اهداف نظامی ایران درسوریه، مواضع ناهمگون روسیه
آذوح: حسین آرین (کارشناس نظامی)
مقام های کشوری و لشگری جمهوری اسلامی اصرار دارند که حضور ایران در سوریه مستشاری است و سپاهیان و ارتشیان اعزامی به این کشور، درگیر مبارزه مستقیم با گروههای مخالف اسد نیستند.
جدا از سپاهیان، شبه نظامیان عراقی و افغانهای لشگر فاطمیون منتسب به سپاه قدس، ارتشیان ایران هم در سوریه حضور دارند. به تازگی پنج تن از تکاوران تیپ ۶۵ نیروی ویژه هوابرد (نوهد) در جنوب حلب در سوریه کشته شدند.
تناقض گویی امرای ارتش
سرلشگر عطالله صالحی، فرمانده ارتش، با تاکید به اینکه ارتشیان جان باخته در سوریه مستشار بودند، گفت: «ارتش در کمکهای مستشاری به سوریه مسئولیت ندارد و سازمانی در کشور وجود دارد که این اقدامات را انجام میدهد». صالحی روشن نکرد که مسئولیت اعزام ارتشیان را چه سازمان و یا کسانی بعهده دارند ولی تاکید کرد برخی از نیرویهای ارتش داوطلبانه به سوریه رفتهاند.
سرتیپپور دستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش، هم با اشاره به اینکه ارتش «حضور» یگانی «در سوریه ندارد، گفت: «نفراتی را به عنوان مستشار به سوریه اعزام کردیم تا از فضای عملی و عملیاتی و از نظر آموزشی به خوبی بهره برداری کنند و قابلیتهای عملیاتی ارتش جمهوری اسلامی را برای مقابله با دشمن اصلی که قطعاً آمریکاست، بالا ببرند.»
در حالیکه سخنان سرلشگر صالحی و سرتیپپور دستان آشکار کننده بیمیلی در اعزام نیرو به سوریه است، خبر گزاری فارس این کار را وظیفه توصیف کرد و نوشت طبق قانون از جمله «وظایف ارتش داشتن آمادگی جهت همکاری با سپاه پاسداران در کمک به ملل مسلمان و مستضعف غیر معارض با جهان اسلام، در دفاع از خود در برابر تهدید و تجاوز نظامی بنا به درخواست آنان و بنا به دستور است.»
به نظر میرسد که اعزام ارتشیان به سوریه درسایه نوعی تقسیم کاردر نیرویهای مسلح صورت گرفته است وامرای ارتش به ناچار پذیرفتهاند.
اصرار بر «حضور مستشاری»
به رغم کشته شدن ۱۳ سپاهی و زخمی شدن ۲۱ نفر و همچنین اسیر شدن دستکم شش سپاهی دیگر در دهکده استراتژیک خان طومان (در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی حلب)، جمهوری اسلامی کماکان حضور نظامیان و سپاهیان و شبه نظامیان اعزامی به سوریه را مستشاری میداند. این در حالی است که به گفته حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران،» مستشاران نظامی ایران در چهار سطح راهبردی، عملیاتی، تاکتیکی، و فنی و امدادی «در سوریه حضور دارند و بر پایه یک بررسی» موسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن «، جمهوری اسلامی در عرض چهار سال از ژانویه ۲۰۱۲ تا فوریه ۲۰۱۶، دستکم ۳۴۲ سپاهی را در سوریه از دست داد.
به گزارش روزنامه دیلی تلگراف لندن، تاکنون ۷۰۰ نظامی و شبه نظامی اعزامی از ایران در سوریه جان باختهاند و به گزارش» موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک «حدود ۲۰۰۰ نفر از پرسنل نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه حضور دارند.
اهداف و استراتژی جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۲ وارد صحنه نبرد سوریه شد. در آن زمان شماری از کارشناسان بر این باور بودند که سوریه به ویتنام ایران تبدیل خواهد شد. برخی دیگر عقیده داشتند که جمهوری اسلامی در سوریه، همانند عراق بعد از سقوط صدام، با تقویت نفوذ خود در شکل دهی تحولات سیاسی این کشور دست بالا را خواهد داشت. اما تاکنون هیچیک از این گمانه زنیها محقق نشده است.
جمهوری اسلامی در چهار سال و نیم گذشته کمکهای مالی و نظامی قابل ملاحظهای را به رژیم اسد ارزانی داشته و با اینکه شمار زیادی از شبه نظامیان عراقی، افغان و حزب الله لبنان را هم وارد میدان کارزار سوریه کرده است، هنوز برای خاتمه جنگ در سوریه و تثبیت قدرت اسد افق روشنی دیده نمیشود. یکی از دلایل این عدم موفقیت گروههای پر شمار پیکار جویان در سوریه است که برخی از آنها از کمکهای عربستان، ترکیه و قطر و آمریکا برخوردارند.
برای روسیه که اصرار چندانی بر ابقا اسد در کرسی قدرت ندارد، هر نوع توافقی با آمریکا که منافع امنیتی، اطلاعاتی و استراتژیک مسکو در سوریه را تامین کند قابل قبول خواهد بود. اما در مورد ایران هدف پیروزی کامل بر پیکارجویان و گسترش نفوذش بر دمشق و ادامه حکومت اسد بر سوریه ویا دستکم بر بخش غربی این کشور است.
مهمترین هدفهای جمهوری اسلامی در سوریه پا بر جا نگهداشتن رژیم اسد، باز نگهداشتن مسیرهای ارسال اسلحه و تجهیزات به حزب الله و گسترش حضور شبه نظامیان تحت کنترلاش در سوریه میباشد که در رسیدن به این هدفها تا حدی موفق بوده است. به رغم تحمل ضایعات انسانی در چهار سال گذشته، هیچ نشانهای از کاهش حضور ایران در سوریه و یا تغییر موضع آن دیده نمیشود.
مواضع ناهمگون جمهوری اسلامی و روسیه
به تازگی علی اکبر ولایتی، مشاور آیت الله خامنهای در امور بین الملل گفت ماندن اسد خط قرمز جمهوری اسلامی است.
در حالیکه علی اکبر ولایتی هفته پیش در مصاحبهاش با روزنامه الاخبار لبنان از عزم راسخ ایران و روسیه برای حفظ بشار اسد سخن به میان آورد، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، به گزارش ریا نووستی گفت:«بشار اسد متحد ما نیست. ما در واقع از وی در مقابله با تروریسم و همچنین در تلاشهایش برای حفظ وحدت و دولتمداری سوریه حمایت میکنیم اما وی به گونهای که ترکیه متحد آمریکا است، متحد ما نبوده و فعلا هم نمیباشد.»
به گزارش برخی از رسانههای روسی، مسکو و تهران مواضع یکسانی در سوریه ندارند و اسد با دلگرمی از حمایتهای گسترده ایران در مقابل برخی از خواستههای روسیه مقاومت میکند. مسکواز اسد خواسته است که با همکاری بیشتر راه را برای پایان دادن به جنگ بر مبنای توافق میان روسیه و آمریکا در ماه فوریه امسال هموار کند؛ مخالفان بازداشت شده را از زندان آزاد کند؛ و انعطاف ملموسی در میز مذاکره در برابر خواستههای مخالفان نشان دهد.
به گزارش همین رسانهها، مقام های روسیه به همتایان آمریکایی خود اطلاع دادهاند که» میتوانند نظر مشورتی به اسد بدهند ولی نمیتوانند او را کنترل کنند. این مقامها گفتهاند که روابط روسیه با اسد پدر (حافظ اسد)، عمیقتر، گستردهتر بود در حالیکه با بشار اسد اینگونه نیست.
در مقابل جمهوری اسلامی راهها و پیش شرطهای دیگری را توصیه میکند. در این راستا علی اکبر ولایتی هفته پیش در مصاحبهای با شبکه المیادین گفت: «بیتردید در خصوص سوریه باید دو مساله مهم محقق شوند، و هر دوی این مسائل باید باهم صورت گیرند، یکی در بخش عملیات است، ابتدا دولت و نظام و ارتش و نیروهای مقاومت مردمی سوریه باید بتوانند تا بخشهای مختلف سوریه را از لوث حضور گروههای تروریستی پاکسازی کنند... مساله دیگر مساله آمادگی داشتن برای شرکت و حضور در مذاکرات سیاسی است، همان گونه که برای مذاکرات سیاسی ژنو چنین آمادگی وجود داشته است، در مذاکرات ژنو همان گونه که میدانید دولت سوریه... حضور و مشارکت داشت و در مقابل معارضانی که از حمایت عربستان سعودی برخوردارهستند... بدون هیچ دلیل قابل توجیهی مذاکرات ژنو را ترک کردند.»
ولایتی در ادامه با رد ضمنی توافق میان آمریکا و روسیه، اظهار داشت دو کشور مذکور ممکن است بین خودشان در مورد سوریه به توافقهایی دست یابند ولی ما در این میانه نه نقشی داریم و نه میخواهیم نقشی داشته باشیم. اما در این بین، ما میدانیم و سوریه میداند و کشورهای همسوی سوریه خوب میدانند و حتی دشمنان سوریه هم باید بدانند، که هیچ کسی نمیتواند راه حلی را به ملت سوریه تحمیل کند،... [و گر نه] این شرایطی که ۵ سال ادامه داشته بازهم ادامه خواهد داشت.
جمهوری اسلامی مهمترین تکیهگاه اسد
با توجه به حمایت بیچون چرای جمهوری اسلامی از اسد وتمایل به ابقا او در کرسی قدرت، او بیش از پیش به ایران تکیه کرده است. بشار اسد حتی قبل از جنگ داخلی به جمهوری اسلامی اجازه داد که از راه کشورش تسلیحات نظامی به حزب الله لبنان ارسال کند و بارها با سید حسن نصرالله در دمشق به گفتوگو نشست، کاری که در زمان حافظ اسد از محرّمات بود.
در حال حاضر یاری حزب الله به اسد در جبههها، کمکهای گسترده مالی و نظامی و لجستیکی جمهوری اسلامی توام با حضور سپاهیان و ارتشیان ایران و شبه نظامیان افغانی و عراقی، اسد را بر سر قدرت نگهداشته است. با اینهمه این نیروها بدون پشتیبانی هوایی روسیه و بمبارانهای مواضع مخالفان قادر به عقب راندن پیکار جویان نیستند. در واقع این نیروها توام با یکانهای دولتی سوریه نقش نیروی زمینی را برای نیروی هوایی روسیه ایفا میکنند.
در حال حاضر یاری حزب الله به اسد در جبههها، کمکهای گسترده مالی و نظامی و لجستیکی جمهوری اسلامی توام با حضور سپاهیان و ارتشیان ایران و شبه نظامیان افغانی و عراقی، اسد را بر سر قدرت نگهداشته است. با اینهمه این نیروها بدون پشتیبانی هوایی روسیه و بمبارانهای مواضع مخالفان قادر به عقب راندن پیکار جویان نیستند. در واقع این نیروها توام با یکانهای دولتی سوریه نقش نیروی زمینی را برای نیروی هوایی روسیه ایفا میکنند.
برای روسیه که اصرار چندانی بر ابقا اسد در کرسی قدرت ندارد، هر نوع توافقی با آمریکا که منافع امنیتی، اطلاعاتی و استراتژیک مسکو در سوریه را تامین کند قابل قبول خواهد بود. اما در مورد ایران هدف پیروزی کامل بر پیکارجویان و گسترش نفوذش بر دمشق و ادامه حکومت اسد بر سوریه ویا دستکم بر بخش غربی این کشور است. از این رو پس زدن پیکار جویان در غرب کشور و عقب راندن آنها از حلب برای بازپس گیری مناطق شمال که هم مرز با ترکیه است برای اسد و ایران ارجحیت دارد و ادامه درگیریهای شدید جاری در اطراف حلب نیز برای رسیدن به این هدف دنبال میشود.
در حالیکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و همتای روسیاش، سرگئی لاورف، به توافق فی مابین دو کشور در مورد سوریه داد سخن میدهند و به فعالیتهای دیپلوماتیک خود برای یک راه حل سیاسی برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه تلاش میکنند، جمهوری اسلامی واسد میدان دار حل مسئله سوریهاند و در کوتاه مدت امیدی به پایان جنگ داخلی در این کشور نیست، جنگی که تاکنون جان بیش از ۳۰۰ هزار نفر را گرفته و حدود هشت میلیون سوری را بیخانمان و آواره کرده است.