English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

انتخابات مجلس در ایران و یک پیشنهاد برای جنبش ملی آذربایجان جنوبی- یوروش مهرعلی بیگلو

بحث شرکت یا عدم شرکت و نیز چگونگی شرکت در انتخابات همیشه از مباحث قبل از انتخابات، در بین فعالان ملی آذربایجان بوده است. نوع برداشت از ماهیت جنیش ملی آذربایجان جنوبی و ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران در اتخاذ شیوه برخورد با انتخابات همواره تعیین کننده بوده است. در سالهای اخیر با در نظر گرفتن این دو عامل و همچنین گفتمان مسلط توده های مردم، فعالان ملی گزینه هایی را تجربه کرده اند که در این نوشته ضمن توضیح مختصر این رویکردها، برای انتخابات پیش رو نیز پیشنهادی ارائه خواهد شد.

1­ بایکوت (تحریم انتخابات)

بیشتر فعالان ملی با در نظر گرفتن هاهیت و اهداف جنبش ملی آذربایجان و ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران، نسبت به مبارزه پارلمانتاریستی و هر گونه اصلاحات ناامید بوده و گزینه تحریم انتخابات را برگزیده اند.به نظر آنها وجود نهادی به نام شورای نگهبان و رد صلاحیت نامزدها توسط آن و همچنین عدم صدور مجوز به تشکیل احزاب رسمی و قانونی، انتخابات در ایران را بی اعتبار کرده و از معنا انداخته است. بعلاوه حتی در صورت تصاحب اکثر کرسی های مجلس نیز تصویب قوانین بدون تایید شوراری نگهبان غیر ممکن است. آنها تجربه مجلس ششم را نمونه ای از جایگاه مجلس در ایران میدانند که علی رغم تصاحب اکثر کرسی های آن توسط اصلاح طلبان، نتوانست خواسته های آنها را برآورده کند. تحریم کنندگان انتخابات خواسته های حداقلی جنبش ملی را نیز فراتر از قانون اساسی فعلی میدانند. بعنوان مثال رسمی شدن زبان ترکی در تضاد با اصل 15 قانون اساسی می باشد که مقرر می دارد زبان رسمی کشور فارسی می باشد . لذا برای تغییر این قانون در اصل باید قانون اساسی اصلاح شود که آن هم مطابق اصل 177 قانون اساسی خارج از حیطه اختیارات مجلس است.

اکثر فعالان ملی با ارائه دلایل دیگری غیر از علل فوق در کل انتخابات در ایران را آزاد ندانسته و تحریم انتخابات را برگزیده اند.با این وجود به دلایل زیر تحریم انتخابات نتیجه دلخواه مخصوصا در انتخابات مجلس را برای بایکوت کنندگان نمیدهد:

الف)تعداد زیاد کاندیدا های مجلس   ب)رویکرد منفعلانه تحریم کنندگان انتخابات     ج)اتخاذ رویکردها و شعارهای پوپولیستی توسط کاندیدها همچنین طایفه گرایی و همشهری بازی دراین نوع انتخابات     د)گفتمان محافظه کارانه و عافیت طلبانه عموم مردم و انتخاب بین بد و بدترین .رویکرد بایکوت انتخابات علاوه بر عدم جوابدهی، جنبه منفی دیگری نیز دارد و آن خالی کردن میدان از دست دادن فرصت انتخابات برای تبلیغ عقاید و افکار می باشد. به طور خلاصه بایکوت تنها زمانی نتیجه میتواند داشته باشد که بصورت فعالانه و با صرف انرژی کافی انجام گیرد و الا چیزی جز از دست دادن فرصت در بر نخواهد داشت.

2­ توافق با کاندیدای خاصی جهت طرح خواسته های حرکت ملی:

انتخاب این رویکرد به علت بی فایده پنداشتن بایکوت و تلاش برای تبلیغ خواسته های حرکت ملی در فرصت و فضای انتخاباتی می باشد. انتخاب کنندگان این گزینه با حمایت از کاندیداهائی که از فیلتر شورای نگهبان رد شده و حاضرند برخی از خواسته های حداقلی حرکت ملی را در شعارهای خود مطرح کنند، سعی میکنند خواسته های ملی را تبلیغ کنند. اما کاندیداهای مذکور که به میزان نفوذ گفتمان حرکت ملی در بین مردم واقفند، سعی میکنند ضمن تلاش برای جذب نظر آنها دردسری هم برای خود درست نکنند و به این خاطر این خواسته های حداقلی راهم در هاله ای از ابهام مطرح کرده و در بین شعارها و برنامه های دیگر استتار می کنند، به نحوی که صرفا در جمع هواداران حرکت ملی این نوع شعارها را بصورت عوام فریبانه مطرح و از طرح آنها در تریبونهای دیگر خودداری می کنند. این کاندیداها که فقط در ایام انتخابات به یاد آذربایجان و خواسته های آن می افتند در صورت موقعیت در ورود به مجلس نیز اقدام چشمگیری در این مورد انجام نمی دهند. آنها تا به حال هیچ اقدامی در مورد لزوم آموزش به زبان مادری یا رسمی شدن زبان ترکی به عنوان کف مطالبات آذربایجان نیز انجام نداده اند. از فعالان حرکت ملی و در کل جنبش ملی آذربایجان هیچ گونه حمایتی انجام نداده اند این رویکرد در عمل باعث افت سطح حرکت ملی شده و آن را به بازیچه ای در معاملات ناچیز در آورده است. از دیگر تبعات این رویکرد شناخته شدن این کاندیداها بعنوان نماینده حرکت ملی و اقدامات ناخوشایند آنها در آینده میباشد. کاندیداهایی که باوری به حرکت ملی آذربایجان ندارند.   

3 ­ وعده گرفتن از برخی کاندیداها در صورت ورود به مجلس نه در حین تبلیغات انتخابی:

اتخاذ این رویکرد نتیجه التقاط و دغل بازی، فریب و دروغ بر بار معنایی سیاست در ایران می باشد. فریب مردم و حکومت در مرحله انتخابات و تغییر چهره در مجلس و دفاع از حقوق آذربایجان چهره ی عریان این گزینه می باشد. این گزینه بنا به علل زیر عملی و مطلوب نیست:

اول اینکه کسی که یک عمر محافظه کاری کرده است به صورت آنی نمی تواند به صورت انقلابی عمل کرده و مسائل آذربایجان را در مجلس مطرح نماید. دوم اینکه کاندیدایی که با رای گروه هایی غیر از حرکت ملی و با شعار های باب میل آنها به مجلس راه می یابد در عمل نیز برای آنها تعهد بیشتری خواهد داشت . سوم اینکه تزریق دغل بازی هایی از این نوع، روح مبارز طلبی را از جنبش ملی آذربایجان میگیرد . جنبش های اجتماعی- ملی بیش از دغل بازی وسیاست بازی به روحیه مبارزه و حق طلبی نیاز دارند. 

4­ توافق با برخی کاندیداهای متمایل به حرکت ملی برای اخذ رانت های اقتصادی نه تبلیغات سیاسی:

این رویکرد نیز در برخی شهرهای آذربایجان تجربه شده است . این کاندیدا ها یا به مجلس راه نمی یابند و یا اینکه در صورت راه یابی به مجلس امتیازاتی را که احتمالا از طرف آنها به فعالان حرکت ملی داده می شود فایده ای جز مسموم کردن حرکت ملی نخواهد داشت . اگر جنبش ملی آذربایجان از همین حالا به رانت گیری روی آورد آینده ایی جز فساد و تباهی نخواهدداشت.

5­ ورود به انتخابات به عنوان عضوی از گروهها و تشکلاتی غیر از حرکت ملی از جمله اصلاحات و... :

نتیجه این رویکرد نیز شبیه گزینه سوم میباشد. نقض عهد کاندیدای مورد نظر با گروههای دیگر ممکن است در کوتاه مدت برای جنبش ملی آذربایجان منافعی داشته باشد اما در بلند مدت همان بد عهدی نصیب ما هم خواهد شد.

6­ بعنوان یک ملی گرا در انتخابات شرکت کردن و طرح خواسته های حداقلی حرکت ملی جنبش ملی آذربایجان جنوبی در مرحله انتخابات:

این رویکرد تا به حال بیشرین منفعت را برای جنبش آذربایجان جنوبی داشته است. فضای انتخابات بهترین زمان برای تبلیغ خواسته های جنبش ملی می باشد. اما تجربه نشان داده است کاندیدا های جنبش ملی یا در مرحله نهایی از طرف نهادهای امنیتی حذف شده و یا اینکه بعلت ضعف خود کاندیدا یا اطرافیان نزدیک، موفق به کسب آرای کافی نشده اند . در مواردی نیز اختلافات بی مورد بین اشخاص و گروه های جنبش ملی نیز باعث شده است کاندیدا های مذکور نتوانند جریان قدرتمندی بوجود آوردند همانطوریکه اشاره شد تمامی این گزینه ها توسط جنبش ملی آذربایجان جنوبی تجربه شده است . اما برای انتخاب مناسب ترین رویکرد در انتخابات پیشرو ذکر چند نکته حائز اهمیت است: الف)با در نظر گرفتن ساختار سیاسی و شرایط حاکم در کشور، ماهیت و اهداف جنبش ملی آذربایجان جنوبی . افکار عمومی در سطح ایران وجهان و مخصوصا تجربه 40-30 سال اخیر، فعالان جنبش ملی آذربایجان جنوبی استراتژی مقاومت مدنی (مبارزه مدنی)را در عمل پذیرفته اند. اما بعلت عدم وجود تشکیلات قدرتمند و عدم اعلام مبارزه مدنی بعنوان استراتژی جنبش و تشکیلات، هر از گاهی انحرافاتی در نحوه ی برخورد فعالان جنبش مشاهده میشود. فعالان جنبش ملی آذربایجان جنوبی باید فضای انتخابات و نحوه ی عمل در این میدان را نه از دید استراتژی رفورمیستی و پارلمانتاریستی بلکه از زاویه مبارزه مدنی ارزیابی کنند. شرکت و فعالیت در انتخابات در مبارزه مدنی به معنای تایید رژیم و بایکوت منفعلانه انتخابات نیز به معنای مبارزه با رژیم نیست . فعالیت در فضای انتخابات و استفاده از این فرصت یکی از ویژگیهای استراتژی مقاومت مدنی میباشد.

ب) مبارزه ملی در نوع خود مبارزه ای اخلاقی می باشد. حفظ خصلت اخلاقی و ارزش مدار جنبش بسیار مهم است. برای همین، شیوه دستیابی به ایده آل های اخلاقی جنبش نیز باید اخلاقی باشد. چرا که به اندازه اهداف و و ایده آل های جنبش، شیوه و روش اتخاذی برای رسیدن به آنها نیز در هویت جنبش تاثیرگذار است و در جذابیت و آینده جنبش تعیین کننده میباشد.

ج) مبارزه مدنی در کل یک استراتژی قانون مدار می باشد اما در عین حال عدم اطاعت و نافرمانی از قوانین نا عادلانه ، تبعیض آمیز، ضد دموکراسی و حقوق بشر نیز جزء جدائی ناپذیر مقاومت مدنی می باشد

د) طرح خواسته های حداقلی و بعضا اهداف فرعی حرکت ملی از جانب فعالان ملی باعث بازشدن میدان برای عوام فریبان ، فرصت طلبان و بعضا مزدوران میشود. بطوریکه آنها با ربودن شعارهای فرعی جنبش ملی هر چند بصورت موقتی می توانند فعالان جنبش را حول خود بسیج نمایند. بعلاوه این امر باعث می شود خاموشی هیجانات و اعتراضات ملی با هزینه های کمتری برای نیروهای امنیتی فراهم گردد. از همه مهمتر مطرح شدن بیش از حد اهداف و شعارهای جانبی و حداقلی ، رفته رفته باعث انحراف جنبش میشود.   

ذ) برای مشخص شدن راه اصلی حرکت ملی و جلوگیری از فرصت طلبی ، سوء استفاده و انحراف باید در داخل کشور به صورت علنی خواسته ها و اهداف اصلی جنبش مطرح شوند.

ر) مشخص است که برای فعالان رادیکال حرکت ملی هزینه های سنگینی از طرف حکومت تحمیل گردد اما باید توجه داشت که عدم حمایت از این فعالان در بلند مدت به زیان جنبش خواهد بود، لذا فعالانی که در چارچوب قوانین کشور فعالیت می کنند باید در قالب همان قوانین از حقوق سیاسی – اجتماعی فعالان رادیکان نیز حمایت نمایند. به نظر من ، با در نظر گرفتن موارد مذکور، برای انتخابات پیش رو میتوان از دو شیوه مکمل یکدیگر استفاده نمود. برای هر یک از این شیوه ها افراد متفاوتی در نظر گرفته میشود و در هر دو شیوه، خود فعالان ملی کاندیدای نمایندگی مجلس می شوند و طبیعتا فعالان ملی نیز صرفا از این افراد حمایت می کنند.   

- گروه اول شیوه ای را برمی گزینند که تا به حال از طرف جنبش ملی تجربه نشده است و آن کاندیدا شدن افرادی است که اهداف اصلی و رادیکال جنبش را در پلاتفورم انتخاباتی وارد می کنند، اهدافی همچون تغییر قانون اساسی فعلی کشور ، به رسمیت شناخته شدن ملت آذربایجان جنوبی بعنوان یک ملت در قانون جدید و ذکر حق تعیین سرنوشت ملی ملت آذربایجان جنوبی در این قانون، درخواست رفراندم برای استقلال آذربایجان جنوبی و ... می تواند جزو شعارهای انتخاباتی این کاندیداها مطرح گردد. مشخص است که حکومت چنین رویکردی را بر نمی تابد و حداقل صلاحیت این افراد برای کاندیداتوری رد می شود. احتمال دستگیری این کاندیداها نیز زیاد است. اما این مقاومت بستر جنبش ملی را تقویت و هویت آن را هرچه بیشتر روشن می نماید و بدین طریق احتمال هرگونه انحراف را در آینده بر طرف می کند. هر چند که خواسته های این کاندیداها فراتر از قانون اساسی فعلی کشور خواهد بود اما این خواسته ها و اهداف به تعیین در قالب حقوق بین الملل و حقوق بشر مطرح خواهد شد. این کاندیداها علاوه بر خواسته های ناسیونالیستی می توانند خواسته های مدرن دیگری از جمله حقوق زنان،     سکولاریسم و پلورالیسم – سیاسی – فرهنگی را نیز در پلاتفورم انتخاباتی خود وارد کنند   

گروه دوم در چارچوب قانون اساسی و دیگر قوانین فعلی کشور با طرح خواسته های حداقل جنبش ملی کاندیدای نمایندگی مجلس می شوند. همان طوریکه قبلا ذکر شد این شیوه تا به حال مفیدتر از دیگر شیبوه های تجربه شده بوده است ولی باید تاکید کرد که کاندیداهای این گروه باید در چارچوب قوانین فعلی کشور از اشخاص گروه های رادیکال حرکت ملی حمایت نمایند. متاسفانه تا کنون افراد و گروه هایی که شیوه فعالیت در چارچوب قانون را در پیش گرفته اند بعلت عدم درک درست از مبارزه مدنی – ملی در نهان و آشکار بر علیه پیشروان و رادیکال های حرکت ملی موضع گرفته و حداقل نتوانسته اند از حقوق این پیش آهنگان جنبش ملی در قالب حقوق بشر و قوانین کشور حمایت نمایند.

به نظر من انتخابات پیش رو می تواند به سکوی پرتابی برای حرکت ملی آذربایجان جنوبی جهت تجدید قوای خود و شکستن سکوت مرگ بار تبدیل شود.

داستانهای واقعی سالهای اخیر یک پایان مشترک داشته است:خورجین خود را روی اسب دیگری نگذار والا......

زنداني سیاسی آذربایجان جنوبی یوروش مهرعلی بیگلو

زندان مرکزی تبریز

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter