English            Latin   

برای دریافت مطالب جدید به این آدرس www.azoh.net  مراجعه فرمایید

Yeni Adresimiz www.azoh.net

New Address www.azoh.net 

گفتنی است این سایت آرشیو مطالب منتشر شده از اسفند 89 تا دی 92 و همچنین از مهر 94 تا شهریور 95 را شامل می شود
 

غفلت کرده ایم، قدرت فضای سایبری و دریای بی کران جمهوری تورکیه و جمهوری آزربایجان

علی زنگانلی

با نگاهی به فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی و مناسبات استبدادی حاکم بر آن می توان گفت این نوع فرهنگ سیاسی، شدیدا تعامل گریز، دیکتاتورمآبانه و اصلاح ناپذیر بوده و مشکل ساختاری با دموکراسی و حقوق جهان شمول دارد. چه آنکه با پایه ریزی شالوده های جعلی دولت- ملت ایران از 1304 به بعد هرگاه دموکراسی و آزادی سیاسی، قدرت خودنمایی پیدا کرده، هرج و مرج سیاسی همراه با تقویت نیروهای گریز از مرکز، کشور را در آستانه فروپاشی و اضمحلال قرار داده است. تنها گفتمانی که قدرت خود را سر پا نگه داشته است شاید بتوان اسم فاشیسم را بر آن گذاشت. چه فاشیسم آریایی قبل از انقلاب 57 و چه فاشیسم مذهبی بعد از آن. در طی این هر دو دوره، در ضعف و حتی نبود جامعه مدنی، این سیستم حاکمیتی فاشیستی بوده است که شخصیت افراد جامعه ایرانی را شکل بخشیده است. شخصیتی که از بالا توسط قدرت ایجاد شده و به گفته تئودور آدورنو شخصیتی اقتدارگرا است.

هدفم از این مقدمه کوتاه، تاکید بر عدم موفقیت روش های تعامل گرایانه حرکت ملی آزربایجان و بحث وجدل فعالین حرکت با جامعه و نخبگان فارس می باشد. جامعه و نخبگان فارس سهم بیشتری از سیاست های جامعه پذیری سیستم حاکم را به خود اختصاص داده اند. همچنان که حرف سی سال پیش ملت آزربایجان مبنی بر عدم دخالت روحانیون در سیاست را فقط امروز می توان در جنبش سبز شمال تهران دید. اعتقاد راقم بر این است که بحث، گفتگو و چانه زنی با جامعه و نخبگان فارس سودی ندارد و اگر اندک سودی نیز داشته باشد به اتلاف وقتش نمی ارزد. حرکت ملی آزربایجان در دید آنان یک حرکت تجزیه طلبانه و فی الواقع در دید ما در نهایت یک حرکت استقلال طلبانه می باشد. در بهترین حالت، یک عضو جامعه فارس، شاید قائل به حقوق زبانی ما در قالب اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی باشد و در پایان نیز لفظا آرزوی موفقیتی نیز برایمان بکند. تاسفم بر این است که بعد از گذشت زمان که باید با پختگی سیاسی و علمی همراه می بود، باز دوستانی را می بینم که در صفحه فیسبوک خود و نیز در مقالاتشان با همان ادبیات 6-5 سال پیش خود وقتشان را صرف بحث و جدل با فارس ها کرده اند. اگر خیلی هم پیشرفت کرده باشند به زبان تورکی نوشتاری سرشار از غلط املایی بحث پیش پاافتاده تورک- فارس را با هواداران صرفا متعصب تراختور سهیم می شوند. قصدم جسارت به نیروهای تازه وارد حرکت در قالب هواداران تراختور نیست. چنانچه اغلب فعالین حرکت نیز با این گونه بحث ها با حرکت ناسیونالیستی آزربایجان آشنا شده اند. طرف حرف هایم معدود دوستان سابقا هم دانشگاهی و پرمدعای ما هستند که هنوز اندر خم یک کوچه باقی مانده اند. در دنیای امروزی که قدرت نرم در قالب رسانه، تبلیغات، فضای سایبری، لابی گری و حاکمیت بر افکار، فرصت های جدیدی را برای جنبش های اجتماعی پدید آورده است، حرکت ملی آزربایجان، آنچنان که باید و شاید حرفی برای گفتن در این حوزه نداشته است. وجود دو همسایه مستقل تورک در شمال و غرب آزربایجان جنوبی ، پتانسیلی بسیار عظیم و حقیقتا دریای بی کرانی است که از منظر رسانه ای و رساندن فریاد حق طلبی ملتمان، حائز اهمیت بسزایی می باشد. اکثریت ساکنان جمهوری های آزربایجان و تورکیه اطلاع دقیقی از آزربایجان جنوبی، حرکت ملی اش، تورک گرایی رو به گسترش در آن، نگاه فعالین به دین و اسلام سیاسی، مسئله بسیار مهم تظاهرات خیابانی در شهرها، مسئله کورد و ....ندارند. هرچند که این مشکل ناشی از عدم وجود رژیم های ملی گرا در این دو دولت است، لیکن عدم اطلاع رسانی و ارتباط گیری فعالین با ملی گرایان این دو کشور نیز، نقش عمده ای در به وجود آمدن این مشکل دارد. اگر نگاهی به حرکت کردهای ساکن چهار کشور عراق، ایران، سوریه و تورکیه بیاندازیم خواهیم دید که آنان به دور از بحث و جدل های بی پایان با مرکزگرایان، با وجود تفاوت بسیار زیاد در زبان و لهجه، به شکلی سازماندهی شده در فضای مجازی، مشغول فعالیت، گسترش کردگرایی و حتی عضوگیری در گروه های تروریستی شان می کنند. در مورد حرکت خودمان اگر به صورت عینی تر به قضیه بپردازیم باید گفت که، قدرت جادویی سایت های اجتماعی به ویژه فیسبوک که هم اکنون به یاری جنبش های منطقه ای و جهانی آمده است، امکانات فراوانی برای ارتباط با هم زبانانمان فراهم ساخته است. فیسبوک پر است از گروه ها و صفحه های ملی گرایانه که تعداد اعضای برخی از آنها به بیش از یک میلیون نفر نیز می رسد. تجربه شخصی بنده این را نشان داده که که قدرت یک کامنت ساده و کوتاه در صفحه های با اعضای بیشتر به ویژه صفحه کانال های تلویزیونی و خبری، به اندازه ای است که یک شخص استانبولی یا باکویی بی خبر از حرکت ملی مان را به کنجکاوی و پیگیری حرکتمان وادار ساخته است. بر این اضافه کنید هنگامی که این شخص مطلبی را راجع به آزربایجان جنوبی به اشتراک می گذارد و صدها نفر از دوستان وی نیز در این مورد آگاهی یافته و آنها نیز به همین شیوه عمل می کنند. قدرت جادویی فیسبوک در همین خاصیت تصاعدی مطالب به اشتراک گذاشته شده آن نهفته است. اگر دقت کرده باشید علاوه بر سایت های اجتماعی، بسیاری از کانال های تلویزیونی تورکیه و جمهوری آزربایجان موقع پخش زنده بحث های سیاسی، در پایین صفحه تلویزیونی آدرس ایمیل یا صفحه فیسبوک و توئیتر خود را نیز به نمایش می گذارند تا نظر مخاطبان به وسیله مجری به کارشناسان برنامه منتقل شده و در آن مورد به بحث بپردازند. ارسال چند نظر به صورت مداوم حول محور آزربایجان جنوبی و مسئله تورک در ایران، به راحتی می تواند بینندگان میلیونی این برنامه ها را با موضوعی جدید و مهم آشنا سازد. ارتباط با افکار عمومی این دو کشور و به تبع آن طرح مسئله آزربایجان جنوبی توسط آنان و سازمان های غیردولتی، دولت های این کشورها را نیز مجبور به حمایت و یا حداقل اعلام موضع و رسانه ای شدن موضوع آزربایجان جنوبی خواهد کرد. شاید شما هم به این امر پی برده باشید: کافی است که یک موضوع مشخص برای چند روزی به طور مداوم در غول های رسانه ای تورکیه به زبان آورده شود. واقعیت تلخی است که در غفلت عذاب آور ما، این نیروهای سایبری ایران بوده اند که با ارتباط گیری و تبلیغ افکار شیعی گرایانه شان به ویژه در فیسبوک، تعداد بسیاری را در جمهوری آزربایجان و در میان علوی ها و غیرعلوی های تورکیه به سوی شیعی گری و حتی ایرانی گری، سوق داده اند. کافی است سری به صفحه های شیعی گرایانه بزنید و ببینید که چگونه برادرانمان در آزربایجان شمالی در نبود دولت ملی گرا و در خلاء ایدئولوژیکی به دام ارتش سایبری ایران افتاده اند. تا جایی که با فراموشی قره باغ و اتحاد ایران و ارمنستان به ستایش جمهوری اسلامی ایران و ایجاد کمپین برای حمایت از مبارزان بحرینی دست زده اند. عزیزان فعال حرکت ملی، وقت آن رسیده است که از قالب های سنتی پیشین بیرون آمده و کمی وسیعتر به قضایا بنگریم.

Share/Save/Bookmark
 
آدرسهای ما - Follow us

YouTube

 -----

Facebook

----- 

Twitter