خاورمیانه در اتش رقابتهای ایران و عربستان- فرید آستارالی

اقتدارگرایی دولتی گسترده به عنوان مهمترین ویژگی ساختار دولت های خاورمیانه، زمینه ساز برخی بی ثباتی ها و آشفتگی های سیاسی و اقتصادی و در نتیجه، مانع مهمی بر سر روند توسعه گرایی اقتصادی و سیاسی در این منطقه بود و حتی در مواردی این اقتدارگرایی مقابل نوسازی و توسعه قرار گرفت. این اقتدارگرایی اساسا ریشه اقتصادی دارد و بر اساس وجود نفت در کشورهای منطقه ساختاربندی شده است. برای مثال «دولت رانتیر در خاورمیانه بر درآمدهای عظیم صادرات نفت در بازارهای جهانی تکیه می کند، به دلیل توزیع ناعادلانه منابع رانتی، نارضایتی عمومی را در پی دارد و به دلیل بی نیازی از مشارکت مردمی و گروهها و طبقات اجتماعی مختلف در فرآیند تصمیم گیری و مشروعیت قدرت، اساسا تقاضای مشارکت مدنی و هرگونه مردم سالاری را بر نمی تابد. در این ساختار سیاسی و اقتصادی رانتی، دولت خود را فراتر از طبقات اجتماعی و گروههای مدنی می بیند، در برابر آنها پاسخگویی ندارد و رانت را نه برمبنای سطح تولید و فعالیت نیروهای انسانی، بلکه بر اساس اراده سیاسی خود توزیع می کند؛ بدین ترتیب اقتدارگرایی را پیشه خود می سازد.

در چنین فضایی انقلاب گل یاس از تونس شروع و به سایر کشورهای عربی گسترش یافت و مصر ولیبی را در نوردید.

 حکومتهای استبدادی منطقه به تکاپو افتادند تا جلوی آن را سد کنند بهار عربی را تحریف کردند و بهار اسلامی نامیدند اما این چاره کار نبود و جنبش دموکراسی خواهی همچنان پیش میرفت .

حکومتهای ایران و عربستان به دو دلیل کاملا روشن با این انقلابها به مقابله برخاستند:

 الف- با هرگونه تحولی در منطقه مخالف هستند چرا که فکر می‌کنند با گسترش تغییرات به زودی نوبت به آنها نیز می‌رسد و اینکه نمونه دمکراسی منطقه به آنها نیز سرایت کرده و مردمان این سرزمین ها سلطنت و ولایت را به چالش می کشند.

ب-این دو حکومت سردمدار تفکر شیعه و سنی هستند و در رقابت با یکدیگر, از حکومتهای همفکر خود حمایت کرده و به تضعیف دیگری می پردازند و آنرا رسالت دینی خود می پندارند.

1- سوریه : دامنه تظاهرات مردمی به سوریه رسید راه پیمایی ها بر ضد نظام بشار اسد شروع شد در سوریه،اقلیت علوی بر اکثریت سنی حکومت میکند باند علوی ها به سرکردگی  بشار اسد حقوق مردم را در نظر نگرفته است و به خواسته‌‌های اکثریت مردم توجهی نکرده است بیش از چهل سال است که در سوریه وضعیت فوق العاده وضع شده است ، حکومت تک حزبی است و احزاب مختلف اجازه فعالیت ندارند رسانه‌‌ها آزادی ندارند اما چون اسد متحد رژیم جمهوری اسلامی ایران بود  از حمایت حکومت ملاها برخوردار شد و  بجای اینکه به اصلاحات تن در بدهد یا قدرت را به مردم واگذار کند جنبش آزادی خواهی سوریها را سرکوب نمود در ابتدا شیعه وسنی دوش بدوش هم برای خواسته های دمکراتیک راهپیمائی می کردند زمانی که ملاهای ایران شروع به طرح مسئله فرقه ای کردند، بتدریج اهداف سیاسی طرد شد.

بعد از چند سال از شروع قیام, هسته های اولیه در سایه قرار گرفته اند داعش ظهور کرده است نیمی از مردم آواره شده اند و حدود 400 هزار نفر کشته شده اند ایران برای تقویت موضع خود حزب الله را هم وارد این عرصه نموده و از روسیه هم دعوت کرده است.

2- بحرین : در بحرین سلطنت سنی در مقابل اکثریت شیعه قرار دارد اولین تظاهرات در این جزیره کوچک خلیج  عرب انعکاس آرزوی گسترده جامعه به دمکراسی بود مداخله نظامی شورای همکاری کشورهای عربی خلیج، بسرعت این جنبش را در نطفه خفه کرد با توجه به نزدیکی جغرافیایی بحرین به عربستان، ریاض در مورد همسایه خود حق ویژه ای را اعمال می کند بدون کمکهای مالی، نظامی و سیاسی کشورهای حوزه خلیج فارس، خاندان آل خلیفه، نه امکانات و نه مشروعیت لازم برای حفظ  قدر ت را در اختیار نداشت. از این پس بقای حکومت او بستگی به پشتیبانان خارجیش دارد مداخلات بین المللی یک فرصت تاریخی برای جامعه بحرین را از بین برد. فرصتی که این کشور بتواند تنشهای فرقه ای گذشته را با گفتمان دمکراتیک حل کند.

3-مصر :دیکتاتوری مبارک با تظاهرات مردم به پایان رسید در یک انتخابات دموکراتیک حزب اخوان المسلمین به پیروزی رسید و مرسی رییس جمهور شد در ژوئیه ۲۰۱۳ یک کودتای نظامی، حکومت  قانونی اخوان اامسلمین را سرنگون کرد.

به محض مستقر شدن کودتای نظامبان به رهبری عبدالفتاح ال سیسی ، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت با شتاب، ۱۲ میلیارد دلار  کمک های اقتصادی به مصر پرداخت کردند، یعنی ۹ برابر ۱.۳ میلیارد دلار کمک های نظامی آمریکا.

4-یمن : یمن کشوری است که طی قرن‌ها به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده است. بخش شمالی دارای مناطق کوهستانی و صعب العبور و بخش جنوبی منطقه‌ای هموار می‌باشد. قسمت جنوبی به دلیل اینکه در کناره‌ی دریای سرخ و خلیج عدن و مشرف بر تنگه‌ی «باب المندب» است و یک منطقه با ناهمواری‌های طبیعی اندکی است.

در طول جنگ سرد و تحت تأثیر مقتضیات خاص نظام دوقطبی، شمال و جنوب یمن به صورت دو دشمن بارها وارد درگیری شدند و حتی تا مرز جنگ نیز پیش رفتند

این مسئله جدایی دو یمن را بیش از پیش تشدید می‌کرد. بنابراین باید گفت که، دو یمن دو گونه‌ی متفاوت از هم بودند؛ یمن شمالی یک جامعه‌ی عمیقاً مذهبی بود، با نفوذ گسترده‌ی قبایل و چندین سال سابقه حکومتی بنام رژیم امامت.

در جهت عکس، یمن جنوبی، به خصوص شهر عدن، به نسبت سکولار بود و حقوق بشر و حقوق زنان رعایت می‌شد.

شیعیان زیدی و حوثی ها در منطقه‌ی صعده در شمال یمن سکنی دارند وضعیت منطقه‌ی صعده از لحاظ اقتصادی به مراتب از وضعیت جنوب کشور سنتی‌تر و به کشاورزی سنتی وابسته‌تر است، به گونه‌ای که به جرئت می‌توان گفت که صنعت در این منطقه جایی ندارد. مهم‌ترین محصولات کشاورزی این منطقه را انگور، مرکبات، سیب، قات، یونجه و ذرت خوشه‌ای در بر می‌گیرد. همراه با محصولات کشاورزی، تجارت اسلحه یکی از منابع اصلی اقتصاد محلی صعده است.

دیکتاتوری علی عبداله صالح با تظاهرات مردمی پایان یافت و منصور هادی عبدربه رییس جمهور شد رییس جمهور مخلوع با شیعیان حوثی متحد شد و با کمک ایران شمال یمن را اشغال کرده و به سمت جنوب حرکت کردند .ایران حتی موافقت نامه پروازی با شورشیان امضا نمود گفته می شود هدف ایران و حوثی ها از تحولات اخیر یمن اشغال باب المندب , محاصره عربستان و تضمین صادرات نفت ایران از این تنگه است.مجموعه اقدامات ایران بر ضد دولت قانونی و منتخب یمن باعث تحریک عربستان شد و این کشور با کمک متحدین خود ماههاست که یمن را بمباران میکند.

نتیجه:

جنگ نیابتی این دو قدرت منطقه ای, ایران و عربستان باعث شده است که منطقه در آتش جنگهای فرقه ای و مذهبی بسوزد و اختلاف شیعه و سنی تشدید شود اما با کمی تامل به نظر میرسد هیزم ایرانی در شعله ور شدن این آتش نقش بیشتری دارد کما اینکه اگر بشار اسد تحت القائات و اغواهای خلافت ایدئولوژیک  جمهوری اسلامی ایران قرار نمی گرفت و دست به اصلاحات میزد یا قدرت را بطور مسالمت آمیز واگذار میکرد شاید عمده مصایب و بلاها و درگیریها و جنگهای منطقه بوجود نمی آمد خلافت اسلامی داعش متولد نمی شد و میلیونها انسان بیگناه کشته و آواره نمی شدند.

Share/Save/Bookmark