اصل 15 يا استقرار زبان با فرهنگي ناشناخته- ائلچین حسنزاده
1-پيش زمينه و بسترسازي هاي تدريس يك زبان در محيط آكادميك چيست؟
2-آيا اساتيد و مدرسان اين زبان كفايت كافي جهت تدريس اين زبان را دارند؟
3-آيا منابع تدريس برابر استانداردهاي جهاني و آكادميك آموزش زبان خواهد بود؟
با فرض مثبت انگاشتن اقدام و حسن نيت عوامل سازمان سنجش در جهت گنجاندن رشته زبان و ادبيات تركي آذري(آذربايجاني) در دفترچه انتخاب رشته كنكور امسال،سوالهاي فوق مد نظر تعداد كثيري از اهالي ادبيات و هويت طلبان آذربايجان مي باشد.
آيا تنها با نوشتن اسم يك رشته در دفترچه،همه مطالبات فرهنگي و زباني قابل حل است؟
تحقيقات و كارشناسي هاي كافي جهت استقرار پراگماتيك اين رشته در دانشگاه صورت گرفته است؟
مهندسي و مديريت اين رشته چگونه صورت خواهد پذيرفت؟
با بررسي موشكافانه و نگرش تيزبينانه در ابعاد گسترده اين موضوع به راحتي پي ميبريم كساني كه عهده دار استقرار رشته زبان و ادبيات تركي آذربايجاني هستند،تخصص كافي در جهت استقرار آن را ندارند.زبان مقوله اي تخصصي است كه بايد از دوران كودكي تدريس و آموزش داده شود.دانشجوياني كه فرضا دانشجوي اين زبان خواهند بود ساليان سال از طريق مدياهاي متفاوت نوع ديگري از زبان و فرهنگ را آموزش ديده اند و الفباي زبان ملي خود را در 7سالگي ولي الفباي زبان مادري خود را در 18سالگي به بعد ياد گرفته اند.طبيعي است زبان ابزاري است جهت يادگيري و استفاده و پيگيري فرهنگ و هنر مربوط به آن زبان.كسي كه زبان بلد باشد،ميل به يادگيري و استفاده در ادبيات،سينما،موسيقي و فرهنگ آن زبان را خواهد داشت و به تعداد كساني كه به زبان مادري خود شعر مينويسند وفيلم و تئاتر و موسيقي كار ميكنند افزوده خواهد شد
آيا عوامل استقرار و آموزش،عواقب ناشي از دوگانگي هويتي به وجود آمده در دانشجويان فارغ التحصيل شده را پيش بيني كرده اند؟
احساس بر اين است كه اين كار اگر به صورت فورماليته هم نباشد.اساتيد منتخب شده جهت تدريس اين زبان از فيلتري بسيار قوي و حل شده در ايدئولوژي عوامل حكومتي خواهند بود و مضامين تدريس شده بيشتر پيرامون ادبيات كلاسيك شبه فارسي و ناشناخته و غير ملموس با ادبيات و فرهنگ و زبان اصيل آذربايجان خواهد بود
...............
برگرفته از صفحه ی فیس بوک ایشان