یک بار گزیده شدیم، بس است"- ماحموددالغا

(37) سال از پیروزی بر ستم شاهی می گذرد. زنان و مردانی که بیش از 40 سال از عمرشان می گذرد به خوبی می دانند که آن دوران پدرسالاری و فرزند خلف اش چه بر سر ملت تورک زبان و اقوام دیگر آورده است. از آن دوران تاریک اگر به اندازه کل پیدایش تاریخ نوشته و گفته شود بازهم کم خواهد بود. اما زمان، زمان حال است گذشته را در گذشته باید جا گذاشت.

باید به یاد داشته باشیم که زنان، مردان و جوانان روزگار من و شما در حال زندگی می کنند و آن روزهای سیاه ستم شاهی را به خوبی بیاد ندارند و شاید لازم نمی دانند به یاد داشته باشند و یا چندان برایشان اهمیت ندارد که بدانند زیرا "عمر مارا مهلت امروز و فردای تو نیست"، روشنفکر زمان من و شما باید بداند دوران بنام ستم شاهی نه تنها مرده است بلکه استخوانهایش نیز پوسیده است و با کوچکــترین تلنگر چون عمـر سیاه بد اندیشان به تباهی تبدیل خواهدشد. مردمان روزگار من و شما بیشتر طالب جریانهای هستند که در حال در گذر است. بنابراین لازم است نویسندگان و شاعران و به خصوص کسانی که مطالب روشنگری می نویسند این موارد را در ذهن داشته باشند که دوران رضاخان قلدر و فرزند او خیلی وقت است به پایان رسیده است، و کودکان متولد آن زمان الان مردان و زنان میانسال شده اند. چسبیدن به آن دوران دردی از ملت تحت ستم تورک زبان را درمان نخواهد کرد. روشنفکر زمان من و شما باید از اندرزگوی پرهیز کند، زیرا با سحرخیز بودن کسی کامروا نمی شود. زمانی ملتی کامیاب می گردد که بدانند دشمنان و کسانی که حق آنان را ناحق می کنند کیستند و نقش و نگار آنان چگونه است، هویدا کردن این نقش و نگارها وظیفه یک روشنفکر است، تعریف کردن داستان ستمگران مرده و از بین رفته هیچ سودی به حال ملت نخواهد داشت.

کسانی که قلم به دست می گیرند باید متعهد به ملتشان باشند، از کوچه و خیابانهای امروزی بگذرند و رنج های را ببینند که امروزه گریبانگیر ملت تورک زبان شده است. چیزهای را بگویند و بنویسند که شاید مردم کوچه و بازار از درک آنها ناتوانند. روشنفکر روزگار من و شما باید اندازه دردی را بنویسد که کودک تورک زبان به دلیل داشتن لهجه فارسی در کلاس های درس تحقیر می شود و مورد تمسخر قرار می گیرد، روشنفکر روزگار من و شما باید بتواند نمودار حد و اندازه رنجی را ترسیم کند که دانش آموز تورک زبان از ترس نیشخند فارس زبانها به دلیل لهجه اش از سئوال کردن درسی را که متوجه نشده منصرف می شود، و یا هنگام پرسش آموزگار از بیان پاسخ درست نیز به همان دلیل که گفته شد طفره می رود. این گونه عوامل باعث افت تحصیلی در دانش آموزان تورک زبان می شود. چسبیدن به گذشته و بیان ستم های محمدرضا شاه کدام راه حل مشکل امروزی ما می تواند باشد؟.

فراموش کردن و یا خود را به فراموشی زدن و از فعل و انفعالات زمان حال غافل شدن و در میان ملت تورک زندگی نکردن از درد و رنج آنها بی خبر ماندن خیانت است که افراد مدعی روشنفکری چه بفهمند و چه نفهمند درحق ملت خود و به نفع شووینستهای نژادپرست انجام می دهند من این اقدامات را خوش خدمتی به دیگران می دانم حتی اگر آه و واویلای ظاهری آنان برای ملت تورک بوده باشد.

امروزه در بعضی نشریات و فصل نامه های(دوزبانه) که گردانندگان آنها به غلط (با این کار خوش خدمتی خود را می خواهند به شووینیستها ثابت کنند)خود را "آذری" زبان می نامند و در ظاهر به سیاق خود دارند از زبان و هویت ملت تورک دفاع می کنند و ادای کسانی را در می آوردند که در حقشان اجحاف شده است، اینان در گرداب گذشته غرق شده و عین گنه چسبیدن به دوران محمدرضاشاه پوسیده و هی می گویند در آن دوران اله شد، بئله شد، به این افراد در هر جلد و شکل که هستند، در هرپست و مقامی که هستند توصیه می کنم زمان پوست اندازی فرا رسیده است و باید از میان با ملت تورک بودن و یا برملت تورک بودن یکی را انتخاب کنند زمان یکی به نعل و یکی به میخ زدن گذشته است. بگذارید زمان پهلوی با تمام بدی و خوبی هایش در مرداب لعن و نفرین مدفون شود.

روشنفکر زمان من و شما باید بداند که در "کجای زمین ایستاده است و ثقل زمین کجاست"کسانی که خود را "آذری" می نامند در وهله اول باید به دنبال یافتن هویت شخصی خود باشند و سعی کنند خود را پیدا کنند قبل از اینکه بخواهند دردی از ملت درمان کنند. اینان باید چشم و دل باز کنند و ببیند آیا "آذری" در تاریخ جایگاهی دارد؟.و یامخترعین این واژه ساختگی و جعلی دارای چه هویت و جایگاه بودند و سر سفره چه کسانی می نیشستند؟. کسی که هویت خود را گم کرده و از تاریخ و مدنیت خود دورمانده و"آذری" این کلمه جعلی با قدمت کمتر از 50 سال عمر را جایگزین تاریخ بیش از 7000 ساله می کند نمی تواند از ملتی که به اندازه تاریخ بشریت هویت و مدنیت دارد حرف بزند و یا از حق و حقوق غارت شده این ملت دم زند. جوانان ملت تورک حتماً می دانند که اینگونه افراد نون به نرخ روز می خورند و هدفشان خوش خدمتی به شووینیست است و بس. ملت تورک ملتی بسیار باهوشی هستند هیچ وقت از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شوند. یک بار کسروی و دار و دسته جیره خوار آن به خاطر ارتزاق خود خیانتی را به آزربایجان تحمیل کردند بس است، ملت تورک نیازی به سخنان پند آموز خود فروختگان، بی هویت های آسیمیله شده ندارد.

همه ی دوستان من می دانند که بسیاری از جوانان امروز آزربایجان به خاطر طلب اجرائی اصل 15 قانون اساسی و خواستار تشکیل مدارس تورکی در مناطق تورک زبان و آموزش زبان مادری چه مشقت های را تحمل کردند، این مشکل،مشکل زمان حال است و ربطی به زمان پوسیده محمدرضاخان ندارد هر چند در آن زمان نیز اینگونه بوده است، کسانی که از بیان مشکلات امروزی ملت تورک زبان به خاطر منفعت طلبی شخصی واهمه دارند نمی تواند خود را متعلق به ملت تورک به نامند و بهتر است در نوکری و خوش خدمتی به نژادپرستان بمانند و با بیان اینکه "آذری" هستند در همان مدینه فاضله ساخته بیگانه گان خود را دفن کنند تا به لعن و نفرین تاریخ گرفتار شوند.

"ملت تورک در وهله اول خواستار حقوق برابر با همه ی ملت ایران، اجرائی بی چون و چرائی اصل 15 قانون اساسی و تشکیل مدارس تورکی و تحصیل به زبان مادری خود هستند".

Share/Save/Bookmark