیجۀ فعالیتهای مشکوک رژیم در چند سال اخیر است:

 چند سالی (درست در دهۀ اخیر که اوج فعالیتهای هسته ای رژیم جمهوری اسلامی ایران است) می شود که سرطان در شهر و استان اردبیل به ویژه در شهر خیو (مشکین و روستاهای دامنۀ ساوالان) غوغا می کند. چرا؟ چون اولا دامنه زیبای ساوالان محلی شده است برای تخلیه زباله های هسته ای فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران در مراکز فارس نشین بوشهر، نظنز، قم، پارچین و ... و نیز تحرکات سری و خبیثانه عوامل رژیم برای کشف و استخراج اورانیوم و سایر فعالیتهای مشکوک و خبیثانه اردبیل برای امحا و نسل کشی ملت مظلوم تورک آزربایجان و ثانیا جمهوری اسلامی برای جلوگری از دسترسی ملت تورک آزربایجان به تلویزیونهای ماهوراه ای 24 ساعته پارازیتهای با قدرت و شدت وحشتناک مثل تمامی شهرهای آزربایجان به تمام نقاط اردبیل و تمام شهرکهای آن از دکلهای بلند پرچم نصب شده در میادین بزرگ شهر اردبیل و دیگر شهرهای آزربایجان ارسال می کند، هم اکنون که من این را می نویسم، تلویزیون من روشن است و خود می بینم که شدت این پارازیتها به حدی است که صفحۀ تلویزیون کاملاً سیاه شده و کوچکترین تصویری از شبکه های تورکی زبان ماهواره (گوناز تی وی و ...) و بسیاری از شبکه های سیاسی و غیر سیاسی ماهواره ای دیده نمی شود و این به شدت سرطانزا بودن این تشعشعات را که عوامل اطلاعاتی و امنیتی پلید و مانقورت جمهوری اسلامی به ارسال 24 ساعته آن می پردازند، را نشان می دهد و از سوی دیگر شدت این پارازیتها به گونه ای است که "به قصد نسل کشی بی صدا بودن" آن بیشتر از جلوگیری از تماشای کانالهای تلویزیونی را به ذهن می آورد. آی مانقورت! شما را برای این به مجلس فرستاده ایم که داد بزنید که چرا رژیم جمهوری اسلامی ایران به بهانۀ جلوگیری از نگاه کردن عده ای از مردم به ماهوارۀ هاتبرد، کل مردم آزربایجان جنوبی را، دقیقا به قصد نسل کشی آرام و بی صدا، از پیر و جوان و جنین داخل شکم مادر و کودک و نوجوان و جوان و زن و مرد، به طور 24 ساعته در خطر تشعشعات بی امان و پیوسته و بسیار قدرتمند مضر، خطرناک و مهلک الکترومغناطیسی پارازیتهای ماهوراه ای (تهیه شده در چین ضد تورک) قرار می دهد؟ گناه ما ملت تورک آزربایجان چیست که رژیم جمهوری اسلامی ایران، به دلیل اهداف خاص سیاسی و "حفظ حاکمیت به هر قیمتی"، ما و کودکان بی گناه و اطفال معصوممان را در خطر جبران ناپذیر این تشعشعات مهلک 24 ساعته قرار می دهد؟ آیا همۀ این انفجار سرطانها در آزربایجان جنوبی اتفاقی است یا هدفی در این تبعیض بین تورک و فارس یا اهداف سیاسی خاصی وجود دارد؟. آی مانقورت! منصور حقیقت پور شما را برای دفاع از ملت مظلوم تورک خودمان، دفاع از نوزادان و کودکان معصوم و جنینهای داخل شکم مادران تورک که به شدت در معرض سرطان و مرگ هستند و نیز جوانان و مردان آزربایجانی که تحت اثر همین تشعشعات عقیم می شوند و سرطان می گیرند به مجلس فرستادیم نه برای زبان فروشی، هویت فروشی، وارلیق فروشی، کیملیک فروشی، شرف فروشی، خودفروشی و خودشیرینی برای حاکمیت نژادپرست پانفارس ضد تورک جمهوری اسلامی ایران.

خشک کردن عمدی دریاچۀ نمک اورمو به قصد نسل کشی دهشتناک ملت تورک آزربایجان و تاراندن آنها از خاک پاک آزربایجان:

 درد بزرگ دیگر ما ملت تورک آزربایجان این است که رژیم پانفارس فراماسون صلیبی ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان جمهوری اسلامی ایران با زدن بیش از 102 سد بزرگ و کوچک بر روی رودخانه های حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه، در طول سی و شش سال حاکمیت شیطانی خود، قصد دارد 35 میلیون تورک آزربایجانی را در کل شهرهای آزربایجان جنوبی تبریز، اردبیل، اورمو، زنگان، همدان، تهران، کرج، اراک، قم، ساوه، قزوین و ... با طوفانهای نمک دهشتناک و با خیزاندن عمدی بیش از 20 میلیارد تن نمک کف دریاچۀ عظیم و به عمد خشک شدۀ اورمو (اورمیه) نسل کشی کند و این جلوی چشم جهانیان اتفاق می افتد و در میان این جهانیان، اتحادیّه ضد تورک جهان: روسیه، چین، ارمنستان، یونان و تروریسم کورد قلبا و با کمال میل از این کار متحد ازلی و ابدی خود، ایران کثیف پانفارس صلیبی ضد تورک و ضد عرب (حاکمیت جمهوری شیطانی ایران) استقبال کرده و می کنند و هیچ اعتراضی نکرده و نمی کنند، اتحادیه صلیبی ضد تورک و ضد عرب (جهان غرب) نیز سکوت معنی داری در این قبال گرفته است. هم نوا با فعالان حرکت ملی آزربایجان، در مجلس جمهوری اسلامی ایران، به جز نادر قاضی پور، نماینده شهر اورمو از نمایندگان شهرهای تورک نشین آزربایجان جنوبی کسی به طور جدی به این خطر مهلک که نابودکننده ما تورکان و کوردها و ارمنیها نیز خواهدبود اعتراضی نمی کند!!! آری! به جز یک یا دو نمایندۀ با وجدان تورک آزربایجان، مثل نادر قاضی پور نمایندۀ اورمو و اللهوردی دهقان نمایندۀ اهر، هریس و روزقان، بقیّه نماینده های مجلس در دفاع از جان و مال و ناموس و حقّ ملّت مظلوم آزربایجان جنوبی یا سکوت مرگ گرفته و با این سکوتِ معنی¬دار مانقورت وار، سیاستهایِ ضدّ تورک و ضدّ آزربایجانی رژیم جمهوری اسلامی ایران را تأیید کرده اند و یا مثل «کمال الدّین پیرمؤذّن» در بین مردم اردبیل معروف به «دلی کامال» (مانقورت کامال) بر ضدّ ما فعّالان حرکت ملّی آزربایجان و در کل به ضرر منافع مسلّم ملّت مظلوم و تحتِ استعمار و استثمارِ آزربایجان حرف زده اند!! در فرهنگ حماسی و قهرمانانۀ ملی آزربایجان «دلی» به مفهوم بیمار و دیوانه نیست بلکه به معنی «قورخماز» (دلاور نترس و از جان گذشته و بی باک) است؛ مثلِ «کوراوغلونون دلیلری/ چنلی بئلین دلیلری» (دلاوران کوراوغلو/ نترسهای از جان گذشتۀ چنلی بئل). مردم بدبخت و فلک زدۀ اردبیل گفتند «بگذارید دلی کامال را به مجلس بفرستیم شاید این دلی نترسد و از حقّ ما دفاع کند و بودجۀ استان اردبیل را که یک ده هزارم استان اصفهان نیز نمی شود، اندکی زیادتر بگیرد». امّا همین دلی کامالِ اصلاح طلب هزارچهرۀ مانقورت با چاپلوسی و ... مالی شرم آوری در مجلس شورای  اسلامی، بلند شده و گفته «برای اردبیل بودجۀ زیاد نمی خواهیم»!!! همۀ نماینده ها، به ویژه نماینده های شهرهای کوردنشین، لرنشین، عرب نشین که به خاطر کم شدن بودجه های مردمشان حاضر شدند استعفا دهند و... که از این حرف تعجّب کرده بودند برگشتند ببینند این مانقورت که بی جل و پالان و رام به فارسهای نژادپرستِ حاکم سواری می دهد و به ملّت خودش مدام جفتک می اندازد کیست! دیدند: دلی کامال! پانفارسهای پر پشم و عمامه دار مجلس با لبخند  کثیفِ نژادپرستانه در کنجِ لبشان و «ترک خر، ترک خر» گویان در دلشان و خندان به این دلقک بی جیره و مواجب! گفتند: «چرا نمی خواهی؟!» گفت: «آخه پان ترکها پررو می شوند»!!! و پان تورک در قاموس مانقورتهای دلقکی مثل کامال، یعنی افرادی مثل من که برای آگاهی دادن به ملّت مظلوممان، خواب و خوراک و آرامش و شب و روز نداریم! می¬بینید چه نمایندگانی داریم! همچنین است نمایندگان پان ایرانیست مانقورتی مثل منصور حقیقت پور که به جای حل کردن مشکلات آزربایجانِ جنوبی و اردبیل مظلوم برمی دارد و نامۀ لاتی و بی تربیتی به نمایندۀ مجلس جمهوری آزربایجانِ شمالی (که الهی به کوری این مانقورتها و اربابان فراماسون نژادپرستش وسعت و جمعیّتش را پنج برابر کند. ان شاء الله) می نویسد و گوشه ای از بی تربیتی لاتی آریایی اش را به همتای خودش نشان می دهد و االبته به همراه دیگر نمایندگان مانقورت شهرهای تورک نشین در مجلس  در مقابل «پروژه شیطانی خشک کردن دریاچۀ اورمو و نسل کشی ملّت تورک آزربایجان به دست حاکمیت جمهوری اسلامی ایران» روزۀ سکوت گرفته¬اند.

آغای مانقورت منصور حقیقت پور که با مصاحبه هایت سردمدار مانقورتهای کل آزربایجان جنوبی و "مرد سال در شرف فروشی و خودفروشی و خیانت به ملت مظلوم تورک آزربایجان شده ای"، اگر من به جای شما و امثال شما بودم در مجلس رژیم در مقابل خشک کردن دریاچۀ اورمو و زیاده خواهی کوردهایی مثل عثمان احمدی دربارۀ «تشکیل کوردیستان شمالی در خاک مقدّس آزربایجان غربی» فریادها می کشیدم تا قلبم پاره شود یا دشمن را پاره پاره کنم و اگر فریادم مؤثّر نمی شد، بنزین می ریختم و خودم را وسط مجلس به آتش می کشیدم تا کلّ ملتهای ایران و جهان ببینند و بفهمند این جا چه خبر است و یک ملّت 35 میلیونی را می خواهند به همین راحتی آهسته و پیوسته، یا با زور و جنایت و تخریب محیط زیست با نسل کشی جلوی چشم میلیادها انسان زنده و وجدانهای یخ زدۀ صلیبی ضد تورک بکشند و اگر عُرضۀ این کارها را هم مثل اکثریّت آقایان و خانمهای مانقورت و پانفارس خائن مفت خور و عافیت طلبِ آزربایجانی که صندلیهای مجلس را اشغال کرده و نشسته اند، نداشتم از شرم و حیا مثل ژاپنیها و کره ایهای غیور  خودکشی مردانه می کردم. تو که عرضۀ این دلاوریها را نداری پس لااقل خفه شو و دیگر زبان فروشی، هویت فروشی، وارلیق فروشی، کیملیک فروشی، شرف فروشی، خودفروشی و خودشیرینی برای حاکمیت نژادپرست پانفارس ضد تورک جمهوری اسلامی ایران نکن.

آری آری! مانقورت منصور حقیقت پور که به جز اسم با مسمای مانقورت هیچ اسمی و لقبی شایسته تو نیست، اگر تو و دیگر نمایندگان همفکر تو که صندلیهای فرزندان شریف آزربایجان را در مجلس اشغال کرده اید، اگر ذره ای وجدان و شرف و انسانیت داشتید، در همان مجلس کثیف می مردید از روسیاهی و حقارت و خفّت. این بهتر بود تا آن چاپلوسیها و خودشیرینیها که برای رژیمِ جنایتکار، نژادپرست ضدّ تورک و ضدّ آزربایجان جمهوری اسلامی ایران می کنید. آن پول و درآمد کلان که می برند و به خورد زن و بچّه هایتان می دهید به بهای نابودی همان کودکان معصوم کارگر و گل فروش ترافیکهای خیابانهای ما به دست می¬آورید. تاریخ بین ما، ملتچیهای صادق دردمند آزربایجان و شما مانقورتهای خائن و خبیث و حقیر و رذل و پست و خودفروش و زبان فروش و هستی فروش و وجدان فروش و هویت فروش قضاوت خواهدکرد و تاریخ و حقیقت، هر دو تلخ و بی رحمند. برای شما این ملت مظلوم و صبور و بزرگ به اندازۀ پوست پیازی ارزش ندارد. شما ملّتمان را به قیمت هیچ به بهای بس ناچیز فروخته اید و می فروشید و بر خلاف سوگندتان و وظیفه¬تان در برابر مظالمی که تنها اندکی از آنها را در این نوشته آوردیم، و در برابر این نسل کشی بی صدا (نسل کشی با بیکاری مصنوعی و فقر، نسل کشی با نمک دریاچه اورمو، نسل کشی با ارسال پارازیتهای قوی الکترومغناطیسی و نسل کشی با زباله های هسته ای در دامنه سبلان و دیگر مکانهای خاک آزربایجان مظلوم) سکوتِ ناجوانمردانه خائنانه گرفته اید. حرفهایم با شما که از فردوسی شعوبی پلید ضد تورک و ضد عرب و ضد انسان و از بازگرداندن مجسمۀ این شیطان الله الاعظم فراماسون پرورده به خاک پاک سلماس مظلوم دفاع کرده و به جای حل هزاران مشکل ملت مظلوم تورک آزربایجان راه کثیف خودفروشی، وجدان فروشی، شرف فروشی، خودشیرینی برای فاشیستهای ضد بشر پانفارس را برگزیده اید زیاد بود. مثلاً راجع به ارزش تدریس به زبان مادری زبان مادری که موجودیت و هستی و هویت و همه چیز ما تورکان آزربایجان است و شما با دیدی نژادپرستانه نژاد ما را ایرانی (؟) و زبان ما را پهلوی (؟) خوانده اید و به فاشیسم فارس راه کار داده اید که زبان وهمی و خیالی استعمارساخته آذری (؟!) را احیا کند تا ما تورکی ، زبان اول در قواعد و غنای واژگانی را ول کنیم و به زبانِ وهمی و خیالیتان بچسبیم که مقاله دراز می شد و برخی از خودیهای نازک نارنجی به این بهانه از نشر آن خودداری می کردند! بگذریم.

و اما سخن آخر این که شما و مانقورتهایی مثل شما، هر که باشید و هر عنوانی که داشته باشید، دو راه بیشتر ندارید: یا بیدار شوید و از حقوق ملی و انسانی ملت مظلوم تورک دفاع کنید یا کنار بکشید و لااقل علیه منافع ملّت مظلومتان با توطئه کنندگان پانفارس همکاری نکنید. امّا شما راه سوم یعنی ذلّت و خیانت را برگزیده¬اید. فراموش نکیند این ملت بیدار شده است و شماها روزی به دست همین ملت خواهید افتاد و انتقام این ملت مظلوم، انتقام آزربایجان زخمی و نیمه جان اما مغرور و سربلند خیلی سخت خواهدبود.

اوجالان ساوالان    پنجشنبه 14/12/1393

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter