خامنهای به دنبال تکرار مجلس نهم- مهدی تاجیک
مجلس نهم ماههای پایانی عمر خود را سپری میکند و آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی از همین حالا در پی ترسیم وضعیت مورد علاقه خود برای مجلس آینده است. او از تغییر در فضای مجلس استقبال نمیکند و این موضوع را به صورتی واضح و صریح بیان کرده است. تاکید او در سخنرانی اخیرش مبنی بر این که «حال و هوای مجلس بعدی باید مثل مجلس فعلی باشد» از بسیاری جهات قابل توجه است.
آنچه مجلس نهم را برای رهبر جمهوری اسلامی مطلوب کرده است، بیش از همه به نقش پررنگ اصولگرایان برمیگردد که اکثریت کرسیها را در اختیار دارند. آنها به واسطه رد صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب توسط شورای نگهبان از مزیت پیروزی در انتخاباتی تک قطبی برخوردار شدند. در میان اصولگرایان حاکم بر مجلس طی چهار سال گذشته دو جریان عمده قابل تشخیص بوده است.
اصولگرایان میانه رو که شناختهشدهترین چهره انها یعنی علی لاریجانی در مقام ریاست مجلس قرار دارد و تندروها که تحت عنوان « جبهه پایداری» فعالیت میکنند و چهرههای ارشد آنها را حمید رسایی٬ مهدی کوچکزاده٬ علی اصغر زارعی و روحالله حسینیان تشکیل میدهند. آنها خود را پیرو بی قید و شرط آیتالله خامنهای میدانند و در چهار سال گذشته از هر فرصتی برای حمله به اصلاحطلبان و حتی اصولگرایان میانهرو استفاده کردهاند. دست بالا در کشاکشهای مجلس غالبا از آن اصولگرایان میانه رو بوده ولی استراتژی تندروها این بوده که حتی در صورت ناکامی برای تصویب طرحهای مدنظرشان٬ از تریبون مجلس بیشترین استفاده را به نفع خود بکنند. حال و هوایی که آیتالله خامنهای از آن یاد میکند شاید بیش از همه مربوط به نقشآفرینی تندروها باشد.
برای رضایت دل رهبر
اهمیت تندروها در مجلس ایران به ویژه بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی دو چندان شد. استراتژی آنها از روز نخست در مواجهه با دولت این بود که جلوی حضور چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان در بدنه دولت را بگیرند یا به تعبیر خود مانع « فتنهگران» شوند. ماجراهای مربوط به رد صلاحیت سه چهره پیشنهادی دولت برای پست وزارت علوم٬تحقیقات و فناوری از نخستین تعارضهای تندروها و دولت روحانی بود. اتفاقا این تعارض با پیروزی تندروها به پایان رسید و دست دولت را برای انتخابات گزینههای اصلیاش در وزارت علوم بست.
یکی از جنبههای اصلی اختلاف تندروها با دولت در این زمینه به افشای بورسیههای غیرقانونی توسط وزارت علوم مربوط بود. بورسیههای مورد بحث همگی در دولت محمود احمدینژاد به کسانی داده شده بود که بدون اعتبار علمی لازم از امکان تحصیل یا حتی تدریس در دانشگاهها برخوردار شده بودند. دولت روحانی میخواست با اعمال فشار در این زمینه و سلب صلاحیت از بورسیههای غیرقانونی که در دانشگاه برای خود جایگاهی دست و پا کرده بودند عملا فضا را از دست وابستگان احمدینژاد خارج کند.
فرجام این اقدام چندان خوشایند نبود و آیتالله خامنهای در نهایت با شکستن سکوت خود همان مواضع تندروها را تکرار کرد و گفت که «یکی از غلطترین کارهایی که در این یکی دو سال اخیر اتفاق افتاد این مسئله بورسیهها بود. » سرانجام بعد از موضعگیری رهبری برای دولت چارهای جز عقبنشینی باقی نماند و کمیسیون اصل نود مجلس اول اردیبهشت ماه در نامهای به وزیر علوم گفت که «بورسیههای اعطا شده قانونی است و روال اعطای بورسیهها در پیش گرفته شود.
بازی با دو کارت
تندروها در جریان مذاکرات اتمی فاز بعدی حملات خود علیه دولت روحانی را با قوت بیشتری آغاز کردند و از آن زمان با عنوان « دلواپس» در فضای سیاسی شناخته شدند. دلواپسی آنها نسبت به مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا به واسطه بده بستانهای ناشی از این مذاکره بود. آنها تا مرز جدالهای لفظی حاد با «محمدجواد ظریف» وزیرامورخارجه و «عباس عراقچی» مذاکره کننده ارشد اتمی پیش رفتند و در موضوعهایی به ظاهر حاشیهایتر نظیر قدم زدن ظریف و همتای آمریکاییاش یا دست دادن ظریف و رییسجمهوری آمریکا صدای داد و فریادشان در صحن علنی مجلس بلند شد. نقشآفرینی اصلی آنها در فرآیند بررسی توافق در مجلس بود و عملا از هیچ تلاشی برای زمین زدن توافق دریغ نکردند.
آیتالله خامنهای این بار به شیوه سابق از آنها حمایت نکرد اما اجازه نداد که احساس تنهایی کنند. او از دولت خواست که به سخنان منتقدان مذاکرات هستهای گوش داد. چنین توصیهای به معنای باز گذاشتن زمین فعالیت برای تندروها بود. در نهایت توافق اتمی با میدانداری علی لاریجانی در مجلس به تصویب رسید و او برای آن که خیال تندروها را راحت کند در چند نوبت به صراحت اعلام کرد که تصویب برجام٬ «تصمیم نظام» یعنی آیتالله خامنهای بوده است.
معنای یک دستور سیاسی
فشار تندروها بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تذکرهای پیاپی به علی جنتی نیز احتمالا از آن جنبههایی در مجلس کنونی است که آیتالله خامنهای نسبت به آن خشنود است. او بارها در مجامع عمومی حساسیت خود نسبت به تبلیغ موسیقی٬ برنامههای کنسرت در دانشگاهها و اردوهای مختلف را بروز داده و با تندروها در این همفکر و همراستا است. بنابراین تمایل او به این که مجلس آینده حال و هوای مجلس کنونی را داشته باشد، از این جهت هم قابل درک است.
برآورده شدن خواست خامنهای تابع چند اتفاق است. مهمتر از همه این که شورای نگهبان قانون اساسی همچون انتخابات گذشته مجلس، دست به رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاحطلب بزند و میدان بازی را برای اصولگرایان تبدیل به جادهای یک طرفه کند. در حال حاضر آرایش نیروهای سیاسی حکایت از ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو علیه تندروها دارد حتی یکی از چهرههای جنجالی تندروها یعنی حمید رسایی توسط هیات اجرایی انتخابات که نهادی زیر نظر وزارت کشور است رد صلاحیت شده اما بعید نیست که او در ادامه توسط هیات نظارت شورای نگهبان تایید صلاحیت شود و در عوض بخش وسیعی از حامیان دولت یا اصلاح طلبان با کارت قرمز برای ورود به رقابتها روبرو شوند.
در چنین صورتی تندروها میتوانند همچون مجلس فعلی با چهرههایی قابل توجه به مجلس بیایند و خیال آیتالله خامنهای درباره حال و هوای مجلس را هم راحت کنند. بهرحال وقتی رهبر جمهوری اسلامی از قید «باید» برای همسانی حال و هوای مجلس فعلی و مجلس آینده استفاده میکند، این دستور برای نهادهای زیر نظر او معنای مشخصی دارد و میتواند سرنوشت مجلس آینده را رقم بزند.