جنگ نفت (واقعیتهای بحران سوریه آینده روسیه)- ارسلان کامرانی

اتحاد شوروی با اعزام نیرو به افغانستان تهدیدی برای مسیر حیاتی انرژی غرب در

خلیج بصره و مجموعه ای از دولتهای نفتخیز وابسته به آمریکا در میان شیخ نشین

های تازه مستقل منطقه بود. مقامات شوروی امیدوار بودند حضور نظامی شان در

منطقه با بالا نگاه داشتن قیمتهای نفت برای آن و وارد کردن فشار اقتصادی بر

دولتهای صنعتی مصرف کننده در غرب به پیروزی مسکو در جنگ سرد بینجامد.

اما اقدام مشترک آمریکا و عربستان در سال 1985 منجر به فروپاشی اتحاد جماهیر

شوروی شد. در آن زمان عربستان تولید روزانه اش را از 2 میلیون بشکه به 10

میلیون بشکه رساند، در نتیجه قیمت نفت از 32 دلار به 10 دلار کاهش یافت. شوروی

مجبور شد برای فروش نفت حتی آن را به قیمت پایین تر یعنی بشکه ای 6 دلار هم

بفروشد. عربستان هیچ چیزی را از دست نداد، چون وقتی قیمت ها 3.5 برابر کاهش

یافت، تولیدش را 5 برابر افزایش داد. در نتیجه اقتصاد شوروی به طور تقریبی 20

میلیارد دلار در سال از دست داد و بدون این پول کشور به سادگی نمی توانست نجات

یابد. اقتصاد برنامه ریزی شده شوروی قادر به مقابله با کاهش درآمد صادرات نبود

و این یکی از دلایل سقوط اتحاد جماهیر شوروی بود.

پوتین- که به عنوان رئیس سابق کا گ ب ثمره جنگ سرد است- امروز با همان معضل

مواجه است. سقوط قیمتهای نفت که متحدان اصلی آمریکا در منطقه – عربستان سعودی،

امارات عربی، قطر و کویت- طراح آن بوده اند،‌ اقتصاد روسیه را فلج می کند.

روسیه اکنون برای اولین بار از سال 2009 دچار رکود است و مانند دوره جنگ سرد،

نفت همچنان بزرگترین منبع درآمدهای صادراتی آن است. درآمد حاصل از صادرات نفت

حدود 60 درصد درآمد دولت ایران و بیش از نیمی از درآمد روسیه را تشکیل می دهد.

طی 12 ماه گذشته ارزش روبل در برابر دلار آمریکا حدود 43 درصد سقوط داشته است

و تورم قیمتهای مصرفی اوایل امسال به بالا ترین سطح طی سیزده سال رسید. اگر

قیمتهای نفت طی سال آینده بطور متوسط همچنان کمتر از بشکه ای 50 دلار باشد،

ممکن است مردم روسیه با مشکلاتی که از مدتها قبل متحمل شده اند، رهبری پوتین

را که این کشور را در مسیر رویارویی با آمریکا قرار داد، به زیر سوال ببرند.

با توجه به مازاد عرضه نفت در بازار به میزان حداقل دو میلیون بشکه در روز و

عدم تمایل روسیه و عربستان سعودی به کاهش تولیدشان، و افزایش صادرات نفت ایران

پس از رفع تحریمهای آمریکا، مداخله پوتین در سوریه تلاشی برای خنثی کردن

راهبرد تحت رهبری آمریکا برای ورشکسته ساختن مسکو است.

پوتین در سطح منطقه ای ، بحران اوکراین را ایجاد کرد اما قیمت نفت زیاد نشد

اکنون در سطح جهانی وارد بحران سوریه شده اما تا کنون به هدفش نرسیده و عملیات

جنگنده های روسی و استقرار حدود 500 نیرو در شهر بندری لاذقیه تاکنون تاثیر

چندانی بر قمیتهای نفت نداشته است.

اما چون در مورد سوریه با ترکیه دچار تضاد منافع شده است اردوغان با زیرکی ،

پاشنه آشیل پوتین را شناسایی کرده و در یک اقدام جسورانه هواپیمای روس را

سرنگون کرد علیرغم اینکه پوتین تمایل زیادی به افزایش بحران های جهانی دارد

ولی بدلیل عضویت ترکیه در ناتو ، کار زیادی نتوانست بکند. به ابزار تحریم

متوسل شد اما حتی نتوانست صادرات گاز به ترکیه را متوقف کند چون به پول آن

بیشتر از هر چیز نیاز دارد فقط توانست واردات بامادور از ترکیه را متوقف کند و

اسباب مزاح مردم شد. اردوغان با جرات تمام به پوتین گفت که نیاز روسیه به

ترکیه بیشتر است و حتی پیشدستی کرده و بدنبال جایگزینی نفت و گاز روسیه با

منابع گاز آزربایجان شمالی و قطر و … است. به نظر میرسد اردوغان این بازی را

ادامه خواهد داد تا زمانی که پوتین را به غلط کردم بیندازد.

شايد پوتین دنبال ایجاد بحران دیگری باشد مثلا احتمال دارد از بحران فریزشده

قره باغ استفاده کند و با تحریک ارمنستان، آزربایجان شمالی را مورد تهاجم قرار

دهد به این طریق ،هم به یکی از دوستان نزدیک ترکیه ضربه بزند و هم مسیر نفت و

گاز آزربایجان به ترکیه و اروپا را ناامن کرده و قیمت نفت را افزایش دهد.

فعلا کاهش قیمت نفت همچنان ادامه دارد نرمش آمریکا در پرونده هسته ای ایران و

دوری از تنش و همچنین کاهش رشد اقتصادی چین و اروپا به کاهش قیمت نفت کمک کرده

است بنابراین زمان به ضرر مسکو عمل می کند.

اگر پوتین نتواند بحران بزرگتری خلق کند بزرگترین بازنده خواهد بود و حتی

احتمال فروپاشی مجدد آن و اعلام استقلال و تولد جمهوریهای جدید وجود دارد.

مخصوصا اینکه علاوه بر کاهش درامدها، هزینه های سرسام آور جنگ سوریه را هم

باید بر پیکر اقتصادی مسکو تحمل نماید.

Share/Save/Bookmark