نمونه هایی از نژادپرستی و زن ستیزی در کتاب مقدّس بندهش پارسیان زردشتی- اوجالان ساوالان

هرچند نژادپرستی هخامنشیان، ساسانیان و تمام حاکمیّتهای پارس ایران در طول تاریخ امری مسلّم است امّا از آن¬جا که ظالمانه¬ترین نوع آن در طرز تلقّی نژادپرستانۀ مردسالارانه و برخورد ظالمانه با عنصر زن جلوه کرده و می¬کند و مثلاً جمهوری اسلامی ایران، به حق، حجاب وحشتناک زنان و محدودیّتهای اجتماعی آنان را، که آنان را عملاً به بردۀ محبوس خانگی تبدیل می¬کرد نه مربوط به اسلام بلکه پیش از اسلام و حاکمیّتهای هخامنشی و ساسانی می¬شمارد، به ذکر نمونه¬ای از یکی از کتابهای مقدّس نژادپرستان فارس می¬پردازیم که مجامع حقوق بشر و ضدّ نژادپرستی باید این نمونه¬ها را به عنوان نمونه¬های کلاسیک نژادپرستی دهشتناک تلقّی کنند: در بُندهشن ( به معنی بُن و ریشۀ آفرینش)، كه سومين كتاب مقدّس پارسیان بعد از اوستا و دينكرت از نظر تقدّس در نزد پانفارسها و زردشتيان پارسی و نژادپرستان فارس ایران امروز در دویست سال اخیر است و طبق مندرجات آن در آخرین صفحه، در سال 732م. و حدود سال 113 هـ. ق. (قرن دوم هجری) به زبان پهلوی نوشته شده است (ر.ک. بندهشن، ص 156)، دربارة اصل و نسب و بُن و ریشۀ آفرینشِ «زنگيان» (سياه پوستان) كه از نژادهاي اصیل، كهن و تاريخ ساز بشر بوده و هستند، مطالبي مي بينيم كه از شدّت نژادپرستانه بودنشان انگشت حيرت به دهان مي مانيم.

 طبق نصّ بندهشن «زنگی را گوید که ضحّاک در پادشاهی خود بر زنی جوان دیو برهِشت و مردی جوان را بر پری هِشت و ایشان زیر نگاه او جماع کردند! ازین کُنشِ نوآیین زنگی پدید آمد. چون فریدون آمد، ایشان از ایران شهر گریختند. به کنارۀ دریا نشست کردند. اکنون در پی تاختن تازیان به ایران شهر تاخته اند»! (بندهشن، ص 84). معنی این که ضحّاك، زن و مرد جواني را وادار مي كند كه جلوي چشم او، زن با يك ديو (جنِّ نر) و مرد با يك پري (جنِّ ماده) آميزش بكنند و از «اين كنش نوآيين» (بدعت) زنگي (سياه پوست) پديد مي آيد!!! و جالب این که طبق خزعبلات نژادپرستانۀ این کتاب مهمل، سیاهپوستان «دیوزاد» و «پریزاد» (شیطان زاده)، هنگام سلطنت فریدون، سفیدپوستِ نژادپرست، از ایران آریایی می گریزند تا هنگام تازش عربها، که به دلیل دین اسلام نژادپرست نبودند، این سیاهپوستان همراه آنان به ایرانِ سفیدپوست سپندخونِ آریایی هجوم می آورند! البتّه در جای دیگر، انواع انسانها را از نظر نویسندگان بندهشن بدین ترتیب می خوانیم: «رومیان، ترکان، چینیان، گائیان (سغدیان)، تازیان، سندیان (هندیان) و ایرانیان» (ر.ک. همان، ص 83). مشاهده می شود که این کتاب مقدّس، «زنگیان یا سیاهپوستان» را اساساً جزو نوع انسان به شمار نیاورده است!!

البتّه فقط سیاهپوستان نیستند که در نظر نژادپرستان پارسی که خودشان را به غلط ایرانی می خوانند، فرزند شیطان خوانده شده اند، بلکه بندهشن این موهبت را نصیب نیمی از جمعیّت جهان، یعنی مایۀ آبرو و اعتبار مردانِ جهان، زنان، نیز کرده است: در جای دیگر از همین کتاب مقدّس در سخن از بُنِ آفرینشِ جنس زن، صفت انسان نبودن و شیطان بودن و دیوزاده بودن به زنان نیز نسبت داده شده است (قبلاً از سخیف و اهانت آمیز بودن صفاتی که در این کتاب موهن به خانمهای محترم دنیا داده می شود از ایشان صادقانه معذرت می خواهم اما حقایق را باید نوشت و جار زد. در ضمن به خانمهای نژادپرست پانفارس دوآتشه ضد تورک و یا خانمهای مانقورت خودمان مخصوصاً فمنیستهای آریایی پرست توصیه می کنم خوب بخوانند و اندکی تفکّر و تأمّل فرمایند):

«هرمزد، هنگامی که زن را آفرید، گفت که «تو را نیز آفریدم. تو را سرده (نوع / جنس) پتیاره از جَهی (دختر اهریمن/ روسپی) است! تو را نزدیکِ کون، دهانی آفریدم که جفت گیری تو را چنان پسند افتد که دهان مزۀ شیرین ترین خورش ها! از من تو را یاری هست زیرا مرد از تو زاده شود. ]با وجود این[ مرا نیز، که هرمزدم بیازاری. امّا اگر مخلوقکی را می یافتم که مرد را از او کنم، آن گاه تو را نمی آفریدم که تو را آن سردۀ پتیاره از جهی است! امّا در آب و زمین و گیاه و گوسفند، بر بلندی کوه ها و نیز آن ژرفای روستا خواستم و نیافتم مخلوقکی که مردِ پرهیزکار از او باشد جز زن ]که[ از ]سردۀ[ جهی پتیاره است» (بندهشن، ص 83)! می بینیم که زن در نظر این نژادپرستان از نوع بشر نیست برای همین پتیاره و روسپی بالذات است و خدای اینان نیز زن را نه به خاطر انسان بودن بلکه به خاطر این که موجودی نیافته که مرد را در شکم او بیافریند، با اکراه و بی¬میلی کامل قبول کرده است!! البتّه در مورد رفتار ظالمانه، نژادپرستانه و زن¬ستیزانۀ زردشتیان با زنان در هنگام دشتان (عادت ماهیانه) مطالب حیرت آوری در اوستا و دینکرت و بندهشن هست که در کتابهای زردشتی موجود است و دیگر دوستان در مقالاتشان نوشته اند. حال وقتی ما می گوییم که هخامنشیان، ساسانیان، فردوسی، شعوبیّه و پارسیان، پانفارسهای امروزی اعمّ از طرفداران سلطنت پهلوی یا حاکمیّت اسلامی ایران و کمونیستهای پان ایرانیست نژادذپرست ضد تورک همگی، «نژادپرست» و «زن ستیز» هستند، خیلی از پانپارسهای مرد و زن انکار می کنند! اما ما فعالان حرکت مقدس ملی این حرفها را که از خود درنمی آوریم بلکه از منابع موثق رفرنس می دهیم رفرنس این نوشتۀ من نیز این کتاب زیر است:

منبع: بندهشن، فرنبغ دادگي، گزارش مهرداد بهار، تهران: توس، چ دوم، 1380

اوجالان ساوالان- 19/03/1395 -   2016/06/08

Share/Save/Bookmark