نگاهی به وضعیت نشریات ترکی در ایران
(برگرفته از شماره ی 11 ماهنامه ی خط صلح
نیما اکبری- عضو جنبش دانشجویی آذربایجان، آذوح)
مصايب روزنامهنگاري در ايران، كمشمار و البته كمگفته نيستند. در يك كلام ميتوان گفت؛ روزنامهنگاري ايراني بيش از هر شغل ديگري، همزاد رنجهاي بسيار است. در اين ميان، مطبوعات محلي برخاسته از پيرامون، مصايب مضاعفي دارند. اين مصايب مضاعف در تمام مراحل از درخواست و دريافت مجوز تا توليد و توزيع و احيانا توقيف، همراه آنهاست. در بررسي گونهشناختي مطبوعات محلي، نشريات اندكي كه همه يا بخشي از مطالب خود را به زبانهاي غيرفارسي از جمله تركي مينويسند، افزون بر مصايب آشنا، با مشكلات ويژه و كمشناخته ديگري نيز مواجه هستند.
آيا ضروري است كه با وجود مشكلات متعدد، نشرياتي به زبانهاي غيرفارسي هم داشته باشيم؟ با وجود نشريات پرشمار فارسيزبان كه اتفاقا با مشكلات بسياري مواجه هستند، چه نيازي به انتشار نشرياتي است كه بهدليل برخورداري از زبان غير، مصايب افزونتري نيز دارند؟ آيا بهتر نيست از انتشار چنين نشرياتي چشم بپوشيم؟ به نظر ميرسد چنين ايدهاي ناصواب است. با توجه به علوم شناختي و حقوق بشر، دريافت اخبار و تحليلها به زبان مادري از درستترين و نخستين حقوق انساني است. دكتر كاظم معتمدنژاد در اينباره ميگويد: انتشار نشريات به زبانهاي مختلف در یک کشور، يك حق شناختهشده در حقوق مطبوعات و اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري است. در حوزه دريافت امكانات و تسهيلات و در تمام موارد، اين مطبوعات با مطبوعات پايتخت كه به زبان رسمي منتشر ميشوند، برابر هستند و هيچگونه تبعيضي بین آنها نبايد باشد.
گويا براي بسياري، ضرورت اخلاقي و جايگاه قانوني انتشار مطبوعات به زبان غيرفارسي، چندان اهميتي ندارد و شايد برخي چنين ضرورتي را در سليقه و بينش خود برنتابند. به همين دليل، مساله زبان، نخستين مشكل نشريات محلي است. محمدحسن شريفي، سردبير هفتهنامه توقيفشده «سينا» در همدان در اينباره ميگويد: متاسفانه به دليل فراهم نبودن زمينه آموزش كلاسيك اكثريت آنها در عين علاقه، ناتوان از خواندن مطالب به زبان مادري هستند. سعيد محمدي(موغانلي)، روزنامهنگار اردبيلي درباره اين مشكل نيز ميگويد: متاسفانه زبان تركي در ايران، سياسي شده است. نشريهاي كه به زبانهاي غيرفارسي بهخصوص زبان تركي منتشر ميشود، اغلب با نگاه غيرفرهنگي مواجه است. وي ميافزايد؛ نبود امكان تدريس زبان تركي باعث شده نشريات ترك زبان در مخاطبيابي دچار مشكل شوند. بسياري از مخاطبان اين نشريات، به دليل نياموختن زبان مادري، با وجود محاوره روزمره نميتوانند متن تركي بخوانند.
تقريبا تمام نشريات ايراني با مشكل مالي دست و پنجه نرم ميكنند اما مشكلات مالي نشريات غيرفارسي زبان، افزون بر اشتراك در مصايب نشريات پايتخت، دليل ديگري نيز دارد. عليمحمد بياني، مدير مسوول ماهنامه بايرام در زنجان در اينباره ميگويد: عمده مشكل ما، مشكل اقتصادي است؛ اما اين مشكل برخلاف ديگر نشريات، تنها از مسايل غيراقتصادي نشأت نميگيرد بلكه دليل فرهنگيتاريخي نيز دارد. مخاطبان نشريات تركزبان چون زبان خود را نياموختهاند، نميتوانند به زبان محلي بنويسند و بخوانند؛ بنابراين نشريه را نميخرند. اين بحران مخاطب روي دريافت آگهي نيز تاثير ميگذارد. بسياري از صاحبان كارخانهها كه به نشريات آگهي ميدهند، علاقهمند نيستند آگهي خود را به نشرياتي بدهند كه مخاطب كمتري دارد. محمدحسن شريفي در اينباره اظهار ميدارد: اگر در يك شرايط مساوي امكان رقابت اين نشريات با نشريات ديگر فراهم شود، اين نشريات ميتوانند بسياري از نيازهاي مالي خود را از طريق فروش و تبليغات تامين كنند. علي مصطفيزاده، مدير مسوول هفتهنامه «آغري» در اروميه نيز با بيان اينكه مشكل مالي بزرگترين و مهمترين مشكل مطبوعات غيرفارسيزبان است، ميگويد: اين نشريات، مستقل به معناي واقعي هستند و صرفا از طريق فروش يا كمك مردم منتشر ميشوند. هيچ ارگان دولتي و بنگاه خصوصي از اينها حمايت نميكند. مشكلات مالي اجازه نميدهد اين نشريات به جلو حركت كنند. در بسياري از موارد به دلايل مالي، ما نميتوانيم نشريه را منتشر كنيم. علي فرهاد، روزنامهنگار تبريزي و سردبير ماهنامه «آفتاب آذربايجان» نيز، مسايل مالي را اصليترين مشكل ميداند و ميگويد: بسياري از جاهايي كه به نشريات آگهي ميدهند از سفارش آگهي به اين نشريات پرهيز دارند. اين كار بر مشكلات مالي افزوده است.
نوع رفتار مسوولان محلي نيز مشكل ديگر اين نشريات است. مديران اين روزنامهها از وجود نگاه و رفتار تبعيضآميز در ميان مسوولان گلايه ميكنند. علي مصطفيزاده، مدير مسوول هفتهنامه «آغري» در اينباره به «شرق» ميگويد: بايد بگويم در ارايه تسهيلات و امكانات، متاسفانه تبعيض روا داشته ميشود. اگر حتي بخشي از امكانات نشريات منتقد فارسيزبان براي اين نشريات اختصاص مييافت و اگر روزنامهنگاران محلي، تامين حداقلي ميشدند، ما در كيفيت و كميت از بسياري از نشريات جلو ميزديم. وي ميگويد؛ ما براي هفتهنامه آغري در بازه زماني ششماهه تنها شش ميليون تسهيلات دريافت كردهايم. اين رقم در قياس با نشريات ديگر بسيار ناچيز است.
علي فرهاد، روزنامهنگار تبريزي درباره آمار نشريات منتشرشده در استان آذربايجان شرقي ميگويد: تبريز نسبت به استانهاي ديگر، بدون احتساب تهران در رتبه اول انتشار نشريه قرار دارد. در حال حاضر، بيش از 150 نشريه در استان منتشر ميشود كه تعداد بسيار اندكي از آنها به زبان محلي هم مطلب منتشر ميكنند. اما در حال حاضر، نشريه تمامتركي در تبريز نداريم. عليرضا صرافي، سابقه انتشار نشريات تركزبان در ايران بعد از انقلاب را به همان سالهاي اول انقلاب ميبرد و ميگويد: «وارليق» از ارديبهشت 58 منتشر شده است. از همان اوايل انقلاب، صفحه تركي روزنامه مهدآزادي نيز به همت مرحوم يحيي شيدا راه افتاد و تاكنون ادامه دارد. در 30 سال اخير، بيش از 120 نشريه دانشجويي تركزبان منتشر شده و بيش از 50 نشريه تركزبان هم با مجوز وزارت ارشاد در كل منطقه آذربايجان منتشر شده است. سعيد موغانلي نشريات «نويد آذربايجان»، «آفتاب آذربايجان»، «شمس تبريز»، «وارليق»، «ديلماج»، «بهار آزادي» و «اميد زنجان» را از جمله نشريات معتبر آذربايجاني ميداند و درباره محتواي اين نشريات ميگويد: محتواي این نشريات تركزبان بيشتر معطوف به هويت، فولكلور، فرهنگ و ادب و موسيقي و زبان است. در ميان اين نشريات، سطح تاثيرگذاري بيشتر در حوزه فرهنگ و ادب است تا حوزه سياست. «قدرت در ارتباط است» اگر اين گفته ميشل فوكو را در نظر بگيريم بايد درباره مصايب نشريات بهخصوص نشريات محلي انديشه كنيم.
با این تفاصیل، امروزه جامعه اي توسعه يافته تلقي مي شود كه بتواند در كنار شاخص هاي اقتصادي مانند درآمد سرانه، توزيع ناخالص ملي و نرخ مرگ و مير بر معيار آموزش و اطلاعات و در حقيقت عنصر دانايي اجتماعي تاكيد كند. در چنين جامعه اي مطبوعات با توليد و توزيع مطلوب اطلاعات نقش زيادي در بالا بردن آگاهي هاي گوناگون و ضروري به عهده مي گيرند و جامعه را در نيل به تعالي و ترقي همه جانبه ياري مي كنند. گوناگوني مطبوعات خصوصا گسترش انتشار نشريات محلي بي گمان يكي از مهمترين عوامل توسعة فرهنگي و از نشانه هاي پويايي و تحرك هر جامعه است. به طور كلي جايگاه شايسته رسانه هاي محلي در تنوير افكار و ايجاد فضاي مناسب براي گفت و گو و برخورد سالم و سازنده نظرات و همچنين اهميتي كه مطبوعات محلي در ارتقاء سطح آگاهي و تعالي فرهنگ و دانش عمومي دارند، باعث گسترش انتشار آنها در جوامع توسعه يافته گرديده است. آمار مطبوعات منتشره در 4 استان ترك نشين آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل و زنجان در سال 86، گویای بخشی از واقعیت است. گفتنی است در سالیان اخیر با شدت گرفتن کنترل وزارت اطلاعات ایران بر فضای مطبوعاتی، تهیه ی آمار کامل و بروز از وضعیت نشریات به سختی صورت می گیرد. از عمده ترین دلایل این بی آماری، قطع نشر بسیاری از نشریات تازه تاسیس پس از تنها یک یا دو شماره ی آغازین است. بسیاری از این نشریات با توقیف موقت جواز فعالیت خود عملا در بلاتکلیفی طولانی مدتی به سر می برند.
استان آذربايجان شرقي: از مجموع 70 نشريه(8 روزنامه، 39 هفته نامه، 15 ماهنامه و 8 مجله داخلي)؛ 14/47% موارد به زبان فارسي–تركي، 40% موارد به زبان فارسي، 14/17 % موارد به صورت چند زبانه(فارسي–انگليسي–عربي) و تنها 42/1% (1 مورد) به زبان تركي مي باشد.
استان آذربايجان غربي: از مجموع 26 نشريه(14 هفته نامه، 4 دو هفته نامه، 4 ماهنامه و 4 فصلنامه) 1/46% موارد به زبان فارسي، 4/38 %به زبان فارسي–تركي، 53/11% فارسي–كردي و 84/3% كردي مي باشد. جالب آنکه این استان نشریه ای کاملا ترک زبانه را به خود نمی بیند.
استان اردبيل از مجموع 25 نشريه 52% به زبان فارسي، 44% فارسي–تركي و تنها 4% (1 مورد) به زبان تركي مي باشد.
استان زنجان از مجموع 15 نشريه(1 روزنامه، 9 هفته، 4 دو هفته نامه و 1 ماهنامه)، 33/53% به زبان فارسي و 66/46 % فارسي–تركي مي باشد.
نگاهي بر آمار بالا نشان از عمق فاجعه دارد. اگر با دقت به نشريات محلي با آن صفحات اندكش بنگريم، خواهيم دريافت كه بيشتر نشرياتي هم كه به صورت فارسي–تركي انتشار مي يابند، تنها چند ستوني را به مطالب، داستانها و... به زبان تركي اختصاص مي دهند. جالبتر اينكه در استانهاي آذربايجان غربي و زنجان نشريه اي صرفا به زبان تركي انتشار نمي يابد. اين را هم بايد اضافه كرد كه از مجموع 136 نشرية منتشره تعداد روزنامه ها به زبان تركي به تعداد انگشتان دست هم نمي رسد.
تأسيس بخش زبان و ادبيات ترکی در دانشگاهها
چندی پیش رسانه ها به نقل از محمدرضا پورمحمدی رئيس دانشگاه تبريز از تأسيس رشته زبان و ادبيات ترکی آذربايجانی در اين دانشگاه خبر داده و اعلام کردند که قرار است از سال تحصيلی 90-91 برای تحصيل در اين رشته دانشجو پذيرفته شود. اين نخستين بار است که در ايران برای تدريس زبان و ادبيات ترکی آذربايجانی به شيوه ای آکادميک تصميم گرفته می شود. زبان ترکی آذربايجانی همچنين پس از زبان ارمنی، دومين زبان قومی در ايران است که در دانشگاه تدريس می شود. اما رشته زبان و ادبيات ترکی آذربايجانی در حالی در دانشگاه تبريز تأسيس می شود که در اين دانشگاه تعداد کافی تحصيلکرده ادبيات ترکی که قادر به تدريس آن در سطح دانشگاه باشند وجود ندارد. به گفته مسئولان دانشگاه تبريز، هيأت علمی لازم برای تدريس زبان و ادبيات ترکی از ميان آن دسته از استادان موجود ادبيات فارسی اين دانشگاه انتخاب می شود که با ادبيات ترکی هم آشنايی دارند بدين ترتيب، استادان اين رشته لزوماً متخصص ادبيات ترکی نخواهند بود. همچنين رئيس دانشگاه تبريز در گفت و گو با خبرگزاری دانشجويان ايران گفته است که کتب درسی تدوين شده ای برای اين رشته در ايران وجود ندارد. رئيس دانشگاه تبريز در پاسخ به اينکه چرا با چنين زمينه و پيشينه ای تاکنون زبان و ادبيات ترکی در سطح دانشگاهی در ايران سابقه نداشته، عواملی همچون نبود سازوکار مناسب برای اشتغال فارغ التحصيلان رشته زبان ترکی را مطرح کرده است اما فعالین سیاسی آذربایجانی دلائل ديگری برای اين موضوع مطرح می کنند.
این مشکلات در نهایت باعث گردید معاون آموزشي دانشگاه تبريز در آذرماه سال جاری اذعان بدارد: با وجوداين که گروه آموزشي زبان ترکي در دانشگاه تبريز فعال است، اما ظاهراً دانشجويي براي تحصيل در اين زمينه مراجعه نکرده است. قاسم زاده با بيان اينکه موافقت با تدريس رشته ي زبان ترکي در دانشگاه تبريز در سال 89، مصوب شده است گفت: اگر براي تحصيل در اين رشته دانشجو معرفي شود، حتما نسبت به تشکيل کلاس هاي آن اقدام خواهد شد. قاسم زاده با بيان اينکه دانشگاه تبريز بعنوان دانشگاه مرجع تعيين صلاحيت براي فارغ التحصيلان زيان ترکي در کشور است گفت: فارغ التحصيلان رشته زبان ترکي در کشور آذربايجان، توسط گروه آموزشي اين رشته در دانشگاه تبريز ارزيابي مي شوند. معاون آموزشي دانشگاه تبريز با بيان اينکه کد رشته ي امتحاني اين رشته، براي يک سال در دفترچه کنکور درج شده بود گفت: چون شرکت کننده و متقاضي براي اين رشته وجود نداشت، پذيرش صورت نگرفت. وي با اشاره به فعال بودن گروه آموزشي زبان و ادبيات ترکي در دانشگاه تبريز گفت: متاسفانه اعضاي هيات علمي متخصص اين رشته نيستند. قاسم زاده با بيان اينکه اکثر حاضرين در گروه آموزشي زبان و ادبيات ترکي داراي مدرک دکتري ادبيات فارسي هستند گفت: طبق آيين نامه ي جديدي که مصوب شده است از خبرگان زبان ترکي، بدون توجه به داشتن تحصيلات دانشگاهي، در هيات علمي اين گروه آموزشي استفاده خواهد شد.
با این حال بسیاری از فعالین آذربایجانی و به خصوص دانشجویان نسبت به دلایل اصلی و عواقب برگزاری این کلاسها نگاهی تردیدآمیز دارند. به ادعای بسیاری از آنان حکومت ایران درصدد است با برگزاری نمادین این کلاسها، خود را از زیر فشار انتقادات نسبت به اعمال تبعیض به اقوام ساکن ایران رهایی دهد. این گروه دلیل عدم استقبال از واحدهای درسی آموزش زبان ترکی را نه به دلیل عدم اشتیاق دانشجویان، که به نشانه ی اعتراض به چگونگی گزینش دانشجویان، نحوه ی تدریس زبان ترکی و اهداف پشت پرده ی آن می دانند. جالب آنکه همزمان بسیاری از دانشجویان ترک زبان دانشگاههای آذربایجان و به خصوص تبریز، کلاسهای آموزش زبان ترکی را در کانونهای دانشگاهی به صورت مستمر برگزار می نمایند.
نیما اکبری
عضو جنبش دانشجویی آذربایجان- آذوح