اتفاقات ورزشگاه الغدیر ( دورنالار ) کم و بیش همه در جریان آن میباشیم . فریاد های بحق و بغض های خفته در حلق ملت آزربایجان که در اجتماع 7 هزار نفری سالن به ناگاه منفجر شد , فریاد های و شعار های که ماحصل سیاست های کثیف و تبیعض نژادی حکومت و حاکمیت علیه ملت تورک ازربایجان در این سالیان بوده است .

این فریاد ها و شعار ها نتیجه کاشت بذرهای نفرت و تبعیض نژادی سیستم حاکم بر این جغرافیا میباشد ,که فاجعه بارترین این تبعیض نژادی متوجه آزربایجان و ملت تورک ازربایجان شده است .

تحلیل های بسیاری در این روزهای اخیر در باره این وقایع گفته و نوشته شده است , که اکثر قریب به اتفاق این تحلیل ها به بیان تبعض نژادی و قومی روی داده به ازربایجان و ملت تورک ازربایجان در این سالیان را عامل اصلی این وقایع میدانند , و این وقایع را عکس العمل در مقابل عمل انجام گرفته شده بر تورک های ازربایجان میدانند و حتی عده ای این وقایع را نیز پیش بینی میکردند .

در جریان دیدار تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز که این اعتراضات و شعار ها بصورت نرم تر در اجتماع 70 و 80 هزارنفری ورزشگاه سهند رخ میداد و حتی در بازی های تراکتور سازی در تهران نیز کاملا مشهود بود , اما حاکمیت و حکومت هیچ توجهی به این اعتراضات نرم نمیکرد که بلکه برعکس با شدت و حددت بیشتری به رفتار تبیعض امیز خود ادمه میداد .

هدف از گفتن جملات بالا بازگو کردن اتفاقات رخ داده در این سالهای نیست , بلکه هدف روشن کردن و مشخص کردن “” فعالان فرهنگی و سیاسی “” و “” روشن فکران “” و مشخص کردن مرز فعالان فرهنگی و سیاسی در خدمت مردم و خواسته های مردم با فعالان فرهنگی و سیاسی در خدمت حاکمیت یا به قول معروف ” نان به نرخ روز خور ها ” میباشد .

بازار گرم بیانیه ها در این روز ها از سوی فعالان فرهنگی و سیاسی به چشم میخورد , بیانیه هایی که انواع اقسام آن را امروزه مشاهده میکنیم , بیانیه های مطرح شده از سوی گروهای به اصطلاح اپوزسیون که در خارج هستند , بیانیه های روشن فکران (!!) داخلی و بیانه های فعالان مدنی تورک و آزربایجانی , بیانیه های دولتی ها و …..

1- بیانیه های فعالان ملی آزربایجان که تقریبا به اتفاق این وقایع را صدای خفته ملت ازربایجان و عکس العمل رفتار های تبیعضی روی داده به ازربایجان و تورک دانسته و هشدار های لازم را به سیستم حکومتی داده اند و میدهند این وقایع و قایع سالهای گذاشته تنها نشانه هایی است که از رفتار های تبیعضی و نژادی دست برداشته و با کمال احترام و به دیده ولی نعمتی با ملل غیر فارس نگاه شود . در غیر اینصورت شعار های “” مرگ بر “” رادیکال تر شده و احتمالا آتشی بر این خرمن نژاد پرستی و ایرانگرایی – فارسی (پارسی ) خواهد انداخت که احتمالا جبران ان سخت و حتی غیر ممکن خواهد شد . در واقع بیانیه فعالان ملی آزربایجان در مورد این وقایع بازگو کردن حقیقت تلخ میباشد که باز سیستم و حاکمیت و عده ای به اصطلاح روشنفکر نمای ایرانی تحمل شنیدن آن را نداشته و ندارند و تلخی حقیقت بازگو شده از سوی فعالان ملی آزربایجان خشم ان عده دیگر را بر افروخته است

2- بیانیه های به اصطلاح فعالان فرهنگی و سیاسی اپوزیسیون و خارج از ایران که امروزه شاهد فرمایشات ایشان در مورد وقایع روی داده مربوط به ورزشگاه غدیر میباشد که طبق روال سابق دم از وحدت و اتحاد زده و دعوت به مبارزه علیه حکومت میکنند و در عمل وقایع مربوط را محکوم میکنند و پا را نیز فراتر گذاشته و شروع به سرزنش و انگ و اتهام به مردم ازربایجان میزنند . که البته تکلیف ایشان از قبل نیز مشخص بوده و است ایشان میخواهند از اب گل الود ماهی بگیرند و اگر هدف و نیت مبارزه سیاسی با حکومت و حاکمیت را دارند بهتر است فرصت طلبی نکرده و خود از فضای دموکراتیک که در ان زندگی میکنند خارج شوند و پا به میدان مبارزه بگذارند . چون وجود سیاسی و فرهنگی ایشان نزد ملت تورک ازربایجان به مثابه یک جسد مرده میباشد و یاوه سرایی هایی ایشان برای ملت تورک ازربایجان پشیزی ارزش ندارد و قابل اعتنا نیست . ایشان همان گروههای سیاسی و اپوزیسیونی هستند که بارها . و بارها در مورد اعتراضات و خواسته های به حق ملت تورک ازربایجان علنا کفته اند که ” برای جلو گیری از تحقیق خواسته های به حق ملت ازربایجان همیشه و هر زمان با حکومت و حاکمیت همکاری خواهند کرد و اگر لازم باشد از محل سکونت خود مانند لندن , لس آنجلس , تورنتو , و حتی لیبرتی و … به ایران اماده به حکومت کمک خواهند کرد . ! پس شما لطفا خفه شده و لال شوید و بیانیه ندهید . لطفا خفه !

3- اما بحث بر سر بیانه های به اصطلاح فعالان فرهنگی و سیاسی داخلی ” یا همان “خط خطی ها ” میباشد . که متشکل از به اصلاح روشنفکران ایرانی , روشنفکران ” آذری ” ( مانقورود ها ) و نان به نرخ روز خور ها میباشد که اقدام به محکومیت این اعتراضات و شعار ها و وقایع اخیر کرده اند . بیشتر روی سخن ما با ایشان است که با اسامی مختلفی اقدام به درج بیانیه و محکومیت کرده اند .

بعنوان نمونه در تازه ترین نوع آن با عنوان (( بیانیه جمعی از فعلان سیاسی و فرهنگی در محکومیت حوادث اورمیه )) در خروجی سایت ها ( فیلتر نشده ) دیده میشود . از جملات و کلمات رنگ امیزی شده و لعاب داری استفاده شده است که انسان را متحیر میکند .

– حرف از همزیستی مسالمت امیز با زبان ها و مذاهب گوناگون در اورمیه میزند .

– حرف از عدم تبیعض نژادی , قومی , و زبانی و مذهبی میزند و مخالف تعرض و توهین به انان است

– حرف انسانیت میزند و نژاد و مرزهای ترسیمی را قبول ندارد و تعرض به انسان را تعرض بر انسانیت میداند

– از حقوق بشر گرفته حرف میزنند و به ناگاه برای تکمیل کردن متن محکومیت بیانیه خودشان اشاره به تبیعض روا رفته به ملت ازربایجان میکنند ! ( البته این اشاره برای تکمیل و نگارش انشایی متن به کار گرفته شده است ))

– شدیدا از اعلامیه های حقوق بشری و جهانی حرف میزنند

بعنوان یک شهروند و یک انسان با نوع نوشتاری و محتوای بیانیه و این دست بیانه ها مشکلی ندارم و در قالب پز روشنفکرانه و انسان دوستانه کاملا با متن چنین بیانه هایی موافق هستم .

اما بعنوان یک تورک ازربایجانی از نگارش این نوع بیانه ها در شرایط خاص زمانی و مکانی مخالف هستم . چون نویسندگان و درج کننده گان بیانیه هایی از این قبیل که جزء دسته 3 هستند همیشه در مواقع خاص بیانیه میدهند .

برای نمونه در مورد اتفاقات ورزشگاه غدیر اورمیه شروع به بیانه دادن کردند . اما چرا در مورد حوادث تلخ و خونبار فینال لیگ برتر در تهران که هواداران آزربایجانی و اورمیه با انواع اقسام توهین و ضرب و شتم ها مواجه شدند , ساکت شده و هیچ بیانه ای ندادند !!؟؟

در جریان پخش مستقیم بازی تیم تراکتور سازی در تهران که هواداران ایرانی و وطن پرست ایرانی تیم رقیب تراکتورسازی با انواع اقسان شعار های نژاد پرستانه شروع به فحاشی کرده و بصورت زنده از تلویزیون هم پخش میشد سکوت کرده و هیچ بیانیه ندادند .!؟؟

چرا در مورد دستگیری و ضرب شتم فعالان ملی مدنی آزربایجانی که برای بقای دریاچه اورمیه فعالیت میکنند در جهت حمایت از ایشان بیانه ندادند .!!؟؟

چرا در مورد اعتراضات فعالان و مردم ازربایجان به احقاق حقوق اساسی خویش که همیشه با اتهام و برچسب تجزیه طلب و پان تورک متهم میشوند بیانه نمیدهند !!؟

چرا در مورد گرد همایی اکراد در یکی از محلات و پارک های اورمیه به بهانه حمایت از عین العرب ( کوبانی ) عده ای گستاخ شعار مرگ بر تورک و مرگ بر تورکیه سر دادند بیانه ندادند !!؟

چرا در حمایت از مردم ازاربایجان و که سازمان های حقوق بشری و جهانی که همیشه از آن حمایت میکنند , حمایت نکرده و صحبت از حقوق بشر و سازمان های جهانی و انسانی نمیکنند !!؟

و البته دهها و شاید صد ها چرای دیگر که این فعالان به اصطلاح فرهنگی و سیاسی داخلی یا همان ” خط خطی ها ” یا همان به اصطلاح روشنفکران و همان آذری ها ( مانقورود ها ) که باید جواب بدهند که هرگز نمیتوانند جواب بدهند . چون ایشان نان را به نرخ روز میخورند .

پس محترمانه به شما میگویم که ساکت شوید و حرف نزنید . چون روز حسابرسی شما هم نزدیک است !