آیا ترکان آذربایجان از قرارداد منع ساخت سلاح اتمی ایران خوشحال باشند وذیا نگران؟- ارسلان تورانلی

خوشحالی ویا نگرانی از قرارداد منع ساخت سلاح اتمی ایران

در 23 تیرماه قرارداد منع ساخت سلاح اتمی از طرف جهان بر حکومت نظامی و نژادگرای یران تحمیل گردید.

رئوس کلی این قرارداد بشرح زیر میباشد: تحریم های تجاری سازمان ملل پس از گزارش مثبت سازمان انرژی اتمی و بتدریج برداشته می شود، در صورت عدم تعهد ایران به توافق نامه ظرف 65 روز تحریم ها به طور خودکار باز خواهند گشت.

سانتریفوژهای مورد استفاده در ایران از نوع ابتدایی (نوع IR1)  خواهد بود، و نباید از نوع پیشرفته استفاده گردد، تعداد سانتریفوژها جهت غنی سازی به 5060 تا کاهش می یابد، ایران در 10 سال آینده به تحقیقات اتمی در حد محدود ادامه می دهد، میزان غنی سازی در 15 سال آینده نباید از 3.67 (سه و شصت و هفت صدم) درصد افزایش یابد، غنی سازی در  سایت فُردو انجام نخواهد شد و نیروگاه آب سنگین اراک نیز به آب سبک تبدیل خواهد، میزان اورانیوم غنی سازی شده در این مدت نباید از  300 کیلوگرم بیشتر باشد، مراکز نظامی و تحقیقی ایران 25 سال از طرف کارشناسان آژانس اتمی کنترل خواهد شد،  ایران هیچوقت حق ساخت بمب اتمی نخواهد داشت. در مورد موشکهای بالستیک  و خرید سلاح نیز حداقل 5-8 سال تحریم و محدودیتهای قابل توجهی بر ایران اعمال خواهد شد. متن قراداد بنحوی است که هرگونه تغییری در موارد فوق با تصمیم شورای امنیت مقدور خواهد شد. باید اضافه نمود رفع تحریمها فقط شامل مواردی است که مرتبط با ساخت سلاح اتمی توسط ایران می باشد و بسیاری از تحریمهای دیگر که توسط ایالات متحده آمریکا و اروپا و سازمان ملل که در ارتباط با بازدارندگی ایران از کارهای تروریستی و نقض حقوق بشر و موشکهای بالستیک و فروش سلاح به تروریستها منطقه صادر گردیده است همچنان به قوت خود باقی خواهد بود. و فقط در صورتی که ایران به اصول انسانی و حقوق بشر احترام بگذارد قابل رفع خواهند بود.

حال سؤال اینست که ما ملت ترک آذربایجان باید چه موضعی درمقابل این وضعیت بگیریم آیا باید مثل بعضی فارسهای طرفدار به اصطلاح اصلاح طلبان، به خیابانها بریزیم و شادی کنیم ویا مثل بعضی افراد ناامید شده و این قرارداد را  موجب تثبیت تر شدن دیکتاتوری و تقویت حاکمیت تمامیت خواه و ادامه کشت و کشتار بدانیم؟.

مطمئنا این قرار داد منافع بزرگی برای ترکان آذربایجان جنوبی دارد که در ادامه به آنها اشاره می شود همچنین به مواردی نیز که ممکن است حکومت اسلامی ایران برای معکوس گردانیدن آن تلاش نماید اشاره می شود :

1-دریاچه اورمیه : اولین منفعت آن اینست که ایران به علت منع ساخت سلاح اتمی، نیاز قابل توجهی به اورانیوم نخواهد داشت و به احتمال قوی برنامه ریزی برای خشکاندن دریاچه اورمیه به منظور برداشت نمک و  استخراج اورانیم از آن متوقف میشود. و حدث بر اینست که تعدادی پروژه برای احیا دریاچه اجرا شود، هر چند ممکن است خشکاندن دریاچه جهت ضربه زدن به مردم آذربایجان همچنین فروش نمک دریاچه به کشورهایی مثل چین و روسیه به منظور استخراج اورانیوم و کسب درآمد ادامه یابد.

رژیم برای خشکاندن دریاچه می تواند به شیوه های مختلفی متوسل شود در وحله اول با ژست علمی عدم امکان انتقال آب خزر به دریاچه اورمیه را مطرح می کند در حالیکه در این مدت هیچگونه تحقیق جامعی در این رابطه صورت نگرفته است و تمامی مسئولین رژیم اعم از فارسها و زیردستان به اصطلاح ترک آنها تلاششان برای وقت گذرانی و خواباندن احساسات مردم می باشد و از طرف دیگر حکومت اسلامی با ایجاد اختلافات ساختگی با آذربایجان شمالی، سعی خواهد نمود گناه عدم انتقال آب از رودخانه ارس را به گردن آنها بیاندازد در حالیکه اولا این رودخانه فقط در بین کشورهای جمهوری آذربایجان و ایران مشترک نیست و در ثانی آب این روخانه بزحمت کفاف طرحهای مختلف کشورها از جمله طرح کشاورزی سد خدا افرین و سد میل مغان و سد ارس و طرحهای انتقال آب به تبریز و طرحهای دیگر کشورهارا خواهد داد. این کارها در حالی صورت میگیرد که آنها کوچکترین اقدام جهت انتقال آب زاب به دریاچه انجام نداده اند و گاهگداری تبلیغات دروغین با نشان دادن بازدید مقامات انجام میدهند از طرف دیگر طرحهای مورد ادعای رژیم جهت طرحهای نکاشت و بهکاشت اراضی کشاورزی نیز، ادعاهایی دروغین و تبلیغاتی بیش نبوده است و دولت هیچگونه طرح توسعه پایداری برای منطقه ندارد و متاسفانه در حال حاضر نیزکارهای دولتیان حاصلی جز تخریب منطقه نداشته است.

خشکاندن دریاچه جهت ضربه زدن به مردم آذربایجان  با این هدف انجام می شود که در نتیجه باد و طوفان و پخش شدن نمک در هوا، امراض تنفسی و قلبی و روحی و روانی گسترده ای در منطقه شایع می گردد و لذا مردم دار و ندار خود را برای مداوای این امراض صرف کرده و توان مالی و سپس توان روحی خود را برای کسب هویت ملی و عدالت خواهی از دست می دهند. همین حادثه موجب مهاجرت بسیاری نیز خواهد شد.

تجربه گذشته نشان داده است که سردمداران حکومتی و کارشناسان به اصطلاح علمی آنها، عموما توان دیدن تاثیر دراز مدت  خشکاندن دریاچه، در مناطق دورتر و هزینه کلی وارده بر مملکت و اثرات اجتماعی سیاسی بر کل مردم را ندارند. بدین شکل که در چند دهه گذشته سد سازیها با هدف توسعه کشاورزی، و با بوق کرنا و افتخار زیاد، به عنوان توانمندی علمی کشور قلمداد میشد در حالیکه مناطق دیگر جهان مسیری دیگر را طی می کردند و چنانچه دیده می شود این توانمندی حاصلی جز تخریب اقلیم منطقه نداشته است. همچنین بیش از دو دهه است که انرژی اتمی  بعنوان یک کار علمی بسیار مهم از برنامه ریزی های کشورهای توسعه یافته کنار گذاشته شده است در حالیکه کشور ایران از یکسو به علت آموزش دانشگاهی غلط وغیرعلمی، و از دیگر سو با گرایشی  نژادگرایانه و غیر دمکراتیک، از تربیت کارشناسان با توان علمی بالا عاجز می باشد، و تنها افرادی خود رای و در جهت اهداف تمامیت خواهانه رژیم تربیت میکند و این افراد، عموما آدمهای غیر اخلاقی و با گرایش به باندهای مافیایی ثروت و قدرت تخریبی بار می آیند. و نتیجه چنین علم منحصر به فرد حکومت اسلامی فارسها بود که 800 میلیارد درآمد نفتی دوران احمدی نژاد و باز مقادیر زیادی از درآمدهای مردم در دوره های دیگر صرف غنی سازی جهت ساخت سلاح اتمی و ایجاد گروههای ترور گردید که نهایتا با توافق منع ساخت سلاح هسته ای همه آنها باد شده و به هوا رفت و مردم را در فلاکتی بزرگ انداخت و تبعات تخریبی آن نسلها ادامه خواهد یافت.

بدیهی است تنها آگاهی مردم و اقدام آنها جهت احقاق حق خود می تواند روند فوق را در آینده معکوس نماید.

2-افزایش درآمد مردم : قرار داد منع ساخت سلاح اتمی سبب رفع تحریمها شده و هر چند به مقدار بسیار کم، حقوق کارمندان آذربایجان جنوبی افزایش می یابد، در عین حال استخراج از معادن طلا و مس و دیگر معادن آذربایجان سرعت بیشتری می گیرد هر چند این کار نوعی غارت و چپاول دارایی های مردم آذربایجان می باشد ولی به مقدار کم و بویژه در سطوح پایین کارشناسی و کارگری افراد آذربایجانی مشغول کار شده و در نتیجه کسب درآمد در حد امرار معاش، جانی بر پیکره بیجان و گرسنه آذربایجان دمیده می شود. البته در نتیجه سرمایه گذاریهای کلان در مناطق مرکزی فارس نشین نیز، تعداد زیادی مهاجر آذربایجانی به بیگاری مشغول خواهند شد که البته قسمت کمی از این درآمدها به خانواده این کارگران در آذربایجان منتقل می گردد.

3-افزایش سقف انتظارات مردم : رفع تحریمها انتظارات مردم آذربایجان را جهت احقاق حق بویژه برای آموزش به زبان مادری، ایجاد اشتغال برای جوانان و افزایش حقوق کارگران و کارمندان، افزایش میدهد هر چند به احتمال قوی در کوتاه مدت فشار رژیم برای گسترش خفقان، کشتار بی گناهان با بهانه واهی کنترل مواد مخدر وحجاب و کنترل شئونات اسلامی از نوع شیعه امامی افزایش چشمگیری خواهد یافت، البته در مناطق فارس نشین نیز انتظارات مردم بالا خواهد رفت، هر چند وقوع حوادثی مثل اسید پاشی و چماق کشی اوباش وابسته به رژیم برای شکستن بشقاب ماهواره ها و برهم زدن تفریحات مردم و بهم  ریختن عروسیها و کنسرتها دور از انتظار نخواهد بود از طرف دیگر سردمداران رژیم جهت کسب ثواب بیشتر، همچنان در پی گسترش صیغه و شیوع دادن فاجرگی بویژه در اماکن تحت تسلط امامیه ها مثل حرم امام رضا و شاه عبد العظیم و بویژه حرم  معصومه علیه السلام و مسجد جمکران و دیگر امامزاده ها و مساجد ویژه امامیه خواهند بود.

مطمئنا  آگاه گردانیدن مردم به حقوق خود و افزایش سقف انتظارات مردم از وظایف فعالان و آگاهان خواهد بود اینگونه انتظارات تضمینی برای کاهش دزدیها و اختلاسهای داخل حکومت خواهد بود و حکومت مجبور خواهد شد بخشی از خواسته های مردم را برآورده نماید.

4-رژیم ایران در دوره ای که تحریمهای کمر شکن بر ایران اعمال گردید با زرنگی تمام توانست بار تمامی تحریمها را بر دوش مردم بیاندازد به عنوان مثال با آنکه ایران هیچوقت تحریم دارویی نشد ولی تعداد میلیونی از خانواده ها وجود دارند که قسمت اعظم حقوق ماهیانه خود را برای خرید داروهایی می کنند که به چندین برابر قیمت جهانی آنها در بازار سیاه فروخته می شوند، ویا اتوموبیلهایی که به چندین برابر قیمت تمام شده از طرف دولت به مردم فروخته می شوند. مسلما پس از توافق فوق چنانچه مردم به حقوق خود و وظایف دولت آگاه گردند خواهند توانست حداقل بخشی از خواسته های خود را طلب نمایند.

5-هر کسی در داخل ایران زندگی کند و سروکار مختصری با ارگانهای دولتی مثل شهرداری،  وزارت صنایع، بازرگانی، نظامی، مذهبی و سازمانهای تبلیغات اسلامی گروههای اوباش و ترور داشته باشد وجود سیستم مدیریت بد و ناکارآمد را بطور واضح حس خواهد کرد تاثیر مدیریت ناتوان حکومت اسلامی ایران در نابسامانی مملکت، تقریبا توسط هر کارشناس صاحب نظری تایید گردیده، رژیم حکومتی بویژه در 4-5 سال اخیر توانسته است تاثیر سوء مدیریت را بر گردن تحریمها بیاندازد در حالیکه بدون این تحریمها نیز مدیریت بی کفایت رژیم، خسارات زیادی بر مردم وارد آورده است، کشف اختلاسهایی هزاران میلیاردی به تعداد صدها مورد در ارگانها مختلف حکومتی و نظامی نمونه هایی از اینها می باشد که تقریبا ولایت مطلقه فقیه، جهت جلوگیری از  رسوا شدن حکومتیان اعم از بزرگان مذهبی و سیاسی و نظامی رژیم، توقف بررسی این پرونده ها را صادر نموده و همه آنها را مسکوت گذاشته است، بنا بگفته خیلی از متخصصین، سهم هر ایرانی از این اختلاسها به چند صد میلیون تومان می رسد.

در حال حاضر با انجام توافق منع ساخت سلاح اتمی و رفع تدریجی تحریمها، این حداقل خواسته مردم خواهد بود که نسبت به روشن شدن اختلاس سردمداران دولتی اقدام شده و احقاق حق گردد، البته اختلاسهای افشا شده، تنها بخشی از اینها است که در نتیجه بروز اختلاف بین باندهای مافیایی داخل رژیم، علنی شده است مطمئنا موارد زیادی وجود دارد که هنوز غیر علنی باقیمانده است. بدیهی است چنانچه مردم در صحنه نباشند و طلب حق ننمایند در آینده نیز اینگونه سوء مدیریت ها حتی در ابعادی بزرگتر ادامه خواهد یافت و اگر امکان آزاد شدن میلیاردها دلار پول ایران در نتیجه رفع تحریمها و همچنین امکان هزینه نمودن حکومت برای گروههای تروریستی ساخته و پرداخته خود در عراق و سوریه و لبنان و یمن برای تخریب این کشورها و کشتار مردم بی گناه را در نظر بگیریم در صورتی که مردم سکوت را پیشه کنند، امکان از بین رفتن کلیه این ثروتهای مردم، دور از ذهن نخواهد بود.

6-نتیجه گیری :

با توجه موارد فوق می توان گفت که خوشحالی و نگرانی به عنوان یک نتیجه گیری کلی از قرارداد منع ساخت سلاح هسته ای ایران،  بی معنی و غیر منطقی خواهد بود ما به عنوان یک انسان، وظیفه داریم به مضار و مزایای ناشی از قرارداد بیاندیشیم و تلاش کنیم در حد توان خود از ضررهای قرارداد کم کرده و منافع مردمی و ملی خود را افزایش دهیم و این امر تنها از طریق آگاهی یافتن و آگاهی دادن به هموطنهای خود و اعمال انواع تضییق های مدنی و شیوهای دیگر منطقی به سیستم حکومتی امکان پذیر است، نلسون ماندلا آزادیخواه بزرگ آفریقای جنوبی سخنی سنجیده دارد : درجنگل موجودات مختلفی مثل شیر و پلنگ و آهو و غیره وجود دارد مهم نیست که شما از کدام گروه باشید این سرنوشتی محتوم می باشد، مهم اینست که وقتی روز آغاز می شود اگر شما شیر باشید برای بدست آوردن روزی چنان بدوید که بتوانی شکاری را بدست آورید و اگر آهو هستی چنان بدوی که شیر نتواند شما را شکار کند.

الان دیگر ترکان آذربایجان در کنار استفاده از تجمعات در ورزشگاههایی که فوتبال و والیبال بازی می کنند شیوه منحصر به فرد دیگری را نیز به عرصه ظهور رسانده اند. و آن شرکت در تظاهرات رسمی دولتی و تبدیل آن به میدان اعلام خواسته های عادلانه ترکان آذربایجان و حتی مطرح نمودن مظالم وارده بر دیگر ملتهای ترک جهان می باشد و این حرکتی است که فعالان ترک آذربایجان تواما مبارزه جهت ملی گرایی ترکان آذربایجان و مطرح نمودن مظالم وارده به دیگر ملتها را انجام می دهند. به عنوان مثال شرکت در تظاهرات استقبال از سفر رئیس جمهور حسن روحانی به تبریز و به صدا در آوردن شعارهای صنفی و ملی، همچنین شرکت در تظاهرات قدس امسال و مطرح نمودن مظالم وارد به ترکان اویغور توسط رژیم ضد انسانی و قدار چین، نمونه ای از این شیوه مبارزه می باشد.

با معیار قرار دادن این حرکت، ما آذربایجانیها نه تنها باید در هر حرکت مستقل، خواسته های بر حق خود را مطرح نموده و شعارهای ملی خود را سر دهیم همچنین لازم است در تمامی حرکتهای رسمی دولتی اعم از شرکت در گردهماییها و تجمعات و تظاهرات، خواسته های ملی خود را در موارد زیر مطرح کنیم، اینگونه خواسته ها، حداقل شامل آموزش به زبان مادری، احیا دریاچه اورمیه، ایجاد مراکز اشتغال جوانان، جلوگیری از تخریب و خارج نمودن مواد خام معادن و احداث مراکز تولید صنعتی در محل، تلاش برای رعایت مسائل زیست محیطی در کارخانه ها و سدها، دفاع از توسعه پایدار صحیح علمی در برنامه ریزیهای کشاورزی و صنعتی و آموزشی خواهد بود. و در سطحی بالاتر آزادی زندانیان سیاسی، مبارزه با تروریسم کرد در منطقه، برابری زنان با مردان و دفاع از آزادی قره باغ.. جزئی از خواسته هایمان خواهد بود.

در کنار موارد فوق ما باید تمامی تلاشمان این باشد که هیچوقت دربرنامه تروریستی حکومت جهت کشتار مردم سوریه و عراق و یمن و تخریت و قتل عام دیگر نقاط جهان شرکت نکنیم و مردم خود را نسبت به غیر انسانی بودن چنین حرکتهایی آگاه نماییم ما هیچوقت در حرکتهای ضد عربی و ضد غربی شرکت نخواهیم کرد، ما هیچوقت در حرکت ضد یهودی و ضد اسراییلی علَم شده از طرف حکومت پانفارسستی که عمدتا تظاهر گونه و برای در سایه انداختن حقوق مردم و بویژه ترکان آذربایجان می باشد شرکت نخواهیم کرد، هرچند انتقاد منطقی از عمکلرد آنها و بویژه کارهای استعمارگونه غربی ها، جزئی از تفکر و حرکت ما خواهد بود و لازم است در هر فرصتی نسبت به سیاستهای دوگانه غربیها در ارتباط با ملل منطقه و بویژه ترکان آذربایجان، عراق، سوریه و اویغور، حساس بوده و آنها را افشا نماییم. و برنامه های مخربی را که توسط پانفارسهای گمارده شده در تلویزیونها بیبیسی و ووآ پخش می شود مورد نقد قرار داده و اقدامات لازم را جهت شکایت در مجانع بین المللی، نسبت به حق کشی آنها انجام دهیم.

بدیهی است چه در داخل و چه در خارج کشور، وظایف و تعهدات مهمی بر دوش علاقه مندان و فعالان راه توسعه و آزادی آذربایجان خواهد بود ما در هر حال محکوم به آزادی، مبارزه و بدست آوردن حق و حقوق خود هستیم و هر آن، از این کار خطیر و مهم دست برداریم در واقع شیشه عمر ما خواهد شکست و بعد از آن، مردگان بظاهر زنده ای خواهیم بود که در یاس و نا امیدی منتظر مرگ کامل خواهیم بود همانگونه که الان نیز بسیاری آگاهی لازم را نداشته و مزه مبارزه و آزادیخواهی را برای بدست آوردن حق خود، نمی دانند و ما تلاش خواهیم کرد از یک طرف آنهارا آگاه کنیم و از طرف دیگر مبارزه ای عاقلانه و در خور ملت خود علیه زورگویان ادامه و گسترش دهیم، راز موفقیت در اتحاد و آگاهی ما است. 

Share/Save/Bookmark