“دیوثهای سیاسی” به روایت آیتالله جوادی آملی
آذوح: اکبر گنجی
داستان از آنجا آغاز شد که سایت رجانیوز در ۱۹ اردیبهشت ۹۵ متن سخنان آیتالله جوادی آملی در دیدار با محمدرضا عارف را با تیتر “کسی که به بیگانه راه میدهد دیوث سیاسی است” منتشر کرد. پس از واکنش شبکههای اجتماعی به این سخنان، رجانیوز به سرعت گزارش را از صفحه خود حذف کرد. اما پس از توضیحات دفتر آیتالله جوادی آملی، همان گزارش را دوباره با تیتر “آیتالله جوادی آملی خطاب به محمد رضا عارف: کسانی که راه نفوذ بیگانه را در فضای اقتصادی و سیاسی به روی کشور میگشایند دیوث هستند” منتشر کرد.
در گزارش جدید همچنان این سخنان وجود دارد: “در غیرت باید سه عنصر جمع شود تا آن را بسازند؛ عنصر اول غیرزدایی است به این معنا که اجازه ندهیم بیگانه نفوذ کند و خودمان هم در کار دیگران تجسس نکنیم. دیاثت یا اخلاقی است و یا سیاسی. کسی که بیگانه را راه میدهد دیوث سیاسی است بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن با غیرت سازگار نیست”.
مشکل یا مسئله چیست؟ چه امر اخلاقاً ناروایی وجود داشت که شبکههای اجتماعی به آن واکنش نشان داده و ایشان هم مجبور به توضیح شد؟
دیدار محمدرضا عارف با آیت الله جوادی آملی. در این دیدار بود که آیت الله به یاد مبحث فقهیی"دیاثت" افتاد
دیدار محمدرضا عارف با آیتالله جوادی آملی. در این دیدار بود که آیتالله به یاد مبحث فقهی”دیاثت” افتاد
یکم- اخلاقی: آیتالله جوادی آملی “مفسر قرآن”، “فیلسوف”، “عارف”، “متکلم”، “مرجع تقلید”، “استاد اخلاق”، “علامه” و به عناوین بزرگ دیگری نامیده میشود. از افراد معمولی هم انتظار نمیرود که در گفتارشان از الفاظ رکیک استفاده کنند و دشنامهایی را نثار دیگران کنند که رکیکترین هتاکیها به شمار میروند.
آیا فردی با چنین جایگاهی که برای او میسازند و ساختهاند، حق دارد از چنین زبانی استفاده کند؟ آیا این زبان کوچکترین تناسبی با جایگاهی که برای او میسازند، دارد؟ شبکههای اجتماعی آیتالله جوادی آملی را مجبور به دفاع از خود کردند تا بلکه نشان دهد که گویی در حال ارائه بحثی کاملاً تخصصی و بلند مرتبه بوده و هیچ گونه اهانتی نکردهاند.
این ترفند در چه شکلی عرضه شده است؟ روشن است که واژه معنایی جز کاربرد ندارد (ویتگنشتاین). واژهها نیز در زبان عرفی و زبان تخصصی علوم ممکن است به معانی گوناگونی به کار روند. آیتالله جوادی آملی برای تبرئه خود به همین تمایز استناد کرده و مدعی است که معنای “دیوث” در زبان عرفی با معنای آن در زبان تخصصی فقه و اخلاق تفاوت داشته و فقیهان و اخلاقیون این واژه را در معنای متفاوتی از معنای عرفی آن به کار میبرند.
وقتی آیتالله خامنهای و دیگر فقیهان بلند پایه از زبان بسیار هتاکانه استفاده کرده و میکنند، آیا از نمایندگان مجلس و مسئولان نظامی و امنیتی انتظار دیگری باید داشت؟
توضیحات دفتر ایشان در ۲۰ اردیبهشت در تمامی رسانهها- از جمله رجانیوز- تحت عنوان “توضیح دفتر آیتالله جوادی آملی درباره واژه دیاثت” منتشر شد. به توضیحان ایشان بنگرید:
«یکی از واژهها و مفاهیمی که در فقه کاربرد رسمی دارد واژه «دیاثت» است آنچه در فهم درست رهنمودهای حضرت استاد حائز اهمیت است، کاربرد اصطلاح «دیاثت» در دانش فقه و اخلاق است که با کاربرد عرفی آن، تفاوت زیادی دارد. توضیح این که فقیهان شیعه، در ابواب قضاء، حدود و شهادات، بر اساس روایات معتبر امامان معصوم (علیهم السلام) احکام متعددی برای «دیوث» و «دیاثت» مطرح کردهاند. همان طور که در کتاب شریف مجمع البحرین آمده در اصطلاح ایشان، «دیوث» به مرد بى غیرتی گفته میشود که مردان بیگانه را بر همسرش وارد مىکند. دیاثت از گناهان کبیره است به گونهای که در روایتی از وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که دیوث بوى بهشت را استشمام نمىکند. امام صادق (علیه السلام ) نیز مىفرماید: «بهشت بر دیوث حرام است». از این رو شهادت دیوث نیز در محاکم شرعی پذیرفته نیست.»
آیا فقیهان دیوث را به معنای متفاوتی از عرف به کار برده اند؟ کافی است به معنای عرفی دیوث در سه فرهنگ مشهور فارسی رجوع کنیم:
فرهنگ معین دیوث را “بی غیرت” معنا کرده است. فرهنگ دهخدا در معنای آن نوشته: «قواد. دیبوب. آن که مردان را بر زن خود وارد کند. آن که بر زن خود حسادت و غیرت نداشته باشد.” فرهنگ عمید: “مرد بی غیرت؛ مردی که درباره زن خود غیرت و تعصب نداشته باشد.»
بدین ترتیب، مطابق توضیحات دفتر آیتالله جوادی آملی، فقیهان این واژه را در معنای متفاوتی از معنای عرفی به کار نگرفتهاند و این توضیحات رفع مشکل و حل مسئله نکرده است. این واژه یکی از الفاظ بسیار رکیک است.
آیت الله جوادی آملی . او "مفسر قرآن"، "فیلسوف"، "عارف"، "متکلم"، "مرجع تقلید"، "استاد اخلاق"، "علامه" و به عناوین بزرگ دیگری نامیده میشود.
آیت الله جوادی آملی . او “مفسر قرآن”، “فیلسوف”، “عارف”، “متکلم”، “مرجع تقلید”، “استاد اخلاق”، “علامه” و به عناوین بزرگ دیگری نامیده میشود.
دوم- مخاطب سخنان کیست: تیتر گزارش سایت اصول گرای افراطی رجانیوز، مخاطب را محمد رضا عارف به شمار آورده است. یعنی منتخب اول تهران در مجلس شورای اسلامی و نامزد ریاست مجلس آینده.
اما تقلیل و فروکاستن مخاطب به محمد رضا عارف- به دلایل زیر- ناموجه است :
الف- در توضیح دفتر آیتالله جوادی آملی آمده است: “در دیدار روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت دکتر عارف نماینده منتخب مردم تهران و جمع دیگری از نمایندگان منتخب مجلس شورای اسلامی با حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی (دام ظله )، مطالب ارزشمندی در سه محور کلی نقش مردم در جامعه، وظایف مسئولان و جایگاه رهبری مطرح گردید.”
پس مخاطب این “مطالب ارزشمند” جمع دیگری از نمایندگان مجلس هم بودهاند.
ب- در اصل سخنرانی نیامده است که فقط حاضران مخاطب این سخناناند. بلکه گفته شده است، هر کس راه گشای ورود اقتصادی و سیاسی بیگانگان باشد، “دیوث سیاسی” است. در توضیحات بعدی دفتر هم به روشنی آمده است:
«کسانی که راه نفوذ بیگانگان را درفضای اقتصادی و یا سیاسی به روی کشور میگشایند از غیرت اقتصادی و یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند.»
پ- در واقع مخاطب سخنان ایشان مسئولان و زمامداران جمهوری اسلامی هستند. برای این که ایشان به صراحت به حاضران میگوید که مردم با انتخابات وظیفه خودشان را انجام دادند (“مردم کارشان تمام شد“) و سپس به انتقاد شدید از واردات و قاچاق کالا پرداخته و از مسئولان و زمامداران جمهوری اسلامی میخواهد که جلوی واردات و قاچاق کالا به کشور را بگیرند، وگرنه “دیوث سیاسی” هستند. بدین ترتیب، در میان مسئولان و زمامداران جمهوری اسلامی، هر کس که راهگشای فرهنگ، اقتصاد، سیاست، زبان، و…بیگانگان باشد، فاقد غیرت بوده و “دیوث سیاسی” است.
در تاریخ ۳۷ ساله جمهوری اسلامی کدام شخصیتهای سیاسی مدافع و عامل ورود اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بیگانگان بودهاند؟ اینک چه کسانی مدافع این ورود هستند؟ درباره هر نکتهای بتوان تردید کرد، در این باره نمیتوان تردید کرد که مخاطب اصلی این سخنان کدام جناح جمهوری اسلامی است.
ت- توافق هستهای مهمترین نماد ورود بیگانگان به سریترین طرح جمهوری اسلامی است. یعنی جمهوری اسلامی با کنترل و نظارتهایی بسیار فراتر از نظارتهای آژانس بین المللی انرژی هستهای موافقت کرد. این توافق به تصویب شورای عالی امنیت ملی رسید و پس از تأیید آیتالله خامنهای به اجرأ در آمد. بدین ترتیب، آیت الله خامنهای و شورای عالی امنیت ملی هم مخاطب آیتالله جوادی آملی هستند.
سوم- تفسیر به سود آیتالله جوادی آملی: ممکن است افرادی این اشکال را وارد آورند که مخاطب این سخنان فقط و فقط زمامداران جمهوری اسلامی نیستند، بلکه مردم هم شامل این حکماند.
تفسیر ما به سود آیتالله جوادی آملی بود. چون هتاکی او را فقط و فقط به بخشی از دستگاه حاکمه جمهوری اسلامی منحصر میکرد. اما اگر مردم هم شامل این سخنان شوند، هتاکی ایشان گریبان مردم را هم خواهد گرفت.
وقتی آیتالله خامنهای و دیگر فقیهان بلندپایه از زبان بسیار هتاکانه استفاده کرده و میکنند، آیا از نمایندگان مجلس و مسئولان نظامی و امنیتی انتظار دیگری باید داشت؟ سادهترین راه قبول مسئولیت و اعتراف به اشتباه بود. اما مگر مراجع تقلید حاضر به پذیرش هتاکی و عذرخواهی بوده و هستند؟ وقتی آنان برای ستمگری حاضر به پوزش خواهی زبانی نیستند، چرا برای هتاکی باید عذرخواهی کنند؟