خبرگان رهبری: انتخاباتی بدون رقابت با نتایجی معلوم
آذوح: جمشید برزگر تحلیلگر بی بی سی در امور ایران
شورای نگهبان با اعلام فهرست نهایی نامزدهای پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، به حدس و گمان ها در باره ترکیب دوره جدید این مجلس پایان داد؛ مجلسی که گمان می رود مهم ترین وظیفه اش در دوران هشت ساله فعالیت، معرفی جانشین آیت الله علی خامنه ای رهبر فعلی جمهوری اسلامی باشد.
اگرچه مهم ترین بحث ها بر سر انتخابات این دوره معطوف به تایید صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن خمینی بود، اما بررسی این انتخابات و ترکیب تقریبا از پیش مشخص شده پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری از زوایای دیگر نیز مهم است چرا که می تواند به درک جهتگیری و عملکرد آتی این مجلس کمک کند.
انتخابات مجلس خبرگان از نگاه آماری
بر اساس فهرست نهایی، ۱۶۱ نامزد برای دستیابی به ۸۸ کرسی نمایندگی با یکدیگر رقابت خواهند کرد؛ البته اگر واژه "رقابت" گویای وضعیت عینی و واقعی نامزدها و انتخابات مجلس خبرگان رهبری باشد زیرا بر اساس رای شورای نگهبان، عملا در مجموع برای تمام ۸۸ کرسی نمایندگی مجلس خبرگان رهبری، حتی دو نامزد با یکدیگر رقابت نمی کنند.
در شش استان اصولا رقابت و به یک معنا انتخاباتی در کار نیست: در استان های آذربایجان غربی، اردبیل، بوشهر، خراسان شمالی، هرمزگان و سمنان، شورای نگهبان تنها به تعداد نمایندگان این استان ها در مجلس خبرگان، به نامزدها اجازه حضور داده است. به این ترتیب، نتیجه انتخابات در این شش استان از هم اکنون و پیش از برگزاری انتخابات به طور کامل و قاطع روشن است. به سخن دیگر، برای تعیین ده درصد از کرسی های نمایندگی مجلس خبرگان پنجم، میزان تاثیرگذاری رای شهروندان صفر درصد است.
کرسی ها: ۱۰ درصد، قدرت رای: صفر درصد (بدون در نظر گرفتن گرایش سیاسی نامزدها)
نام استان تعداد نماینده در مجلس خبرگان رهبری تعداد نامزدهای حاضر در انتخابات
آذربایجان غربی ۳ ۳
اردبیل ۲ ۲
بوشهر ۱ ۱
خراسان شمالی ۱ ۱
هرمزگان ۱ ۱
سمنان ۱ ۱
از میان ۲۵ استان باقی مانده، در ۱۰ استان، تعداد نامزدهای حاضر در انتخابات تنها یک نفر بیشتر از تعداد نمایندگان آن استان در مجلس خبرگان رهبری است. به این ترتیب، انتخابات در استان های آذربایجان شرقی، ایلام، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خوزستان، فارس، قزوین، کردستان، کرمان، کرمانشاه، کهگلویه و بویر احمد، گیلان، گلستان، لرستان، مازندران، همدان و سیستان و بلوچستان با کمترین میزان ممکن رقابت برگزار می شود و شانس هر یک از نامزدها بیش از ۸۰ درصد است. این وضعیت باعث می شود که نتیجه انتخابات در این ۱۰ استان نیز به طور نسبی با ضریب پیش بینی بسیار بالا از هم اکنون و پیش از برگزاری انتخابات روشن باشد. به عبارت دیگر، میزان تاثیر گذاری رای شهروندان برای تعیین ۴۳ درصد کرسی های نمایندگی، تنها ۳۳ درصد است.
کرسی ها: ۴۳ درصد، قدرت رای: ۳۳ درصد (بدون در نظر گرفتن گرایش سیاسی نامزدها)
نام استان تعداد نماینده در مجلس خبرگان رهبری تعداد نامزدهای حاضر در انتخابات
آذربایجان شرقی ۵ ۶
خراسان رضوی ۶ ۱۰
خوزستان ۶ ۷
فارس ۵ ۸
قزوین ۲ ۳
کرمان ۳ ۵
گیلان ۴ ۷
گلستان ۲ ۳
لرستان ۲ ۳
سیستان و بلوچستان ۲ ۳
در این میان، در هفت استان نیز، درست دو برابر تعداد نمایندگان هر استان، نامزد وجود دارد. به این ترتیب در استان های ایلام، خراسان جنوبی، کردستان، کرمانشاه، مازندران و همدان، هر یک از نامزدها، بالقوه ۵۰ درصد شانس راه یافتن به مجلس خبرگان رهبری را دارند. معنای این سخن آن است که قدرت رای شهروندان برای تعیین صاحبان ۱۴ درصد از کرسی ها ۵۰ درصد خواهد بود.
کرسی ها: ۱۴ درصد، قدرت رای: ۵۰ درصد (بدون در نظر گرفتن گرایش سیاسی نامزدها)
نام استان تعداد نماینده در مجلس خبرگان رهبری تعداد نامزدهای حاضر در انتخابات
ایلام ۱ ۲
خراسان جنوبی ۱ ۲
کردستان ۲ ۴
کرمانشاه ۲ ۴
کهگلویه و بویراحمد ۱ ۲
مازندران ۴ ۸
همدان ۲ ۴
به این ترتیب، تنها در ۸ استان، تعداد نامزدهای اجازه یافته برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری از دو برابر تعداد نمایندگان آن استان در مجلس خبرگان بیشتر است و می توان شاهد میزانی از رقابت میان نامزدها بود. هر چند در بسیاری از استان ها نیز، تعداد نامزدها تنها یک نفر بیش از دو برابر تعداد نمایندگان آن استان در مجلس است. به سخن دیگر، تنها برای تعیین ۳۳ درصد کرسی ها، میزان تاثیرگذاری رای شهروندان حدود ۶۰ درصد خواهد بود.
کرسی ها: ۳۳ درصد، قدرت رای: ۶۰ درصد (بدون درنظر گرفتن گرایش سیاسی نامزدها)
نام استان تعداد نماینده در مجلس خبرگان رهبری تعداد نامزدهای حاضر در انتخابات
البرز ۲ ۶
اصفهان ۵ ۱۴
تهران ۱۶ ۳۳
چهارمحال بختیاری ۱ ۳
زنجان ۱ ۴
قم ۱ ۳
مرکزی ۲ ۵
یزد ۱ ۳
باید توجه داشت که قدرت تاثیرگذاری رای شهروندان که در بالا ارایه شده، تنها مربوط به تعیین یک فرد از بین چند نامزد است و گرایش سیاسی نامزد برگزیده را در برنمی گیرد. مداخله عامل گرایش سیاسی، میزان قدرت تاثیرگذاری رای شهروندان را به شدت بر اساس آنچه در ادامه خواهد آمد، کاهش می دهد.
اگرچه طبق قانون، نامزدهای مجلس خبرگان رهبری می توانند استان خود را تغییر دهند، اما از آنجا که در نهایت، تنها ۱۶۱ نفر برای ۸۸ کرسی نمایندگی با هم رقابت خواهند کرد، تغییری در وضعیت غیر رقابتی انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری روی نخواهد داد.
در بسیاری از حوزه های انتخابی، حتی اگر میزان اندکی رقابت وجود داشته باشد، این رقابت در نهایت فردی و با پیامدهایی غیرسیاسی خواهد بود چرا که عملا تنها افرادی متعلق یه یک گرایش سیاسی مشخص امکان واجازه رقابت با یکدیگر را یافته اند.
ترکیب سیاسی مجلس خبرگان
اما این تنها کمیت نامزدها نیست که بر کیفیت انتخابات مجلس خبرگان و ترکیب مجلس جدید تاثیر می گذارد. شورای نگهبان، هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی با محدود کردن دامنه انتخاب برای رای دهندگان عملا ترکیب مجلس خبرگان رهبری را پیشاپیش تعیین کرده است.
گذشته از استان هایی که در آنها عملا هیچ رقابتی وجود ندارد، در استان هایی که رقابت در کمترین حد خود دیده می شود نیز در نهایت رای مردم تاثیری بر ترکیب سیاسی و در نتیجه جهتگیری و عملکرد مجلس آتی خبرگان رهبری نخواهد داشت.
در شش استان و برای حدود ده درصد از کرسی های نمایندگی مجلس خبرگان رهبری، رای دهندگان مطلقا شانس یا امکانی برای تاثیرگذاری ندارند. در دیگر استان ها، برای تعیین فرد نماینده، در بهترین حالت، رای دهندگان می توانند در مجموع بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از نمایندگان مجلس خبرگان رهبری را با رای خود تعیین کنند، اما از نظر سیاسی، قدرت تاثیر گذاری رای دهندگان برای تعیین ترکیب مجلس خبرگان رهبری به مراتب کمتر است.
نگاهی به فهرست نامزدهای تعیین صلاحیت شده نشان می دهد که از هم اکنون می توان گفت ترکیب مجلس پنجم خبرگان رهبری حتی به مراتب یک دست تر از مجلس کنونی خواهد بود و اصولگرایان تابع رهبر جمهوری اسلامی اکثریت مطلق مجلس را در دست خواهند گرفت؛ فارغ از اینکه رای دهندگان با آرای خود چه کسی را به مجلس خبرگان بفرستند.
در بسیاری از حوزه های انتخابی، حتی اگر میزان اندکی رقابت وجود داشته باشد، این رقابت در نهایت فردی و با پیامدهایی غیرسیاسی خواهد بود چرا که عملا تنها افرادی متعلق یه یک گرایش سیاسی مشخص امکان واجازه رقابت با یکدیگر را یافته اند.
تنها در تهران است که این وضعیت به شکلی حداقلی متفاوت است. در تهران هرچند حسن خمینی رد صلاحیت شده است، اما اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، و محمود علوی به عنوان کسانی که با اکثریت مطلق دیگر نامزدها همسو نیستند، اجازه حضور در انتخابات را یافته اند.
به این ترتیب، اگر حتی این سه نفر به مجلس راه یابند، که به احتمال قریب به یقین چنین نیز خواهد شد، اکبر هاشمی رفسنجانی در مجلس پنجم خبرگان رهبری، در مقایسه با مجلس چهارم که مدتی ریاستش را نیز برعهده داشت، خود را به مراتب تنهاتر خواهد دید.
فارغ از گرایش سیاسی اکثریت مطلق نامزدهای تایید صلاحیت شده، بخش بسیار قابل توجهی از نامزدها، خود از منصوبان آیت الله علی خامنه ای هستند.
درصد عمده ای از نامزدها، هم اکنون موقعیت و جایگاه سیاسی خود را مرهون انتصابات آیت الله خامنه ای هستند و به عنوان ائمه جمعه و یا نمایندگان او در نهادها و سازمان های مختلف فعالیت می کنند.
در میان اندک نامزدهایی که به اصولگرایان همسو با شورای نگهبان تعلق ندارند، هم چنین وضعیتی دیده می شود.
محمود علوی با نظر مستقیم او به عنوان وزیر اطلاعات برگزیده شده، اما دست کم او در موضع گیری های خود توانسته است میزانی از استقلال رای در قبال اصولگرایان نشان دهد.
این نکته در باره حسن روحانی و به ویژه اکبر هاشمی رفسنجانی بیشتر خود را نشان می دهد. آقای روحانی با آنکه پیش از ریاست جمهوری در مجموع به اصولگرایان نزدیک تر بود، در دوران ریاست جمهوری و پس از جبهه گیری اصولگرایان، کم و بیش به طیف میانه رویی از اصلاح طلبان و تکنوکرات های هوادار اکبر هاشمی رفسنجانی نزدیک تر شده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی نیز اگرچه از سوی آیت الله خامنه ای به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شده، اما مخالفت و رویارویی اش با اصولگرایان به شکلی فزاینده در سال های اخیر افزایش یافته است.
ترکیب تقریبا از پیش روشن مجلس خبرگان رهبری، در عین حال این پرسش را پررنگ تر می کند که آیا مجلس خبرگان رهبری، نهادی است که به طور واقعی در مورد جانشین آیت الله خامنه ای تصمیم خواهد گرفت یا این نهاد، بیشتر ابزاری تشریفاتی است که در زمان لازم نظر مراکز اصلی قدرت در جمهوری اسلامی را بر زبان خواهد آورد.
نامزدهای ناشناس و مجلسی مطلوب تر مراکز قدرت؟
در مجلس خبرگان رهبری نیز، مانند هر نهاد سیاسی دیگر، برخی چهره های شاخص از نفوذ و قدرت تاثیرگذاری بیشتری برخوردارند. در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان نیز فهرستی از شاخص ترین روحانیون موثر در صحنه سیاسی ایران حضور دارند از جمله: محمد تقی مصباح یزدی، محمد یزدی، احمد جنتی، صادق لاریجانی، محمود شاهرودی، غلامرضا مصباحی مقدم، محمد علی موحدی کرمانی، احمد خاتمی، محمد علی تسخیری، محمود محمدی عراقی، قربانعلی دری نجف آبادی، احمد علم الهدی، علی فلاحیان، محسن مجتهد شبستری، مرتضی مقتدایی، عبدالنبی نمازی، و علی رازینی.
با این حال، در این دوره از انتخابات به نظر می رسد که شورای نگهبان به طیفی از روحانیونی که سوابق چندانی در حوزه سیاست نداشته و بیشتر در حوزه های علمیه فعال بوده اند نیز میدان داده است. از بررسی اظهارات این طیف از روحانیون جوان تر به نظر می رسد که آنان توانسته اند اطمینان شورای نگهبان و رهبر جمهوری اسلامی را نسبت به وفاداری و فرمانبرداری خود به دست آورند.
اگر این نمایندگان جوان تر بتوانند بخش قابل توجهی از کرسی های مجلس پنجم خبرگان را به دست آورند، باید انتظار داشت که رهبر جمهوری اسلامی در تعامل و کنترل مجلس خبرگان در وضعیت به مراتب مساعدتر و آسان تری قرار گیرد.
رد صلاحیت روحانیون نزدیک به اصلاح طلبان و نیز نوه آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، نشان می دهد که داشتن مجلسی بدون چهره های شاخص منتقد تا چه اندازه برای هسته مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی اهمیت داشته است.
میزان این اهمیت تا آنجا بوده که تصمیم گیران، حاضر به پرداخت هزینه رد صلاحیت حسن خمینی و پذیرفتن اتهام دور شدن از خانواده و آرمان های آیت الله خمینی را بپذیرند.
به نظر می رسد آیت الله خامنه ای درست برعکس زمانی که پس از درگذشت آیت الله خمینی، نیازمند یاری و همراهی احمد خمینی برای رسیدن به رهبری بود، اکنون دیگر نه تنها نیازی به خانواده آیت الله خمینی احساس نمی کند، بلکه حضور فرزند احمد خمینی در نهادی را که می تواند در باره عملکرد او قضاوت کند یا جانشین او را برگزیند، به مصلحت نمی داند.
ترکیب تقریبا از پیش روشن مجلس خبرگان رهبری، در عین حال این پرسش را پررنگ تر می کند که آیا مجلس خبرگان رهبری، نهادی است که به طور واقعی در مورد جانشین آیت الله خامنه ای تصمیم خواهد گرفت یا این نهاد، بیشتر ابزاری تشریفاتی است که در زمان لازم نظر مراکز اصلی قدرت در جمهوری اسلامی را بر زبان خواهد آورد.